چنار، روستایی که دوباره ساخته شد
١٣ ماه گذشت. از آن جمعهشب سختی که سیل خانه اهالی دو شهر عجبشیر و آذرشهر را با خود برد و خانوادههای زیادی عزادار شدند. خانههایشان را از دست دادند و عزیزانشان را به خاک سپردند. سیل بزرگی که روز ۲۵ فروردین ۹۶ در استانهای آذربایجان شرقی و غربی و کردستان و مازندران تاخت و قربانیان زیادی برجای گذاشت. بارش متوسط در این استانها پیش از وقوع سیلاب در حدود ۴۰ میلیمتر بود که براساس اعلام سازمان هواشناسی طی ۱۵ سال گذشته بیسابقه بوده است. ۴۸ نفر در این حادثه تلخ کشته شدند و بیشترین تلفات و مفقودیهای این سیل از شهرستانهای عجبشیر و آذرشهر بود.
١٣ ماه گذشت. از آن جمعهشب سختی که سیل خانه اهالی دو شهر عجبشیر و آذرشهر را با خود برد و خانوادههای زیادی عزادار شدند. خانههایشان را از دست دادند و عزیزانشان را به خاک سپردند. سیل بزرگی که روز ۲۵ فروردین ۹۶ در استانهای آذربایجان شرقی و غربی و کردستان و مازندران تاخت و قربانیان زیادی برجای گذاشت. بارش متوسط در این استانها پیش از وقوع سیلاب در حدود ۴۰ میلیمتر بود که براساس اعلام سازمان هواشناسی طی ۱۵ سال گذشته بیسابقه بوده است. ۴۸ نفر در این حادثه تلخ کشته شدند و بیشترین تلفات و مفقودیهای این سیل از شهرستانهای عجبشیر و آذرشهر بود. تا جایی که ٢٠ نفر از این قربانیان از اهالی شهر عجبشیر بودند. حالا ١٣ ماه از آن شب وحشتناک گذشته؛ خانهها ترمیم شده و سیلزدگانی که چندین ماه آواره بودند، حالا در خانههایی که به آنها داده شده زندگی میکنند؛ اما هیچکدام نتوانستند به روزهای پیش از سیل برگردند. زندگیشان سخت شده و خانههایشان کوچکتر؛ آنهایی که اعضای خانواده خود را از دست دادهاند، از همه بیشتر رنج میکشند؛ رنجی طولانی که هیچ پول و خانه و زندگیای نمیتواند آن را به پایان برساند. آنها هیچکدام
نتوانستهاند زندگی گذشته خود را تکرار کنند و حالا بعد از گذشت حدود یک سال به خبرنگار «شهروند» از سختیهایشان میگویند.
رسول پناهی پسر ٢٤ سالهای که در سیل عجبشیر ٦ نفر از اعضای خانوادهاش را از دست داده است و در حال حاضر با برادرها و پدرش زندگی میکند، به «شهروند» میگوید: «آن شب وحشتناک وقتی سیل آمد، ما به همراه خانواده در خانهمان بودیم. آب، مادرم، برادرم، عمویم، زن عمویم، پسرعمویم و پدرزن پسرعمویم را با خود برد. پدرم و من هم زخمی شدیم. در حال حاضر هم به همراه دو برادر و پدرم زندگی میکنیم. ماههای اول خیلی سخت بود. در خانه بستگانمان میماندیم و هیچ سرپناهی نداشتیم؛ اما بعد از گذشت مدتی، خانهای ٦٠ متری در روستای بالادست برای ما ساختند. ٤٠٠ متر بنا بود که خانهای ٦٠ متری درون این زمین برایمان ساختند. مدتی در آنجا زندگی کردیم. اما چون تعدادمان زیاد بود و خانه هم کوچک بود، نتوانستیم آنجا بمانیم. از طرفی برای بزرگترکردن آن خانه هم باید ٥٠میلیون تومان پول خرج کنیم. برای همین الان آمدهایم در خانه قدیمی زندگی میکنیم. آنجا را کمی بازسازی کردهایم، ولی اگر دوباره سیل بیاید، همه چیز را با خود میبرد. ما در خطر هستیم، اما چارهای نداریم.»
او درباره پول دیه خانوادهاش هم میگوید: «من مادرم را از دست دادم. برادرم را از دست دادم ولی هیچ پولی به ما ندادند. وکیل گرفتهایم، گفتند شاید ٣٠درصد دیه به ما تعلق بگیرد ولی هنوز هیچ پولی پرداخت نشده است. خانوادهام را از دست دادهایم و رنج از دست دادن آنها را باید تحمل کنیم. همه اینها عذاب است. سیل واقعا زندگیمان را نابود کرد و هر کاری هم کنیم، نمیتوانیم مثل گذشته زندگی کنیم.»
علی نصیری، یکی دیگر از سیلزدگان است. مرد میانسالی که در سیلاب عجبشیر تمام خانوادهاش را از دست داد. او درباره ماجرای زندگیاش به «شهروند» میگوید: «خانهمان در عجبشیر را ٢٠ سال پیش خودم با دستان خودم ساخته بودم. با همسرم و دو دختر ٩ و یک سالهام در آنجا زندگی میکردیم. ١٦ سال بود که با همسرم به نام هاجر ٣٤ ساله ازدواج کرده بودم. ٧ سال طول کشید تا صاحب فرزند شدیم. کلی درمان انجام دادیم تا بالاخره خدا ما را صاحب فرزند کرد. همسرم و مهیا همه زندگی من بودند. من عاشقانه آنها را دوست داشتم. روز حادثه ما در خانهمان نشسته بودیم که ناگهان دیدم آب با شدت زیادی وارد خانه شد. تا به خودم آمدم و به سمت همسر و دخترانم رفتم که آنها را نجات دهم، ناگهان آب آنها را با خود برد. در مقابل چشمانم هم همسرم را از دست دادم. تمام خانه و کاشانهام هم نابود شد. از آن خانهای که ٢٠ سال در آنجا زندگی کردیم، دیگر هیچ چیزی باقی نماند. بعد از این حادثه در حالیکه در شوک از دستدادن همسر و فرزندم بودم که شنیدم برادرم، خواهرم، شوهر خواهرم، پسر خواهرم و برادرزنم هم در این حادثه سیلاب جان خود را از دست دادهاند. بعد از آن دیگر نابود
شدم. مدتی در خانه فامیلها و بستگانم ماندم، تا اینکه به ما هم خانهای ٦٠ متری دادند. الان با دخترم که کلاس پنجم ابتدایی است و پسر ١٦ ماههام زندگی میکنم. ٢٠میلیون به کسانی که خانههایشان آسیب دیده بود، وام دادند. به ما هم یک خانه ٦٠ متری دادند. الان هم دارند سیلبند میزنند. ما هنوز میترسیم که سیل بیاید. در حال حاضر هم خیلیها در حال انجام کارهای این سیلبند هستند. نزدیک به ٥٠ نفرند. ما هم همان خانه قدیمی را بازسازی کردیم و داریم در آنجا زندگی میکنیم؛ چون خانهای که به ما داده بودند، خیلی کوچک بود و زندگی درون آن سخت بود اما باز هم خطر سیل وجود دارد. از طرفی خاطره همسرم و دخترم ما را نابود کرده است.»
با همه توان به سیلزدگان کمک کردیم
آذری بخشدار عجبشیر اقدامات صورت گرفته برای سیلزدگان را چنین تشریح کرد: «سال ٩٥، هزار و ٢٧٧ نفر یعنی ٣٧٠ خانواده در عجبشیر وجود داشت که ٢٠ نفر از آنها در سیل جان خود را از دست دادند. شبی که سیل آمد، نیروهای ما وارد روستای چنار شدند، اکیپهای هلالاحمر هم بلافاصله وارد عجبشیر شدند و در رودخانه به دنبال جسد گشتند. جاده مسدود شده و کوه ریزش کرده بود. شرایط خیلی سختی بود، اما امدادرسانی را بلافاصله انجام دادیم. جاده را جوری بازسازی کردیم که انگار دوباره جادهسازی کردیم. بعد از آن هم کار امدادرسانی را بدون وقفه آغاز کردیم. از آنجایی که زمین اینجا صخرهای است، خانهها را باید روی سنگها میساختیم، برای همین با دستگاههای راهسازی، زمین را هموار و خانهها را احداث کردیم. استاندار و رئیسجمهوری نیز در منطقه حضور پیدا کردند و تأمین بودجه نیز شد. به دستور رئیسجمهوری نیز اعلام شد که قبل از آغاز سرما خانهها ساخته شوند. بنابراین شهریور سال ٩٦ خانهها را تحویل دادیم. اگر زمین هموار بود خانهها دو سه ماه یا زودتر آماده میشد. در کل نیز ١١٥ قطعه زمین ساخته و بازسازی شد. کارهای مدیریتی را بخشدار انجام میداد. تأمین بودجه هم با دولت بود. همچنین با نظارت بنیاد مسکن، کار معماری و مقاومت ساختمانها با وام ٢٠میلیون تومانی که وام کم بهره ٤درصدی بود، انجام شد. ٥میلیون تومان نیز به صورت نقدی به خانوارها پرداخت شد. کمکهای مردمی و کمکهای دولتی به آنها اختصاص داده شد. ما با تمام توان به سیلزدگان کمک کردیم و اقدامات لازم را انجام دادیم.»
منبع: روزنامه شهروند