چه رابطه‌ای بین سلامت‌روان والدین و کودک‌آزاری وجود دارد؟

یک روانشناس با بیان اینکه ۷۰ درصد کودک آزاری‌ها در منزل اتفاق می‌افتد، گفت: پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهد که بین کودک‌آزاری و سلامت روان والدین رابطه وجود دارد و والدین کودک آزار از سلامت روانی مناسبی برخوردار نیستند.

یک روانشناس با بیان اینکه ۷۰ درصد کودک آزاری‌ها در منزل اتفاق می‌افتد، گفت: پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهد که بین کودک‌آزاری و سلامت روان والدین رابطه وجود دارد و والدین کودک آزار از سلامت روانی مناسبی برخوردار نیستند.
گوهر یسنا انزانی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه پدرهایی که سابقه مشکلات روانی مثل افسردگی و اضطراب دارند، بیشتر دست به رفتارهایی می‌زنند که منجر به کودک آزاری می‌شود، افزود: مادران خانه‌دار افسرده و مضطربی که تحصیلات پایین‌تری دارند و مهارت‌های فرزندپروری را نیاموخته‌اند، بیشتر رفتارهای کودک آزارانه از خود نشان می‌دهند.
وی با بیان اینکه مادران شاغل و تحصیلکرده رفتارهای کودک آزارانه کمتری دارند، اظهار کرد: بیشترین نوع آزار جسمی، سیلی زدن به کودک است. مادر یا پدری که درگیر اعتیاد هستند، بیشترین میزان رفتارهای کودک آزارانه را از خود نشان می‌دهند.
این روان‌شناس گفت: کودکان آزار دیده، سازگاری شخصی هیجانی خود را از دست می‌دهند و از نظر رشد شخصیتی نامتعادل می‌شوند. آنها رفتارهای ضد اجتماعی از خود نشان می‌دهند، دچار مشکلات شدید عاطفی و سازشی شده و به کرات در ذهن‌شان به انتقام‌گیری فکر می‌کنند. این کودکان دچار ترس و اضطراب زیادی می‌شوند، شب‌ها کابوس می‌بینند، از دیگران کناره‌گیری می‌کنند، به سمت رفتارهای بزه‌کارانه کشیده می‌شوند، از قوانین سرکشی می‌کنند، در مدرسه دچار مشکلات آموزشی و ارتباطی می‌شوند، اعتماد به نفس‌شان به شدت کاهش می‌یابد و در ارتباط زناشویی دچار شکست‌های شدید می‌شوند.
انزانی با بیان اینکه این کودکان در آینده و در ارتباط با فرزندان‌شان نیز به شدت آسیب زننده عمل خواهند کرد، تصریح کرد: آنها دچار اختلالات شخصیتی مثل بدبینی شدید، اختلالات شخصیتی ضد اجتماعی و ... می‌شوند و شب اداری، پرخاشگری، دروغگویی، افت تحصیل، رفتارهای بزهکارانه و خودکشی از دیگر پیامدهای کودک آزاری برای این افراد است.
این روان‌شناس با اشاره به اینکه پژوهش‌ها نشان می‌دهد که پدیده کودک آزاری در خانواده‌های پرجمعیت، شلوغ، پرمشکل و ناسازگار، خانواده‌های تحت فشار اقتصادی و اعتیاد، والدینی که هیچگونه مهارت فرزندپروری و آموزشی ندیده‌اند، والدینی که خودشان آسیب دیده کودک آزاری هستند، بیشتر دیده می‌شود، اظهار کرد: والدینی که هوش هیجانی مثل کنترل استرس، همدلی، ارتباط موثر، کنترل هیجان، رفتار جرات‌مند کمتری دارند نیز بیشتر دست به آزار کوکان می‌زنند.
وی با بیان اینکه این دسته از والدین فکر می‌کنند تنبیه یکی از روش‌های تربیت فرزند است، ادامه داد: این والدین انتظارات غیرواقعی و درک و تصور تحریف شده و اشتباهی از توانایی‌های کودک و نامتناسب با سن او را دارند. همچنین فرزند اول خانواده بیشتر دچار کودک آزاری والدین می‌شود. معلولیت جسمی و عقب ماندگی ذهنی احتمال آسیب را برای کودک افزایش می‌دهد. کودکان سازش ناپذیر، وابسته و تحریک پذیر بیشتر در معرض کودک آزاری هستند.
انزانی با اشاره به اینکه پدران و مادران بزه‌کار و معتاد بیشتر احتمال رفتارهای آسیب زننده دارند، اظهار کرد: خانواده‌های تهی‌دست و طرد شده از طرف اجتماع رفتارهای آسیب‌رسان بیشتری از خود نشان می‌دهند. حق هر کودک برخورداری از زندگی سالم و بدون خشونت است و هر کدام از افراد جامعه به نوعی مسئولند با افزایش آگاهی از بروز این مشکلات جلوگیری کنند. از رسانه‌ها و برنامه‌های آموزشی مناسب باید شیوه‌های بهتر زندگی را آموخت و کتاب‌های مناسب آموزش مهارت‌های زندگی را مطالعه کرد.
این روان‌شناس با تاکید بر اینکه والدینی که دچار طلاق عاطفی در زندگی زناشویی هستند، باید قبل از فرزنددار شدن با کمک متخصص مشکلات خود را برطرف کنند، تصریح کرد: کودک‌آزاری و غفلت از کودکان شایع‌ترین و پیچیده‌ترین مساله روانی و اجتماعی است که گزارش‌های تکان دهنده اخیر در مورد کودک‌آزاری و غفلت از کودکان، سازمان‌ها، ‌ کلینیک‌ها، مشاوران، خانواده‌ها و ... را به تفکر در مورد این پدیده و راه‌های پیشگیری و درمان آن وا داشته است.
به گفته وی، کودک در هنگام تولد بسیار ناتوان است و طی هفت سال اول زندگی نیازمند حمایت و برخورداری از امنیت در فضای خانواده است و چنانچه این امنیت در سال‌های اول زندگی خدشه‌دار شود، ادامه زندگی سالم کودک با مخاطرات جدی مواجه خواهد شد.
انزانی با بیان اینکه فرآیند رشد و تحول کودک تابع اثر متقابل عوامل زیستی، روانی و اجتماعی است و خانواده نقش مهم و اساسی در این رشد و تحول بر عهده دارد، افزود: در میان انواع خشونت‌ها، خشونت خانگی یک آسیب جدی اجتماعی است که با وجود پیشرفت‌های فرهنگی و فکری همچنان در جامعه خودنمایی می‌کند. کودک آزاری طیف وسیعی از اعمال سوء رفتارگرایانه یا انجام ندادن وظایف و مسئولیت‌هایی است که نتیجه آن بروز حوادث حالت بیماری «جسمی و روحی» و حتی مرگ برای کودک را به همراه دارد. این معضل از معضلات شایع و پیچیده‌ روانی و اجتماعی جامعه امروز است.
وی با اشاره به اینکه این پدیده و تجربیات ناگوار دوران کودکی اثرات و پیامدهای درازمدت و ناخوشایندی بر تحول و سازگاری شخصیت فرد در بزرگسالی دارد، تصریح کرد: از کودک آزاری تعاریف متفاوتی وجود دارد و به صورت ساده می‌توان گفت آسیب جسمی، روانی، جنسی و رفتار خشونت‌آمیز به کودک از سوی فردی که مسئول آسایش و رفاه و سلامت کودک است، به نوعی کودک آزاری محسوب می‌شود. کودک آزاری مجموعه رفتارهایی است که از طرف فرد بزرگسال به صورت عمدی یا غیرعمدی به روح و روان کودک آزار می‌رساند.
انزانی در ادامه اظهار کرد: سازمان بهداشت جهانی نیز کودک آزاری را آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان، سعادت، رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افراد مسئول وی در چهار گروه عمده غفلت و بی‌توجهی، آزار جسمی، آزار جنسی و آزار عاطفی طبقه‌بندی می‌کند. عدم توجه والدین به نیازهای جسمی و روانی مثل خوراک و پوشاک، عدم توجه به وضعیت تحصیلی، عدم تربیت مناسب، عدم رسیدگی به تغذیه، صحبت نکردن، عدم تامین نیازهای روحی و آموزشی و ... مصادیقی از کودک‌آزاری است.
این روان‌شناس با اشاره به اینکه کتک زدن، داغ کردن، سوزاندن، شکستن دندان یا استخوان، زخمی کردن، گاز گرفتن و ... از مصادیق آزار جسمی هستند، تصریح کرد: تحقیر کردن، تمسخر کردن کودک به ویژه در جمع، سرزنش کردن، محرومیت‌های عاطفی، کنترل شدید و ترساندن و هر گونه رفتاری که بر عملکرد رفتاری شناختی، عاطفی و جسمی کودک اثر منفی بگذارد، نمادی از آزارهای روانی و عاطفی محسوب می‌شود.
وی گفت: کودک آزاری آموزشی (نادرست بودن روش تدریس)، تحقیر یا نادیده گرفته شدن کودک از سوی معلم یا فضای مدرسه، رقابت‌های ناسالم و ... نیز نمونه‌های دیگری از کودک آزاری هستند. همچنین وا داشتن کودک به کار سخت، طولانی و طاقت‌فرسا برای کسب درآمد بیشتر از سوی والدین نمونه‌ای از کودک آزاری اقتصادی است. طرد کردن، بی‌اعتنایی، بدنام کردن کودک و ... نیز در دسته کودک آزاری هیجانی قرار دارد.

ارسال نظر

اخرین اخبار
پربیننده‌ترین اخبار