گزارشی از یک بازار عجیبب!
آگهیهایی در برخی سایتهای آگهیدهنده وجود دارند که نشان میدهند در همین بازار آشفته چک و ضمانت، دلالانی هم هستند که چک میفروشند، ضمانت میکنند، سوء اثر چکهای برگشتی را رفع میکنند و از همین طریق روزگار میگذرانند.
آگهیهایی در برخی سایتهای آگهیدهنده وجود دارند که نشان میدهند در همین بازار آشفته چک و ضمانت، دلالانی هم هستند که چک میفروشند، ضمانت میکنند، سوء اثر چکهای برگشتی را رفع میکنند و از همین طریق روزگار میگذرانند.
«از روزگاری که یک تار سبیل ضمانتی معتبر در بازار بود تا امروز که بانک مرکزی تلاش میکند با ایجاد سامانههایی مانند صیاد، اعتبار را به ابزارهای تضمینی مانند «چک» برگرداند، سالها گذشته، اما تلاش برای حفظ اعتبار تضامین همچنان ادامه دارد. اما در ایران امروز چک، هم ابزار فعالیت اقتصادی است، هم آینه دق فعالان بازار.
هر فروشندهای چند چک برگشتزده در آستینش دارد و هر وکیلی چند پرونده برای زندهکردن سرمایههایی که امید چندانی به زندهشدنشان نیست. طبق آمارهای بانک مرکزی چیزی حدود ۱۵درصد چکهای صادرشده در کشور در سال گذشته برگشت خوردهاند که ارزششان چیزی حدود ۲۰درصد کل ارزش چکهای صادرشده در همان سال بوده است. ارقامی که به خوبی نشاندهنده وضعیت اسفبار چکها در ایران هستند. در این بین آگهیهایی در برخی سایتهای آگهیدهنده وجود دارند که نشان میدهند در همین بازار آشفته چک و ضمانت، دلالانی هم هستند که چک میفروشند، ضمانت میکنند، سوء اثر چکهای برگشتی را رفع میکنند و از همین طریق روزگار میگذرانند.
راسته چکفروشها
با یکی از آگهیدهندگان تماس میگیریم. آن سوی خط جوانی پاسخ میدهد و سؤال اولش این است که چند چک لازم داریم. او حتی نمیپرسد که این چک را برای کجا و چه مقدار میخواهیم و وقتی میگوییم که تنها به یک چک نیاز داریم، پاسخ میدهد که۴۷۰ هزار تومان بابت آن خواهد گرفت. بعد نوبت به سؤالات بعدی است. برای ضمانت وام ۵۰ میلیون تومانی، همین چک ۴۷۰ هزار تومانی کافی است اما اگر بخواهیم وامی بگیریم که نیازمند دریافت گردش حساب باشد، اوضاع فرق میکند.
او میگوید: «چک شرکتی دارم. بهت میدهم. هم گردشش خوب است و هم حسابش صاف است. کارش خوب است.»
این چک ۵۵۰ هزار تومان فروخته میشود و میتواند هم برای تسهیلات استفاده شود و هم برای هر نوع ضمانت دیگری. او اضافه میکند «برای سفارت هم میشه. نگران نباش!»
و این یعنی مسئله تنها چک شرکت نیست، بلکه آن شرکت که چنین چکی را میفروشد، آمادگی دارد که شما را به عنوان یکی از مدیران خود نزد سفارتهای خارجی هم ضمانت کند. با شماره تماس یک آگهی دیگر تماس میگیریم. این آگهیدهنده میگوید اگر تعداد چکها بیشتر از سه چک باشد، هر چک را ۴۵۰هزار تومان میفروشد و برای تعداد کمتر ۴۰۰ هزار تومان میگیرد. البته اینها به شرطی است که مبلغ چک پایین باشد و اگر مبلغ بالاتر برود، قیمت چک هم بیشتر میشود.
بار دیگر با شماره دیگری با او تماس میگیریم و میپرسیم برای خرید خودرو به چهار چک با فاصله زمانی سهماهه نیاز داریم. میگوید قیمت این چکها هم هر برگ ۴۵۰ هزار تومان است اما فعلا امکان ارائهاش به سایپا و مدیرانخودرو وجود ندارد؛ چرا که «چوبخطمان پیش سایپا و مدیرانخودرو پر شده» و برای این دو شرکت باید یکی، دو ماهی صبر کنیم اما برای ایرانخودرو و پارسخودرو میتوانیم همین امروز چکمان را با یک پیک موتوری در هر جای تهران که بخواهیم، تحویل بگیریم و در ازای آن قیمت هر چک به علاوه سفته به ارزش رقم آن را به همان پیک تحویل بدهیم.
یک فروشنده دیگر که هر برگه چک را ۴۰۰ هزار تومان میفروشد، عکسی از چک هم برایمان میفرستد. چکی متعلق به یک شرکت خصوصی که هر چه تلاش میکنیم، هیچ ردی از آگهی تأسیس چنین شرکتی نمییابیم. یکی دیگر از چکفروشان تنها چک میفروشد و سفتهای هم بابتش نمیخواهد. او هر برگه چک را ۵۰۰ هزار تومان میفروشد و میگوید: «ممکن است دیگران قیمت کمتری بدهند اما من فقط چک مطمئن میدهم که استعلام بانکی و گواهی امضا و پرینت حساب جاری و مدارک شناسایی صاحب حساب هم همراهش هست و یک وکیل هم بر آن نظارت میکند و هیچ مشکلی هم بابتش وجود ندارد.»
او اضافه میکند که «حالا ممکن است کسی باشد قیمت کمتری بگوید اما حتما یک جای کارش میلنگد. یا چک دزدی است یا بالاخره گیری دارد. انتخاب با خودتان است.»
واقعا هم راست میگوید، چون انتخاب کاملا با ماست و به نظر میرسد انتخابهای زیادی در راسته چکفروشها داریم.
راسته ضامنها
گروه دیگری هم هستند. آنها که پای ضمانت وامها هستند و طرحها و پیشنهادهای مختلفی را در برابرتان میگذارند. با شماره تماس یکی از آگهیها که مخصوص ضمانت «وام ازدواج» است، تماس میگیریم. آن سوی خط، فردی که میگوید بازنشسته است، اعلام آمادگی میکند که در ازای ۵۰ درصد مبلغ تسهیلات، ضمانت وام ازدواجمان را انجام بدهد.
به قول خودش ازدواج از شما و ضمانتش از من. این گونه رایجی از ضمانت وام است که در آن، فردی که ضمانت وام را بر عهده میگیرد، در قبال آن نیمی از وام را میگیرد و اقساط آن را هم با شما شریک میشود. با یکی دیگر از آگهیها تماس میگیریم تا بفهمیم چه ضمانتی وجود دارد که ضامن اقساط وام را پرداخت کند. این آگهیدهنده که کارمند یک شرکت خصوصی معتبر است، میگوید «کاری ندارد. با هم میرویم در یک دفتر رسمی ثبت میکنیم که این شراکت را انجام دادهایم و سر وقت هم قسطش را میدهیم. اصلا اگر کسی بخواهد نگران باشد، من باید نگران باشم که شما قسطت را به موقع میدهی یا نه، وگرنه تکلیف من که مشخص است.»
از لحن این آگهیدهنده مشخص است که این قدر بازار خوب هست و مشتری زیاد که لازم نیست چندان بازارگرمی کند و نگران ناراحتی ما باشد. ضامنها به همین گروه محدود نمیشوند. گروه دیگری هم هستند که حاضرند ضمانت انجام بدهند و در قبال آن ۱۰ تا ۳۰ درصد مبلغ وام را «شیرینی» بگیرند. این گروه از ضامنها بیشتر مناسب متقاضیانی هستند که یا آن قدر گرفتارند که چارهای جز پذیرش این توافق ندارند یا امکان گرفتن وامهای کمبهره مثل وام اشتغالزایی یا وام جانبازان و عشایر و مانند آن را دارند و کسر ۱۰تا ۳۰ درصد از مبلغ وام، نهایتا معادل نزدیکشدن نرخ بهره وامشان به بهره تسهیلات متعارف است. این گروه از مشتریان با انواع و اقسام آگهیهایی روبهرو میشوند که مخصوص ضمانت چنین وامهایی است و البته کار راحتی هم برای چنین توافقی در پیش دارند.
راسته معجزهگرها
به جز گروهی که چک و ضمانت میفروشند، دسته دیگری هم هستند که سوءاثر چکهایتان را در سراسر کشور رفع میکنند. فرآیند کار نیز بسیار ساده است. شما لاشه چک یا گواهی عدم پرداختتان را به این واسطهها تحویل میدهید. آنها ساعتی بعد در یک دفترخانه رسمی، گواهی رضایت از طرف شاکی شما را صادر میکنند و شما این گواهی را به بانک ارائه میکنید و دستهچک تازه میگیرید. فرآیندی ساده که عملا تمام قوانین مربوط به مجازات بانکی صادرکنندگان چک بلامحل را دور میزند و دور از چشم کسی که از شما طلبکار است، دسته چک تازهای در اختیارتان قرار میدهد. اگر طلبکار شما شخصیت حقیقی باشد، رفع سوءاثر برای هر چک یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان هزینه دارد و اگر طلبکار شخصیت حقوقی باشد، دو میلیون تومان برای هر برگه چک خواهید پرداخت. دلالان این راسته این قدر خیالشان راحت است که بر عکس دو گروه دیگر هم آدرس محل کارشان را میدهند و هم در آگهی خود شماره تماس تلفن ثابت دادهاند. کسبوکاری که عملا یک معنی بیشتر ندارد: به چک اعتماد نکنیم.»
منبع: روزنامه شرق