اشکی پاک کن و لبخند بنشان

سال‌ها پیش از اینکه اینترنت به این وسعت قدم به دنیای انسان‌ها بگذارد و ارتباط افراد با یکدیگر را آن‌قدر سریع و نزدیک کند، فردی با نوشتن کتابی باعث شد تا تشکلی شکل بگیرد که بدون بهره‌مندی از فناوری ویژه، تنها به یک زبان مشترک در سراسر جهان با یکدیگر در ارتباط قرار بگیرند. این زبان مشترک «صلح» است که داوطلبان هلال‌احمر یا صلیب سرخ سراسر جهان را یکدل و یکصدا کنار هم نگه‌داشته است و امروز، به پاسداشت خدمات نویسنده کتاب خاطرات جنگی هانری دونان، روز جهانی صلیب سرخ و هلال‌احمر نامگذاری شده است.

اشکی پاک کن و لبخند بنشان
مینا عباسپور- اصفهان امروز: سال‌ها پیش از اینکه اینترنت به این وسعت قدم به دنیای انسان‌ها بگذارد و ارتباط افراد با یکدیگر را آن‌قدر سریع و نزدیک کند، فردی با نوشتن کتابی باعث شد تا تشکلی شکل بگیرد که بدون بهره‌مندی از فناوری ویژه، تنها به یک زبان مشترک در سراسر جهان با یکدیگر در ارتباط قرار بگیرند. این زبان مشترک «صلح» است که داوطلبان هلال‌احمر یا صلیب سرخ سراسر جهان را یکدل و یکصدا کنار هم نگه‌داشته است و امروز، به پاسداشت خدمات نویسنده کتاب خاطرات جنگی هانری دونان، روز جهانی صلیب سرخ و هلال‌احمر نامگذاری شده است.
ژان‌ هانری ‌دونان متولد سال 1828 میلادی در سن 34 سالگی با نوشتن کتابی توانست بنیان‌گذار مکتبی باشد که‌ بعدها نام صلیب سرخ را بر آن گذاشتند. دونان در سال 1862 بر اساس مشاهدات عینی خود از این جنگ کتاب خاطراتی را منتشر کرد و در پایان کتاب خواستار تشکیل جمعیت‌های امدادی داوطلب برای کمک به آسیب‌دیدگان این‌گونه حوادث شد. دونان سال 1895 به دنبال ورشکستگی دچار فقر و تهیدستی شد و سال 1910 از دنیا رفت اما کمی پیش از مرگش به‌پاس تفکرات سازنده‌اش جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. پاداش دونان به همین‌جا ختم نشد و در نهایت روز هشتم ماه می برای نخستین بار در سال 1984 به‌افتخار روز تولد دونان، روز جهانی صلیب سرخ نام‌گذاری شد.
سال گذشته اتفاقات ناگواری زیادی برای مردم کشورمان به وقوع پیوست که در دو مورد از آنها هلال‌احمر اصفهان نقشی فعال و تأثیرگذار داشت. از زحمات داوطلبان این سازمان هرچه گفتیم و بگوییم کم است. این بار خواستیم تا به مناسبت بزرگداشت این روز، ساختارشکنی کرده و پای صحبت تنی چند از امدادگران فعال در این دو حادثه بنشینیم تا شاید گوشه‌ای از خدمات آنها دیده شود.


برگزاری جشن تولد برای کودکان استثنایی قصر شیرین
سید سجاد عظیمی، جوان ۲۶ ساله اصفهانی، فعالیت خود در نهاد مردمی جمعیت هلال‌احمر را با عضویت و سپس دبیری در کانون دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نایین آغاز کرده است. او که هم‌اکنون ۹ سال از خدمت داوطلبانه‌اش در جمعیت هلال‌احمر می‌گذرد و در بیشتر فعالیت‌های استانی و سازمانی‌اش در سازمان جوانان حضورداشته، طرح ملی ایمنی و سلامت مسافرین نوروزی و طرح سحر را بهترین طرح‌ها می‌داند و از خاطراتش در حضور و اجرای آنها می‌گوید: «من عضو تیم سحر معاونت جوانان استان اصفهان هستم و بارها به‌عنوان عضوی از این تیم حمایت روانی در مناطق آسیب‌پذیر حضورداشته‌ام. آخرین فعالیتم حضور در منطقه زلزله‌زده کرمانشاه بود. روزهای متفاوتی را در این منطقه تجربه کردم. یکی از زیباترین خاطراتم مربوط به برگزاری جشن تولد برای کودکان استثنایی منطقه‌ قصر شیرین است که پس از مدت‌ها لبخند را بر لب کودکان نشاند. در خاطره‌ای دیگر نیز جاری شدن اشک شوق بر چشم خانواده‌ها از ایجاد حس امنیت با حضور نیروهای هلال‌احمر در منطقه بود. به یاد می‌آورم زمانی که برای نخستین بار در روزهای ابتدایی پس از زلزله در منطقه حاضر شدم، تمامی تیم یکدل و هماهنگ می‌کوشیدند تا از آلام زلزله‌ دیدگان بکاهند و بتوانند با اجرای برنامه‌های ویژه کودکان و افراد آسیب‌دیده حتی برای لحظاتی حال خوب را به افراد منطقه هدیه دهند. به خاطر دارم خانواده‌ای در چادر زندگی می‌کردند و پدر خانواده زمانی که برای نخستین بار به چادرشان مراجعه کردیم با خشونت با ما برخورد کرد چراکه به ما اعتماد نداشت؛ اما زمانی که دید قصدمان کمک است از ما تشکر کرد و حلالیت طلبید.»
نه به تصادفات؛ سلام به زندگی
او ادامه می‌دهد: «یکی از بخش‌هایی که در دو سال گذشته به طرح ملی ایمنی و سلامت مسافران نوروزی اضافه‌شده است، کمپین ملی نه به تصادفات است که کمک می‌کند تا رانندگان توقفی هرچند کوتاه داشته باشند و حجم بالایی از تصادفات که بر اثر خواب‌آلودگی ایجاد می‌شود را کاهش دهند. من که حضور در پست‌های ایمنی و سلامت مسافران نوروزی مختلفی در سطح استان پهناور اصفهان را تجربه کرده‌ام از نزدیک شاهد بودم که جوانان این مرزوبوم بادل و جان در چادرهای ایمنی و سلامت حاضر می‌شوند و بهترین روزهای سال خود یعنی تعطیلات نوروزی را وقف خدمت به مردم می‌کنند. اجرای طرح‌های خلاقانه متنوع توسط جوانان چاشنی این خدمت‌رسانی می‌شود تا هم به جذابیت طرح اضافه شود و هم خستگی رانندگان کاهش یابد.‌
سختی زلزله از انگیزه‌مان کم نمی‌کرد
حامد مظفری دیگر امدادگر فعال اصفهانی که سابقه هفت سال همکاری داوطلبانه با جمعیت هلال‌احمر را دارد. او می‌گوید: «متأسفانه سال 96 در سطح ملی برای کشورمان حوادث زیادی را در برداشت و استان اصفهان هم در تمامی این حوادث ملی به شکل مستقیم درگیر بود. مهمترین حادثه سال 96 زلزله کرمانشاه بود که استان اصفهان جزو نخستین استان‌هایی بود که درگیر حادثه شد و در همان لحظات ابتدایی تیم‌های امدادی استان از مناطق غربی استان به کرمانشاه اعزام شدند. من هم روز دوم به همراه یک تیم به منطقه اعزام شدم. بعد از رسیدن به کرمانشاه عازم شهرستان ثلاث باباجانی شدیم که امدادرسانی آن به هلال‌احمر استان اصفهان واگذارشده بود. شهرستان ثلاث باباجانی با جمعیتی بیش از 35 هزار نفر در بیش از 200 آبادی و روستا و دهستان بود که تعداد بسیار زیاد آبادی‌ها و روستاها امدادرسانی را با مشکلات زیادی روبرو می‌کرد. پس از رسیدن به منطقه آنچه بیشتر از هر چیزی جلب‌توجه می‌کرد این بود که شهر به شکلی تخریب نشده بود که همه‌جا آوار دیده شود؛ ولی ترس و وحشتی که مردم را متأثر کرده بود، باعث شده بود همه مردم شهر از منازل بیرون آمده باشند و نیاز به چادر و وسایل گرمایشی شدیداً احساس می‌شد. بر همین اساس اقلامی که در روزهای اولیه توسط هلال‌احمر در بین حادثه‌دیده‌ها توزیع شد چادر و پتو و والر بود که به دلیل تعداد زیاد روستاها، با تصمیم مدیران میدانی هلال‌احمر، توزیع از طریق هلال‌احمر به معتمدان محلی واگذار شد و توسط آنها اقلام به روستاها منتقل شد.»
او ادامه می‌دهد: مهمترین نکته ای که از آن زمان در ذهن من باقیمانده این است که فعالیت امدادرسانی در ثلاث باباجانی توسط هلال‌احمر کاملاً به شکل 24 ساعته بود و امدادگران در 24 ساعت ممکن بود فقط حدود سه تا چهار ساعت زمان استراحت داشته باشند (به‌صورت نوبتی و منقطع)، ولی این باعث نمی‌شد چیزی از انگیزه آنها کم شود و خللی در امدادرسانی به وجود آید. کامیون‌ها و تریلی‌های حامل اقلام امدادی در هر ساعتی از شبانه‌روز به محل توزیع اقلام می‌رسید و در کوتاه‌ترین زمان ممکن خودروهای معتمدان محلی توسط امدادگران بارگیری می‌شد و جهت توزیع بین مردم حادثه‌دیده به روستاها و آبادی‌ها منتقل می‌شد. بعد از گذشت روزهای اولیه و با توزیع چادر و اقلام اصلی، کم‌کم شرایط بهبود پیدا کرد و بعد از یک هفته، کلیه نفرات تیم امدادی استان اصفهان با تیم جایگزین جابجا شدند و روند امدادرسانی با نیروهای تازه‌نفس ادامه یافت.
مظفری می‌افزاید: حادثه مهم دیگری که در روزهای پایانی سال 96 اتفاق افتاد و در آن‌هم استان اصفهان از لحظات اولیه به شکل مستقیم درگیر شد، حادثه سقوط هواپیمای مسافربری شرکت آسمان در تاریخ 29 بهمن 96 حدود ساعت 9 صبح بود که در زمان اعلام این حادثه به مرکز کنترل و هماهنگی هلال‌احمر استان اصفهان، من در مرکز کشیک بودم و بعد از دریافت خبر تیم‌های امداد و نجات کوهستان شهرستان‌های جنوبی استان اصفهان به منطقه اعزام شدند. در این حادثه من روز دوم با یک تیم کوهستان عازم سمیرم و منطقه پادنا شدیم. در روزهای ابتدایی به دلیل مشخص نبودن محل دقیق برخورد هواپیما با کوه جستجو به‌صورت پراکنده از طریق زمینی و هوایی انجام می‌شد و من هم با یک تیم شش نفره یکی از مسیرهای تعیین‌شده را به امید پیدا کردن محل سقوط هواپیما صعود کردیم. شرایط آب و هوایی منطقه کوهستانی دنا به دلیل ارتفاع بالا در فصل زمستان بسیار ناپایدار هست و هرلحظه ممکن است تغییرات شدید داشته باشد. به همین دلیل هنگام صعود، دمای پایین و باد و بوران و بارش برف عملیات را مشکلات زیادی روبرو می‌کرد. در جستجوهای اولیه بارها اعلام شد که لاشه هواپیما توسط نیروهای محلی در نقطه‌ای دیده‌شده و بعد از مدتی مشخص می‌شد که خبر صحیح نبوده و مجدداً جستجوهای پراکنده ادامه پیدا می‌کرد. خانواده‌های افراد حادثه‌دیده هم به محل سقوط احتمالی آمده بودند و این مورد باعث می‌شد نیروهای امدادی و ازجمله تیم ما انگیزه بیشتری برای پیدا کردن لاشه هواپیما و پیکرهای مسافرین پیدا کند. بعد از پیدا شدن لاشه هواپیما توسط بالگرد سیستم عملیات تغییر کرد و تمامی جستجوها در نقطه سقوط متمرکز شد. نیروهای امداد و نجات کوهستان توسط بالگرد به نزدیکی محل سقوط منتقل می‌شدند و پس از شب مانی در ارتفاع 4هزار متری به جستجو و تفحص بین برف‌ها که گاهی ارتفاع آن به چند متر می‌رسید می‌پرداختند. صحنه‌هایی که در محل سقوط دیده می‌شد واقعاً دردناک بود، چراکه هواپیما با سرعت بسیار بالا به کوه برخورد کرده بود و تمامی اجساد تکه‌تکه شده بودند؛ اما در کنار این صحنه‌های آزاردهنده و دردناک صحنه‌های زیبایی هم وجود داشت ازجمله مهربانی‌های مردم مهمان‌نواز منطقه پادنا که برای امدادگران حاضر در عملیات غذای گرم تهیه می‌کردند و به گرمی از امدادگران پذیرایی می‌کردند. این عملیات همچنان ادامه دارد و نجات گران در حال تفحص و جستجو جهت یافتن بقایای قطعات پیکرهای سرنشینان هواپیما هستند.
او در پایان صحبت‌هایش اظهار امیدواری کرد که هیچ‌گاه شاهد چنین حوادثی در هیچ نقطه‌ای از کشور عزیزمان نباشیم و از مردم خواست بحث آموزش امداد و کمک‌های اولیه را جدی بگیرند چون در زمان وقوع حوادث و قبل از رسیدن تیم‌های امدادی بهترین امدادگر خود مردم هستند.
ارسال نظر