تریلری که خانوادگی هم است/ فیلمی یادآور آثار هانکه و کاپولا
جدیدترین فیلم اصغر فرهادی که دیشب به عنوان فیلم افتتاحیه هفتاد و یکمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد امروز بازتاب وسیعی در نشریات سینمایی داشت.
جدیدترین فیلم اصغر فرهادی که دیشب به عنوان فیلم افتتاحیه هفتاد و یکمین جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد امروز بازتاب وسیعی در نشریات سینمایی داشت.
به گزارش مهر به نقل از گاردین، فیلم «همه می دانند» اصغر فرهادی که دیشب برای نخستین بار در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد با نقدهای مختلفی روبرو شده است.
منتقد ورایتی در این باره نوشت: بین فیلم «گذشته» که در پاریس ساخته شد و درام جدید اسپانیایی «همه می دانند»، اصغر فرهادی کارگردان ایرانی برنده جایزه اسکار بیشتر به نگاه تعلیق آمیز وودی آلن گرایش پیدا کرده و به ساخت فیلم هایی با بازیگران زیبا در کشوری اروپایی روی آورده است.
منتقد هالیوود ریپورتر هم نوشت: ماجراهای خانوادگی، تفاوت طبقاتی، کودکانی که این وسط زیر سقف ها خرد می شوند (و بیشتر جنبه استعاری دارد) رازهای سر به مهر قدیمی که ناگهان به سطح می آیند و ... روی کاغذ «همه می دانند» دارای مواد کلاسیک و بهترین کار فرهادی است که پیشتر ۲ جایزه اسکار برده است. اما به جای همه سوال هایی که درباره مسئولیت اخلاقی از جنبه های مختلف مطرح می شد، او در آخرین فیلم بلندش که برای نخستین بار به زبان اسپانیایی ساخته شده بیشتر به ژانر مشخص گرایش پیدا کرده و به ماجرای آدم ربایی در جایی می پردازد که بیشتر روستایی و به دنبال پول بیشتر هستند. نتیجه عجیب و غافلگیرانه است که بخشی از کار را به سمت فیلمی تریلر و بخشی را به سمت درام خانوادگی سوق می دهد و در این میان بازیگران محبوبی که گرد آورده فیلم را برای خانه های هنری سراسر جهان جذاب می کند.
بردشاو منتقد گاردین با دادن ۴ ستاره از ۵ ستاره به فیلم جدید اصغر فرهادی از آن به عنوان فیلمی یاد کرد که یادآور ساختههای پیشین خود او و نیز به نوعی متاثر از فیلم های میشائیل هانکه و میکلآنجلو آنتونیونی است.
وی نوشت: این فیلم درباره وارد آمدن یک ضربه بیرونی ویران کننده به یک خانواده است؛ ضربه ای که تقریبا با دقتی فوق العاده تصویر شده و انواع ترک ها و ضعف ها و خطوط شکست را نشان می دهد و چنان دقیق این کار را انجام می دهد که هر یک از اسرار و دروغ های پنهان مانده در حد یک گناه که مستوجب مجازاتی اجتناب ناپذیر هستند، تصویر می شوند. فرهادی پیشتر هم این ایده را مورد توجه قرار داده بود و از رازها و زخم های ناخوشایند گذشته سخن گفته بود.
بردشاو در عین حال صحنه جشن عروسی را یادآور آثار کاپولا و مایکل چیمینو می داند و می افزاید داستان سرایی فرهادی از نیرویی بسیار برخوردار است.