زاون همچون زاینده‌رود برای اصفهان، زاینده بود برای سینما

کیومرث پوراحمد می‌گوید: زاون قوکاسیان همچون زاینده‌رود برای اصفهان، زاینده بود برای سینما.

کیومرث پوراحمد می‌گوید: زاون قوکاسیان همچون زاینده‌رود برای اصفهان، زاینده بود برای سینما.
به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، کیومرث پوراحمد در مراسم «شبی با زاون» با اشاره به اینکه متاسفانه به دلیل برخی تنگ‌نظری‌ها در دولت‌های نهم و دهم بزرگداشت زاون در جشنواره فیلم کودک حذف شد و دولتی‌ها در آن دوران درصدد حذف او بودند، اظهار کرد: با این حال در جشن کتاب خانه سینما بزرگداشتی باشکوه برای زاون برگزار شد و آخرین‌بار هم در جشنواره آران و بیدگل از او تقدیر شد.
وی ادامه داد: زاون در طول ۵۰ سال کار فرهنگی شاگردانی ممتاز تربیت کرد و وقت و عمر و سلامتی را وقف اهداف والایش کرد اما سر سوزنی هم چشم‌داشتی نداشت.
این کارگردان سینما با اشاره به اینکه زاون دنیا را به هیچ گرفته بود، افزود: ماشین شخصی زاون چنان قراضه بود که ما از سوار شدن بر آن متعجب بودیم.
پوراحمد تصریح کرد: زاون برای بزرگترها احترام قائل بود و در مقابل کوچکترها هم با تواضع اقدام به آموختن می‌کرد. زاون با آن پشتکار، شور و شوقش برای هنر، مثل زاینده‌رود برای اصفهان بود.
این کارگردان سینما اضافه کرد: زاون در جوانی از مسئولیت سینمای آزاد جوان اصفهان شروع کرد و در دوره‌هایی که حذف شد هم بیکار نماند و جلسات نقد و جشنواره برگزار کرد، کتاب نوشت و مستند ساخت.
پوراحمد ادامه داد: زاون آن سنگی است که در محدوده اصفهان به آبی ساکن پرتاب شد و رودخانه را وادار به موج کرد. زاون فرزند نیک، دوست‌داشتنی و کارآزموده سینمای ایران با رویی باز بود.
او با اشاره به اینکه زاون مرد مردان بود و برای همه دست دهنده داشت و پاک‌باخته در قمار زندگی بود، تاکید کرد: زاون مثل زاینده‌رود بود که در مسیرش زایندگی و زندگی می‌آورد، اما در پایان مسیرش باز هم هست و هستی می‌بخشد و در بین طرفدارانش تکثیر شده است.
این کارگردان سینما اظهار کرد: هدایای ارزشمند زاون به فرهنگ و هنر ایران نسل در نسل دست به دست خواهد شد و بار و ثمر خواهد داد.
پوراحمد همچنین خاطرنشان کرد: زاون برای خیلی ها کتاب نوشت، اما آنها حاضر نشدند برای مراسم او به خود زحمت دهند و به اصفهان بیایند.
رضا مهیمن نیز در این مراسم با اشاره به اینکه در تمام فعالیت های فرهنگی زاون، پررنگ‌ترین وجه زندگی او روابطی بود که با اطرافیان خود داشت، اظهار کرد: او در جلسات خود با آدم ها به آنها انگیزه می‌داد به طوری که به خاطر دارم وقتی دانشجوی دختری که اولین شعرهایش را به جلسه آورد آنچنان مورد تشویق زاون قرار گرفت که اکنون کار اصلی او شاعری است.
او افزود: زاون در روابطش بخشندگی بدون انتظار پاسخ داشت. زاون تنها عشق می‌داد و این عشق در آدم ها نهادینه می‌شد که این موضوع به تربیتی که زاون داشت بازمی‌گردد.
این مستندساز اصفهانی افزود: حضور زاون و عملکرد او بیشتر مورد بهره شاگردانش قرار می‌گرفت. شاعری در دهه ۶۰ اولین کتاب شعرش را چاپ کرد که یکی از دوستان زاون بود، اما کسی او را نمی‌شناخت. در همین شرایط یک روز زاون خودرو خود را پر از کتاب های او کرد و به تهران برد و کتابهای او را به همه کتابفروشی‌ها و منتقدان داد تا نقد بنویسند.
مهیمن ادامه داد: زاون به پاکی درون آدم‌ها توجه داشت و اگر خوب نگاه می‌کردیم متوجه می‌شدیم که بسیاری از اطرافیان او انسان‌های معمولی اما شریفی بودند.
او با اشاره به اینکه زاون به بحث و گفت‌وگو اهمیت می‌داد، تصریح کرد: گاهی کتاب تازه‌ای می‌آمد و به چند نفر می گفت که بخرند و بعد در خانه خود آن را بررسی می‌کردند.
این مستندساز گفت: زاون شیفته زندگی و عاشق کسانی که به پاکی زندگی می‌کنند، بود و این به تربیت او در گذشته یعنی دهه ۴۰ بازمی‌گردد. انسان‌های بزرگی در این دهه ظهور پیدا کردند. هر آن چیزی که نگاه نو داشت در این دهه رخ داد و به طور ناخواسته نسلی که جوانی و نوجوانی خود را در این دهه گذراندند، انسان‌های خوشبختی بودند؛ از جمله زاون که در این دوران دانش‌آموز دبیرستان ادب اصفهان بود.
او افزود: زاون بسیار در زندگی خوشبخت بود و آنچه می‌خواست انجام داد.

ارسال نظر