طلاق و فرو پاشی منظومه خانوادگی
طلاق منظومه خانوادگی و روابط عاطفی، شناختی و اجتماعی افراد خانواده را از هم می پاشد و امید، اعتماد به نفس، نقشپذیری کودکان و نوجوانان و نیازهای آنها به حمایت مالی، عاطفی، درمانی، شناختی و اجتماعی والدین را دچار بحران می کند و نوع احساس درماندگی، احساس حقارت و خود کم بینی در افراد بهوجود میآورد.
طلاق منظومه خانوادگی و روابط عاطفی، شناختی و اجتماعی افراد خانواده را از هم می پاشد و امید، اعتماد به نفس، نقشپذیری کودکان و نوجوانان و نیازهای آنها به حمایت مالی، عاطفی، درمانی، شناختی و اجتماعی والدین را دچار بحران می کند و نوع احساس درماندگی، احساس حقارت و خود کم بینی در افراد بهوجود میآورد.
محمد غفاریخان در گفتوگو با ایمنا اظهار کرد: ازدواج موفق ازدواج هایی هستند که که میان زوجین هماهنگی بیشتری وجود دارد که این هماهنگی را می توان از طریق مشاوره قبل از ازدواج و روش همسانسازی ایجاد کرد تا کمتر به طلاق منجر شود. تشابهاتی مانند طبقه اجتماعی، سطح تحصیلات، سطح هوش هیجانی، همنژادی، اعتقادات مشابه و همزبان بودن و برخی موارد دیگر است که یک ازدواج موفق را رقم می زند.
وی افزود: طلاق به عنوان مسئله ای اجتماعی، یکی از مهم ترین پدیده های حیات انسانی است که علل و عوامل مختلف آن را در لایه های حیات انسانی می توان جستجو کرد. این علل و عوامل گاه در لایه های عمیق و گاه در لایه های ظاهری جوامع خودنمایی می کنند اما باید توجه داشت که درک، فهم و تغییر لایه های عمیق کار پیچیده ای است.
این آسیب شناس رفتاری و اجتماعی گفت: همیشه در ذهن افرادی که تصمیم به طلاق دارند سوالاتی از این قبیل مطرح است که به چه منظور ازدواج کرده ام که به جدایی و طلاق منجر شده و علت این جدایی چه می تواند باشد و فرد میتواند با تفکر مثبت و هدفمند شدن افکار از جدایی صرف نظر کند.
وی ادامه داد: در ازدواج، تداوم زندگی و امنیت خاطر از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این پدیدۀ اجتماعی طرفین در ارضای نیازهای اولیه، ارتباطات اجتماعی و پرورش فرزندان از یکدیگر بهره می جویند. زوجین سعی می کنند تا نگرشها و باورها و ارزش های فرهنگی را به فرزندان خود منتقل کنند هر چند که گاهی اوقات در صورت عدم تفاهم زوجین در مسایل اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی، جدایی و طلاق حرف اول را می زند.
غفاریخان تصریح کرد: اعتیاد و خیانت همسر، احساس درماندگی، احساس حقارت و خود کم بینی در افراد از جمله آسیب های طلاق است و مشاجره لفظی و فیزیکی، دخالت اطرافیان و خانواده ها، سوءظن و بدبینی، عدم تفاهم اخلاقی و یکسانی فرهنگی از جمله علل بروز معضل طلاق بشمار می روند.
این رفتارشناس ادامه داد: طلاق منظومه خانوادگی و روابط عاطفی، شناختی و اجتماعی افراد خانواده را از هم می پاشد و امید و اعتماد به نفس و همچنین نقشپذیری کودکان و نوجوانان و نیازهای آنها به حمایت مالی، عاطفی، درمانی، شناختی و اجتماعی والدین را دچار بحران و دگرگونی می کند و نوع احساس درماندگی، احساس حقارت و خود کم بینی در افراد را به وجود می آورد.