اصغر فرهادی برای فیلمسازی به آمریکا می رود؟

اصغر فرهادی این روزها به واسطه‌ی نمایش «همه می‌دانند» در جشنواره کن مرد اول رسانه‌ها شده و همه به دنبال سوالات بیشتر از این سینماگر ایرانی هستند. فرهادی در روزهای گذشته با اسوشیتد پرس هم به گفتگو نشسته که بخشی از این گفتگو درباره فیلم جدید، شیوه‌ی کاری و تصمیمش برای آینده را می‌خوانید.

اصغر فرهادی این روزها به واسطه‌ی نمایش «همه می‌دانند» در جشنواره کن مرد اول رسانه‌ها شده و همه به دنبال سوالات بیشتر از این سینماگر ایرانی هستند. فرهادی در روزهای گذشته با اسوشیتد پرس هم به گفتگو نشسته که بخشی از این گفتگو درباره فیلم جدید، شیوه‌ی کاری و تصمیمش برای آینده را می‌خوانید.
آسوشیتدپرس: شما معمولا تمرکز فیلم‌هایتان را بر وقایع دراماتیکی می‌گذارید که گذشته پنهان شخصیت‌ها را افشا می‌کنند. ریشه این توجه دائم به گذشته در چیست؟
فرهادی: شما در زندگی زمانی بالاخره متوجه می‌شوید که گذشته درازی پشت سرتان قرار گرفته است. که گذشته پشت‌ سر، طولانی‌تر از آینده پیش‌رو شده است. فکر می‌کنم چیزی که ما را پیر می‌کند زمان نیست، بلکه بار سنگین گذشته است که روی دوشمان احساس می‌کنیم. به‌عقب نگاه کردن بخش از DNA ماست. من خیلی درگیر گذشته هستم و آرزو داشتم که این‌گونه نبودم.
شما چگونه داستان‌ها را بنا می‌کنید که مانند یک پازل خانگی می‌توان آن‌ها را رمزگشایی کرد؟
این پروسه از بیرون خیلی ریاضی‌وار و طراحی‌شده به‌نظر می‌رسد، اما این‌گونه نیست. من وقتی طرح اولیه را می‌نویسم، کاملا ناخوداگاه کار می‌کنم. تنها در بازنویسی‌های فراوان است که من تلاش می‌کنم معما خلق کنم. ساختار در هیچ‌کدام از فیلم‌ها برای من خطی نیست، بلکه بصورت دایره‌وار پیش می‌روم.
شما حالا تجربه کار در فرانسه و اسپانیا را دارید. آیا میل شما به این است که یک فیلمساز جهانی باشید؟
من دوست ندارم مانند فیلمسازانی به‌نظر بیایم که در همه‌جور کشوری می‌تواند کار کند. آن‌چه برای من به‌عنوان یک کارگردان اهمیت دارد، این است که بخش اعظم آثارم را در کشور خودم بسازم. البته ممکن است به‌نظر برسد که من در کشورهای خارجی آزادی عمل بیشتری دارم، اما این آزادی محدودیت‌های خود را دارد. زیرا وقتی شما از فضای فرهنگی خود خارج می‌شود، شروع می‌کنید به جستجو برای یافتن موضوعاتی که بین فرهنگ شما و کشور محل فیلمسازی مشترک باشد. بنابراین من ترجیح می‌دهم در کشور خود بمانم و کار کنم، اما هراز چند گاهی هم نیاز است به دیگر کشورهای بروم تا آن‌ها را نیز بشناسم. دوست دارم در طول عمرم فرصت کشف دیگر فرهنگ‌ها و کاوش در آن‌ها را نیز داشته باشم. وقتی من خارج از ایران فیلم می‌سازم، آن‌قدر روند کسب شناخت و ساخت آن شدید و سخت است که با ۱۰ سال زندگی در ان کشور برابری می‌کند.
اما شما همچنان ترجیح می‌دهید در ایران کار کنید
فکر می‌کنم بیشتر فیلم‌هایم را آن‌جا بسازم. وقتی شما آن‌جا هستید، احساس می‌کنید که همه‌چیز از عمق قلب‌تان می‌آید؛ از خود درونی‌تان. در حالی که خارج از آن‌جا، همواره ذهن شما است که کار می‌کند. باید حواستان به این مسئله باشد.
مطمئنم که باز هم پیشنهادات انگلیسی زبان دارید. هیچ‌کدام وسوسه‌تان کرده است؟
بله. پیشنهاداتی هست. یکی از آن‌ها براساس داستانی واقعی است که در نیویورک تایمز چاپ شد. موضوعی جهانی و انسانی است. شاید روزی محقق شود و آن را بسازم، اما در اولویتم نیست.

ارسال نظر