بازگشت به زواره برای احیای چهار صفه‌ها

بادهای سیاه اهالی را زیر طاق‌های خانه می‌کشاند؛ چراغ روشن می‌کردند و می‌نشستند به حرف و تعریف از غصه‌ها و قصه‌های زواره. روز بعد برای زواره‌ای‌ها روز گرفتاری و تمیزکاری بود. صفه‌ها و اتاق‌ها پر از شن‌های روان بود و سیاه. بعد از جنگل‌کاری در اطراف زواره، بادهای سیاه کمتر شد اما چهارصفه‌ها هر روز خالی و خالی‌تر شدند. فرزندان نساج‌ها، آهنگران و قالیبافان شهر را ترک کردند؛ هر کدام به مقصدی؛ اصفهان، شیراز یا تهران. چهارصفه‌های تاریخی ماندند و بازمانده‌های پیر. ‌سال ٨٣، ٣٦ هکتار از این بافت تاریخی شطرنجی که از چهارصفه‌ها تشکیل شده، به ثبت ملی رسید تا از خرابی حفظ شود اما از سه‌ سال قبل خیلی از آنهایی که رفته بودند، به فکر افتادند که برگردند. فهمیدند که آن خانه‌های پدری با حوضخانه، سرداب، بادگیر، پنج دری و شاه‌نشین‌هایش ریشه در تاریخ و اقلیم‌شان دارد. شهرداری، شورای شهر و سازمان میراث فرهنگی حمایت‌هایی را، هر چند کوچک، در پیش گرفتند. مردم هم پای کار آمدند؛ به‌ویژه از ٦ ماه قبل که کمپین «هر خانواده زواره‌‌ای یک چهار صفه» به راه افتاد. حالا ١٥ چهار صفه احیا شده‌اند و ١٠ تای دیگر در حال تعمیر و ترمیم است.

بادهای سیاه اهالی را زیر طاق‌های خانه می‌کشاند؛ چراغ روشن می‌کردند و می‌نشستند به حرف و تعریف از غصه‌ها و قصه‌های زواره. روز بعد برای زواره‌ای‌ها روز گرفتاری و تمیزکاری بود. صفه‌ها و اتاق‌ها پر از شن‌های روان بود و سیاه. بعد از جنگل‌کاری در اطراف زواره، بادهای سیاه کمتر شد اما چهارصفه‌ها هر روز خالی و خالی‌تر شدند. فرزندان نساج‌ها، آهنگران و قالیبافان شهر را ترک کردند؛ هر کدام به مقصدی؛ اصفهان، شیراز یا تهران. چهارصفه‌های تاریخی ماندند و بازمانده‌های پیر. ‌سال ٨٣، ٣٦ هکتار از این بافت تاریخی شطرنجی که از چهارصفه‌ها تشکیل شده، به ثبت ملی رسید تا از خرابی حفظ شود اما از سه‌ سال قبل خیلی از آنهایی که رفته بودند، به فکر افتادند که برگردند. فهمیدند که آن خانه‌های پدری با حوضخانه، سرداب، بادگیر، پنج دری و شاه‌نشین‌هایش ریشه در تاریخ و اقلیم‌شان دارد. شهرداری، شورای شهر و سازمان میراث فرهنگی حمایت‌هایی را، هر چند کوچک، در پیش گرفتند. مردم هم پای کار آمدند؛ به‌ویژه از ٦ ماه قبل که کمپین «هر خانواده زواره‌‌ای یک چهار صفه» به راه افتاد. حالا ١٥ چهار صفه احیا شده‌اند و ١٠ تای دیگر در حال تعمیر و ترمیم است. بعضی‌ها هم که چهارصفه‌ای نداشتند، بنایی را خریدند تا بعد از رتوش اقامتگاه ایرانگردان و یادگاری برایشان شود. «عمو و پسرعمویم قبلا منزل پدربزرگم را احیا کردند و من هم می‌خواهم چهارصفه پدرم را بازسازی کنم. می‌خواهیم سنت‌های گذشته‌مان زنده بماند و به‌عنوان الگوی بافت سنتی حفظ شود.» سیدرضا طباطبایی یکی از همین آدم‌هایی است که در زواره به دنیا آمده اما از کلاس دهم، برای ادامه تحصیل به اصفهان و بعد به شیراز رفته است. او حالا به زواره برگشته است. «به واسطه توجهی که شهردار سابق و میراث فرهنگی داشت، توجه به خریداری و بازسازی بافت‌ها بیشتر شده است. هم مصالح و هم یک وام کوچک به اندازه ٢٠ تا ٥٠‌میلیون برای بازسازی می‌دهند. حالا خانه پدری ما هم در حال تعمیر است.» چهارصفه‌ها در این منطقه خشک و کویری منطق خاصی برای ساخت داشته‌اند تا به ‌طور طبیعی از هوای گرم و سرد بهره ببرند. «هوای گرم این‌جا باعث شد تا خانه‌ها این‌طور شکل بگیرند، طاق‌های بلند در تابستان هوای خنک را به خود می‌کشد و چهار اتاقی که در گوشواره‌ها قرار دارد، باعث گرمای بیشتر در زمستان است. اتاق‌های گوشواره در زمستان با یک وسیله گرمایی خیلی ابتدایی، مثلا بخاری آتشی که داخل دیوار بود و برای خروج دود به پشت بام وصل بود، گرم می‌شد. معمولا روی این اتاق‌ها بالاخانه قرار داشت.» مردم در تابستان‌ها زیر طاق‌های بلند یا همان صفه‌ها زندگی می‌کردند و زمستان به چهار اتاق گوشه پناه می‌بردند.
سیدرضا در میان حرف‌ها ناخنک می‌اندازد به خاطرات کودکی‌اش در زواره. روزهای نانوایی و آسیاب گندم: «چهارصفه‌ها بادگیر و نانوایی هم داشت؛ یعنی همه در خانه نان یک ماه خود را می‌پختند. روز نانوایی برای ما که کودک بودیم روز عجیب‌وغریبی بود. هیزم می‌خریدیم، پیش آسیابان می‌رفتیم، گندم را آرد می‌کردند و آرد را می‌آوردند. بعد یک روز صبح زود باید بلند می‌شدیم برای پخت نان کمک می‌کردیم و برای ٢٠ روز تا یک ماه نان می‌پختیم. چند روز اول نان نرم و تازه داشتیم و روزهای آخر نان خشک می‌خوردیم تا نوبت نانوایی دیگر.»
مردم مطالبه‌گر شده‌اند
از یکی دو ‌سال گذشته اهمیت چهارصفه‌هایی که در حال تخریب بودند، باعث شد تا خیلی‌ها به فکر تعمیر و بازسازی آنها بیفتند و ٦ ماه قبل هم پویش مردمی در این‌باره به راه افتاد. حالا مرتضی صادقی، شهردار سابق زواره می‌گوید که ١٥ صفه و حوضخانه بازسازی شده و در ١٠ مورد هم در حال تعمیر است. «زواره با بافت تاریخی ٣٦ هکتاری که در عرصه تاریخی با کالبد شطرنجی است از عناصر سازه‌ای مختلفی مثل مناره، مسجد جامع، آب انبار و حسینیه‌ها تشکیل شده است.
در حال حاضر، ١٣٠ چهار صفه باارزش در عرصه ٣٦ هکتاری وجود دارد که در سال‌های گذشته دچار تخریب شده است که ما قصد داریم آن را زنده کنیم.» سازه‌های تاریخی زواره هم ارزش تاریخی دارد و هم ظرفیت جذب گردشگر، بنابراین او معتقد است که باید آنها مرمت و بازسازی شوند: «صفه‌ها ساختار درون‌گرایی دارند و خانواده‌ها در گذشته به صورت تجمعی در آن زندگی می‌کردند. در آن زمان شهر وسعت مشخصی داشت و بافت آن، طوری بود که از حمله مغول‌ها و زیاده‌خواهان در امان باشد. مردم به دلیل بی‌توجهی هسته مرکزی را ترک کردند و به سمت حاشیه شهر رفتند، حالا در هر خانه قدیمی فقط یک پیرزن یا پیرمرد به‌تنهایی زندگی می‌کند.» صادقی از شغل‌هایی که در زواره مرسوم بوده است هم نام می‌برد: «کسانی که آهنگری، سفالگری، بافندگی و جولایی می‌کردند، در زیرزمین چهارصفه‌ها ابزار کار خود را نگاه می‌داشتند.» زواره‌ای‌ها به دنبال بازگشت به اصالت و هویت قبلی خود هستند. «تفکر بازگشت به چهارصفه‌ها از سه‌سال قبل کلید خورده بود اما از ٦ ماه قبل به صورت شعار و یک برند اجتماعی درآمد. زمانی هم که شهردار بودم، قصدم پویا کردن شهر بود، البته شهرداری نمی‌تواند محور باشد و فقط نقش تسهیل‌گری دارد. این تفکر هم با تفکر بازآفرینی شهری که در دولت وجود دارد، یکی است و می‌تواند در این زمینه کمک کند.» او معتقد است که اگر چهارصفه‌ها بازسازی شود و شهر به شکل پویایی دربیاید، حتما زمان ماندگاری گردشگر هم بالا می‌رود: «در گذشته شورا و شهرداری خواستار این مطلب بودند، اما حالا مردم مطالبه‌گر شده‌اند و به دنبال هویت خود هستند، به‌ویژه این‌که خاستگاه اصلی چهار صفه و کلیت طراحی آن از زواره است. شاید چهار صفه در برخی از شهرها به صورت جداگانه وجود داشته باشد اما زواره تنها شهری است که بافت یکدست چهار صفه دارد. علی‌اکبر غفاری‌صفت در کتاب شهر زواره این موضوع را به خوبی توضیح داده است.» صادقی که حالا مدیریت بحران اداره کل راه و شهرسازی زواره را بر عهده دارد، می‌گوید: «چهار صفه‌ها هرکدام برای یک کاربری خاص بازسازی می‌شود؛ هتل، موزه، گالری یا مثلا برای ورک‌شاپ آموزشی و معماری. یکی از آنها هم چند وقت قبل، محل ورزش باستانی شد. برخی از این بناها هم مثل تلفنخانه زواره، خانه معتمدین یا اولین مدرسه به‌عنوان اقامتگاه‌های نمونه مرمت و معرفی می‌شوند.» زواره دو استاد نمونه برای ساخت چهار صفه دارد؛ یکی محمدتقی عابدزاده که مناره تاریخی این شهر را ساخته است و دیگری رضا نساجی که حالا بازنشسته شده است، اما تنها فعال حرفه‌ای در این حوزه است که به قول او می‌تواند چهار صفه را زنده کند.
نرخ مهاجرت معکوسی یک و نیم‌درصد است
با وجود توجهی که مردم در سه‌سال گذشته به چهارصفه‌ها داشته‌اند، هنوز هم به علت ظرفیت محدود تجارت، نرخ مهاجرت معکوس به آن، یک و نیم‌درصد است و حالا بیش از ٨‌هزار نفر جمعیت دارد. آن‌طور که شهردار سابق زواره می‌گوید؛ هزینه نگهداری چهارصفه‌ها بالاست اما به گفته سعید مختاریان زواره که پویش مردمی هم برای چهارصفه راه انداخته است با تعمیر و بازسازی صفه‌ها قیمت آنها از ١٠ تا ٢٠‌میلیون تومان به ٣٠٠ تا ٧٠٠‌میلیون تومان می‌رسد. «حالا تعدادی از آنها برای توسعه گردشگری و بوم‌گردی آماده شده‌اند که قیمت‌های چند صدمیلیونی دارند. مردم سالیان طولانی در میان این شاه‌نشین‌ها و پنجره‌های رنگی زندگی می‌کردند اما نمی‌دانستند که کجا هستند.» مختاریان زواره هم یکی از افرادی است که به شهر اجدادی خود بازگشته و درحال بازسازی یکی از همین خانه‌هاست تا در آن‌جا پروژه بوم‌گردی راه‌اندازی کند. چند وقتی هم است که قطار گردشگری به آن‌جا هم می‌رود، البته ماهی یکی، دو بار. «صبح حرکت می‌کنند و بعد از دیدن مکان‌های تاریخی و جنگل‌های کویری و بکر زواره به تهران برمی‌گردند.» زواره یکی از بخش‌های کوچک اما پراهمیت شهرستان اردستان است، در حاشیه جنوبی دشت کویر ایران و در فاصله ١٢٠ کیلومتری شمال شرقی اصفهان. مناره یکی از مساجد آن بخشی از یک آتشکده زرتشتی بوده است، به همین دلیل قدمت آن بیشتر از ١٤٠٠‌سال ارزیابی می‌شود. آثار تاریخی زیادی هنوز در این شهر وجود دارد که اهمیت پرداختن به چهارصفه‌ها و توسعه گردشگری را بیشتر می‌کند؛ از نخستین مسجد چهار ایوانی ایران، حسینیه‌های پوشیده و سرباز دوران قاجار، بازار صفویه، کاروانسراها گرفته تا تنوره آسیاب، کاخ امیرآباد، قلعه سنگ‌بست زواره و برج و باروهای قدیمی. جز اینها، در گذشته یک حصار قدیمی دور تا دور محدوده بافت تاریخی زواره قرار داشت با چهار دروازه به نام‌های بنجیره در شمال، دروازه بالا یا چمبه‌وش در جنوب، دروازه عصارخانه در مشرق و دروازه دشت در مغرب. چهارصفه‌ها هم به دلیل داشتن امنیت بیشتر در داخل این دروازه‌ها بودند. حالا فقط نام دروازه‌ها باقی مانده با قسمت‌های کمی از حصار قدیمی. در بیرون دروازه عصارخانه هم یک رباط شاه عباس وجود داشت که در ‌سال ٣٢ تخریب و به جای آن و با مصالح آن دبیرستان ساخته شد.

بادها نخ تسبیح چهارصفه‌ها

بادها از کویر می‌گذشتند و شن و خاک را با خود به زواره می‌بردند. همین هم شد که بادهای زواره در میان مردم به طوفان یا باد سیاه معروف شد. قبل از انقلاب در بخش‌هایی از کویر جنگل‌کاری شروع شد، شدت بادها را کمتر کرد اما در هرحال نخ سرنوشت خانه و چهار صفه‌ها به همین بادها وصل بود.
محمدعلی لباف‌قاسمی در مطالعه بافت تاریخی زواره به این موضوع پرداخته است: «در نیمی از ماه‌هاي‌ سال بادهاي شدیدي در زواره می‌وزد و این عامل در نحوه بناي خانه‌ها اثر مهمی دارد، بنابراین ساختمان منازل براي درامان‌بودن از بادهاي جنوبی (قبله) و طوفان‌هاي غربی (کاشی) اغلب رو به شمال و مشرق بنا شده‌اند. ضمنا خانه‌ها داراي چهار صفه و حوضخانه بوده که به نوبه خود از شدت باد و گرمی آن به‌ویژه در فصل تابستان کم می‌کند. در بعضی منازل بادگیرهایی براي جلوگیري از باد ساخته‌اند. دیوار منازل بلند است و سعی می‌شود با کشت درختان در محوطه خانه به تخفیف جریان باد و آلودگی هوا کمک شود.»

منبع: روزنامه شهروند
ارسال نظر