روابط عمومی تنها واحدی که در سازمانها به فراموشی سپرده شده اند

بسیار شنیده ایم و خوانده ایم که روابط عمومی‌ها قلب تپنده سازمانها هستند، یا شعار داده ایم که روابط عمومی‌ها سربازان خط مقدم جبهه فرهنگی اند و...اما در عمل، آنچه نمود پیدا کرده، اندکی از دغدغه های روابط عمومی‌ها را پاسخگو نبوده است.

وقتی به اداره ای پا می گذاری برای پیدا کردن مسئول و یا کارکنان واحدی تحت عنوان روابط عمومی یا باید در اتاق جلسات به دنبال آنها باشی و یا در سالن آمفی تاتر، حتی در برخی مواقع در ورودی شهرداری جلوی تابلوی اعلانات، اگر اینجاها نبود، مطمئن باشید حتما دنبال نردبان برای نصب بنر و یا شاید هم بالای نردبان!خوش شانس که باشی پشت میزی پر از روزنامه و نشریه و زونکن ، در میان انبوهی از عکسها، لوح تقدیرها و یا پشت سیستم و مشغول بروز کردن سایت اداری و یا در حال گوش کردن به صدای ضبط شده در جلسات و تنظیم خبر و.. است. اینها تنها گوشه ای از یک روز کاری از روزهای یک روابط عمومی است.

بسیار شنیده ایم و خوانده ایم که روابط عمومی‌ها قلب تپنده سازمانها هستند، یا شعار داده ایم که روابط عمومی‌ها سربازان خط مقدم جبهه فرهنگی اند و...اما در عمل، آنچه نمود پیدا کرده، اندکی از دغدغه های روابط عمومی‌ها را پاسخگو نبوده است.

روابط عمومی یا هنر هشتم مهم ترین رکن دنیای مدرن در عصر ارتباطات بوده که توانسته جای خود را در تمام سازمان های جهانی و دولتی پیدا کند و امروزه از آن به عنوان مهمترین رکن شکوفایی و نوآوری در هر مجموعه ای یاد می شود.

روابط عمومی در یک کلمه وظیفه ایجاد "ارتباط" را بر عهده دارد و در تمام جوامع بشری به عنوان یک "علم" و "شغل" پذیرفته شده است. مهمترین نقش روابط عمومی در عصر ارتباطات و جامعه اطلاعاتی، مدیریت اطلاعات است. امروزه با وجود شبکه های گسترده اینترنت و با وجود انقلاب بزرگ اطلاعاتی و انفجار اطلاعات که در این زمان اتفاق افتاده، دسته‌بندی و نحوه استفاده از هجمه سنگین اطلاعاتی به امر بسیار مهمی تبدیل شده است که روابط عمومی ها در این طبقه بندی نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کنند.

در میان انبوهی از کار های روزمره و کوهی از گرفتاری های مدیران و شلوغی و ترافیک برنامه های ایشان جای خالی یک دستیار ، یک سخنگو یک مدافع منافع سازمان و یک فردی که بتواند افکار و عقاید عموم مردم را به مدیران انتقال دهد و با در نظر گرفتن منافع مردم مانع آشفتگی اذهان عمومی گردد همواره احساس می‌شود.بی شک یک کارشناس روابط عمومی می تواند بیش از نیمی از این جای خالی را پر کند.در این میان نزدیک کردن اذهان عمومی به واقعیت های سازمان، یکی از مهم‌ترین وظایفی است که بر عهده کارشناس روابط عمومی می‌باشد.

امروزه روابط عمومی بعنوان علم ، دارای اصول و مبانی اولیه است و عموما شاهد آن هستیم که واژه روابط عمومی در میان مردم استفاده می شود، بدون در نظر گرفتن اینکه واقعیت روابط عمومی چیست؟

آیا در زمره علوم پایه قرار می گیرد؟ یا هنری است که از خلاقیت بهره می گیرد و خود پس از موسیقی ،نمایش ،سینما و… هنر هشتم خوانده می شود؟

تصور نمی‌کنم تاکنون هیچ علمی به اثبات فرمول مشخص و واحدی برای ارتباط با تمامی انسان ها پرداخته باشد.

هنر روابط عمومی در پیشبرد اهداف یک سازمان، از شناسایی خواسته‌ها و علایق مخاطبین یک سازمان دست نمی‌کشد و همواره در پی راه حلی مناسب در جهت ارتباطی موثر با افراد می‌باشد و هنرمند روابط عمومی بعنوان فردی مدافع حقوق سازمان و عموم مردم و هم چنین پل ارتباطی بین افراد سازمان و مدیریت با به کارگیری این هنر، سازمان را به سوی برقراری ارتباط موثر و با کیفیت، با مخاطبین درون سازمانی و برون سازمانی هدایت می‌کند.

پرداختن به مقوله روابط عمومی، آن‌چیزی نیست که هدف این نوشتار باشد، زیرا مبحث روابط عمومی بسیار گسترده‌ و قابل توجه است.

امروز به مناسبت روز ارتباطات و روابط عمومی ، به عنوان اهالی رسانه که ارتباطی تنگاتنگ با این بخش از سازمانها و ادارات داریم، تنها هدفمان تلنگری به مدیران و روسای این سازمان‌هاست.

گلایه ای که در لابلای درد دل های مسئولان و کارشناسان روابط‌عمومی‌ها بیش از هرچیزی ، حتی بیش از کمبود امکانات، تجهیزات و اختیارات به چشم می‌آید فراموشی این قلب تپنده در روزی ست که به نام آنها سند خورده است.

چه بسیارند مدیرانی که این روز را فراموش کرده و حتی به اندازه یک تبریک،یادی از شریان اصلی سازمان خود نمی‌کنند.

روابط عمومی ها همچون آلارم گوشی که یادآور تمام قرارها،جلسات، مناسبت ها و کارهای مهم یک فرد هستند، برای مدیران همیشه و هرجا حاضر و آماده اند، بد نیست تنها یک روز از تقویم را خودشان با خط درشت تیک زده و در آن بنویسند:

روز روابط عمومی، تقدیر و عرض خسته نباشید به مسئول و کارشناسان روابط عمومی توسط مدیریت و پرسنل اداره

روزتان مبارک هنرمندان عرصه اطلاع‌رسانی.روابط عمومی ها مظلومترین بخش هر سازمان هستند. در واقع همه کارهای سازمان بر عهده این بخش است اما در نهایت همه تلاش ها به نام افراد دیگر تمام می شود.

امروزه از دانش و هنر روابط عمومي به عنوان يک نهاد شبه مدني در جهت تسهيل ارتباطات دو طرفه بين دولت و آحاد مردم ياد مي شود و با پيچيده تر شدن نظام اجتماعي بر ضرورت، گسترش و توسعه اين علم و حرفه جديد بيش از پيش اتفاق نظر حاصل مي آيد تا آنجا که امروز کمتر نهادي يا سازماني خود را بي نياز از تشکيلات روابط عمومي مي بيند.

مشکلات چند گانه روابط عمومی‌ها به این قرار است که:یکی از مشکلات اساسی روابط عمومی روزمرگی و درگیری با کارهای عادی و جاری است. این امر باعث می شود روابط عمومی از برنامه ریزی های کلان و استراتژیک غافل شود.

مشکل دیگرناآگاهی مدیران ارشد سازمانها از نقش مؤثر روابط عمومی در اقناع و جلب مشارکت مردم است که این امر مستلزم آموزش های لازم جهت تغییر نگرش مدیران ارشد است. دلیل اینکه روابط عمومی در کشورمان جایگاه واقعی خود را ندارد آن است که مدیران نگرش مثبتی به نقش مدیریتی روابط عمومی ندارند و آن را واحد زائد و مزاحم تلقی می کنند. روابط عمومی کانال ارتباطی سازمان و مخاطبان و انتقال دهنده نظرات، پیشنهادات و انتقادات مخاطبان به سازمان است.

عدم آشنایی مدیران با حوزه کار و اختیارات روابط عمومی،اعمال سلیقه با نگاه کاملا شخصی بعضی مدیران به فعالیت روابط عمومی،دوری مسئولان روابط عموی از مطالعات تخصصی،عدم شایسته‌سالاری در گزینش نیروهای روابط عمومی،عدم تثبیت جایگاه سازمانی روابط عمومی،نبود اعتبارات جداگانه مخصوص روابط عمومی‌ها برای اجرای برنامه،محدود بودن دوره‌های آموزشی روابط عمومی در استان با استفاده از اساتید مجرب،نبود انجمن صنفی یا تشکل تخصصی فعال در حوزه روابط عمومی‌های استان، آشنایی ضعیف مدیران روابط عمومی با مبانی اولیه ارتباطات و تبلیغات و ارتباط ضعیف روابط عمومی‌ها با رسانه‌ها

حال باید یک سوال پرسید که چرا وقتی بیش از 1300 شغل سخت و زیان آور در کشور تعیین شده، چرا شغل روابط عمومی در میان این مشاغل دیده نمی شود؟

شاید نتوان سختی شغل روابط عمومی را با مشاغلی سخت مانند آتش نشانی یا خلبانی و پلیس مقایسه کرد اما کسانی که با مدیران و کارشناسان روابط عمومی های موفق در ارتباط هستند، تایید می کنند که گرچه دست اندرکاران روابط عمومی ها با آتش و هواپیما و سلاح سر و کاری ندارند اما در سختی کار آنان همین بس که باید پاسخگوی هزاران افکار و نظراتی باشند که گاهی در تضاد کامل با هم هستند.

امروزه شاهد به فراموشي سپردن جايگاه تاثيرگذار واحدهاي روابط عمومي هستيم و با اين روند در آينده نه چندان دور اين دغدغه رهبر معظم انقلاب هم عملياتي نخواهد شد ، وقتي ايشان در چند سال قبل خطاب به اين حوزه ودر موضوع اطلاع رساني از ادارات انتقاد كردند‌، انتظار مي رفت تا واحد روابط عمومي در ادارات ارتقا يابد و حوزه فعاليتي اين واحد گسترده تر شود ، با اين حال حتي بعد از فرمايش رهبري و تصويب آئين نامه روابط عمومي ها در سال 84 توسط هيات دولت كماكان روابط عمومي هاي ادارات مشغول نصب بنر و پارچه در خيابان ها و ديوار اداراتشان هستند.

در كتب علوم ارتباطات اجتماعي وظايف روابط عمومي را در 8 ماده تعريف كرده اند كه يكي از آنها فعاليت انتشاراتي ،رسانه اي ،ارتباط مردمي و …. و اين روزها فضاي مجازي و نرم افزارهاي نوين ارتباطي است ،حال آنكه نبود تكنولوژي نوين و دستيابي به ارتباطات و دهكده جهاني كه مد نظر مارشال مك لوهان است ، بايد وظايف ديگري هم به آن اضافه كني.مي گويند روابط عمومي حلقه واسط بين مردم و سازمان است ، اماحلقه مفقوده اي كه امروزه در اتاقك هاي كوچك مغفول مانده است ،هر چند برخي ادارات ، شركت ها و سازمان ها چارتي براي اين واحد تعريف كرده اند ، يا اينكه چند نفر نيز به عنوان كارشناسان روابط عمومي به كارگمارده اند اما بايد بررسي شود و از ميان مثلاً يكصد دستگاه اجرايي و شركت چند درصد آنها اين مهم را عملياتي ساخته اند.

حال اين نمونه كوچكي است از عدم شناخت جايگاه واقعي روابط عمومي ها ،هر چند مشكلات و چالش هاي پيش روي اين حوزه بحدي است كه نمي تواند در يك گزارش و مقاله و يك نشريه بازگو شود‌؛جايگاه اين واحد به اندازه اي در ادارات تنزل يافته است كه از يك بخش ديگر كمتر خود را نشان مي دهد.

سید یوسف هاشمی کارشناس روابط عمومی

ارسال نظر