پارچه‌های دمده و لباس های مد روز

سال‌های قبل ایده‌های لباس، شخصی‌تر و کمتر تحت تاثیر لباس افراد مشهور بود واردات نساجی کشور در ٤ ماه نخست سال ٩٦، رشد ٤٥ درصدی داشته است

سال‌های قبل ایده‌های لباس، شخصی‌تر و کمتر تحت تاثیر لباس افراد مشهور بود واردات نساجی کشور در ٤ ماه نخست سال ٩٦، رشد ٤٥ درصدی داشته است

گروه گزارش| پارچه شنی را نخستین‌بار به سفارش یکی از مشتری‌ها آورد. پارچه‌ای که بعد از دوخت وقتی فرد راه می‌رفت از پشتش شن می‌ریخت. آن پارچه عجیب‌ترین پارچه‌ای است که میرافضلی تابه‌حال دیده؛ هرچند بعد از آن باز هم پارچه‌های متفاوت زیادی را دید و بسیاری از پارچه‌فروشان بازار تهران مانند او پارچه‌ها و درخواست‌های عجیب در سال‌های اخیر کم نداشته‌اند. «پارچه شنی در حدود متری صد‌هزار تومان بود. خیلی گران نیست.» آنها مدت‌هاست دیگر نه از پارچه‌های چوبی و نه حتی پارچه‌هایی که در آنها فلز به کار رفته تعجب نمی‌کنند و حتی درخواست پارچه‌های عجیب را با روی گشاده می‌پذیرند و پارچه مورد نظر را سفارش می‌دهند. اغلب پارچه‌ها از چین، کره، هند، پاکستان و بعضی کشورهای اروپایی وارد می‌شود و پارچه‌های ایرانی که در مغازه‌هایشان پیدا می‌شود، کم است. «پارچه‌های تولید ایران اغلب برای بلوز مردانه یا ملافه کاربرد دارند.» میرافضلی می‌گوید در طول ٢٠‌سال کار در پارچه‌فروشی هرگز وضع سلیقه مردم مثل سال‌های اخیر نبوده. «مردم الان سلیقه ندارند.» یعنی با عکس بازیگر یا مدل به مغازه می‌آیند و می‌خواهند لباسی مانند او داشته باشند و سلیقه آنها عکس‌ها و تصاویری است که روزانه بارها و بارها می‌بینند. «سال‌های قبل این‌طور نبود. ایده‌های لباس شخصی‌تر بود. نه آن‌که از مجلات مد استفاده نشود، اما شدتش مثل حالا نبود.» این حرف را بهناز هم تصدیق می‌کند. او سال‌هاست شغلش خیاطی است و یکی از عجیب‌ترین لباس‌هایی که اخیرا دوخته از روی عکسی بوده که مشتری برایش آورده. مشتری‌اش هرچه در بازار پارچه گشته نتوانسته پارچه موجود در عکس را پیدا کند. «پارچه به نظرم آشنا بود و انگار آن را جایی دیده بودم. چند روزی ذهنم را به خودش مشغول کرد تا فهمیدم آن پارچه را در پرده‌فروشی دیده‌ام.» پارچه را از پرده‌فروشی خرید و لباس را تحویل داد. او می‌گوید مدت‌هاست ترجیح می‌دهد خودش برای مشتریانش پارچه بخرد، چرا که اغلب آنها پارچه‌های نامناسب می‌خرند و توجهی به جنس پارچه ندارند. مریم هم خیاط دیگری است که لباس مجلسی می‌دوزد. او هم می‌گوید قدیم‌ها برای لباس‌های مجلسی چندین متر گیپور می‌آوردند اما حالا بیشتر از چند سانت گیپور نمی‌خرند و اغلب لباس‌های مجلسی که اخیرا دوخته ساتن یا حریر بوده است.
وضعیت در بازار پارچه‌فروش‌ها هم همین است. عظیمی همان‌طور که کرکره مغازه‌اش را در گاندی پایین می‌کشد به پارچه‌های پشت ویترین اشاره می‌کند. «اینها را ببینید. هیچ‌کدام داخلی نیست. ما فقط چند توپ پارچه داخلی داریم.» او می‌گوید اگر بخواهم به این سوال که سلیقه مردم در انتخاب پارچه چیست جواب دهم باید بگویم آنها پارچه ارزان و بی‌کیفیت می‌خواهند. «هیچ چیز مثل سال‌های قبل نیست. یادم می‌آید ١٥‌سال پیش در همین مغازه مشتریانی داشتیم که جنس اعلا می‌خواستند. حالا می‌گویند جنس ارزان بده اگر خراب شد هم ایرادی ندارد.‌ سال بعد می‌آییم باز هم چند متر پارچه ارزان می‌خریم.» آقای بابکی مرد میانسال مغازه بغلی به بحثمان وارد می‌شود و می‌گوید تجربه او چیز دیگری است و اغلب مشتریانش جنس خوب با قیمت بالاتر می‌برند. «این موارد سلیقه‌ای است و البته به جیب مشتری ربط دارد.» بحثشان بالا می‌گیرد.
چندی پیش علی‌اصغر سعیدی، استاد جامعه‌شناسی در یادداشتی درباره لباس نوشت که در سال‌های نخست قرن گذشته اگر به لباس مردم با دقت نگاه می‌کردید، می‌توانستید جایگاه اجتماعی آنها را دریابید. در کشورهای صنعتی غرب این مسأله به‌حدی بود که واژه یقه‌سفیدان و یقه‌آبی‌ها که اینک واژه‌های کاربردی در مدیریت هستند، معنای اجتماعی هم داشتند. تمایز منزلت اجتماعی افراد از نوع لباسی که می‌پوشیدند، مشخص بود و مردم نه‌تنها به این مسأله می‌بالیدند بلکه چاره‌ای هم جز این نداشتند. در غیر این‌صورت از گروه و قومی که به آن تعلق داشتند، طرد می‌شدند. لباس مشخصه جایگاه اجتماعی افراد بود. به تعبیر دیگر، هویت اجتماعی افراد بر بدن‌شان سوار بود و نحوه لباس‌پوشیدن‌شان را تعیین می‌کرد. در این شرایط تغییر چندانی در لباس‌ها مشاهده نمی‌شد. در دنیای مد و سالن‌های نمایش طرح‌های جدید لباس مورد استفاده معدودی قرار می‌گرفت. این رابطه اما اکنون تا حد زیادی تغییر کرده است. اینک به جای این‌که لباس کاملا مظهر جایگاه اجتماعی افراد باشد، شخصیت فرد را به نمایش می‌گذارد. کمتر موردی را می‌توان یافت که افراد در یک گروه اجتماعی یا قومی از لباسی متحدالشکل تبعیت کنند یا از هرگونه تغییر در آن بترسند. اگر چنین چیزی مشاهده شود یا نادر است، مانند نحوه لباس پوشیدن گروه آمیش‌های آمریکایی و کانادایی(یک گروه مسیحی گریزان از شیوه های مدرن زندگی که از ماشین و نیروی برق استفاده نمی کنندamish)، یا معنایی دیگر برای آن باید جست‌وجو کرد. با تغییر رابطه جایگاه اجتماعی و نحوه پوشیدن لباس، در حقیقت لباس پوشیدن سبک زندگی «فردی» را نشان می‌دهد که از هرگونه تغییری در آن نه‌تنها نمی‌هراسد بلکه از آن لذت می‌برد، به‌ویژه در میان جوانان.
کاهش تعرفه، افزایش واردات
آمار گمرک ایران، کل واردات نساجی کشور با احتساب ماشین‌آلات و رنگ را در چهار ماه نخست ‌سال ١٣٩٦ برابر با ٧١٨/٥‌میلیون دلار اعلام کرد که رشدی ٤٥‌درصدی داشت. واردات صنایع نساجی کشور بدون احتساب رنگ و ماشین‌آلات هم در این مدت به رقم ٥١١/٧‌میلیون دلار رسید که در مقایسه با مدت مشابه‌ سال گذشته ١٠‌درصد رشد داشته است.
همچنین واردات انواع پارچه حدود ١٣٣/٥‌میلیون دلار بوده که در مقایسه با واردات سایر محصولات نساجی در رتبه نخست قرار گرفته است. پس از آن واردات الیاف به ارزش ١٣٢/٤‌میلیون دلار در رتبه بعدی قرار دارد. واردات پارچه و الیاف نسبت به مدت مشابه‌ سال گذشته به ترتیب رشد ١٠ و ٣١‌درصدی داشته است. واردات نخ به ارزش ١٠٣/٦‌میلیون دلار پس از پارچه و الیاف بیشترین واردات را در میان محصولات نساجی داشته است و مقدار آن نسبت به چهارماهه نخست‌ سال ٩٥ رشد ٦١‌درصدی را نشان می‌دهد.
افزایش میزان واردات پارچه در ‌سال ٩٦ درحالی اتفاق افتاد که تعرفه واردات پارچه و پوشاک در ‌سال ٩٥ کاهش یافت. «کاهش ۲۰‌درصدی تعرفه واردات پوشاک از ۷۵‌درصد به ۵۵‌درصد به صورت همزمان با کاهش هشت‌درصدی تعرفه واردات پارچه از ۴۰‌درصد به ۳۲‌درصد در دستور کار قرار گرفت تا بدین‌منظور حمایت از بخش تولید، کاهش قیمت پوشاک و نیز جلوگیری از قاچاق مدنظر قرار گیرد.» محمدجواد صدق‌آمیز، مدیر مرکز پژوهش‌های اتحادیه‌های صنف پوشاک تهران در رابطه با کاهش تعرفه واردات پوشاک از ۷۵‌درصد به ۳۵‌درصد و تبعات این تصمیم همان زمان گفت تعرفه واردات پوشاک در اسفندماه‌ سال ۱۳۹۳، ۲۰۰‌درصد بود که پس از آن به ترتیب در فروردین‌ماه ۱۳۹۴ به ۱۵۰ درصد، شهریورماه ۱۳۹۵ به ۷۵‌درصد و در مرحله‌ آخر که اخیرا در ارتباط با آن تصمیم‌گیری شده به ۵۵‌درصد کاهش یافته است. «کاهش تعرفه واردات پوشاک همزمان با کاهش تعرفه واردات پارچه قطعا مثمرثمر خواهد بود و در وهله‌ اول موجب گسترش فضای واردات رسمی پوشاک می‌شود و در وهله دوم فضای رقابتی را برای تولیدکنندگان‌ داخلی ایجاد می‌کند. تعرفه واردات پارچه هم همزمان با کاهش تعرفه واردات پوشاک از ۴۰‌درصد به ۳۲‌درصد کاهش یافته است و این مسأله موجب خواهد شد تا مواد اولیه با هزینه کمتری در اختیار تولیدکنندگان قرار بگیرد و فضای تولید به صرفه شود تا تولیدکنندگان بتوانند در فضای رقابتی با رقبای خارجی خود قرار بگیرد.»
این در حالی است که محمد مروج‌حسینی، رئیس هیأت‌مدیره انجمن نساجی ایران ابتدای امسال از وجود پارچه‌های قاچاق بسیار گفته بود. پارچه‌هایی که تعرفه‌های پایین هم اثری در کم‌شدن آنها نداشته. «قاچاق پارچه به‌طور معمول از هندوستان با کانتینر وارد کشور شده و پارچه‌های هندی با قیمت پایین یا متوسط در بازار عرضه می‌شوند.» به گفته او از آن‌جا که کالای قاچاق عوارض و مالیات ندارد، قیمت آن در بازار در مقایسه با پارچه‌های تولید داخل که ۹‌درصد مالیات می‌دهند، بسیار کمتر تمام شده و درواقع موجب ضعف رقابت پارچه ایرانی با نوع وارداتی می‌شود. به همین دلیل بنکدارانی که افراد بسیار متمکنی هستند، اقدام به واردات پارچه می‌کنند وگهگاه کارخانه‌دارانی که تحت فشار تولید هستند هم مجبور به واردات غیرقانونی پارچه از خارج می‌شوند. «فروش مجدد پارچه‌هایی که به‌ عنوان قاچاق توقیف شده‌اند، ضرر جدی به تولید داخلی وارد می‌کند و حتی در برخی موارد قاچاقچیان در لباس مشتری کالاهای قاچاق توقیف‌شده را دوباره می‌خرند.»

منبع: روزنامه شهروند
ارسال نظر