غلامحسین لطفی: کسی من را نمیبیند
بازیگر سریال "ترش و شیرین" گفت: من میلیارد نبوده و نیستم. کار دیگری هم به جز بازیگری بلد نیستم انجام بدهم. من ۱۰ سال است که کار نمیکنم و دستم تنگ است. اوضاع و احوالم به سختی میگذرد، اما چه میشود کرد؟. چارهای به جز گذران سخت زندگی نداریم.
بازیگر سریال "ترش و شیرین" گفت: من میلیارد نبوده و نیستم. کار دیگری هم به جز بازیگری بلد نیستم انجام بدهم. من ۱۰ سال است که کار نمیکنم و دستم تنگ است. اوضاع و احوالم به سختی میگذرد، اما چه میشود کرد؟. چارهای به جز گذران سخت زندگی نداریم.
غلامحسین لطفی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در گفتوگو با میزان، درخصوص فعالیت های خود در عرصه بازیگری در سال 97 گفت: از ابتدای امسال تاکنون هیچ پیشنهادی برای بازی در سینما نداشته ام. علاوه بر آن پیشنهادی برای بازی در یک سریال داشتم که متاسفانه به دلیل مشکل پا نتوانستم آن را بپذیرم.
وی در همین راستا ادامه داد: سه سال پیش در حین فیلمبرداری از یک بلندی به پایین سقوط کردم و پایم آسیب دید. این آسیب دیدگی مدتهاست با من مانده و گاهی دردش افزایش پیدا می کند.
کارگردان "سریال آینه" دلیل کمکاری خود را اینگونه توصیف کرد: در ابتدا که باید پیشنهاد باشد که نیست. اگر هم پیشنهادی باشد و من قبول کنم پولش پرداخت نمی شود. همین الان نزدیک به هشتاد میلیون از قسط آخر قراردادهایم باقی مانده که دریافت نکرده ام. متاسفانه جایی هم وجود ندارد که بخواهم از آن طریق احقاق حق کنم.
وی در ادامه افزود: قراردادهای سینمایی هیچ اعتباری ندارد چون در محضر نوشته نمی شود و تنها یک برگه بین تهیه کننده و بازیگر است. به همین دلیل بر اساس این قرارداد نمیتوان به جایی شکایت کرد.
بازیگر سریال ترش و شیرین وضعیت زندگی پیشکسوتان را نامساعد خواند و اضافه کرد: کلاً در بازیگری ایران وقتی از یک سنی می گذری کنارت میگذارند. نه تنها من بلکه بسیاری از بازیگران هم نسل من امروز خانه نشین شده اند. چرا بعد از 34 بازی سینمایی این روزها هیچکس از سینما حالم را نمی پرسد؟.
وی با اشاره به دلتنگی خود برای بازگشت به بازیگری اذعان کرد: من به شدت دلتنگ بازی هستم. بازیگری عشق من است و آن را دوست دارم اما بالاخره باید اندک شرایطی برای بازگشت باشد.
لطفی با تاکید بر مشکلات معیشتی بازیگران قدیمی خاطرنشان کرد: من میلیارد نبوده و نیستم. کار دیگری هم به جز بازیگری بلد نیستم انجام بدهم. من 10 سال است که کار نمی کنم و دستم تنگ است. اوضاع و احوالم به سختی می گذرد اما چه می شود کرد؟. چاره ای به جز گذران سخت زندگی نداریم.