برای پیشبرد اصلاحات نخست باید رابطه مردم با یکدیگر تغییر کند
عبدالله رمضان زاده در سلسله نشستهای حزب اتحاد به سخنرانی درباره کارنامه اصلاحات پرداخت.
عبدالله رمضان زاده در سلسله نشستهای حزب اتحاد به سخنرانی درباره کارنامه اصلاحات پرداخت.
به گزارش ابتکار، در این نشست عبدالله رمضان زاده گفت: چرا باید اصلاحطلب باقی بمانیم و چرا ماجرا تمام نیست؟ از نظر من اصلاحات دنبال توسعه کشور بود، من توسعه را اینطور تعریف میکنم: بهبود رابطه مردم با خود و بهبود رابطه مردم با حکومت از طریق شاخصهای چون امنیت، رفاه و آزادی.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: کدام مسیر به این روند توسعه کمک میکند و کدام مسیر کمک نمیکند، آیا تغییر نظام مسیر ما را برای توسعه باز میکند یا مسیر را میبندد؟ آیا به تعبیر آقای دکتر کاتوزیان همچنان کلنگی نگه میدارد یا از تجربیات گذشته استفاده میکنیم؟ من این مدت نگاهی کردم به روزنامههای سالهای 55 و 56 زمان شاه، مشکلاتی که در آن زمان بود، فساد اداری، کاغذبازی، رانتخواری، تورم و استبداد بود. حال تغییر نظام کمک کرده به بهبود این شاخصها و یا اگر نکرده چه باید بکنیم؟ اگر به تعبیر آقای جلایی پور از عهد ناصری شروع کنیم، آیا دوباره تغییر رژیم در ایران یکبار نظام قاجار و یکبار هم پهلوی نتیجهبخش بوده است؟
رمضان زاده تاکید کرد: آیا امروز مشکلات گذشته همه حلشده یا تشدید شده و باقی مانده؟ اگر حلنشده آیا مجدداً با تغییر نظام سیاسی حل میشود؟ ما تغییر را در جای دیگر باید دنبال کنیم نه تغییر نظام سیاسی. ما باید اصلاحات را عمیقتر، گستردهتر و با شتاب مناسبتر دنبال کنیم تا مشکلات کشور را حل کنیم. سادهانگاری و تقلیلگرایی است اگر گمان کنیم که 4 نفر در راس عوض شود مشکلات ما حل میشود و بهبود میابد.
وی تاکید کرد: برای پیشبرد اصلاحات نخست باید رابطه مردم با یکدیگر تغییر کند و سپس رابطه مردم با حکومت، این همان چیزی است که میگویند فرهنگ عمومی. 75 درصد مردم ایران یکدیگر را دروغگو میدانند. این به معنی دروغگو بودن نیست بلکه ذهنیت ما به هم تغییر کرده و به یکدیگر اعتماد ندارند. برای همین ما نمیتوانیم کار جمعی کنیم و وفاق عمومی شکل نمیگیرد.
رمضان زاده خاطرنشان کرد: یک مثال در مورد انتخاب میزنم؛ دو نفر برنامه میدهند یکی دکتر معین که معتقد هستم بهترین برنامه اقتصادی را داشت و دیگری احمدینژاد که میگفت نفت را ششماهه بر سر سفره میآورد. از نظر مردم هر دو دروغگو هستند، اما مردم به دومی رای دادند تا زودتر به این نتیجه برسند که دروغگو میگوید و بگویند دیدیم گفتیم همه مانند یکدیگر هستند. هنگامیکه جامعه کلنگی رفتار میکند تغییر سیاسی چیزی را حل نمیکند و این مشکل اعتماد است.
وی افزود: چرا نمیتوانیم کار جمعی کنیم، چون به هم اعتماد نداریم و منافع عمومی را تعریف نکردیم. امروز نیازمند حلقههای اعتماد ساز ملی برای روند اعتمادسازی در کشور هستیم. این یعنی چی؟ یعنی شروع کنیم به بالا بردن ضریب اعتماد به یکدیگر و راهی پیدا کنیم برای اعتمادسازی بین خودمان و بین خود و حکومت. اگر راهی پیدا کردیم برای خودمان، برای حکومت هم پیدا میکنیم. یعنی یک کار طولانی نه کاری که با شعار توییتری حل شود.
دستاوردهای اصلاحات
وی افزود: کار حزبی کار ویژه خود را دارد. مشکل احزاب ما این است که از حلقهها تشکیل نشده و از پایین نجوشیدهاند. پایدارترین حزب موتلفه است چراکه از حلقهها تشکیلشده بود. بسیاری از احزاب تصمیم گرفتهاند از بالا تشکیل شوند وعدهای تصمیم به تشکیل حزب گرفتند.
رمضان زاده در مورد دستاوردهای اصلاحات گفت: اگر جایی دستاورد نداشتیم کمکاری کرده و یا دانش لازم را نداشتهایم. درواقع درجاهایی که شکست خوردهایم یا متحد نبودیم و یا ترسیدیم و به هر دلیلی موفق نشدیم از دیگران جلو بزنیم. هر جا دستبهدست هم دادیم، دانش لازم را کسب کردیم و متحد عمل کردیم پیروز شدیم. در مواردی ما معمولاً رقیب را دستکم گرفتیم و پیروزی رقیب را ندیدیم. باید بررسی کنیم چرا رقیب جاهایی از ما جلو زده است، میگویم اگر نظامیها نبودند برندهشده بودیم پس چطور 92 و 96 برنده شدیم؟
وی در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: راه تغییر و رسیدن به اهداف توسعه کشور و حفظ آن از بلبشو، تجزیه، حمله خارجی و فشار اقتصادی دشمن در تغییر از درون است. تغییر راس قدرت و تغییر ساختار سیاسی جواب نمیدهد. ما در انقلاب سال 57 حکومت را به صالحترین فرد بدون توجه به تغییر رفتارهای اجتماعی و تغییر در خودمان دادیم و حال پس از 40 در حال غر زدن هستیم. ما با آن چشمانداز روشن به اینجا رسیدیم، حال آنهایی که میگویند ماجرا تمام است با کدام چشمانداز میخواهند چنین تغییری ایجاد کنند؟ ما راهی نداریم جز تغییر رفتارهای اجتماعی.
اصلاحطلبی به معنی دفاع از اصلاحطلبان نیست
رمضان زاده خاطرنشان کرد: مسیر درست ازنظر من اصلاحطلبی به معنی دفاع از اصلاحطلبان نیست. اصلاحطلبی به معنی رفتاری که صورت میگیرد مدنظر است. من مسیری جز اصلاحطلبی برای آینده کشور نمیشناسم. هرچند بعضی اصلاحطلبان هم اهداف خود را کنار گذاشتند. بیاعتمادی به بعضی اصلاحطلبان به معنی نفی روش اصلاحطلبی نیست. تا امروز هم کسی مسیر دیگری به من یاد نداده اما حال اگر تمام نقدها به اصلاحات را بپذیریم بعد از آن چه میشود؟ آیا تصور اینکه با تغییر نظام سیاسی تمام مشکلات حل میشود خودمان را گول نمیزنیم؟
سخنگوی دولت اصلاحات تاکید کرد: آخرین دستاورد اصلاحطلبی رای به روحانی بوده است. ما چرا از آن دفاع میکنیم؟ برای آنکه کشور را به عقلانیت برگرداند. اما آیا فکر میکنید با یک نفر و تصمیم روحانی و رای ما عقلانیت به کشور برمیگردد؟ پاسخ خیر است. این مسیر نه با چهار و نه با هشت سال که با سالهای طولانی حتی بیست سال حل میشود. رقیب ما قدرتمند است و با ما مقابله میکند، در درون جبهه اصلاحات نیز کسانی هستند که منافع شخصی دارند. نقد به روحانی بسیار است، در بخش اقتصادی بسیار غلط عمل کرده است اما آیا باید دست به خودکشی بزنیم و به خاطر بعضی اشتباهات همهچیز را نادیده بگیریم؟ او در مقابل کارهایی نیز انجام داده است، پرستیژ کشور را به آن برگرداند، امنیت را ایجاد کرد، اصلاحاتی صورت داد. اگر فکر کنید با تغییر رئیس جمهوری همه مشکلات کشور حل میشود میگویم، سادهاندیشی میکنید. همه روند اصلاحات برای مدار عقلانیت بهبود میابد. توسعه، رفاه، آزادی و امنیت ملی درگرو تحول، صبر، مدارا و گفتوگو است.
منبع: روزنامه ابتکار