كافهها را ميپايند مبادا فوتبال ديده باشي
واقعا فكر كرديد كافه هم مثل ورزشگاهه كه سر و ته يه بازي فوتبال با دو تا سماور و اگزوز خاور و تاكيد بر دقت بيشتر داور هم بياد؟ نخير، كور خونديد.
واقعا فكر كرديد كافه هم مثل ورزشگاهه كه سر و ته يه بازي فوتبال با دو تا سماور و اگزوز خاور و تاكيد بر دقت بيشتر داور هم بياد؟ نخير، كور خونديد. بررسيهاي صورت گرفته نشون ميده كه وقاحت و رذالت و خجالت در محيط بي در و پيكر كافهها جريان داره و متاسفانه دولتمردان بالاخص شخص رييسجمهور و ظريف و شركا عين خيالشون هم نيست. الان شماهايي كه به ممنوعيت پخش مسابقات فوتبال در كافهها براي خانوادهها اعتراض ميكنيد، از عمق فاجعه خبر داريد؟ ميدونيد وقت ديدن فوتبال تو به اصطلاح كافهها چه خبره؟ با خواهر و دختر و مادر مردم چه رفتارهايي ميشه؟ هيچ ميدونيد زنان سرزمين من در چه جامعه پاستوريزه و هموژنيزه و گرماديده بدون گازي بزرگ شدن؟ مثلا وقتي سوار تاكسي ميشي و پول خرد نداري راننده با روي گشاده و چهره بشاش بهت ميگه اشكالي نداره دخترم، مهمون من باش؛ نه غري، نه فحش زيرلبي، فقط احترام و احترام. حتي مسافر مردي كه كنارت نشسته جوري خودش رو جمع ميكنه كه سايزش از ايكس ايكس لارج به مديوم تغيير كنه تا تو راحت بشيني. يا وقتي تو مترو اجبارا سوار واگن عمومی ميشي همه نگاهها يا به سقفه يا به كف، تو تخم چشماي هيچ كس هم سخن نامربوطي
نيست. وقتي هم ميخواي از مترو پياده شي همه فاصله يك متري رو باهات حفظ ميكنن و هيچكس با قفسه سينه و شونههاش بهت تنه نميزنه. يا وقتي تصادف ميكني با مهربوني بهت ميگن نگران نباش و تاكيد ميكنن رانندگيت خيلي خوبه و ازت تقدير ميكنن و اصلا هم به زور شماره تلفنت رو نميخوان بگيرن. دختران سرزمين پاك آريايي من تو اين فضاي تيتيش بزرگ شدن. اونوقت يك مشت اراذل ميخوان با اين دختراني كه تو عمرشون كلمه لوس و ننر رو هم نشنيدن برن فوتبال ببينن. اونم كجا؟ تو كافه. وسط يك مشت گرگ مردنما. وسط يك سري حرفهاي ركيك. چرا با زنان سرزمين من اينجوري ميكنيد؟ اين زنان چه هيزم تري به شما فروختن كه ميخوايد از آغوش گرم و عاشقانه خانواده و جامعه بِكَنيدشون و به زور ببريدشون كافه و چشماشون رو به فوتبال بدوزيد؟ تازه فقط بحث آفتاب-مهتاب نديدن زنان مطرح نيست، مساله مرگ و زندگي و از هم پاشيدن خانوادههاست. در نظر بگيريد مثل كشورهاي غربي شيشلولبندي به صورت «سياهي كيستي؟» با پاي پرانتزي و سينه كفتري، دو لته در رو با شكمش كنار ميزنه و در حاليكه انگشتش روي ماشه است وارد كافه ميشه و با صداي آلن دلون داد ميزنه: «تو تيم منو كُشتي، توي كصافط تيم منو
كُشتي» و رگبار رو به سوي مردم مظلوم ميبنده. اون يكي هم ميگه فينالي كه كتف محمد صلاح توش بشكنه ميخوام سر سگ توش بجوشه و اينجاست كه عنصر معلومالحالي بهنام بوشوِگ با مظلوم نمايي و بيان اينكه سگ فحش نيست از فضاي ملتهب داخل كافه استفاده كرده و با لوس كردن احساسات و عفت عمومي جامعه رو خدشهدار ميكنه.
ديگه چه دلايل سورئالي بسازم كه حرفامرو باور كنيد؟ قانع شديد يا به زور قانعتون كنم؟ خلاصه كه واقعا دست مريزاد و خسته نباشيد به مسببان جلوگيري از اين اتفاق ناگوار و خونبار، خسته نباشي دلاور و خداقوت پهلوان، ويراژ موتورت هميشه به راه باشه سالار. هر كس هم اعتراضي داره بره شكايت كنه چون مشكل خودشه و بايد به اين شرايط عادت بكنه.
منبع: روزنامه قانون