کودکان کار محصول نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی

ساعت 11 شب است تعدادی از کودکان کار در پشت در یک مغازه فست‌فود ایستاده‌اند تا به مشتریان در حال تردد در این مغازه جوراب بفروشند.

ساعت 11 شب است تعدادی از کودکان کار در پشت در یک مغازه فست‌فود ایستاده‌اند تا به مشتریان در حال تردد در این مغازه جوراب بفروشند.
به گزارش ارس، این روزها اگر با ماشین و یا پیاده در خیابان‌های شهرضا تردد کنیم، با کودکانی مواجه می‌شویم که از هر فرصتی برای فروختن جوراب، آدامس و یا دستمال کاغذی به شهروندان استفاده می‌کنند.
بعضی از این کودکان هم بر سر چهارراه‌های شهرستان اقدام به دود کردن اسفند می‌کنند و بابت آن از رانندگان طلب پول می‌کنند؛ این کودکان با خواهش و التماس به دنبال فروختن اجناس خود هستند، از فرصت 20 ثانیه‌ای پشت چراغ قرمزها هم استفاده می‌کنند.
این کودکان که بیشتر غیر بومی هستند معضلی برای شهروندان و شهرستان شده‌اند، موضوع کودکان کار در چند سال اخیر سبب شده که مسؤولان دستگاه‌های مختلف بارها و بارها دور یک میز جمع شوند و برای این معضل چاره‌اندیشی کنند.
پدیده کودکان در چند سال اخیر به علل گوناگون افزایش یافته است. این پدیده یکی از معضلات گریبانگیر اکثر شهرها است و به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی، نه تنها بخش درخور توجهی از کودکان و نوجوانان را که سرمایه‌های آینده جامعه هستند، در معرض انواع آسیب‌ها قرار داده است، بلکه خانواده و جامعه را نیز با زیان‌های فراوانی روبه‌رو ساخته است.
عواملی چون فقر اقتصادی، خانواده‌های کودکان خیابانی و ناتوانی آنها در انطباق با شیوه‌های زندگی، آلودگی و آسیب‌زا بودن محلات حاشیه شهری، فقدان نظارت کافی از سوی سازمان‌های مسؤول دست به دست هم داده‌اند تا پدیده کودکان خیابانی که بیشتر کودکان کار در خیابان هستند، کماکان به عنوان مشکلی لاعلاج در بسیاری از شهرهای کشور و شهرستان شهرضا خودنمایی کند.
بیشترین آمار کودکان مربوط به گروه سنی 6 تا 11 سال است، بیشتر کودکان خیابانی به دلیل این که از سنین پایین کودکی زندگی در خیابان را تجربه می‌کنند، شانس یک زندگی خوب در کنار خانواده محروم شده و فرصت رشد و تکامل را در کنار خانواده از دست می‌دهند.
* کودکان کار محصول نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی هستند
سید علی موسوی رئیس اداره بهزیستی شهرستان شهرضا با بیان این‌که کودکان کار یک معضل ملی است که بنا به دلایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده است، می‌گوید: تا زمانی که مشکل اینگونه افراد حل نشود به ناچار برای امرار معاش به خیابان‌ها و اماکن عمومی مراجعه می‌کنند.
او با بیان این‌که در قوانین موجود حدود 13 ارگان باید اقداماتی در راستای ساماندهی کودکان کار انجام دهند، می‌افزاید: طبق قانون، کودکان کار خارجی توسط شهرداری و نیروی انتظامی جمع‌آوری و به دفتر اتباع در استانداری باید تحویل گردند و کودکان ایرانی تحویل بهزیستی شوند تا خانواده‌ها شناسایی و مشاوره لازم داده شود تا از کودکان خود مراقبت صحیحی کنند.
رئیس اداره بهزیستی شهرستان شهرضا معتقد است: در نهایت به خاطر مشکلات زیر بنایی تا زمانی که رفاه عمومی در کشور بالا نرود و بیکاری و فقر کاهش نیابد جمع‌آوری فایده‌ای ندارد، زیرا این کودکان خود محصول نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی هستند و با بگیر و ببند هم کار درست نمی‌شود.
او ادامه می‌دهد: حتی نهادهای حقوق بشری معتقدند چطور ممکن است دزدان کلان اقتصادی آزاد باشند و کودکان محروم جمع‌آوری شوند، در هر صورت این قصه ابعاد گوناگونی دارد.
موسوی با اشاره به اقدامات انجام شده در این راستا در شهرستان شهرضا، تأکید می‌کند: در آخرین جلسه‌ای که در این زمینه برگزار شد با توجه به بی اثر بودن اقداماتی که تاکنون انجام شده است راهکاری توسط نماینده دادستانی ارایه شد که اگر اجرایی شود کودکان خیابانی ممکن است به دامان خانواده بازگردند.
وی یادآور می‌شود: طبق این راهکار قرار شد والدین کودکان توسط نیروی انتظامی به دادستانی معرفی تا به جرم کودک آزاری ناشی از غفلت و سهل‌انگاری و یا بهره‌کشی اقتصادی از کودک، مورد تعقیب قرار گیرند؛ البته این فقط یک اقدام قهری است و با تحت فشار گذاشتن والدین کودک می‌تواند باعث جمع شدن غیرمستقیم کودکان از خیابان شود اما به صورت ریشه‌ای مشکل را حل نمی‌کند.
* دیدن این صحنه‌ها دل هر شهروندی را به درد می‌آورد
شهروندان شهرضایی ناخودآگاه سر هر چهارراهی چشمشان به این کودکان و نوجوانان می‌افتد که هر کدام مشغول کاری هستند یکی با اسپند، دیگری مشغول فروختن دستمال کاغذی به خودروها هستند و گاهی نیز برخی از کودکان با چهره معصوم‌شان با اصرار از صاحبان خودروها می‌خواهند که یک فال خریداری کنند.
دیدن این صحنه‌ها دل هر شهروندی را به درد می‌آورد چرا که کودک و نوجوانان در این سن باید سر کلاس درس باشد نه در خیابان‌ها یا چهارراه.
* این کودکان با هدف کمک به خانواده، کار می‌کنند
ساعت 11 شب است تعدادی از کودکان کار در پشت در یک مغازه فست‌فود ایستاده‌اند تا مشتریانی که وارد یا خارج از این مغازه می‌شوند به آن‌ها جوراب بفروشند، با یکی از کودکان کار که اصرار به فروختن جوراب داشت گفت‌وگو کردم، این کودک کار که مشخص بود تحت یک شبکه سازمان‌دهی شده بود از جواب دادن ترس داشت حتی اسم خود را هم نمی‌گفت، او می‌گفت که پدرم کارگر است و آخر شب به دنبالم می‌آید، این کودک که کلاس پنجم ابتدایی بود با خواهر کوچک خود که 5 سال بیشتر نداشت جوراب می‌فروخت، این خواهر و برادر حتی بر سر فروختن جوراب که از کدام یک بخرند التماس می‌کردند که هر کدام اصرار داشتند که از من بخرید. او می‌گفت که برای کمک به خانواده‌ام کار می‌کنم.
در چشمان‌شان التماس موج می‌زند تا یک جفت جوراب از آن‌ها خریداری کنی، از او سؤال کردم چه آرزویی داری، گفت دوست دارم درس بخوانم و پولدار شوم.
اما جای سؤال است که کدام پدر و مادری حاضر می‌شوند که کودکان 5 و 10 ساله خود را تا این وقت شب بیرون از منزل باشند.
کودکان کار امروز، پدران و مادران فردا هستند. وقتی که آنها در محیط‌های نامناسب رشد می‌کنند و با انواع مشکلات روحی و روانی زندگی می‌کنند، در آینده نمی‌توانند فرزندان‌شان را به خوبی تربیت کنند.
* آسیب‌پذیری کودکان در برابر کار
کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر می‌برند. این کودکان می‌توانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه‌ای اعم از سارقان یا باندهای توزیع مواد مخدر قرار گیرند. عدم بهره‌گیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر چه بیشتر از این کودکان سلب می‌کند.
یکی از شهروندان در این باره به خبرنگار فارس می‌گوید: این‌ها کودکان کاری هستند که از الان به تکدی‌گری روی می‌آورند، ترحم‌های نابجایی که به آن‌ها پول یا جنس‌های غیر ضروری بدون خرید جنسی می‌دهند این کودکان را در آینده با روحیه‌ای تحویل جامعه می‌دهد که از دیگران انتظار ترحم دارند یا حداقل بدون هیچ مهارت و تحمل سختی توهم درآمد خوب دارند.
او تأکید دارد: این کودکان در حال حاضر با سن کم و صورت معصوم کودکانه می‌توانند دل مردم اجتماع را به رحم بیاورند ولی در بزرگسالی خود معضلی می‌شوند که یکی از آن‌ها به کار گرفتن کودکان برای تکدی‌گری است.
* شیوه برخورد با کودکان کار
کودکان خیابانی مختص به شهر ما نیست، تقریباً در بیشتر شهرهای ایران و بیشتر در سر چهارراه‌ها، تعداد قابل توجهی از کودکان فال فروش و جوراب‌فروش و اسفندی مشغول فعالیت هستند.
بر اساس گفته این کودکان، درآمد تقریبی هرکدام در صورتی که 4 ساعت کار کنند در شهری مثل شهر ما حدود 50 جاه هزار تومان است که این مبلغ در روزهای پنج شنبه و ایام مذهبی 2 تا 3 برابر افزایش می‌یابد.
شاید بهترین راه حل حذف پول باشد، اگر شهروندان تعدادی شکلات یا بیسکویت و یا هر خوراکی دیگر در اتومبیل یا کیف خود، همراه داشته باشند و هنگام مواجه شدن با درخواست کودکان خیابانی به جای پول خوراکی به آنها هدیه دهند در مدت کوتاهی این معضل ریشه کن خواهد شد.
کودکان کار و خیابان که سر هر چهارراه فال و جوراب و آدامس می‌فروشند، اما انگار فال خودشان سیاه است. به راستی نقش سازمان‌های مردم‌نهاد و خیریه‌ها در این زمینه چیست؟ آیا یکی از این خیریه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد که در شهرستان شهرضا فعالیت می‌کنند نمی‌توانند در این راستا اقدامی کنند؟ نهادهای متولی آنها را به همدیگر پاس می‌دهند و هیچ‌کس نیست که به آنها بگوید با این دست‌های کوچک باید مشق بنویسند نه اینکه اسفند دود کنند و جوراب بفروشند تا اگر خوش‌شانس باشند، راننده‌ای یک 500 تومانی کف دست‌شان بگذارد یا بتوانند یک جفت جوراب بفروشند.

ارسال نظر