آمار تکاندهنده از نوزادانی که رها میشوند
آمارها حاکی از آن است که به دلیل برخی مشکلات از جمله مشکلات مالی، رها کردن فرزندان یا حتی فروختن آنها در مشهد گسترش یافته است. با این همه وجه تلخ معامله را میتوان چنین در نظر آورد که خانوادهای بنا به وضعیت بغرنج مالی و برای سیر کردن فرزندان، یکی از آنها باید قربانی شود و اغلب قرعه به نام کوچکترین میافتد.
آمارها حاکی از آن است که به دلیل برخی مشکلات از جمله مشکلات مالی، رها کردن فرزندان یا حتی فروختن آنها در مشهد گسترش یافته است. با این همه وجه تلخ معامله را میتوان چنین در نظر آورد که خانوادهای بنا به وضعیت بغرنج مالی و برای سیر کردن فرزندان، یکی از آنها باید قربانی شود و اغلب قرعه به نام کوچکترین میافتد.
اگر خانواده نتواند خود را آرام کند، کودک را در جایی رها میکند و اگر وضع سخت مالی با موضوعات دیگری مانند اعتیاد و یا بدسرپرستی ممزوج شود، کودک فروخته میشود؛ اغلب زیر یک سال. اگر چنان که در گزارش آمده روزی یک کودک بر سر راه گذاشته میشود، آیا میتوان ده سال آینده را تصور کرد؟ جلال آل احمد در یکی از درخشانترین و در عین حال تلخترین داستانهایش به این موضوع اشاره کرده است. داستان آل احمد نشان میدهد که رها کردن کودک پیشینهای طولانی دارد اما این سالها دامنه وسیعتری بهخود گرفته است. مساله رها کردن کودکان چنان پیچیده در اقتضائات و الزامات است که آسان نمیتوان حکم بر محکومیت آن داد. از آنجا که تصور کردن کودکان گرسنه، پدر فرورفته و گرفتار در اعتیاد و حتی مادری تنها در بزرگ کردن کودکان چندان سخت نیست با این همه اگر اندکی بر این موضوع تمرکز شود، هزار زنگ در گوش جان به صدا در میآید که باید برای این مهم فکری اندیشید، راه حلی یافت.
رنج مضاعف
یک سوی دیگر ماجرا به بیماری پهلو میزند؛ از بیماری یکی از والدین گرفته تا بیماری خود نوزاد. هزینههای درمان نشان میدهد که اگر بیماری در خانوادهای متوسط باشد، و اگر بیماری سخت باشد، در غیاب حمایت دولت و مراکز خیریه، کل خانواده در معرض خطر قرار میگیرد و این تهدید ربطی به اینجا و آنجا ندارد.ایلنا نوشت؛ معاون اداره کل بهزیستی استان خراسان رضوی در پاسخ به این سوال که بهزیستی چه اقداماتی برای کاهش آمار کودکان رها شده در مشهد انجام داده است، میگوید: ما به عنوان یک عامل پذیرنده هستیم؛ نه شرایط اقتصادی دست ماست و نه مسائل پیشگیری از این آسیب اجتماعی.
وی میافزاید: کودکانی هستند که دچار معلولیت و نقص عضو کامل یا زیاد هستند که نگهداری آنان برای خانواده غیرممکن است و به دلیل هزینههای جانبی، خانواده، آنها را در اماکن زیارتی و میادین شلوغ رها میکند. وی با بیان این که بیش از دو هزار خانواده امداد بگیر تحت حمایت بهزیستی هستند، یادآور شد: در میان این تعداد خانواده امداد بگیر، خانوادههایی هستند که به دلیل فقر مالی کودکانشان را رها کردهاند و بعد از مشخص شدن مشکلات مالی از طرف واحد مددکاری تحت حمایت قرار گرفتهاند.
کودک؛ رها در تنهایی
مساله مهم این است که نمیتوان از کودک نظرخواهی کرد. خانوادهای که دست به چنین کاری میزند یک تصمیم برای همه عمر کودک میگیرد و از این زاویه از مصادیق آزار میتواند باشد. غلامحسین حقدادی همچنین درباره برخورد قانونی با خانوادههایی که کودکان خود را رها میکنند گفت: واقعیت این است که ما به بسیاری از خانوادههایی که کودکانشان را رها میکنند دسترسی نداریم، ولی اگر قرار باشد برخوردی با این خانوادهها صورت بگیرد از طرف مراجع قضایی است، ضمن این که این موضوع یکی از مصادیق کودک آزاری است و قطعا مجازاتهای سنگینی دارد. حقدادی با بیان این که آماری از میزان برخورد با این خانوادهها از طرف مراجع قضایی نداریم، میافزاید: ما هم اگر خانوادهای کودک خود را رها کرده باشد یا اقدام به فروش غیر قانونی او کند، آنها را به مراجع قضایی معرفی میکنیم.
رهایی؟ شاید وقتی دیگر!
تنها وجهی که میتواند اندکی آرام کننده ذهن باشد این است که ممکن است کودک به فضایی بهتر برسد، به خانوادهای بهتر. وی تصریح میکند: کودکانی که رها میشوند به طور طبیعی به عنوان فرد بدون سرپرست به بهزیستی تحویل داده میشوند و بهزیستی با توجه به مدارک و مستنداتی که به دست میآورد کودک را به خانوادهاش تحویل میدهد، در این فرایند ممکن است بعد از پیدا کردن کودک، خانوادهاش صلاحیت نگهداری از او را نداشته باشد یا بد سرپرست باشد که در این صورت در بهزیستی نگهداری میشود یا به عنوان تامین موقت به خانوادهها تحویل داده خواهد شد.
منبع: روزنامه آرمان امروز / مرتضی خبازیان