۴۴۰ کودک کار در اصفهان

سبک زندگی را درست معنا نکردیم و مهارت‌های زندگی در لابه‌لای کتاب‌های درسی مدفون کردیم که کودکان به جای اینکه زندگی را در بازی‌های کودکانه غرق کنند آفتاب تابستان و سرمای زمستان بر تن لاغر و نحیفشان شلاق می‌زند تا زندگی را به سیاه‌ترین شکل برایشان به تصویر بکشد.

سبک زندگی را درست معنا نکردیم و مهارت‌های زندگی در لابه‌لای کتاب‌های درسی مدفون کردیم که کودکان به جای اینکه زندگی را در بازی‌های کودکانه غرق کنند آفتاب تابستان و سرمای زمستان بر تن لاغر و نحیفشان شلاق می‌زند تا زندگی را به سیاه‌ترین شکل برایشان به تصویر بکشد.
به گزارش ایمنا، کودکان در کوچه و خیابان با لباس کثیف و صورت‌های سوخته دستان التماس خود را برای فروش اجناس به طرف مردم دراز می‌کنند؛ که نه تنها شب سر گرسنه بر زمین نگذارند بلکه دست‌های سنگین کسانی که خود را حامی می‌نامند تنشان را سیاه و کبود نکند.
علی، کودک به ظاهر هفت ساله ای است که به گفته خودش پدری صیفی کار دارد که خشکسالی او را از کار در اصفهان فراری داده و را راهی مزارع خوزستان کرده است. مادرش هم بیمار است و بعد از مدرسه ساعتی را برای کمک هزینه زندگی اش به فروش جوراب و آدامس در حاشیه میدان جمهوری می گذراند.
او که از درآمد روزانه اش راضی است، می گوید: "خیلی از مردم بدون خرید آدامس به من پول می دهند. من این پول ها را نگه می دارم و با آن دوباره جنس می خرم. سه خواهر بزرگ تر و یک برادر کوچکتر از خودم دارم و بعضی از شب ها یکی از بسته آدامس های اضافه ام را به خواهرانم هدیه می دهم."
اما الیاس پسری ۱۰ ساله به نظر می آید که نوع پوششی که دارد بیانگر تفاوت شغلی اش با علی است. الیاس جمع آوری پلاستیک، کاغذ و فلز در میان زباله های کنار خیابان را شغل خودش عنوان می کند و می گوید: "درآمد خوبی دارم. نزدیک عید که می شود گونی ام پر از زباله می شود و درآمد بهتری دارم و بعد از عید تقریبا دو سه ماهی بازارمان کساد است".
الیاس هم خانواده دار است. هر چند خبری از پدرش ندارد، اما می گوید: مادرم می گوید "پدرت غریبه ای بود که از یکی از شهرهای غرب اصفهان آمده و با وعده و عید مرا به عقد خود در آورده است و قبل از اینکه من به دنیا بیایم مادرم را رها کرده و هیچ کس خبری از او ندارد".
او که معتقد است مانند یک مرد می تواند از مادرش حمایت کند، ادامه می دهد: " من بزرگ شدم.خوندن و نوشتن هم بلد شدم و از این به بعد فقط به فکر پول درآوردن هستم و دوست دارم در آینده یک شرکت بزرگ داشته باشم تا در آمد خوبی را برای خودم و بسیاری از دوستانم داشته باشم".
آمار کودکان کار اصفهان واقعی است
آمار واقعی بیانگر وجود ۴۴۰ کودک کار در اصفهان و ما آمار غیر واقعی در خصوص کودکان کار در اصفهان نداریم. این بخشی از اظهارات مجتبی ناجی، معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی استان اصفهان در خصوص کودکان کار اصفهان است.
او که معتقد است میانگین سنی کودکان کار اصفهان بین ۷ تا ۱۵ سال نوسان دارد، می‌گوید: اغلب کودکان کار توسط شهرداری و یا نیروی انتظامی به مراکز ساماندهی بهزیستی معرفی می‌شوند و این در حالی است که کودکان کار خودشان به صورت داوطلبانه نیز می‌توانند به این مراکز مراجعه کنند.
این مقام مسئول که معتقد است حدود ۶۰ درصد از کودکان کار اصفهان پسر و ۴۰ درصد دختر هستند، اضافه می‌کند: بیش از ۹۰ درصد از این کودکان پس از کار به خانه باز می گردند و تعداد کمی از آنها نیز در مراکز خیریه‌ای نگهداری می‌شوند.
سوء استفاده والدین دلیل اصلی تولید کودکان کار
ناجی بر این باور است که تاکنون فعالیت باندی کودکان کار در اصفهان مشاهده نشده است و در این باره اظهار می‌کند: بیشترین فعالیت کودکان کار در استان اصفهان به سوء استفاده والدین از آنها بر می‌گردد.
او که معتقد است شرایط اقتصادی نامناسب کمترین دلیل شکل‌گیری کودکان کار اصفهان است، ادامه می‌دهد: اغلب این کودکان دارای سرپرست هستند و درصد کمی از آنها والدین ندارند.
معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی استان اصفهان تصریح می‌کند: خانواده‌های کودکان کار بر این باورند که کودکانشان با توجه به نگاه ترحم آمیز مردم ایران درآمد بیشتری دارند و از این رو ترجیح می‌دهند فرزندانشان را برای تامین هزینه‌های امرار معاش پیشتاز کنند.
وی همچنین از فعالیت خیریه آموزش و حمایت از کودکان کار در اصفهان خبر می‌دهد و می‌گوید: این خیریه حدود دو سال است که ۱۷۰ کودک کار را تحت پوشش خود قرار داده و همه خدمات آموزشی، درمانی و اجتماعی را به آنها ارایه می‌دهد.
سهم برابر فرهنگ و اقتصاد در تولید کودک کار
کوروش محمدی، رییس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران نیز که سهم فقر فرهنگی و فقر اقتصادی را در تولید کودکان کار برابر می‌داند، اظهار می‌کند: عدم توزیع عادلانه فرصت‌ها و منابع بین خانواده‌ها و یا عدم امکان برخورداری همسان و هماهنگ خانواده‌ها از امکانات و فرصت‌های برابر زمینه‌ساز ایجاد چنین کودکانی شده است.
وی بر این باور است که برخی از خانواده‌های ایرانی در حوزه تربیتی توان توانمندسازی اعضای خانواده برای مواجهه با چالش‌ها را ندارد ودر این باره می‌افزاید: ما افراد ماهر و توانمندی را برای مقابله با چالش‌ها و مسایل مهم زندگی پرورش ندادیم و نتیجه آن را می‌توان در آسیب‌هایی که به وضوح در خیابان‌ها مشهود است، دید.
رییس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه باور غلط بخشی از جامعه مبنی از قابل کنترل و کم هزینه بودن و عدم نیاز به و تعلقات بیمه‌ای و مالیاتی منجر به استفاده بیشتر از کودکان در فرصت‌های شغلی ایجاد شده است، ادامه می‌دهد: البته باید توجه داشت که آسیب‌های اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد و حاشیه‌نشینی می‌تواند تولید کودک کار را تقویت کند.
وی دلیل حذف نشدن کودکان کار در جامعه را ناشی از برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌ها غلط در حوزه اقتصادی می‌داند و می‌افزاید: اقدامات در این حوزه پاسخگو نبوده و با این شرایط نمی‌توان به بهبود شرایط آسیب‌های اجتماعی در جامعه امیدوار بود.
محمدی بر این باور است که آمار اعلام شده در خصوص کودکان کار کشور آمار واقعی نیست و در این باره می‌افزاید: برخی از خانواده‌ها کودکان کار را قبول ندارند و تنها کار در شرایط سخت را برای کودکان نامناسب می‌دانند و این امر منجر می‌شود تا آمارهای اعلام شده در خصوص کودکان کار با خطا مواجه شود.


ارسال نظر