شبنشینی در بزرگداشت دو اسطوره موسیقی
شبی پر از گفتهها و خاطرهها با آواز و نوای نی، در مراسم بزرگداشت دو یار از ثلاثه موسیقی ایران "استاد جلیل شهناز" و "استاد حسن کسایی" شامگاه جمعه_ ۲۵ خردادماه_ در مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.
شبی پر از گفتهها و خاطرهها با آواز و نوای نی، در مراسم بزرگداشت دو یار از ثلاثه موسیقی ایران "استاد جلیل شهناز" و "استاد حسن کسایی" شامگاه جمعه_ ۲۵ خردادماه_ در مجموعه تاریخی، فرهنگی و مذهبی تخت فولاد برگزار شد.
به گزارش اایمنا، فضای این نشست که با حضور اساتید و پیشکسوتان موسیقی اصفهان و خانواده استاد حسن کسایی و با استقبال مردم هنردوست اصفهان برگزار شد، از ابتدا تا لحظات آخر، با یاد نیک و پرآوازه دو اسطوره موسیقی یعنی "حسن کسایی" و "جلیل شهناز" همراه بود و خوشبختانه برخلاف بسیاری از نشستهای اصفهان، این نشست با هماهنگی صحیح در رأس ساعت مقرر آغاز شد.
در ابتدای مراسم، پس از قرائت آیاتی چند از قرآن مجید و پخش سرود ملی کشورمان، محمد صلواتی درباره مراسم توضیحاتی ارایه کرد و سپس محمد عیدی، معاون شهردار و رئیس سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، به دعوت مجری برنامه روی صحنه آمد و درباره لزوم پرداخت به چنین بزرگداشتهایی توسط سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری اصفهان سخن گفت.
میلاد هنرمندان، مبنای نشستها
پس از آن "محمد جواد کسایی" فرزند استاد حسن کسایی به روی صحنه آمد. وی صحبتهای خود را ابتدا با تشکر از مسئولین فرهنگی شهرداری اصفهان و مجموعه تخت فولاد آغاز کردند و ضمن اظهار امیدواری بر ادامه چنین نشستهایی بر تخصصی کردن آن نیز تأکید کرد.
این تحلیلگر و منتقدِ حوزه موسیقی پیشنهاد کرد که در آینده، چنین مراسمی در بهترین تالارهای شهر که محل مناسبی است به صورت تخصصی برگزار شود بدین معنی که با دعوت از کارشناسان موسیقی به ویژه از تهران و موسیقیدانهایی که هنوز در قید حیات هستند دعوت شود تا در زمینه موسیقی این دو اسطوره موسیقی و آثار گرانقدرشان، تجزیه تحلیلهای کارشناسانه، فنی و هنری ارائه شود و ماحصل آن چاپ شده در اختیار علاقمندان قرار بگیرد.
محمدجواد کسایی سپس از "علیاصغر شاهزیدی" استاد آواز ایرانی تشکر کرد و با یادی از "استاد محمدرضا شجریان" که اکنون در بستر بیماری هستند و ضمن یادآوری بخشی از همکاری پدرشان با این ستارهی درخشان آواز ایران از حضار خواستند که برای سلامتی ایشان دعا کنند.
در پایان، محمد جواد کسایی درخواست کرد تا مانند سایر کشورها روز میلاد هنرمند، مبنای مراسم و نشستها قرار بگیرد چراکه به باور وی هنرمند راستین تنها یک بار متولد میشود اما به زعم وی میتوان هر روزی را - صرفنظر از زمان فوت یا تولد، مبنا قرار داد تا آثار اساتید و بزرگان، به طور تخصصی مورد بررسی قرار گیرد و یاد و خاطره آنها زنده نگه داشته شود.
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
بعد از این سخنرانیها استاد سعیدی و شاهزیدی به روی صحنه آمدند و ضمن نقل خاطراتی از استاد "حسن کسایی" و "استاد جلیل شهناز"، با صدای گرم خود به نشست رنگوبویی دیگر بخشیدند.
ابتدا "علیاصغر شاهزیدی" از مفاخر آواز ایرانی، با صحبتهای شیرین خود از روندی سخن گفت که طی آن سنگ یادبود استاد جلیل شهناز سرانجام در این شب در کنار سنگ مزار استاد کسایی قرار گرفت؛ در این میان وی نقبی هم به مسابقه فوتبال ایران و مراکش زدند که دقایقی قبل از شروع مراسم به پایان رسیده بود. بعد از آن، "استاد سعیدی" از شاگردان استاد تاج اصفهانی هم با توجه به ادعاهای هنرمندان جدید مبنی بر رد و قبول نکردن سبک و سیاق قدما، غزلی از حافظ را با مطلع زیر با صدایی گیرا خواند:
"نه هر که چهره برافروخت دلبری داند نه هر که آینه سازد سکندری داند"
حکایت شب هجران
پس از گوش سپردن به آواز این دو استاد بزرگ، حضار به صحبتهای "موسوی فریدنی" گوش سپردند که از دوستیشان با استاد حسن کسایی گفتند. وی با ذکر اهمیت محیط خانه و خانواده در خلق آثار یک هنرمند، از همسر استاد تقدیر کرد و مهماننوازی استاد و همسرشان را ستود.
در بخش بعدی این بزرگداشت، "آقای غیور" از شاگردان و میراثداران هنر استاد حسن کسایی به روی صحنه آمد و از ویژگیهای آثار وی سخن گفتند که از آن جمله میتوان به مشخصنوازی، مرتبنوازی، منظمنوازی، موقرنوازی اشاره کرد، سپس قطعهای را که استاد حسن کسایی ۴۷ سال پیش نواخته بودند را اجرا کرد. نوای نی که در تخت فولاد پیچید حالی خوش و فضایی غریب همه جا را پر کرد.
حسن ختام این بزرگداشت، قرائت متنی توسط "لیلی کسایی" دختر استاد حسن کسایی بود که متنی را با عنوان "حکایت شب هجران" درباره شب پایانی زندگی استاد برای حضار قرائت کردند.