جمعه بازار تعطیل نیست!

بازاری به بلندای فقر، روز به روز قد کشیده و امروز مامنی است برای سقوط آزاد قدرت خرید فقرا. جمعه بازار تنها بازاری است که پاتوق افراد بی بضاعت است و در آن از زرق وبرق لباس‌های گران قیمت و اجناس لوکس خبری نیست.

بازاری به بلندای فقر، روز به روز قد کشیده و امروز مامنی است برای سقوط آزاد قدرت خرید فقرا. جمعه بازار تنها بازاری است که پاتوق افراد بی بضاعت است و در آن از زرق وبرق لباس‌های گران قیمت و اجناس لوکس خبری نیست.
به گزارش ایمنا، سال‌هاست که صبح‌های جمعه خیابان ورودی شهر دولت‌آباد و در لابه لای کارخانه‌های سنگبری چهار دیواری به مساحت حدوداً سه هکتار بازاری را در خود جای داده است که به اعتقاد مشتریانش با حداقل هزینه‌ها می‌تواند مایحتاج یک هفته شهروندان با سطح زندگی متوسط و روبه پایین را تامین کند.
بازاری که کار خود را در یک خاکی آغاز کرده و امروز برای خود صاحب چهار دیواری شده است. با نگاه کلی به بازار می‌توان فهمید که هر آنچه بخواهی را می توانی در جمعه بازار دولت آباد پیدا کنی. اما تضمینی بر کیفیت و یا نو بودنش نمی‌توان داد.
در بخشی از این بازار فروش کیف و کفش و لباس دیده می شود و در ردیفی دیگر فروش لوازم خانگی به چشم می‌خورد. کمی جلوتر بازار جذابیت بیشتری پیدا می‌کند به این بخش که قدم می‌گذاری با دیدن ظروف عتیقه، وسایل ساخته‌شده از چوب‌های جنگلی، زیورآلات دست‌ساز، گرامافون، سماورهای قدیمی، ابزارآلات کشاورزی و خانگی قدیمی و .... در تاریخ گم می‌شوی و در برخی از بخش‌ها نیز نوستالژی‌های دوران کودکی‌ات می‌افتی.
اما آنطرف‌تر چشمانت درگیر نمود واقعی فقر در این بازار می‌شود. جایی که فرش‌های دست دومی به فروش می‌رسد که دیگر نایی برای زیرپا ماندن ندارند. و کمد و میزهایی که حتی امکان جابه‌جایی‌شان وجود ندارد اما باز هم مشتریان خود را دارند.
فروشندگان جمعه بازار دولت آباد دوچرخه‌ها و عروسک‌های دست دوم را نیز به عنوان سهمیه کودکان در معرض نمایش قرار داده تا کسی دست خالی از این بازار خارج نشود.
"این بازار مشتریان خودش را دارد و نه تنها از دولت‌آباد بلکه از شاهین شهر، گز، میمه، فریدن، فریدونشهر و اصفهان هم برای خرید به این بازار می‌آیند و می‌توان گفت که این بازار به برندی معتبر در استان تبدیل شده است." این بخش‌هایی از سخنان آقای الماسی فروشنده اجناش عتیقه در جمعه بازار دولت آباد است.
او که خود را بازنشسته پالایشگاه تهران معرفی می‌کند، در خصوص فعالیتش در جمعه بازار دولت آباد می‌گوید: من سه سال است که برای کمک خرج خانواده‌ام در این بازار رفت و آمد می‌کنم. هر چند ساعتی کمی را در بازار هستیم اما پولش برکت خوبی دارد.
این فروشنده ادامه می‌دهد: هفته گذشته یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی‌مان را واریز کردند اما این حقوق کفاف مخارج زندگی ام را نمی دهد و مجبور به فروش این لوازم هستم.
آقای الماسی در خصوص نحوه تامین لوازمی که می فروشد نیز می گوید: "اغلب این اجناس را از در و همسایه می خرم، بعضی هایش را نیز خودم داشته ام و مشتریانم تاکنون از اجناسی که به آنها فروخته‌ام راضی بودند".
خانم داوری نیز یکی از فروشندگان ثابت جمعه بازار دولت آباد است که همراه با خواهرانش با فروش انواع ترشی و محصولات خانگی در این بازار روزگار می‌گذراند. او شرایط کنونی بازار را مطلوب می‌داند و می‌گوید: "هشت سال است که در این بازار فروشندگی می‌کنم. هر چند ساعت کمی را در این بازار فعالیت می کنیم اما درآمدمان خوب است".
این فروشنده ادامه می‌دهد: " البته ما به جز این بازار در طول هفته در دیگر بازارهای روز اصفهان نیز فروشندگی می‌کنیم و خیلی از مشتریان با ما آشنا شده‌اند."
حضور دختران و پسران دست فروش نیز در جمعه بازار دولت آباد قابل توجه است. به ویژه چند دختری که با توجه به لهجه شیرینشان، گویا از استان‌های غربی کشور آمده و زیره که به قول خودشان خوش عطر و بو است را به مشتریان می‌فروشند.
برخی از پسران جوان نیز در بازار هنر دست خود از جمله تسبیح و دستبندهای دست ساز را در معرض فروش قرار داده و هر چند لحظه یکبار قول تخفیف هم به عابران می‌دهند.
اما با رسیدن به بخش میوه وتره بار که بخش انتهایی بازار نیز محسوب می‌شود، شاهد تردد جمعی از مشتریان در محدوده خارج از بازار رسمی می‌شویم جایی که در میان انبوه جمعیت فروشندگانی که توان پرداخت اجاره بازار رسمی را نداشته‌اند مشغول کاسبی بوده و بیشتر نسبت به فروش حیوانات اهلی و وحشی اقدام می‌کنند.
در مجموع باید گفت حال جیب مردم خوب نیست و این را می‌توان در گشت و گذاری در بازار فهمید. برای نوشتن از فقر تنها نمی‌توان به آمار و ارقام و گزارش مسئولان بسنده کرد. باید با فقرا همراه شد، با آنها قدم زد، با آنها زندگی کرد تا بتوان میزان فقر را تخمین زد.

ارسال نظر