عروسک به دستهایی که عروس میشوند
آقا اجازه، پری دیگه نمیاد آقا اجازه، پری ازدواج کرده!
آقا اجازه، پری دیگه نمیاد آقا اجازه، پری ازدواج کرده!
اوایل، ازدواج یک دختر بچهی کلاس چهارمی برایم خیلی عجیب بود، اما پری، تنها شاگردم نبود که در 9 سالگی عروس میشد، اکثر دختران روستایی، شانس تحصیلات در مقاطع بالا و چشیدن طعم کودکی را ندارند، دنیای آنها خالی از موبایل، تبلت و تکنولوژی است، چون آنها پیش از 15 سالگی دنیای بزرگترها را تجربه کرده و در حالی که رد کودکی از چهرههایشان پاک نشده، پای سفرهی عقد مینشینند، آنها عروسک به دستهایی هستند که عروس میشوند.
آنچه خواندید، بخشی از اظهارات یک معلم در یکی از روستاهای آذربایجانشرقی است، او از ازدواج دختر بچههای زیر 15 سال و حتی 10 سال در یکی از روستاهای آذربایجانشرقی میگوید که تنها یک و نیم ساعت با تبریز فاصله دارد.
به گزارش ایسنا، هنوز هم بسیاری از دختر بچههای زیر 15 سال، قربانی خودخواهی بزرگترها شده و به انتخاب آنها پای سفره عقد مینشینند، آرزوهای کودکیشان زیر تور سفید عروسی دفن شده و با سر کردن تور عروس، دیوار بلندی بین آنها و آرزوهایشان کشیده میشود و عروس کم سن و سال مانند کودک کنجکاوی از بالای این دیوار، دنیای بزرگترها را نگاه میکند.
این معلم با بیان اینکه پا درمیانی او در بسیاری از موارد با مخالفت خانوادهها مواجه شده است، میگوید: خداوند انسان را آزاد آفریده است و به نظرم دختران باید سن رشدیشان را طی کرده و به رشد عقلی، اجتماعی و عاطفی برسند و خودشان انتخاب کنند، سن کم و استعداد دانشآموزانم در برخی موارد باعث میشد، پا درمیانی کرده و با خانوادهها حرف بزنم و تنها در برخی موارد توانستم تا سن ازدواج شاگردانم را چند سالی به تأخیر بیندازم!.
وی ادامه میدهد: ازدواج در سن پایین جزو سنتهای مناطق روستایی است و شاید از نظر اهالی آن منطقه، دختری که 15 سال دارد و هنوز مجرد است، سن ازدواجش گذشته است!.، خانوادهها دلیل شوهر دادن دختر بچهها را این گونه بیان میکردند که برای این که پسرانمان از روستاهای دیگر زن نگیرند، دختران را از همان بچهگی نشان میکنیم و چند سال بعد عروسی میکنند. پدر یکی از بچهها به من گفت تا بوده همین بوده آقا معلم، تو نمیتوانی راهی را که صد سال است پدران ما رفتهاند یک شبه عوض کنی، چندین بار هم تهدید شدم و کتک خوردم، من نتوانستم جلوی شوهر دادن دختر بچهها را بگیرم و هر ماه شاهد این اتفاق بودم.
وی اضافه میکند: شاگردانی که تا دیروز پای کلاس درس مینشستند، امروز عروس شده بودند و با موهای رنگ شده و ابروهای اصلاح شده در حالی که چادر به سر داشتند با زنان دیگر خوش و بش میکردند و از من رو میگرفتند و چند سال بعد بچه به بغل، با کمری خم شده و کولهباری از مشکلات، دیگر شباهتی به بچه مدرسهایهای شاد دیروز نداشتند.
«رباب جاهد»، معلمی دیگری که در روستای «ایوند» صوفیان تدریس میکند در ادامه از تجربیاتش در خصوص ازدواجهای زیر 15 سال در این روستا میگوید: روستای ایوند، 30 کیلومتر با تبریز فاصله دارد و من در پایهی اول ابتدایی در کلاسی مختلط تدریس میکنم، اکثر دختران در این روستا از پایه ششم به بعد و در کلاس هفتم و هشتم، ازدواج میکنند، مدرسهی ابتدایی و راهنمایی در این روستا در کنار هم قرار داشته و چون با همکاران مدرسه راهنمایی در ارتباط هستم، از آنها میشنوم که امروز هم یکی از دانشآموزانش ازدواج کرده است.
وی ادامه میدهد: اکثر والدینی که به من مراجعه میکنند، 22 یا 23 سال بیشتر سن ندارند و خودشان در سنین پایین ازدواج کردهاند، حتی پسران هم در این روستا قبل از خدمت سربازی ازدواج میکنند، ازدواج در سن پایین در این روستا به یک نوع فرهنگ تبدیل شده است.
وی با اشاره به دوران تدریسش در روستای «کلانکش ساری» صوفیان بیان میکند: آمار ازدواج در سنین پایین در این روستا هم، بالا بوده و به دلیل کم بودن تعداد خانوارها، درصد ازدواجهای فامیلی در این روستا و تولد کودکان عقب مانده بیشتر است، یکی از همکارانم که در این روستا تدریس میکرد، شاهد ازدواج یکی از دختران کلاس اولی در کلاسش بوده است.
جاهد ادامه میدهد: ازدواج در این روستاها اکثراً به این صورت است که پدربزرگها در مسجد با هم قرار میگذارند تا نوههایشان که سن چندانی هم ندارند، با هم ازدواج کنند و دختر و پسر را نامزد میکنند، دختر بچهی 12 ساله چیزی از زندگی نفهمیده است که ازدواج کند، همین ازدواجها در بزرگسالی به هم میخورند و یکی از طرفین با این ادعا که بچه بوده است و طرف دیگر را دوست ندارد، ازدواج را به هم میزند، واقعاً ناراحت میشوم وقتی میبینم یک دختر 12 ساله با کسی ازدواج کرده است که 20 سال از خودش بزرگتر است!.
وی اضافه میکند: در جلسهی اولیا و مربیان که ماهی یک بار برگزار میشود، بیشتر از آن که برای مباحث درسی وقت بگذاریم، برای صحبت با مادرها وقت صرف میکنیم تا دخترانشان را در سن پایین شوهر ندهند، اما آنها میگویند، تصمیم گیرندهی نهایی، پدران هستند و اگر دختر ما به سن 17-18 سالگی رسید و کسی او را نگرفت، مسئولیتش با چه کسی است؟!.
ازدواج در سنین پایین از نگاه جامعهشناسان
«توکل آقایاری هیر»، عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به آسیبشناسی ازدواج در سنین پایین از بعد جامعهشناسی میگوید: ازدواج در سنین پایین عموماً به ازدواجهایی اطلاق میشود که بر اساس دین، قانون یا عرف در سنی پایینتر از سنی که این منابع به عنوان سن مناسب ازدواج تلقی میکنند، صورت گیرد، ممکن است بر اساس هر یک از سه منبع عمومی ناظر بر واقعه ازدواج نیز، سنین مختلفی بهعنوان سن مناسب ازدواج در نظر گرفته شده و حتی برداشتهای موجود بر اساس یک منبع در طول زمان نیز تغییر کند، باید دقت داشت که این پدیده نیز مانند هر تجربه انسانی و اجتماعی، عوامل تأثیرگذار و تبعات آن، دارای ابعاد مختلف از جمله اقتصادی، حقوقی و قانونی، فرهنگی و نظایر آنها بوده و نیز میتواند در سطوح مختلف فردی، خانوادگی، خویشاوندی و اجتماعی مصداق پیدا کرده و قابل تحلیل باشد.
ازدواج زودهنگام میتواند دختران را از برخی حقوق اولیه و اساسی محروم کند
وی ادامه میدهد: هر چند ممکن است در برخی موارد بتوان منافعی برای این تجربه در نظر گرفت، اما عموماً از این تجربه بهعنوان یک آسیب فردی-اجتماعی یاد میشود که نیازمند مدیریت است. ازدواج زودرس در وهله اول میتواند افراد درگیر در چنین رابطهای به ویژه دختران را از برخی حقوق اولیه و اساسی خویش محروم کند که از جملهی آنها، حق دریافت آموزش و تحصیلات کافی است که این نیز بسیاری از تجارب دیگر آنها در زندگی فردی و اجتماعی آیندهشان رقم خواهد زد، تحصیلات به ویژه در دوران معاصر، از عوامل اصلی موثر بر شکلگیری شخصیت فردی و اجتماعی افراد محسوب شده و هر تجربهای که مانع از تحصیلات کافی فرد بشود، قطع به یقین میتواند تمام تجارب فرد را در زندگی آینده نیز تحت تاثیر قرار دهد.
وی تأکید میکند: از آنجایی که ازدواج زودهنگام میتواند زمینه بارداریهای زودتر از موعد را نیز برای دختران فراهم کند، ممکن است تبدیل به یکی از تجارب مخاطرهآمیز در زمینه سلامتی برای آنان شود، مخاطرات بارداریهای زودتر از موعد برای مادران مانند مرگ و میر مادران بهعلت پیچیدگیهای بارداری و زایمان و مشکلاتی مانند ناهنجاریهای مادرزادی و سلامت جنین و نوزاد در خصوص کودک قابل بحث است، سلامت مادر و کودک هر دو میتواند تحتتأثیر مراقبتهای قبل و حین بارداری همچنین بعد از زایمان باشد که بهنظر میرسد در ازدواجهای زودهنگام کمتر از چنین مراقبتهایی برخوردار باشند و از همینرو احتمال مواجهه با مسائل و مشکلات سلامتی برای افراد دارای تجربه ازدواج زودهنگام بیشتر از سایر ازدواجها خواهد بود، چون مسائل مربوط به سلامت و رفتارهای سلامت محور افراد شدیداً تحت تاثیر بلوغ اجتماعی و تحصیلات آنها است که ازدواج زودرس زمینه دستیابی به چنین بلوغ و مهارتهایی را اگر کاملاً از بین نبرد، دست کم تا حد بسیار زیادی، محدود خواهد کرد.
ازدواجهای زودهنگام، عموماً به نفع مردان تنظیم میشوند
استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز در ادامه اظهار میکند: از آنجایی که بیشتر ازدواجهای زودرس زمانی اتفاق میافتند که افراد درگیر در آن از بلوغ اجتماعی و مهارتهای ارتباطی لازم برای یک رابطه زناشویی و اجتماعی موفق را توسعه ندادهاند، معمولاً رابطه زوجین دور از الگوهای امروزین پذیرفته شدهای است که از آن تحتعنوان الگوهای ارتباطی مشارکتی خانوادگی یاد میشود، جایی که هر دو زوج به شکل اشتراکی مسائل و امور خانوادگی را مدیریت کنند، بنابراین ازدواجهای زودهنگام عموماً در معرض روابط نابرابر بین زوجین بوده و بیشتر به نفع مردان تنظیم میشوند و در این رابطه نابرابر، حقوق زنان عمدتاً به شکل کامل در نظر گرفته نشده و حتی مصادیقی از خشونتهای مختلف در ابعاد جسمانی، جنسی، مالی و اجتماعی علیه زنان در چنین روابطی را میتوان در نظر گرفت.
وی میگوید: روابط چنین زوجینی با گروه خویشاوندی نیز عموماً از نوع منفعلانه بوده و معمولاً زوجین تحت نظارتهای شدید گروه فامیلی و خویشاوندی، روابط درون خانواده را تنظیم میکنند و به نظر میرسد چنین رابطهای، متن مناسبی را برای رشد و بالندگی کامل طرفین فراهم نمیکند، طبیعی است که بحث پرورش و تربیت فرزندان حاصل از چنین ازدواجهایی تا حد زیادی نیز میتواند تحتالشعاع قرار گیرد.
وی در ادامه عنوان میکند: اگر جامعه به عنوان یک کل از عناصر فردی و خانوادگی ساخته شده و خانواده بهعنوان نخستین سلول اجتماعی در نظر گرفته شود، سلامت خانواده عامل اصلی سلامت جامعه نیز خواهد بود و به نظر میرسد، ازدواج زودهنگام از این منظر، بهعنوان یکی از دغدغههای اجتماعی قابل طرح بحث و نیازمند توجه و مدیریت است.
عوامل جامعه شناختی موثر بر کودک همسری
آقایاری با اشاره به عوامل جامعه شناختی موثر بر کودک همسری بیان میکند: ازدواج زودرس به عنوان یک تجربه انسانی و اجتماعی، میتواند تحتتأثیر عوامل بسیاری باشد که ممکن است ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این میان نقش بارزی داشته باشند، تنگناهای اقتصادی و فقر میتواند زمینه ازدواج زودرس، به ویژه برای دختران را فراهم آورد. در جوامعی که شرایط اقتصادی زندگی به صورتی باشد که دختران کمتر به عنوان نیروی کار موثر در حیات اقتصادی خانواده مطرح باشند، احتمال این که خانواده جهت کاستن از فشارهای اقتصادی علاقهمند به ازدواج زوهنگام دختران خود باشد، دور از ذهن نیست.
وی ادامه میدهد: در چنین شرایطی، اگر ساختاری که در مباحث جامعه شناختی از آن تعبیر به مردسالاری میشود، نیز حضور جدی داشته باشد، تمایل بالا برای زود شوهر دادن دختران خانواده امری محتمل خواهد بود، معمولاً در چنین ساختاری، مردان نانآوران خانواده و تأمینکننده هزینههای تربیت و بزرگ کردن فرزندان نیز خواهند بود.
ازدواج زودهنگام، راهی برای فرار از عبارت منحوس «پیر دختر»!
وی در ادامه بیان میکند: همچنین با توجه به اینکه در اکثر خانوادهها، پدران در مورد ازدواج دخترانشان، تصمیمگیری میکنند و با توجه به ترس از ماندن دختران در خانه و عدم امکان ازدواج برای آنها، خانوادهها به ازدواج زودرس فرزندان دختر تمایل پیدا میکنند، چون در متن اجتماعی و فرهنگی ایران عبارت «پیردختر» معمولاً دارای بار معنایی منفی است و ازدواج زودرس میتواند راهی برای فرار از چنین تجربه منحوس اجتماعی احتمالی در آینده باشد. تأثیر این عامل چنان بالا است، که میتواند ازدواج زودهنگام را به تجربهای هنجارین به ویژه در متنهای سنتی و کمتر توسعهیافته تبدیل کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه ازدواج دو فرد در برخی موارد، بیشتر بر اساس اهداف و نیات خویشاوندی و فامیلی صورت میگیرد تا این که متمرکز بر اهداف و نیات دو طرف رابطه بوده باشد، میگوید: از اینرو برخی مواقع تصمیمات خانوادگی و خویشاوندی زمینهساز ازدواج زودهنگام است. در چنین شرایطی معمولاً ازدواج میتواند با هدف نزدیک کردن یا تحکیم روابط خانوادگی و خویشاوندی صورت گرفته باشد، در برخی موارد گفته میشود که ازدواج زودرس بیشتر رابطه خانوادههای زوجین به یکدیگر را نزدیکتر میکند تا این که یک زندگی شاد و موفق را برای زوجین فراهم کند، عاملی که از آن بهعنوان «شبکه اجتماعی خویشاوندی» یاد میشود، سبب میشود تا خانوادهها علاقهمند به تنظیم ازدواجهای بین افراد جوان باشند.
وی در ادامه بیان میکند: سازمان فرهنگی جامعه در برخی موارد میتواند مشوق ازدواج زودرس باشد، در متن فرهنگی ایران، دین و آموزههای دینی، ازدواج را به عنوان یک قاعده کلی پذیرفته و پیوسته آن را تایید و تبلیغ میکنند، در چنین متنی، پیروی صرف از آموزههای دینی میتواند زمینه گرایش افراد را به ازدواج زودهنگام فراهم آورد، ممکن است تفاسیر، برداشتها و قرائتهای مختلف دینی در این زمینه وجود داشته باشد، نفس توصیه دین به ازدواج، میتواند تمایل افراد به تجربه ازدواج زودهنگام را نیز بالا ببرد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به برخی ارزشها در جامعهی ایرانی اظهار میکند: بحث نجابت و باکرهگی دختران برای ازدواج از جمله ساختارهای فرهنگی غالب در متن ایران بوده و به نظر میرسد در متن فرهنگی ایران هنوز این مسئله، بدون توجه به جایگاه سکونتی (شهری-روستایی)، اقتصادی و اجتماعی مختلف افراد و خانوارها، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، به ویژه در متنهای اجتماعی و فرهنگی سنتیتر، تاکید بسیار بیشتری بر این مسأله میشود.
این جامعهشناس در ادامه با اشاره به برخی لوازم ارتباط منعی نوظهور که زمینهی روابط نظارت شده را فراهم میآورد، عنوان میکند: توسعه روابط مبتنی بر شبکههای اجتماعی و رسانههای ارتباطی نوین که تقریباً در دسترس همه افراد جامعه قرار گرفته است، زمینه روابط نظارت نشده در میان افراد دو جنس در سنین پایین را نیز فراهم میآورد، میتوان به والدین حق داد که نگران روابط فراتر از عرف جامعه بین دختران و پسران هر چند خردسال خود باشند، بنابراین فراهم آمدن زمینه برای روابط نظارت نشده بین دو جنس، نگرانیهای جدی برای والدین و بهویژه پدرانی را میتواند فراهم کند، طبیعی است که بحث روابط فراتر از دایره ازدواج برای دختران و پسران برای والدین قابل تحمل نخواهد بود.
وی ادامه میدهد: چیزی که در تعابیر عامه از آن بهعنوان «زود باز شدن چشم و گوش بچههای امروز» یاد میشود، اولاً زمینه روابطی را فراهم میآورد که در نهایت منجر به ازدواج زودرس برای خود زوجین میشود و ثانیاً بهعلت ترس والدین از بروز مباحث ناموسی و خانوادگی مرتبط با چنین روابطی، میتواند آنها را به تایید و تجربهی ازدواج زودهنگام پسران و دختران خود، به ویژه در متنهای سنتیتر و کمتر توسعهیافته، متقاعد کند. شاید از همینرو باشد که در سالهای اخیر در برخی مناطق محروم روستایی برخی استانهای کشور، ازدواج در سنین پایین در حال افزایش است.
وی میگوید: مسائل قانونی و حقوقی و نیز سیاستگذاریهای مربوط به ازدواج و تشکیل خانواده از دیگر مسایل مورد توجه در این مسئله است، در سالهای اخیر که کشور سیاستهای تشویقی موالید را جایگزین سیاستهای کنترل جمعیتی کرده و سن ازدواج یکی از ابزارهای مدیریت باروری به طور سنتی شده است، گرایش عمومی ساختار سیاستگذاری به سمت ازدواج زودتر را در پی داشته است، اگر زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دیگر ازدواج زودرس را نیز به این معادله اضافه کنیم، وجود چنین سیاستگذاریهایی میتواند گرایش به ازدواج زودرس را سرعت بخشد.
آقایاری تأکید میکند: باید به بازار ازدواج هم بهعنوان یکی از عوامل زمینهساز توجه کرد، شاید عدم تعادل جنسیتی در چنین بازاری به نفع یکی از دو جنس، زمینه ازدواج افراد با سن بالای یک جنس با افراد کم سن و سال از جنس مقابل را فراهم آورد. عدم تعادل جنسیتی در بازار ازدواج که از آن تعبیر به «مضیقه ازدواج» میشود نیز میتواند از عوامل زمینهساز ازدواج زودرس باشد.
چرا تحولات جمعیتی، بر مسألهی ازدواج در سنین پایین تأثیری نگذاشتهاند؟
وی در ادامه اظهار میکند: باید اذعان کرد که جامعه ایرانی جامعهای متنوع و ناهمگون بوده و این ویژگی، یکی از ویژگیهایی است که بسیاری کشورهای در حال گذار از آن برخوردارند، معمولاً در مجموعه تحولات اجتماعی چنین کشورهایی، همگونی کاملی دیده نمیشود و از همینرو از این دست از تحولات تحتعنوان «تغییر- ثبات» یاد میشود، چنین جوامعی هرچند در پارهای تجارب خود کاملاً مدرن شده و رفتارهای مشابه آنچه در کشورهای توسعهیافته دیده میشود را کپیبرداری کرده و حتی در پارهای موارد ممکن است روی دست آنها بلند شوند!، اما در پارهای موارد دیگر به سنتها و رسوم اجتماعی خود وفادار باقی میمانند. چنین شرایطی در متن تحولات خانواده در ایران نیز کاملاً مصداق دارد. برخی تجارب خانوادگی در ایران، بهعنوان مثال طلاق، کم و بیش دارد از الگوهای بیشتر کشورهای توسعهیافته تبعیت میکند، اما در مواردی مانند ازدواج خویشاوندی یا ازدواج زودهنگام، تفاوتهای عمدهای با کشورهای توسعه یافته دارد.
وی اضافه میکند: در ایران نیز به فراخور تکمیل شدن گذار جمعیت شناختی، به طور نسبی از سطح ازدواج زودرس تا همین اواخر به طور پیوسته کاسته شده است و اتفاقاً تحولات جمعیت شناختی ایران تقریباً با کاهش نسبی و مداوم ازدواج زودرس در ایران همراه است. جمعیت و تحولات جمعیتی تنها بخشی از تحولات اجتماعی هستند و ممکن است نتوانند تبیین حداکثری در مورد هر تجربهای، از جمله ازدواج زودرس در متن ایران به دست دهند.
استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز بیان میکند: این حرف درستی نیست که «مسائل جمعیتی بر تجربه ازدواج زودرس تأثیری نگذاشته است»، اگر تحولات جمعیتی را در ارتباط با سایر تحولات اقتصادی و اجتماعی و سیاستگذاری در نظر بگیریم، اتفاقاً حرف درست این است که تجربه ازدواج زودهنگام تحتتأثیر تحولات جمعیتی یا تحولات اقتصادی و اجتماعی ناشی از تحولات جمعیت شکل گرفته است،. بهعنوان مثال، اگر ازدواج زودهنگام را تحتتأثیر فشارهای اقتصادی روی دوش خانوارهای پرجمعیت در نظر بگیریم، مگر ازدواج زودرس جز پاسخی برای کاستن از فشارهای اقتصادی ناشی از تعداد زیاد فرزندان (به ویژه دختر) روی دوش والدین و خانواده میتواند تلقی شود؟.
وی ادامه میدهد: اگر عدم تعادل جنسیتی در بازار ازدواج بهعنوان عامل زمینهساز ازواج زودرس بوده باشد، نمیتوان نقش مهاجرت جوانان(به ویژه پسر) از مناطق روستایی کشور، که خود عاملی جمعیتی است، را در این زمینه نادیده گرفت، اگر دقت شود که سیاستهای تشویقی جمعیتی میتواند بهعنوان عامل سرعت بخش ازدواج زودهنگام در نظر گرفته شود، مگر خود این سیاستها مستقل از تحولات جمعیتی اتخاذ میشوند؟ .
وی میگوید: همه تصمیمات مربوط به خانواده و ازدواج، بر اساس ارزش کلی آن تجربه در متن ساختارهای خانوادگی و اجتماعی شکل میگیرند. میتوان ادعا کرد که ازدواج زودهنگام هم مثل همه تجارب دیگر، دارای مزایا و معایبی است، به نظر میرسد این نوع از ازدواج، منافع عینیتر، زودرس و قابل لمستری برای خانوادهها دارد، از جمله این منافع میتوان به تأمین نیازهای جنسی طرفین رابطه بهویژه در متنی که همه روابط مورد تایید جنسی باید در متن دایرههای رسمی ازدواج شکل گرفته باشد، تأمین منویات نظام مردسالارانه مبنی بر تحکم بر دختران و زنان که زود شوهر دادن آنها عملاً تأمین این نیاز پدرسالارانه نیز میتواند تلقی شود، کم کردن یک عضو «نان خور» خانواده، حفظ شبکه خویشاوندی و تقویت آن، به ویژه اگر در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی موجود این مسأله مهم تلقی شود، حفظ آبروی خانوادگی و جلوگیری از مسائل ناموسی و روابط جنسی نظارت نشده و کمک به پیگیری سیاستگذاریهای جمعیتی تشویقی که میتواند زمینه باروری بالا را فراهم آورد، اشاره کرد.
رابطهی سلامت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بروز این پدیده
استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز خاطرنشان میکند: اگر سلامت اجتماعی به معنای رابطه مناسب بین فرد و جامعهای که در آن زندگی میکند یا به معنای وجود ساختارهای اجتماعی و فرهنگی باشد که در جهت منافع حداکثری و خیر عمومی بهاصطلاح گام بر میدارد، ساختارهای سالم خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی به سراغ مدیریت مسائل خود رفته و حتماً راههای منطقیتری برای مدیریت مسأله در پیش خواهند گرفت.
برخی دختران روستایی راهی جز عبور از تونل شکنجهای که برایشان طراحی شده ندارند
«معصومه آقاپور علیشاهی» نماینده مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با سن پایبن ازدواج در روستاها اظهار کرد: برخی دختران روستایی راهی جز عبور از تونل شکنجهای که برایشان طراحی شده ندارند، آنان با معضلات و مشکلاتی در این راه روبهرو هستند که مانند شلاق به آنها ضربه میزند و آنها راهی به جز عبور از این تونل و ازدواج در سنین پایین ندارند.
وی در ادامه با بیان اینکه 39 روستای محروم در بخش صوفیان وجود دارد، خاطرنشان کرد: در این روستاها شاهد بارداری دختران 13 یا 14 ساله هستیم و سن وفات مادران بر روی سنگ قبرها، اکثراً 40 الی 45 سال است که به علت زایمانهای مکرر و ازدواج در سنین پایین، دچار مشکل شده و فوت کردهاند، در روستاها مادران 20 سالهای را میبینیم که پنج تا بچه دارند!.
نماینده مجلس شورای اسلامی در پایان، تفاوت فرهنگی برخی روستاهای آذربایجانشرقی با تبریز را سه قرن دانست و گفت: روستاهایی در 30 کیلومتری تبریز هستند که در قرن 18 زندگی میکنند و فاصلهی فرهنگی زیادی با تبریز دارند.
با وجود اینکه آمارهای اعلام شده از سوی ادارهکل ثبت احوال و ادارهکل ورزش و جوانان آذربایجانشرقی نشان میدهد که این استان، پس از خراسانرضوی، بیشترین شمار عروس خردسال را دارد، معاون سیاسی و امنیتی استاندار آذربایجانشرقی در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد که بر اساس توزیع سنی زوجین (کمتر از 15 سال) در زمان ازدواج در آذربایجانشرقی، سه هزار و 625 ازدواج در سال گذشته به ثبت رسیده است که ازدواجهای زیر 10 سال، سهم زیادی در آن ندارند و نسبت به جمعیت استان، رقم ناچیزی به شمار میآیند!