اسحاق جهانگیری: هیچوقت از تغییر در کابینه نگران نیستم
گفتگوی اسحاق جهانگیری با روزنامه سازندگی به مناسبت شمارهی 100
گفتگوی اسحاق جهانگیری با روزنامه سازندگی به مناسبت شمارهی 100
چرا ارز تک نخی شد؟
آینده اقتصادی ایران چه خواهد شد؟
با ترامپ چه باید بکنیم؟
نقش اسکناس دلار در افزایش قیمت دلار چیست؟
رییس جمهور باید استعفا بدهد؟
آیا ما نیازمند رییس نظامی هستیم؟
چه کسانی قرار است از کابینه بروند؟
قیمت 4200 تومان برای دلار از کجا آمد؟
دستور جهانگیری برای رفع مشکل کاغذ مطبوعات
تهدید دلالان کاغذ
سه گروهی که قرار است تحت هر شرایطی ارز دولتی بگیرند چه کسانی هستند؟
بهمن نقدینگی با ایران چه کرده و چه خواهد کرد؟
آیا استراتژی دولت در حوزه اقتصاد تغییر کرده است؟
آیا سیاست خارجی ایران را باید تمام شده فرض کنیم؟
چه پیامی باید به آمریکا مخابره شود؟
عصر پنجشنبه، به مناسبت شمارهی 100 به دیدار اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور رفتیم. حدود 50 دقیقه وقت داشتیم اما زمان جلسه که به اتمام رسید، بسیار بیشتر از آن به گفتوگو و گپ نشستیم و حتی وقتی مسئول دفتر یادآوری کرد که جلسه طولانی شده، اسحاق جهانگیری با خنده گفت که ما با همحزبیهایمان نشستهایم و حرف میزنیم که یعنی هم فرصت به اتمام نرسیده و هم میتوان جلسات دیگر را به تاخیر انداخت.
با مهندس علی هاشمی، عضو شورای سیاستگذاری، سیدافضل موسوی مدیرمسئول، محمد قوچانی سردبیر و بهراد مهرجو دبیر گروه اقتصادی به دیدار معاون اول رئیسجمهور رفتیم.
دیدار به گپ و گفت گذشت. او گفت که نهتنها هر روز سازندگی را میبیند، بلکه مطالب آن را نیز خارج از بریده جرایدی که برایش میفرستند، میخواند. سازندگی را روزنامه ارزشمند و پرباری خواند و خواستار مراقبت و حفاظت از آن شد. حتی وقتی ما از گرانی کاغذ و دلالی در بازار کاغذ گلایه کردیم و گفتیم که مطبوعات برای تهیه کاغذ در شرایط سختی هستند، بیمقدمه و بلافاصله تلفنی با محمد شریعتمداری، وزیر صنعت گفتوگو کرد و پرسید که چرا وضعیت کاغذ مطبوعات که ارز دولتی میگیرند اما با ارز آزاد کاغذ را میفروشند چنین است؟ و از او خواست که سریعا به این موضوع در همین هفته رسیدگی کند و به واردکنندگان کاغذ هشدار بدهد که اگر دست از دلالی و سودجویی برندارند، با آنها برخورد میشود.
آقای جهانگیری آرامآرام از وضع کشور نیز سخن گفت. به آینده کاملا امیدوار بود و میگفت میتوانیم از بحران بهوجودآمده عبور کنیم. او همچنین از ضرورت گفتوگو با مردم سخن گفت که مقامات دولتی باید مرتبا با مردم ایران سخن بگویند و آنها را صمیمانه در جریان اتفاقات قرار بدهند. هم از آنها راهکار بگیرند و هم آنها را در جریان وقایع پیشرو قرار دهند تا نهایتا با همدلی این دوره را سپری کنیم.
اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری در گفتگو با سازندگی :
بعد از به قدرت رسیدن ترامپ و آغاز تهدیدات، جو روانی اقتصاد کشور بهم ریخت. او به گونهای صحبت میکرد که بازارها را تحتتأثیر خود و حرفهایش قرار بدهد. در نتیجه، تحتتأثیر این جو روانی چندین تقاضا با ماهیت مختلف در بازار شکل گرفت. در نتیجه تقاضا بیشتر از عرضه ارز در کشور شد. اولین تقاضای به وجود آمده این بود که یک عدها ارز میخریدند و در خانه نگهداری میکردند. از نیمه دوم سال 96 روزبهروز این تقاضا افزایش یافت. تقاضای دوم این بود که ارز میخریدند و به بیرون از کشور میبردند و در کشورهای دیگر سرمایهگذاری میکردند. تقاضای سوم کسانی بودند که ارز میخریدند تا تأمینکننده کالای قاچاق باشند.
ما بعد از روی کار آمدن ترامپ برای تأمین اسکناس با محدودیت جدی روبهرو بودیم. ما اسکناس را از کشورهای اطرافمان تأمین میکردیم، بسیار محدود شده بود. خب تقاضا بالا و عرضه اسکناس سخت شده بود.
از ابتدای سال تا الان بیش از 11میلیارد دلار با همین نرخ، ارز پرداخت کرده ایم. امیدوار هستم که با شرایط پیش روی کشور، ارز کالاهای اصلی کشور را تأمین کنیم. البته ما متناسب با شرایطی که برای کشور پیش میآید، تصمیمات خودمان را اصلاح خواهیم کرد. بخشی از این شرایط در کنترل ما نیست. به میزانی که آمریکاییها برای ما محدودیت ایجاد کنند، ما در سیاستهایمان اصلاحاتی را انجام میدهیم.
اقتصاد ایران از یک مجموعه مسائل رنج میبرد. این اقتصاد همیشه از دولتی بودن رنج برده. این مشکل تا حل نشود، رشد و توسعهی ایران ضعیف خواهد بود. اقتصاد ایران از اتکایی که به درآمد نفت دارد، رنج میبرد. هیچوقت نشده راهکاری پیدا کنیم که اتکایی به درآمدهای نفتی نداشته باشد. اقتصاد ایران، از پررنگ بودن بخش دولتی در رنج است. نقش دولت در اقتصاد بسیار زیاد است. اقتصاد از تورم دورقمی مزمن رنج میبرد. از میزان کم سرمایهگذاری رنج میبرد. همچنین از یک نقدینگی بزرگ رنج میبرد. علتش نیز این است که در این اقتصاد، دولت بیش از اندازه پررنگ است. پس این نقدینگی میتواند هر آن به عنوان یک بهمن ظاهر شود و به هر جایی که برود، آسیب بزند. هر وقت امید مردم به آینده بالاست و اعتماد مردم به نظام زیاد است نقدینگی کم میشود. چون مردم پولشان را در بانک میگذارند و به سود بانکی نیز راضی هستند. به محض اینکه مردم دچار نگرانی میشوند، یا نسبت به آینده بدبین میشوند، اولین کاری که میکنند، این است که سپردههای خود را از بانکها بیرون میکشند.
استراتژی دولت در حوزه ی اقتصادی تغییر نکرده ولی اقتصاد آزاد، در یک شرایط با ثبات، چه به لحاظ سیاسی، چه به لحاظ بینالمللی امکانپذیر است. به هر میزان که فضای عدم اطمینان بیشتر میشود، این شرایط نیز تغییر میکند. هیچکس نیست که بگوید کشوری که در شرایط جنگ است، اقتصادش باید اقتصاد آزاد باشد. ما الان فکر میکنیم با تدابیری میتوانیم به سمت کنترل خیلی شدید برویم. به نظرمان با کنترل برخی مسائل میتوانیم این دورهی سخت را پشت سر بگذاریم. طبعاً به نسبت شرایط جدید و افزایش سختیهای جدید، محدودیتها نیز بیشتر خواهد شد و کنترلها و نقش دولت افزایش خواهد یافت. این طبیعت شرایط پیشروی کشور است. به هیچوجه سیاست راهبردی نیست. اما در این شرایط راهی جز این وجود ندارد.
تغییر در کابینه مجموعاً همیشه مثبت است. من هیچوقت خودم از تغییر در کابینه نگران نیستم. فکر میکنم تغییر میتواند یک پتانسیل و روحیه جدید به سیستم دولت بدهد. این به معنای این نیست فردی که قبلاً کار میکرد، ضعیف بوده و باید تغییر میکرده. گاهی به علت تغییر سیاستها و شرایط باید در هیات دولت نیز یک جابهجایی و تغییر اتفاق بیفتد. اما به هر حال شخص رئیسجمهور است که باید در این زمینه به جمعبندی برسد.
رئیسجمهور روی لایحه تغییر ساختار دولت خیلی حساب کرده بود ولی مجلس براساس نظرات کارشناسی قبلی خود با آن لایحه مخالفت کرد. اگر آن لایحه، تصویب میشد، همزمان با آن، رئیسجمهور تغییرات دیگری نیز انجام میداد.
(شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان گفته بود که روحانی توان اداره کشور را ندارد)... بالاخره هر کس برای خود آرزویی دارد. افراد آرزوهایشان را بر زبان میآورند. رئیسجمهور نیز گفتهاند که بهترین جا برای نقد کردن، فعلا دولت است. هیچ محدودیتی هم وجود ندارد و هرچه بخواهند میگویند. ولی رئیسجمهور در صحبت اخیرشان قاطعانه گفتند که دولت تا آخر میماند و مسئولیتهایی را که دارد انجام میدهد. ناکارآمدی واقعاً حرف مناسبی راجع به این دولت نیست. این دولت چکیده تجربه مدیریتی کشور است.