حجاریان: آقایان! هر کارت دعوتی مبارک نیست
سعيد حجاريان در گفتگو با روزنامه اعتماد در مورد مهمترين دغدغههاي امروز جريان اصلاحطلبي گفت: تعامل يا عدم تعامل با قدرت موضوعي نيست كه به سادگي از آن عبور كنيم؛ برخي افراد هر كارت دعوتي را مبارك ميخوانند، در صورتي كه چنين صحبتهايي به هيچوجه راهبردي نيست. بعضي دولت را قدسي ميدانند و نقد را مجاز نميدانند، اين موضوع نيز به دور از خرد سياسي است.
سعيد حجاريان در گفتگو با روزنامه اعتماد در مورد مهمترين دغدغههاي امروز جريان اصلاحطلبي گفت: تعامل يا عدم تعامل با قدرت موضوعي نيست كه به سادگي از آن عبور كنيم؛ برخي افراد هر كارت دعوتي را مبارك ميخوانند، در صورتي كه چنين صحبتهايي به هيچوجه راهبردي نيست. بعضي دولت را قدسي ميدانند و نقد را مجاز نميدانند، اين موضوع نيز به دور از خرد سياسي است.
روزنامه اعتماد؛ در مورد مهمترين دغدغههاي امروز جريان اصلاحطلبي با سعید حجاریان گفتگو کرده است.
مهمترین حرفهای حجاریان (تئوریسین جریان اصلاحات) به شرح زیر است:
* (در پاسخ به سوال اخيرا نامهاي با امضاي صد نفر از جوانان اصلاحطلب خطاب به رييس دولت اصلاحات منتشر شد، نظرتان چیست؟): بهنظرم دو نكته محوري در نامه وجود داشت؛ اولين آنها بحث ورود مستقيم رييس دولت اصلاحات به عرصه مديريت اصلاحات بود. در اينباره معتقدم افراد بايد در نهاد اصلاحات ادغام شوند چرا كه اصلاحات پيشوابردار نيست. دومين محور نامه درباره سياستگذاري بود كه من ترجيح ميدهم آن را سياستگزاري بنويسم؛به اعتقاد من سياستگزاري در زمره امور فردي نيست بلكه عملي دستهجمعي است كه با كمك گروههاي مختلف فكري صورت ميگيرد و بايد با تضارب آرا قوام بيابد. پس باز هم نيازمند نهاد هستيم.
* موضوع اصلاح اصلاحات سابقه نسبتا زيادي دارد، آنگونه كه ميبينيم تاكنون گفتارها و مقالات نسبتا زيادي دراينباره توليد شده است. اين موارد غالبا جنبه تئوريك داشته و بعضا در مواردي بهصورت تاكتيك درآمده است ولي به هر ترتيب آنچه تاكنون مطرح شده نتوانسته به بعضي مطالبات پاسخ بگويد.
*نهاد مدنظر من «هسته سخت اصلاحات» است كه از مدتها پيش، شايد سال ٨٤، بايد شكل ميگرفت؛ اين هسته مانند مغناطيس عمل ميكند تا افراد از مدار اصلاحطلبي خارج نشوند. كاركرد اين هسته دووجهي است؛ وجه اول اينكه اصول اصلاحطلبي و خطوط قرمز آن مشخص شود و وجه ديگر اينكه آنهايي كه مدعي اصلاحطلبي هستند، به اين اصول التزام داشته باشند.
* من معتقدم اگر هسته سخت اصلاحات درست تشكيل شود ديگر محال است برخي افراد جرات كنند و كار موازي انجام دهند؛ وقت ديدار خصوصي بگيرند و براي بستن ليست موازي بازيگر سناريوي غير شوند. ديگر سخت است نيروهاي درجه چندم، از موضع رهبري جريان اصلاحات سخن بگويند. در يك كلام با اين كار هر فرد در جاي خود قرار ميگيرد. فارغ از اين موارد، هسته سخت لزوما نبايد در ويترين قرار بگيرد؛ ميتواند نهادي بيسر و صدا باشد و ديگران را هدايت كند.
*لازم است از افراد اصلي اين هسته سخت حداقل آزمون گرفته شود. اولين آنها آزمون «از كجا آوردهاي؟» است؛ يعني افراد بيايند و توضيح دهند كه مايملك خود و بستگان درجه اولشان، از ابتداي انقلاب تا الان، چگونه به دست آمده است.
* دومين آزمون كلامي است و به مواضع سياسي افراد مربوط ميشود؛ يعني بايد روند فعاليت سياسي افراد دقيقا مورد بررسي قرار بگيرد و چند مورد مهم مشخص شود؛ اول اينكه افراد در طول اين سالها ميان چپ و راست رفتوآمد نكرده باشند. دوم اينكه موضع ضداصلاحات اتخاذ نكرده باشند و سوم اينكه كرنش نكرده باشند.
( حجاریان در پاسخ به سوالی درباره مواضع و اقدامات پيشين و كنوني بعضي اصلاحطلبان) گفت: مثلا موضوع تعامل يا عدم تعامل با قدرت موضوعي نيست كه به سادگي از آن عبور كنيم؛ برخي افراد هر كارت دعوتي را مبارك ميخوانند، در صورتي كه چنين صحبتهايي به هيچوجه راهبردي نيست. بعضي دولت را قدسي ميدانند و نقد را مجاز نميدانند، اين موضوع نيز به دور از خرد سياسي است.
(پاسخ به سوالی با این مضمون که در فضاي حقيقي و مجازي نسبت به مواضع بعضي اصلاحطلبان نقدهاي جدي وجود دارد؛ اين نقدها بعضا رنگ و بوي تخريب بهخود گرفته است، با اين موضوع چگونه بايد مواجه شد؟): بهنظر ميتوان عالم مجازي و حقيقي را از يكديگر تفكيك كرد و صرفا به ابهامات و پرسشهاي افراد با هويت پاسخ گفت؛ يعني هويتهاي جعلي و اتهامات بيمبنا را ناديده گرفت. موضع مردم را نسبت به واقعه مورد ابهام مورد بررسي قرار داد. اين رويكرد موضع سلبي و ايجابي اتخاذ نميكند بلكه صرفا مبتني بر آمار، رويكردها را شفاف ميكند. مثلا در موضوع اشغال سفارت امريكا، جنگ يا حتي خود انقلاب بايد در ظرف زماني وقايع، موضع گروهها، چهرهها و مردم را سنجيد و صرفاً به مواضع كنوني جامعه اكتفا نكرد.