روانهای پریشان
این جمله آشنا که میگویند «بزرگترین نعمت سلامتی است» را همه شنیدهایم و در مواجهه با بیماریها خواه یک سرماخوردگی کوچک باشد یا جراحتی وخیم، در سپری شدن دوران نقاهت بیماری بارها این جمله در ذهنمان مرور یا آن را به زبان آوردهایم؛ اما باید گفت بزرگتر از سلامتی این است که آدم اختیارش دست خودش باشد. شاید این یک مفهوم کلی باشد اما اگر شما هم گذرتان به بیمارستانهای روانی شهر بیفتد یا با خانوادهای که عضوی از آنها درگیر بیماری روانی است سروکار داشته باشید معنی این داشتن اختیار را بهتر درک میکنید؛ برای مثال همه ما در مواجهه با بیماری تحت درمان قرار میگیریم و اگر اوضاع خیلی وخیم نباشد در مراحل درمان هم با پزشک همکاری میکنیم تا هر چه سریعتر دوره درمان سپری شود. اگرچه که مختل شدن سلامتی در هراندازهای سخت است و فرد بیمار نیاز به مراقبت دارد اما در بیماران روانی نقش دیگران در مراقبت و نگهداری از این افراد مهمتر و در برخی موارد حتی امری حیاتی است. چون بیمار روانی متوجه خیلی از رفتارهای خود نیست و در زمان بروز اختلال گاهی وضعیت اورژانسی شده و ممکن است ناآگاهانه دست به اعمالی بزند که برای خود و دیگران خطرآفرین باشد.
میناعباسپور- اصفهان امروز: این جمله آشنا که میگویند «بزرگترین نعمت سلامتی است» را همه شنیدهایم و در مواجهه با بیماریها خواه یک سرماخوردگی کوچک باشد یا جراحتی وخیم، در سپری شدن دوران نقاهت بیماری بارها این جمله در ذهنمان مرور یا آن را به زبان آوردهایم؛ اما باید گفت بزرگتر از سلامتی این است که آدم اختیارش دست خودش باشد. شاید این یک مفهوم کلی باشد اما اگر شما هم گذرتان به بیمارستانهای روانی شهر بیفتد یا با خانوادهای که عضوی از آنها درگیر بیماری روانی است سروکار داشته باشید معنی این داشتن اختیار را بهتر درک میکنید؛ برای مثال همه ما در مواجهه با بیماری تحت درمان قرار میگیریم و اگر اوضاع خیلی وخیم نباشد در مراحل درمان هم با پزشک همکاری میکنیم تا هر چه سریعتر دوره درمان سپری شود. اگرچه که مختل شدن سلامتی در هراندازهای سخت است و فرد بیمار نیاز به مراقبت دارد اما در بیماران روانی نقش دیگران در مراقبت و نگهداری از این افراد مهمتر و در برخی موارد حتی امری حیاتی است. چون بیمار روانی متوجه خیلی از رفتارهای خود نیست و در زمان بروز اختلال گاهی وضعیت اورژانسی شده و ممکن است ناآگاهانه دست به اعمالی بزند که برای خود و دیگران خطرآفرین باشد.
شاید همه ما دستکم یکبار در عمرمان در ساعت ملاقات بیمارستانهای شهر به عیادت فردی از بستگان یا آشنایان خود رفته باشیم اما تعداد کسانی که پایشان به بیمارستان روانی بازشده باشد محدود است. اگر کسی گذرش به محوطه بیمارستانهای روانی شهر بیفتد خواهد دید که اینجا پر است از آدمهایی که تحت مراقبتهای ویژه قرار دارند و هرکدام بسته به نوع و شدت بیماری در مدتزمان متفاوت در این مراکز نگهداری میشوند. کافی است در ساعت ملاقات به حیاط یکی از بیمارستانهای روانی شهر قدم بگذارید تا نمونههای بسیاری از بیمارانی را ببینید که یا نمود ظاهری در رفتار و گفتارشان حاکی از اختلال بوده یا در پس چهرههای آرام و بیآزارشان طوفانی از رنجش و بیماری در تلاطم است.
در همین ساعت ملاقات کمتر کسی حاضر به سخن گفتن میشود. مادری که با دختر جوانش در حال گفتگوست و در پاسخ به دختر که هرچند دقیقه یکبار از او میپرسد «کی مرا به خانه میبری؟!» فقط گریه میکند، میگوید: «بار سوم است که دخترم را به اینجا آوردهایم. هر بار که ترخیص میشود تا چند ماه رفتارش خوب است و داروهایش را میخورد اما همینکه از او غافل شویم دوباره حالش به هم میریزد. روزهای نخست که پرخاشگریهایش شروع شد نمیدانستیم چهکار کنیم و آنقدر وسایل خانه را شکسته و با خواهر برادرهایش کتککاری کرده بود که زندگی برای همه جهنم شد. چندین بار سعی کردیم مشکلش با دیگران را حل کنیم یا او را برای مشاوره به مطب روانشناس ببریم ولی همکاری نمیکرد و داروهایش را نمیخورد. تا مدتها جرئت تماس گرفتن با اورژانس و دیدن بادیگاردهای بیمارستان روانی را نداشتم چون نگران از دست رفتن آبرویمان در محل بودم؛ اما آنقدر این کار را پشت گوش انداختیم که صدای دیوانهبازیهایش به دروهمسایه رسید و درنهایت مجبور به بستری کردنش در بیمارستان شدیم.»
همه آموختهایم که در مواجهه با یک گلودرد یا عطسه خودمان را وارد خط درمان کنیم اما وقتی پای روح و روان در میان باشد ذهنیت «من که دیوانه نیستم!» باعث میشود در امر درمان کوتاهی ورزیم. این ذهنیت در فردی که دچار اختلال روانی است تشدید میشود و اختیار درمان را از او میگیرد. اینجاست که میفهمیم نقش خانواده و افراد جامعه در به جریان انداختن درمان بیماران روانی چقدر پررنگ است. بحرانهای موجود در جامعه با شدت و ضعف متفاوت میتواند سبب بروز اختلال شدید عاطفی، افسردگی و پرخاشگری در افراد باشد بهطوریکه در برخی موارد تحمل کردن رفتار و حضور فرد بیمار از حوصله اعضای خانواده و یا جامعه خارج میشود. او قادر به زندگی در اجتماع نیست و با رفتارهایش دردسر ایجاد میکند. بروز چنین اتفاقاتی ضرورت وجود مراکزی را نشان میدهد که بتوانند در کمترین زمان بهترین مشاوره را ارائه کنند و در کنار آن مراقبت و درمان را انجام دهد. با توجه به اهمیت موضوع و برای یافتن پاسخ پرسشهایی از قبیل آنکه نقطه آغاز درمان یک اختلال روانی کجاست؟ یا برای درمان بیماران روانی باید چه مراحلی را طی کرد و وضعیت استان اصفهان در مواجه با این دست از بیماران چگونه است؟ با دکتر امیرحسین شیرانی مدیریت نظارت و اعتباربخشی و صدور پروانههای معاونت درمان استان اصفهان گفتگویی انجام شد که در ادامه میآید:
بهمحض اینکه صحبت از بیماران دارای اختلالهای اعصاب و روان میشود، نام بیمارستان فارابی هم به میان میآید. آیا در استان اصفهان تنها بیمارستان اختصاصی درمان بیماران روانی بیمارستان فارابی است؟در استان اصفهان بیمارستانهای فارابی، خورشید، مدرس و الزهرا(س) چهار بیمارستانی هستند که در حوزه روانپزشکی خدمات ارائه میدهند. دراینبین بیمارستان الزهرا(س) بهصورت کاملا تخصصی بخش بستری کودکان و نوجوانان دارای اختلالات روانی را داراست و بیمارستان مدرس نیز در حوزه سالمندان بهصورت اختصاصی عمل میکند. این اختصاصی عمل کردن مزیتهای زیادی دارد که باعث میشود فرد با اطمینان بیشتری به روند درمانی خود ادامه دهد.
آیا خدماتی که در اصفهان به بیماران روانی ارائه میشود مطابق با استانداردهای ملی و همتراز در سطح کشور است؟
در هر چهار بیمارستان موجود خدمات آموزشی، درمانی درزمینه روانشناسی و روانشناختی به بیماران ارائه میشود و ساختار عملکردی این چهار مرکز مجهز به خدمات روانپزشکی در اصفهان مانند سراسر کشور است بهطوریکه نخست خدمات سرپایی ارائهشده و در صورت ضرورت و تشخیص روانپزشکان برای بیماران درمانهای دارویی در کنار مشاورههای رواندرمانی تجویز خواهد شد. بهطورمعمول تلاش بر این است که یکروند درمانی تعریفشده برای بیماران و خانواده آنها داشته باشیم.
- با توجه به اینکه بیماران روانی باید فرآیند بلندمدتی را برای درمان طی کنند آیا این چهار بیمارستان شرایط بستری کردن بیماران را دارند؟
درصورتیکه تشخیص داده شود بیماری فرد برای اطرافیان و خود فرد خطر و آسیب جدی درپی دارد، بیمار بستری خواهد شد. درمان این دست از بیماریها زمانبر است و افرادی که به دلیل بیماریهای روانی بستری میشوند پس از ترخیص نیز برای ادامه درمان خود باید بهصورت دورهای به متخصصان مراجعه کنند. این در حالی است که برخی از این افراد بدون توجه به توصیهها پس از ترخیص درمان دارویی خود را قطع میکنند که این کار تشدید بیماری را درپی دارد. ضمن اینکه معمولا درمان بیماران روانی توسط خانوادهها نادیده گرفتهشده یا به تعویق انداخته میشود بنابراین بیماری که با مراجعه به روانپزشک قابلکنترل بوده به وضعیت اورژانسی رسیده و نیاز به بستری پیدا میکند.
- بیماران پس از ترخیص از بیمارستان به حال خود رها میشوند یا درمان آنها از سوی بیمارستان پیگیری میشود؟
بررسی وضعیت بیماران پس از ترخیص از بیمارستان جزو اولویتهایی است که در نظر گرفتهشده و برای دستیابی به آن راهکارهایی ارائه شد و در این راستا میتوان به سیستم پیامکی و یا پیگیریهای مددکاران و پرستاران بیمارستانها اشاره کرد که البته این راهحلها فعلا در مرحله نظری است و برای اجرایی کردن آن باید مراحل قانونی و فراهم کردن زیرساختها را طی کنیم.
- وضعیت تختهای بیمارستانی اصفهان برای این دست از بیماران به چه صورت است؟
ضریب بالای اشغال تخت بیمارستانی در بخش روانی و کمبود تخت روانپزشکی در استان اصفهان یکی از معضلاتی است که با آن دستبهگریبان هستیم. این در حالی است که بیمارستان مدرس 300 تخت، بیمارستان خورشید 90 تخت، بیمارستان فارابی 250 تخت و بیمارستان الزهرا(س) 26 تخت فعال دارند که این تعداد پاسخگو نیاز استان نیست.
- کدام اختلال روانی بیشتر شایع است و آیا گرایش به مواد مخدر تأثیری در تغییر الگوی این بیماریها داشته است؟
در حال حاضر افزایش مصرف مواد مخدر باعث تغییر الگوی شیوع بیماریهای روانی شده و این امر بسیار آسیبزاست؛ اما همچنان اختلالات افسردگی بیشترین شیوع را دارد و نباید فراموش کرد همین افسردگی عاملی است که گرایش به سمت مواد مخدر را باعث میشود. ضمن اینکه مصرف مواد مخدر تشدید بیماری افراد را درپی دارد.
- آیا بیماریهای روانی درمان قطعی دارند یا فرد بیمار باید تا آخر عمر تحت مداوا باشند؟
بیماریهای روانی درمانپذیر نیستند و تنها میتوان آنها را کنترل کرد. نگهداری از بیماران روانی درصورتیکه خانواده توانایی نگهداری از آنها را نداشته باشند به مراکزی که زیر نظر بهزیستی فعالیت میکنند معرفی خواهند شد. آگاهسازی خانواده این دست از بیماران برای رسیدن به نتیجه بهتر در مدت درمان ضروری است و بیمارانی که بهتازگی به بیماریهای روانی مبتلا شدهاند نخست با ممانعت خانواده آنها از پذیرش این واقعیت مواجه میشوند که این امر باعث میشود روند درمان و کنترل شدت بیماری با اختلال مواجه شود.
- در استان اصفهان چه سازوکاری برای انتقال بیماران اعصاب و روان به مراکز درمانی وجود دارد؟
مبحث انتقال بیماران اعصاب و روان به مراکز درمانی از دیگر مشکلات پیش روی این بیماران است. درواقع بیمارستانها وظیفه انتقال بیماران به مراکز درمانی را ندارند. تنها مرکز دارای مجوز که خدمات اورژانس پیش بیمارستانی برای این بیماران ارائه میکند، مرکز 3838 است که بهصورت خصوصی اداره میشود و برای مراجعهکنندگان دربردارنده هزینه است.
- آیا در راستای راهاندازی اورژانس پیش بیمارستانی دولتی برنامهای در دستور کار جود دارد؟
- استان اصفهان دارای بیشترین تعداد دانشآموخته رشته روانشناسی و روانپزشکی است و با توجه به اینکه در سراسر کشور اورژانس پیش بیمارستانی روانپزشکی وجود ندارد در تلاش هستیم این اقدام را برای نخستین بار در اصفهان انجام دهیم. در این راه زیرساختهای لازم صورت گرفته اما در مسائل حقوقی ضعف وجود دارد که امیدواریم تا سال آینده آن را برطرف کرده و نسبت به راهاندازی این خدمات ویژه برای تسهیل روند درمان بیماران روانی اقداماتی داشته باشیم.