استعفای دوم کروبی به روایت حضرتی

حزب اعتماد‌ملي فراز و فرود‌هاي بسياري را تجربه كرده و به نظر مي‌رسد اين حزب بالاخره به ساحل آرامش رسيده است. پس از حصر مهدي كروبي، دبيركل اعتماد‌ملي اعضا فعاليت خود را بدون حضور دبيركل ادامه دادند. اعتماد‌ملي مدتي است پس از سال‌ها حضور در سايه بار ديگر به يكي از احزاب تاثيرگذار سپهر سياسي ايران تبديل شده است تا جايي كه يكي از اعضاي شوراي مركزي اين حزب شهردار جديد تهران شده است. اما اختلافات موجود در اعتماد‌ملي موضوعي نيست كه به راحتي بتوان از كنار آن گذشت؛ اختلافي كه كنگره دوم اين حزب را نيز تحت‌الشعاع قرار داد. اختلافاتي كه به نظر مي‌رسد روز گذشته با انتخاب الياس حضرتي به عنوان قائم‌مقام دبيركل رفته‌رفته كاهش پيدا خواهد كرد. حضرتي معتقد است كه دوران حرف به پايان رسيده و احزاب بايد براي بهبود وضعيت به كمك كشور بيايند تا با برداشتن گام‌هاي عملي اعتماد عمومي را بازسازي كرد. مشروح مصاحبه الياس حضرتي، قائم‌مقام جديد دبيركل اعتماد‌ملي را در زير مي‌خوانيد.

حزب اعتماد‌ملي فراز و فرود‌هاي بسياري را تجربه كرده و به نظر مي‌رسد اين حزب بالاخره به ساحل آرامش رسيده است. پس از حصر مهدي كروبي، دبيركل اعتماد‌ملي اعضا فعاليت خود را بدون حضور دبيركل ادامه دادند. اعتماد‌ملي مدتي است پس از سال‌ها حضور در سايه بار ديگر به يكي از احزاب تاثيرگذار سپهر سياسي ايران تبديل شده است تا جايي كه يكي از اعضاي شوراي مركزي اين حزب شهردار جديد تهران شده است. اما اختلافات موجود در اعتماد‌ملي موضوعي نيست كه به راحتي بتوان از كنار آن گذشت؛ اختلافي كه كنگره دوم اين حزب را نيز تحت‌الشعاع قرار داد. اختلافاتي كه به نظر مي‌رسد روز گذشته با انتخاب الياس حضرتي به عنوان قائم‌مقام دبيركل رفته‌رفته كاهش پيدا خواهد كرد. حضرتي معتقد است كه دوران حرف به پايان رسيده و احزاب بايد براي بهبود وضعيت به كمك كشور بيايند تا با برداشتن گام‌هاي عملي اعتماد عمومي را بازسازي كرد. مشروح مصاحبه الياس حضرتي، قائم‌مقام جديد دبيركل اعتماد‌ملي را در زير مي‌خوانيد.

اعتماد‌ملي پس از فراز و فرود‌هاي بسيار اكنون يكي از تاثيرگذار‌ترين احزاب سياسي ايران است. چه مسيري براي بازگشت به سپهر سياسي ايران توسط اين حزب طي شد؟

حزب اعتماد‌ملي از احزاب تاثيرگذار و قدرتمند كشور محسوب مي‌شود. اين حزب پس از انتخابات رياست‌جمهوري سال ٨٤ با محوريت حجت‌الاسلام مهدي كروبي و همراهي ١٣ عزيز ديگر تاسيس شد. در ميان آن ١٣ نفر من، دكتر حق‌شناس، دكتر اميني، دكتر اطاعت و خانم دكتر سقطي حضور داشتند. نخستين كنگره حزب اعتماد‌ملي زماني كه آقاي كروبي به حصر نرفته بودند، برگزار شد. آن كنگره يكي از بي‌نظير‌ترين كنگره‌هاي برگزار شده توسط احزاب بود كه ٢٨ سفير خارجي و تعداد زيادي از مسوولان در آن كنگره حاضر شدند. حزب اعتماد‌ملي به دليل روحيات، خلقيات و جهت‌گيري‌هاي شخص آقاي كروبي يك حزب مردمي است. مردمي بودن از آن جهت كه از تمام اقوام ايراني مانند ترك، كرد، بلوچ، تركمن، لر، گيلاني، شمالي و جنوبي‌ها در اين حزب مشاركت داشته و دارند. فعاليت‌هاي حزب اعتماد‌ملي در مسير توسعه قرار داشت كه به سال ٨٨، كانديداتوري آقاي كروبي در انتخابات و اتفاقات بعد آن رسيديم.

اتفاقات سال ٨٨ چه ميزان در عدم توسعه اعتماد‌ملي نقش داشت؟

بالاخره يك طرف آن اتفاقات آقاي كروبي قرار داشتند. به دنبال آن اتفاقات گرفتاري‌هاي بسياري براي حزب به وجود آمد. يكي از اين گرفتاري‌ها حصر آقاي كروبي بود. گرفتاري بعدي پلمب ساختمان حزب بود كه به دنبال آن تمامي اسناد و مدارك موجود در ساختمان توسط وزارت اطلاعات آن زمان ضبط شد. همچنين تعدادي از اعضاي حزب مانند آقايان اميني و گرامي‌مقدم بازداشت شدند. سپس روزنامه حزب كه به نام اعتماد‌ملي منتشر مي‌شد توقيف شد و تا امروز اين توقيف ادامه دارد. پس از اين اتفاقات حزب در سايه قرار گرفت. با‌لاجبار جلسات حزب در خانه اعضا، در روستاها و حاشيه شهر‌ها تشكيل مي‌شد، البته اين جلسات بيشتر محافل دوستانه بود تا جلسات حزبي به همين دليل حزب در سايه قرار گرفت.

سال ٩٢ اعتماد‌ملي جان دوباره‌اي گرفت و بار ديگر از زمين بلند شد.

درست است. از سال ٩٢ حزب اعتماد‌ملي فعاليت‌هاي خود را آشكارا و موثر‌تر آغاز كرد. از سال ٩٢ به بعد جلسات حزب در منزل آقاي منتجب‌نيا برگزار مي‌شد و زحمات كار بر دوش آقاي منتجب‌نيا قرار داشت. ايشان تا سال ٩٤ مجدانه كارها را پيگيري مي‌كردند.

٩٤ نقطه آغاز اختلافات اعتماد‌ملي بود. اين اختلافات بر سر چه مواردي آغاز شد؟

حضور در شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان محل اختلاف بود. براي برخي از اعضا سوال پيش آمده بود كه آيا حزب اعتماد‌ملي بايد در شوراي عالي سياستگذاري حضور داشته و نقش ايفا كند يا جدا شود. در اردوگاه اصلاح‌طلبان تعدادي از دوستان ما كه انسان‌هاي شريفي هستند مانند آقايان هادي خامنه‌اي، رهامي، كواكبيان و قريباني دبيران تشكل‌هاي مختلف بودند. يك گرايشي در حزب كه آقاي منتجب‌نيا نيز عضو اين گرايش بود، علاقه‌مند بودند كه با اين جمع كار كنند. گرايش پررنگ‌تري در حزب نيز وجود داشت كه معتقد بود ما بايد در اردوگاه اصلي اصلاح‌طلبان كه آقاي خاتمي تجلي آن بوده و بخش اجرايي آن شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان است، حضور داشته باشيم. همان زمان ما تاكيد داشتيم ضمن دوستي با ديگر گرايش‌هاي موجود در حزب، بايد در شوراي عالي حضور داشت زيرا اين شورا تصميم‌گيرنده است.

بنابراين ريشه اختلافات بر سر عضويت در شوراي عالي سياستگذاري بوده است.

بله و متاسفانه روز به روز اين اختلافات شديد‌تر شد. يك طرف اين اختلاف دفتر سياسي حزب و طرف ديگر قائم‌مقام دبيركل قرار داشت. اعضاي دفتر سياسي حزب اعتقاد داشتند كه بايد در شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان كه تشكل وسيع احزاب اصلاح‌طلب مانند اتحاد، ندا، كارگزاران و باقي احزاب بود، حضوري پررنگ و تاثيرگذار داشت. اين اختلافات ميان اعضاي دفتر سياسي و قائم‌مقام حزب شدت پيدا كرد تا جايي كه آقاي كروبي به دليل همين اختلافات از دبيركلي استعفا دادند.

نقش شما در اين اختلافات چه بود؟

من در آن زمان در ميان كار قرار داشتم يعني تلاش داشتم ضمن ارتباط با اعضاي دفتر سياسي، اين عزيزان را متقاعد كنم كه به اختلافات دامن نزنند. از طرف ديگر با آقاي منتجب‌نيا نيز ارتباط داشته و مي‌گفتم كه اين اختلافات به نفع حزب نخواهد بود. با وجود اين موضوعات، آقاي كروبي استعفا دادند بنابر اين تصميم بر اين شد تا اعضاي شوراي مركزي تشكيل جلسه داده و استعفاي آقاي كروبي را بررسي كنند كه در همان جلسه به اتفاق آرا با استعفاي ايشان مخالفت شد.

پس از استعفاي آقاي كروبي اختلافات ادامه داشت؟

بله، اختلافات ادامه پيدا كرد به همين دليل آقاي كروبي يك شوراي اجرايي را جايگزين قائم‌مقام كردند. بايد توجه داشت كه ايشان صراحتا جايگاه قائم‌مقامي را حذف نكردند بلكه با اين وجود ايشان شوراي اجرايي مشخص كرده و بخشي از اختيارات دبيركل را به آن شورا تفويض كردند كه مسووليت اين شوراي اجرايي به من سپرده شد.

تركيب شوراي اجرايي چگونه بود؟

تركيب شوراي اجرايي نا‌مانوس بود اما با اين حال من تلاش داشتم با همان تركيب كارها را انجام دهم. تلاش داشتم ضمن فعال كردن حزب، اصلي‌ترين محور كار خود را كاهش اختلافات و رساندن جمع به وحدت و پيگيري رفع حصر قرار دهم. در نهايت قصه حزب اعتماد‌ملي به كنگره دوم رسيد.

كنگره به خوبي در حال برگزاري بود كه حاشيه‌هايي پيش آمد. اظهارات متفاوتي درباره اين حواشي مطرح شد. صراحتا بگوييد ماجرا چه بود. آيا نيرو‌هاي خارج از حزب باعث برهم زدن مراسم شدند؟

ما مدت‌ها بود كه بنايي به برگزاري كنگره نداشتيم زيرا براي اين مهم بايد شوراي مركزي انتخاب مي‌كرديم. براي انتخاب شوراي مركزي نياز به حضور آقاي كروبي در جلسات داشتيم كه عملا اين اتفاق غير‌ممكن بود. در اين شرايط وزارت كشور از وزارت اطلاعات و ساير نهاد‌هاي امنيتي و نظارتي براي كانديداهاي اعضاي شوراي مركزي حزب درخواست استعلام مي‌كند كه قطعا پاسخ استعلام آقاي كروبي منفي خواهد بود به همين دليل تمايلي براي برگزاري كنگره نداشتيم زيرا چالش جديدي براي حزب و كشور ايجاد مي‌شد. دنبال راه‌حلي بوديم كه تا زمان رفع حصر كنگره برگزار نكنيم اما وزارت كشور با وضع قانون جديد، احزاب را موظف كرد كه خود را با قوانين جديد تطبيق دهند. يكي از شروط تطبيق، برگزاري كنگره بود و ما به اجبار كنگره را برگزار كرديم. اين كنگره نيز مانند كنگره نخست از لحاظ جمعيت و مهمانان بسيار كنگره با‌شكوهي بود زيرا در ماه رمضان ما پذيراي ٢هزار نفر مهمان بوديم و اين نشان مي‌دهد كه حزب اعتماد‌ملي حزبي سرپا و تاثيرگذار است. متاسفانه در لحظات پاياني اين كنگره افرادي مي‌خواستند جلسه را بر هم بزنند. هرچند اين افراد نتوانستند كنگره بر هم بزنند زيرا مصوبات اين جلسه اجرا شد اما همان تنش لفظي سبب شد تا عظمت و شكوه كنگره تحت تاثير اين اختلافات قرار گيرد.

اما اين تنش‌ها بازتاب گسترده‌اي در رسانه‌هاي داخلي و حتي خارجي داشت.

به هرحال حزب اعتماد‌ملي منتسب به آقاي كروبي است و دليل اين بازتاب نيز عظمت نام آقاي كروبي بود. همين عامل سبب شد آن درگيري مختصر بازتاب گسترده‌اي داشته باشد. اين در حالي است كه اين اتفاق در بسياري از احزاب رخ مي‌دهد اما كسي به اين اتفاقات توجه نمي‌كند.

اعتماد‌ملي اين روز‌ها بسيار تاثيرگذار‌تر از قبل شده است تا جايي كه شهردار جديد تهران عضو شوراي مركزي اين حزب است. دليل موفقيت‌هاي اخير حزب چيست؟

حزب موفقيت‌هاي خوبي مانند انتخاب شهردار جديد تهران به دست آورده است به همين دليل رقابت با ساير احزاب مانند اتحاد و كارگزاران بيشتر از گذشته شد اما نقطه قوت حزب اعتماد‌ملي در آن است كه مي‌تواند ساير احزاب را به يك نقطه مشترك و ائتلاف برساند. هدف ما از اين ائتلاف و اتحاد آن است كه اختلافي در شوراي شهر و احزاب به وجود نيايد. در اين ميان اعضاي حزب اعتماد‌ملي احساس مي‌كردند برخي نهاد‌هاي بيروني شايد از ايجاد اختلاف ميان اعضاي حزب بدشان نيايد. اين نگراني ما همواره وجود دارد كه برخي نهاد‌هاي بيروني با تحريك برخي افراد نگذارند چراغ اعتماد‌ملي پر‌فروغ‌تر شود.

به نظر شما دليل اختلاف‌افكني اين نهاد‌هاي بيروني چيست؟

اين نهاد‌ها تصور مي‌كنند هر مقداري كه حزب بزرگ شود، آوازه و نام كروبي بيش از گذشته شود. يك تحليل ديگر آن است كه اين نهاد‌ها نگران فرداي رفع حصر هستند. زيرا فرداي رفع حصر آقاي كروبي صاحب يك حزب قدرتمند است به همين دليل من معتقدم همواره دست‌هايي براي ايجاد اختلاف و تفرقه در حزب فعاليت دارند.

دليل استعفاي دوم آقاي كروبي چه بود؟

ايشان مي‌گفتند چون من در حصر هستم براي كار‌هاي حزب مانع محسوب مي‌شوم همچنين ايشان اعتقاد داشتند كه بدون ايشان مي‌توانيم به كار خود ادامه دهيم. اعضاي شوراي مركزي در اين باره بار ديگر تشكيل جلسه داده و ضمن تقدير از موضع ايشان بازهم به اتفاق با استعفاي ايشان مخالفت شد. از طرفي آقاي منتجب‌نيا نيز تا امروز ٤ بار استعفا داده‌اند.

در نامه‌اي كه اخيرا آقاي كروبي خطاب به اعضاي شوراي مركزي نوشتند به چه مواردي اشاره شده بود؟

پس از مخالفت اعضاي شوراي مركزي با استعفاي دبيركل، آقاي كروبي با نگارش نامه‌اي خطاب به شوراي مركزي اختيارات خود را به اين شورا محول كردند. شوراي مركزي نيز طي دو هفته اخير تشكيل جلسه داد و درباره موضوعات مختلف صحبت شد. اختيارات دبيركل در اساسنامه حزب مشخص است. انتخاب سخنگو، قائم‌مقام و دفاتر حزب بر عهده دبيركل است.

در جلسه شوراي مركزي كه در روز جمعه برگزار شد، چه موضوعاتي مطرح شد؟

در اين جلسه درخواست اقاي كروبي مبني بر تفويض اختيارات دبيركل به شوراي مركزي به راي گذاشته شد و با اكثريت آرا اين تفويض اختيار پذيرفته شد. پس از اين پذيرش، راي‌گيري براي انتخاب سخنگو آغاز شد در نتيجه آقاي اسماعيل گرامي‌مقدم كه پيش از اين نيز سخنگوي حزب بودند بار ديگر با كسب اكثريت آرا سخنگوي حزب باقي ماندند.

در اين جلسه شما به عنوان قائم‌مقام جديد دبيركل حزب اعتماد‌ملي انتخاب شديد. در مصاحبه‌اي عنوان كرده بوديد كه به رغم ميل باطني قائم‌مقامي را پذيرفته‌ايد. چرا علاقه‌اي به اين پست نداشتيد؟

من به دليل مشغله‌هايي كه دارم تصميم داشتم تا مسووليتي را عهده‌دار نشوم اما با اصرار دوستان اين مسووليت را پذيرفتم. من از دوستان خود در حزب اعتماد‌ملي مانند آقايان نوروز‌زاده، حق‌شناس و اميني درخواست كردم اين مسووليت را بپذيرند كه اين بزرگواران متاسفانه اين درخواست را نپذيرفتند و اين‌بار مسووليت بر دوش من قرار گرفت.

حدود اختيارات قائم‌مقام دبيركل چه مقدار است؟

قائم‌مقام تمام اختيارات دبيركل را داراست.

همه اعضاي شوراي مركزي به قائم‌مقامي شما راي مثبت دادند؟

از مجموعه آرا منهاي يك راي دوستان به من راي دادند. آن يك راي نيز سفيد بود. البته تعدادي از دوستان كه تعدادشان از هفت يا هشت نفر تجاوز نمي‌كند ممكن است نسبت به اين تصميم ناراضي باشند و حتي مصاحبه كنند كه اين موضوع در احزاب كاملا طبيعي است.

چه برنامه‌هايي براي توسعه و فعاليت بيشتر حزب اعتماد‌ملي داريد؟

سياست ما در مقابل حزب در گام نخست افزايش تحرك حزب است. سازماندهي قوي و وسيع از ديگر برنامه‌هاي ما خواهد بود. حزب اعتماد‌ملي به دليل حضور چهره‌هاي سرشناس و همچنين حضور آقاي كروبي ظرفيت بسيار خوبي در سراسر كشور دارد. حزب اعتماد‌ملي به دليل حركت معتدل و درست و همچنين پرهيز از افراط و تفريط زمين مستعدي براي جذب نيروهاي خوبي است كه در سراسر كشور پراكنده هستند.

جذب نيرو را ازچه زماني آغاز مي‌كنيد؟

ان‌شاء‌الله از هفته آينده جذب و سازماندهي نيرو را آغاز مي‌كنيم. به دنبال اين اتفاق برنامه‌هاي آموزشي حزب مانند كلاس‌هاي تحليل سياسي، توجيهي و همچنين جلسات تحليل شرايط روز آغاز مي‌شود.

آيا برنامه‌اي براي اعلام موضع نسبت به وضعيت كشور در شرايط گوناگون داريد؟

حزب اعتماد‌ملي نسبت به اوضاع روز كشور قطعا واكنش نشان خواهد داد. در روزهاي آينده بيانيه‌ها و نامه‌هايي به رييس‌جمهور، مجلس و قوه قضاييه درباره وضعيت اين روز‌هاي كشور خواهيم نوشت. مهم‌ترين اولويت اين روز‌هاي ما شرايط فعلي كشور است. ما قصد داريم به عنوان حزبي فعال، نقش ايفا كرده و با استفاده از نظرات كارشناسان راه‌حل براي بهبود اوضاع ارايه دهيم. در كنار اين موضوع، انسجام ملي و اعتماد ملت استراتژي و تاكتيك ما است. ما معتقديم يك‌طرف ماجراي اين روز‌هاي ما ترامپ، سعودي‌ها، اسراييل و به دنبال آنها تفاله‌هاي‌شان يعني سلطنت‌طلب‌ها و منافقين قرار دارند و در طرف ديگر ملت ما قرار دارند. جمهوري اسلامي ايران راهي جز برخورد صادقانه با مردم ندارد. مهم‌ترين و اصلي‌ترين مشكل ايران يأس و نا اميدي است. اين مهم سبب مي‌شود كه مردم به مسوولان اعتماد نكنند. ما بايد اين بي‌اعتمادي را حل كنيم. لازمه حل اين بي‌اعتمادي از ديد حزب اعتماد‌ملي، برداشتن گام‌هاي عملي است. سخن و صحبت بس است.

به صورت مصداقي به تعدادي از اين گام‌هاي عملي اشاره مي‌كنيد؟

به عنوان مثال حضور خانواده‌ها در استاديوم در روز بازي ايران و اسپانيا يك قدم است. برطرف كردن محدوديت‌هاي آقاي خاتمي يك گام عملي است. حل مشكل حصر آقاي كروبي و موسوي يك گام عملي است. برطرف كردن مشكلات دراويش زنداني، دانشجويان، روزنامه‌نگاران، روشنفكران و فعالان سياسي گام عملي بعدي است. اين موضوعات براي جمهوري اسلامي هيچگاه برازنده نيست. اين مشكلات بايد قدم به قدم حل شود. در كنار اين موضوعات بايد مبارزه بي‌رحمانه و بي‌امان با فساد را جدي گرفت. ما بايد سياست‌هاي دفاع و حمايت از محرومان را جدي بگيريم. نبايد فراموش كرد كه كشور ما با برخي مشكلات طبيعي سر و كار دارد كه ممكن است اعتراض عده‌اي را به همراه داشته باشد كه در اعتراض‌ها بيانيه‌اي خوانده شود يا فريادي سر داده شود. اين موضوعات اشكالي ندارد و بايد با تعامل دو طرفه ميان مردم و حكومت اين فاصله‌‌ها را كاهش داد.

نخستين جلسه حزب پس از انتخابات اخير كي برگزار مي‌شود؟

جلسه دفتر سياسي حزب روز يكشنبه با شكل و شمايلي جديد برگزار مي‌شود. براي حل مشكلات جوانان، زنان و اقوام برنامه‌هايي در نظر گرفته‌ايم كه يكي از آنها سفر‌هاي استاني است. نخستين سفر من به سيستان و بلوچستان خواهد بود و پس از آن به كردستان و خوزستان خواهم رفت. اين سفرها نه به عنوان نمايندگي بلكه به عنوان يك مقام حزبي خواهد بود تا در كنار مردم باشم و در جريان مشكلات قرار گيرم سپس در جايگاه نمايندگي اين مشكلات را پيگيري خواهم كرد.

ارسال نظر