من فقط گفتم می‌خواهم غیرسیاسی ازدواج کنم!

پولاد کیمیایی که روز گذشته تولد 38 سالگی خود را جشن گرفت، اواخر سال قبل اولین فیلم سینمایی خود به عنوان کارگردان را ساخت. ظاهرا «معکوس» به عنوان فیلم اول، وزنه سنگینی بوده و کیمیایی جوان ترجیح داد در نخستین گام فیلمسازی، مسیر سخت و پرچالشی را انتخاب کند؛ فیلم اجتماعی با ساختاری حادثه‌ای و اکشن.

پولاد کیمیایی که روز گذشته تولد 38 سالگی خود را جشن گرفت، اواخر سال قبل اولین فیلم سینمایی خود به عنوان کارگردان را ساخت. ظاهرا «معکوس» به عنوان فیلم اول، وزنه سنگینی بوده و کیمیایی جوان ترجیح داد در نخستین گام فیلمسازی، مسیر سخت و پرچالشی را انتخاب کند؛ فیلم اجتماعی با ساختاری حادثه‌ای و اکشن.
پولاد در گفت‌وگو با جام‌جم، ضمن صحبت درباره آخرین وضعیت این فیلم سینمایی، از شباهت‌ها و تفاوت‌های این اثر با سینمای پدرش، مسعود کیمیایی می‌گوید. این بازیگر و کارگردان سینما همچنین از جام‌جهانی فوتبال هم با ما حرف زده است؛ ضمن این‌که ظاهرا حاشیه‌های این «قاتل اهلی» هم تمامی ندارد.
«معکوس»، اولین فیلم سینمایی شما به عنوان کارگردان، این روزها در مراحل آماده‌سازی است. به فاین‌کات (تدوین نهایی) رسیدید؟
تقریبا بله، اما همیشه منظور از فاین‌کات این است که در یک فیلم را ببندند، اما در فیلم ما هنوز به روی پیشنهادات است و راه را برای بهتر شدن اثر باز گذاشته‌ام. آقای مصطفی خرقه‌پوش، تدوینگر این روزها مشغول اصلاحاتی روی فیلم است تا شخصیت‌ها و روابط آنها، سروشکل بهتری پیدا کند. کار صداگذاری و موسیقی فیلم هم در حال انجام است. به امید خدا فکر می‌کنم تا یک ماه و نیم دیگر فیلم آماده است.
هدفتان اکران است یا حضور در جشنواره فیلم فجر؟
ما برای ساخت فیلم هیچ عجله‌ای نداشتیم تا فشاری به گروه وارد نشود. ما از 20 اسفند و پس از پایان فیلمبرداری، روی این فیلم کار می‌کنیم. قصدمان این است که فیلم کامل شود، بعد برمبنای اثری که داریم، تصمیم می‌گیریم که فیلم را اکران کنیم یا به جشنواره داخلی یا جشنواره خارجی دهیم. هنوز تصمیم قطعی در این باره نگرفته ایم، ضمن این‌که هنوز پخش‌کننده فیلم هم مشخص نیست و می‌خواهیم فیلم کامل شود و بعد وارد مذاکره راجع به پخش فیلم
شویم.
خودتان تا اینجا که نماها را می‌بینید، از فیلمی که ساخته‌اید، رضایت دارید؟
چون خیلی نزدیکم به این فیلم، دوست ندارم از آن تعریف کنم و می‌خواهم قضاوت با مردم باشد. اما می‌توانم این اطمینان را به تماشاگران بدهم که با فیلمی استخوان دار طرف هستند و «معکوس» اثری با گرامر سینمایی و کلاسیک است. فیلم اصراری ندارد که تکنیک خود را به رخ بکشد و بیشتر محتوا در آن مهم است. به نظرم فیلم خوبی شده است، چون تا به حال چنین چیزی را در سینمای ایران نداشته‌ایم و فیلم، حرف و موضوع جدیدی را مطرح می‌کند. دوم این‌که تماشاگر شگرد و نگاه من را به عنوان کارگردان، کاملا در فیلم حس می‌کند. «معکوس» فیلم خنثایی نیست که بگوییم هر کسی می‌توانسته آن را بسازد. نکته دیگر این‌که اغلب کارگردان‌ها برای فیلم اول، سراغ آپارتمان می‌روند و موضوعات ساده‌ای همچون خیانت یا قصه‌ای ملودرام را برای روایت انتخاب می‌کنند، اما من در اولین فیلم، اثری اجتماعی با ساختاری اکشن و حادثه‌ای ساخته‌ام. لوکیشن‌های سختی در این کار داشتیم و فیلم را در فصل بسیار سختی فیلمبرداری کردیم. ما چند پرسوناژ پیچیده در فیلم داریم.
ترکیب بازیگران هم ترکیبی از بازیگران جوان و پرشور و باتجربه و پیشکسوت است.
آقای اکبر زنجانپور، آقای بابک حمیدیان، شهرام حقیقت‌دوست، علیرضا کمالی، خانم لیلا زارع و خانم پروانه معصومی در این فیلم بازی می‌کنند. انتخاب بازیگران برای من برمبنای گیشه نبود و براساس کروکی فیلمنامه، آنها را انتخاب کردم.
آقای مسعود کیمیایی که تهیه‌کننده کار هم هستند، نسخه فعلی فیلمتان را دیده‌اند و احیانا بدون تعارفات پدر و پسری آن را نقد کرده‌اند؟
بله، ایشان فیلم را دیدند. خوشبختانه رابطه پدر و پسری تا جایی وجود داشت و از جایی به بعد شکل حرفه‌ای پیدا کرد. پدر براساس نگاه کاری، این فیلم را خیلی دوست دارد و فیلم از سلیقه مسعود کیمیایی هم دور نیست. طبعا ما یک ذائقه مشترک داریم، اما در کارگردانی با دو اجرای متفاوت روبه‌روییم. ولی در دیالوگ‌نویسی تحت تاثیر مسعود کیمیایی هستم و ضرباهنگی در دیالوگ‌های معکوس وجود دارد. چون معتقدم دیالوگ‌ها باید دوست داشتنی بوده و نفوذ داشته باشد. اما در عین حال، دیالوگ‌ها به دیالوگ‌های سینمایی کیمیایی نزدیک نیست و این‌طور نیست که شما با شنیدنشان یاد فیلم‌های ایشان بیفتید! موضوع طبقات اجتماعی هم جزو اشتراکات من با سینمای کیمیایی است و همان افراد حاشیه‌نشین اجتماع را اینجا هم می‌بینیم. در مجموع در این فیلم تاشی به ارث برده شده از مسعود کیمیایی دیده می‌شود، ضمن این‌که به عنوان کارگردان حرف خودم را هم زده و سعی کرده‌ام نگاه مستقلی داشته باشم.
جام جهانی فوتبال را هم که دنبال می‌کنید! یک پیش‌بینی خیلی خوب قبل از بازی اول ایران داشتید و گفته بودید ایران یک بر صفر مراکش را می‌برد.
(می‌خندد) بله، حتی بازی پرتغال را هم تقریبا درست پیش‌بینی کرده و گفته بودم ایران با نتیجه 2بر یک می‌برد، اما بدشانسی آوردیم و آن لحظه آخر توپ آقای مهدی طارمی گل نشد و متاسفانه آن اتفاق خوبی که باید، نیفتاد. با این حال خیلی از بازی بچه‌های تیم ملی فوتبال ایران راضی بودم و معتقدم شاهکار کردند. چون به نظرم فوتبال علم است و خیلی به شانس ربطی ندارد. وقتی کار سرمربی اعداد و ارقام است و شناسایی ضعف بازیکنان و تلاش برای تقویت آنهاست، وارد فرمول می‌شویم. وقتی می‌گوییم پرتغال، وقتی می‌گوییم قهرمان اروپا، وقتی می‌گوییم قهرمان جهان، وقتی می‌گوییم قهرمان آفریقا، پشت همه اینها دلایلی وجود دارد. این غیرت بچه‌ها بود که توان آنها را در این بازی‌ها مقابل این تیم‌های قهرمان، چند برابر کرد. بچه‌های ایران نه تنها خوب دفاع کردند، بلکه جسارت حمله هم داشتند و در حمله‌ها هم اتفاقا خیلی زهردار بودند. اما دو سه موقعیت خوب تیم در حمله‌ها از بین رفت، اما شما ببینید همین تیم کرواسی در بازی با انگلیس، چطور از دو موقعیت خود نهایت بهره را می‌برد و حالا در فینال است. تفاوت تیم‌ها در این سطح است. متاسفانه سال‌های سال است که خط حمله ما خوب کار نمی‌کند و در گلزنی مشکل دارد. فکر می‌کنم اگر به آقای قوچان‌نژاد فرصتی داده می‌شد، اتفاق خوبی می‌افتاد. با این حال این تشخیص آقای کی‌روش بزرگ است که چه تصمیمی بگیرد. ما از ایشان ممنونیم، چون خوب و غرورآفرین بازی کردیم. هرچند معتقدم برخی حرکات مثل به زمین انداختن‌ها و وقت تلف کردن‌های غیرحرفه‌ای در شان فوتبال ما نیست. اما همه اینها نظر ما به عنوان تماشاگران عام فوتبال است و ما حق نداریم مخالفت خود را نسبت به بازیکنان در قالب بدگویی و ناسزا نشان دهیم و آنها را دلسرد کنیم. نقدی هم اگر به عملکرد برخی بازیکنان ایران است باید از طریق درست و به‌وسیله کارشناسان فوتبال باشد. متاسفانه این فحاشی‌ها و نظرات به دور از ادب و احترام، ریشه فرهنگی دارد و باید چاره‌ای برای آن اندیشیده شود. همین مساله در سینما هم وجود دارد و اگر یک بازیگر به‌صورت سهوی خطایی می‌کند و حرفی می‌زند، چنان به او حمله می‌کنند که طرف رها می‌کند و می‌رود یا این‌قدر شکست روحی می‌خورد که وارد فازهای دیگری می‌شود. به نظرم همه باید در این زمینه محتاط باشیم و نباید چهره‌های جوان و مستعد ملی خود را با این بی‌رحمی‌ها دلسرد و بی‌انگیزه کنیم.
فیلم «قاتل اهلی» ساخته مسعود کیمیایی و با بازی شما مدتی قبل وارد شبکه نمایش خانگی شد. فیلمی که موقع تولید و زمان نمایش در جشنواره فیلم فجر، حاشیه‌های زیادی داشت. الان که از آن روزها فاصله گرفته‌اید، همه چیز ختم به خیر شده؟
اتفاقا می‌خواستم به نکته ناگفته‌ای در این خصوص اشاره کنم! چند ماه قبل آقای پرویز پرستویی در برنامه سی و پنج آقای جیرانی، گفتند قرار بود من سکانسی را در قاتل اهلی مقابل پولاد بازی کنم، اما دیالوگ‌های من عوض شد. قرار بود دیالوگ‌هایی بگویم و در ازای آن پولاد به من جواب دهد. همان روز من باید به سفری می‌رفتم، ولی وقتی برگشتم دیدم همه دیالوگ‌ها تغییر کرده و جواب‌های من چیز دیگری است. من قرار بود در فیلمنامه شخصیت بهمن با بازی پولاد را گوشمالی دهم، ولی الان برعکس شده و یکجوری شده انگار ایشان قرار است مرا گوشمالی دهد! بعد از این‌که این جملات را در آن برنامه از زبان آقای پرستویی شنیدم، با آقای جیرانی تماس گرفتم و گفتم من باید بیایم جوابگو باشم، چون ایشان در غیاب من و صاحب اثر این حرف‌ها را زده است. اینها یعنی این‌که من به پدرم گفته ام دیالوگ‌ها را تغییر بده. من حاضرم فیلمنامه‌ای را که هم من و هم آقای پرستویی طبق آن قرارداد بسته‌ایم، بیاورم و مقایسه کنیم آیا دیالوگ‌هایی که من در فیلم می‌گویم مطابق فیلمنامه بوده است یا نه. اگر نبوده باشد، ایشان حق دارد اما اگر بوده باشد، چرا آقای پرستویی وجهه یک فرد بی‌گناه را در این مساله خراب می‌کند؟ فکر می‌کنم اصلا آقای پرستویی متوجه این بخش از قصه نشده باشند! اصلا چرا باید سروش (شخصیت پرستویی در فیلم) شخصیت بهمن با بازی من را گوشمالی دهد؟ بهمن فقط در دیدار با سروش می‌گوید می‌خواهم با دختر شما بدون حاشیه‌های سیاسی ازدواج کنم. او فقط پرخاشگرانه با حاجی سروش حرف می‌زند، برای این‌که فکر می‌کند او کنسرت‌هایش را به هم زده است. بحث تغییر فیلمنامه و دیالوگ‌ها که ایشان از آن صحبت کردند، اصلا مطرح نبود و صرفا چند جمله کوتاه من عوض شده، علت آن هم این است که موقع فیلمبرداری هنوز مشخص نبود شخصیت خواننده فیلم قرار است چه چیزهایی بخواند و این بخش از دیالوگ‌ها بعدا به فیلم اضافه شد. اما هیچ‌کدام از دیالوگ‌های آقای پرستویی تغییر نکرده است، شما حتی بگویید یک «واو». وقتی ایشان چنین چیزی را مطرح می‌کند، باید سند داشته باشد.

ارسال نظر