یارانهای برای توانگران!
ضربالمثلی میگوید به آدم گرسنه ماهی نده بلکه تور و قلابی هدیه کن و ماهیگیری را به او بیاموز تا خودکفا شود!
حسن روانشید- اصفهان امروز: ضربالمثلی میگوید به آدم گرسنه ماهی نده بلکه تور و قلابی هدیه کن و ماهیگیری را به او بیاموز تا خودکفا شود! این مثال باید آویزه گوش اولیای خانواده باشد تا میزان اتکای جوانان را به خود کاهش داده و ظرفیتها را بالا ببرند. وجود سرمایههای خدادادی به یک کشور را نمیتوان به دیده ثروت نگاه کرد زیرا اگر اینگونه اندیشیده شد بهمرورزمان اثری از آن باقی نخواهد ماند تا نسلهای آینده نیز بهرهمند شوند. سرمایه متاعی است که صاحب آن را موظف میکند تا علاوه بر حفظ و حراست نسبت به ارزشافزوده آن نیز برنامهریزی کلان داشته باشد، حتی اگر خاکی باشد که در نظر افراد عادی بیارزش است درحالیکه میتواند سرمایهای پربها و غیرقابل جایگزین بهحساب آید. یکی از راهکارهای موفق برای ساقط کردن پایگاهی مقتدر در جامعه تخلیه سرمایههای آن از مسیرهای نامیمون حذف ثروت است. برای رسیدن به این هدف شیطانی بهترین راه تشویق و تحریک مالکان آن به بهرهبرداری ناصحیح از این سرمایه خدادادی است که نمونه بارز آن کشورهای نفتخیز در حاشیه خلیجفارس اند. عمر بهرهبرداری عجولانه در این سرزمین پربرکت از وجود مخازن نفت و گاز و
انرژیهای فسیلی به یک قرن نمیرسد درحالیکه میلیونها سال سپریشده تا فعلوانفعالات شیمیایی زمینه ایجاد این ماده بدبو اما مفید و پرارزش را فراهم کند که قطعا به نسلهای متعدد در طول تاریخ این سرزمین در آینده تعلق دارد و امروز سران و آلها در این وسعت عزم خود را جزم کردهاند تا در مدتزمانی محدود همه منابع و ذخایر را تخلیه و به سلاحهای مخرب برای حفظ و بقای حکومتهای خود در آیندهای بپردازند که فاقد این سرمایهها بوده و ناچارند با تمام امکانات رفاهی که از اینسو بهدستآمده خداحافظی کنند و بهمنظور ادامه حیات به زیر خیمههای اجداد خود پناه ببرند! این روند و مسیر نادرست میتواند برای دیگر سرزمینهای غیر عرب که به نحوی صاحب سرمایههای خدادادی هستند نوعی تجربه و عبرت باشد تا تلاش کنند به جای هزینه کردن سرمایهها که با دید ثروت به آنها نگاه میشود از سودشان بهرهمند شده و اصلها را در قالب سرمایه نگهداری کنند و یا به ارزشافزوده تبدیل کنند. آنچه امروز در مقابل منابع فسیلی در اختیار صادرکنندگان بیمهابای آن گذاشته میشود اقلامی نیست که بتوان از آنها بهرهبرداری مضاعف کرد یا برای نسلهای آینده به یادگار گذاشت.
سالهاست ارز حاصل از صادرات نفت بهعنوان مسافرتی در اختیار کسانی گذاشته شود که اکثریت بالاتفاق آنها قصد مسافرتهای تفریحی را به اروپا و یا مناطقی ویژه در آسیا دارند، میزان این ارز تخصیصی ظرف سالهای گذشته رقم کلانی را به خود اختصاص داده که تقریباً معادل یارانههایی است که به آحاد جامعه ایران پرداخت میشود! در حال حاضر سالانه بیش از 10 میلیون سفر خارجی توسط مردم سرزمین ایران انجام میشود که نیمی از آنها جنبه بدآموزی دارد! بیشتر کسانی که از این امتیاز خاص استفاده میکنند معدودی از جامعه مرفه میباشند و اینگونه سرمایههای کشور را که به جای صادرات نفت حاصلشده دوباره به آنسوی مرزها برمیگردانند! تنش ایجادشده در بازار سکه و ارز را میتوان به یک فرصت برای حل این معضل تبدیل کرد و این یارانه سوری و سنگین را از هزینههای دولت حذف کرد و تنها به کسانی ارز دولتی داد که نیاز آنها از قبیل تحصیل، تحقیق و انجام معالجات ضروری ثابتشده و یا قصد زیارت به سرزمین وحی و عتبات عالیات را داشته باشند. آنچه تا امروز پیرامون تخصیص ارز مسافرتی به مرحله انجام رسیده است چیزی نیست جز تلف کردن سرمایهها و تقویت ایرلاین های بیگانه تا
بتوانند در رقابتی تنگاتنگ همه مسافران و گردشگران مرفه ایرانی را با ارزهای در اختیار به اینسو و آنسو ببرند که میزان آن در سال به 10 میلیارد یورو میرسد. تنش اخیر نیز اگر برای جامعه آبی گرم نکرد برای گروهی نان به دست آورد که توانستند فرصت را غنیمت شمرده تا گروههایی را با هزینه خود به کشورهایی ازجمله مالزی ببرند و در مقابل ارز هزار یورویی سهمیه آنها را به بهای 5 هزار تومان خریده و در بازار آزاد به مبلغ 9 هزار و 500 تومان به فروش برسانند! اجازه دهید این توانگران به جای استفاده از یارانه دولتی از ارز رقابتی بازار آزاد بهره جسته و به گردشگری خود در سواحل جزایر قناری بپردازند!
ادامه دارد
ادامه دارد