خبرنگاری؛ زهر عسل

خبرنگار و خبرنگاری یکی از شغل‌هایی است که به قول کمی قدیمی‌ها «از داخل خودمان را کشته و از بیرون مردم را!» فکر این حرفه فریبنده اگر در کسی رسوخ کند آن‌چنان درگیرش خواهد کرد که دیگر نمی‌تواند تفاوتی میان شب و روز قائل باشد.

فاطمه کاویانی - اصفهان امروز: خبرنگار و خبرنگاری یکی از شغل‌هایی است که به قول کمی قدیمی‌ها «از داخل خودمان را کشته و از بیرون مردم را!» فکر این حرفه فریبنده اگر در کسی رسوخ کند آن‌چنان درگیرش خواهد کرد که دیگر نمی‌تواند تفاوتی میان شب و روز قائل باشد. خبرنگار از سقوط غم‌انگیز هواپیما یا صعود و پر کشیدن یک‌شبه نرخ ارز می‌نویسد! خبرنگار قلم‌به‌دست می‌گیرد و برای آبادی خاکی می‌نویسد که خیلی‌ها برای فروش آن تمام ارزش‌ها را به فراموشی سپرده‌اند. 20 سال پیش جمعی از خبرنگاران کشور ازجمله محمود صارمی جانشان را در کف دست گرفته و عازم مزار شریف افغانستان شدند تا اخبار جنگ را پوشش دهند. کشته شدن صارمی و همکارانش به دست گروه تروریستی طالبان باعث شد تا به‌پاس رشادت و شهادتشان، 17 مرداد به بزرگداشت آن عزیزان اختصاص داده‌شده و این مناسبت به نام روز خبرنگار در تاریخ ملی کشورمان ثبت شود. در آستانه این روز پای صحبت تنی چند از دست‌به‌قلم‌های رسانه‌های مختلف اصفهان نشستیم که در ادامه می‌خوانید:
مسعود افشاری-دبیر سرویس روزنامه همشهری
قصه پر غصه روز خبرنگار

بازهم 17 مرداد و قصه تکراری تکریم خبرنگارانی که در طول 364 روز دیگر با انواع و اقسام مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کنند تا همچنان در خط اول جبهه اطلاع‌رسانی صحیح و دقیق وظیفه خودشان را به‌خوبی ایفا کنند. عدم وجود امنیت شغلی حقوق کم برخورد نامناسب مسئولین و نبود بیمه مشکلاتی است که در این سال‌ها همیشه در روز خبرنگار تبدیل به سوژه روز مدیران و مسئولان می‌شود اما درست از صبح 18 مرداد دیگرکسی به فکر خبرنگاران و اهالی رسانه نیست و این مشکلات یک سال دیگر زندگی همه بچه‌های رسانه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بااین‌حال تنها چیزی که می‌تواند رسانه‌های مکتوب و مجازی را زنده نگه دارد عشقی است که خبرنگاران و عکاسان به کار خوددارند و حتی گاهی برای انجام‌وظیفه درست و حرفه‌ای از جیب هم هزینه می‌کنند اما هیچ‌گاه پرچم اطلاع‌رسانی را بر زمین نمی‌گذارند. به‌راستی چه زیباست اندیشه‌ای که در مقابل قلم زانو زند و واژه‌هایی که در خدمت بیان حق برآید و این پیامکی مشابه است که برخی مدیران زحمت ارسال مجدد آن را برای ما کشیدند. در آستانه روز خبرنگار باید از آنهایی یادکرد که سال‌ها برای بیان حق تلاش کردند و امروز دیگر در میان ما نیستند، اما یاد و خاطره‌شان همیشه زنده خواهد ماند. در روزهایی که رسانه‌ها آن ارج‌وقرب همیشگی خود را ندارند، قلم قرمز فیلتر شده و کمبود کاغذ محدودیت‌های زیادی را ایجاد کرده است، باید امیدوار باشیم تا شاید سال آینده در همین روزها دلمان را خوش کنیم به وعده‌هایی که بعد از مدت‌ها در تونل اجرا قرار گیرد و حق صاحبان قلم و دوربین را بدهد.
مهری مصور-دبیر سرویس ورزش روزنامه اصفهان زیبا
آلرژی به شماره اصفهان

اگر اصفهانی هستید و ورزشی نویس، بارها با مفهوم غریبه پرستی مواجه شده‌اید و لابد حرص هم خورده‌اید. اپيدمي پاسخ‌گو نبودن به خبرنگاران محلی يكي از مواردي است كه سال‌هاست در ورزش اصفهان به چشم می‌آید و به یکی از چالش‌های جدی برای جماعت ورزشی نویس مبدل شده است. البته چنين محدوديتي براي خبرنگاران تهراني وجود ندارد و اهالي ورزش اصفهان كه براي گفت‌وگو با خبرنگاران اصفهان شرط و شروط مي‌گذارند، در هر شرايطي آماده پاسخگويي به خبرنگاران پايتخت‌نشين هستند و جالب اينكه بیشتر حاشيه‌هاي ورزش اصفهان نيز از طريق همين منافذ رسوخ مي‌كند. مديران ورزشي اصفهان هيچ‌گاه خود را ملزم به پاسخگويي به خبرنگاران اصفهاني نمي‌دانند، اما همواره توقع حمايت دارند و در هر شرايطي اين انتظار را بيان مي‌كنند. بدون اينكه اشاره‌اي به رفتار خودشان در قبال خبرنگاران اصفهاني داشته باشند. سال‌هاست مديران عامل دو باشگاه سپاهان و ذوب‌آهن به‌طورمعمول در مواقعي كه تيمشان به حمايت خبرنگاران نياز دارد و لازم است خبرنگاران اصفهاني تماشاگران را براي حضور در ورزشگاه تشويق كنند، از خبرنگاران مي‌خواهند كه از تيم‌هاي آنها حمايت كنند؛ اما در مقابل علاقه‌ای به پاسخگویی به رسانه‌های محلی نداشته و گویی به‌پیش شماره اصفهان آلرژی دارند. در این وضعیت که مدیرعاملان باشگاه‌های اصفهانی تمایلی برای گفت‌وگو با رسانه‌های محلی ندارند، چه طور باید انتظار داشته باشیم که بتوانیم با امیر قلعه‌نویی سرمربی کنونی تیم سپاهان گفت‌وگو کنیم؟ درحالی‌که از فصل گذشته که قلعه‌نویی سرمربی ذوب‌آهن بود و طی چند ماهی که هدایت سپاهان را برعهده‌گرفته، رسانه‌های محلی همچنان موفق به گفت‌وگو با او نشده‌اند و پوشش اظهارات ژنرال به نشست‌های خبری و قبل و بعد بازی محدودشده است! بازیکنان میلیاردی دو تیم هم که صحبت با رسانه محلی را دور از شأن خودشان می‌دانند، اما برای روی جلد رفتن در روزنامه‌های تهرانی حاضرند از جیب مبارک و بیت‌المالی که به اصفهانی‌ها رواست، به‌طور ویژه ‌خرج کنند و این داستانی است که همچنان ادامه دارد...
سید امیرمهدی سابچیان-سردبیر باشگاه خبرنگاران جوان:
تعامل وزارت ارشاد و صداوسیما اتحاد رویه برای خبرنگاران

بسیاری از مشکلات جامعه خبرنگاران و اصحاب رسانه در نحوه آموزش و ورود خبرنگاران است؛ در حال حاضر مراکز آموزشی و دانشگاهی، باشگاه خبرنگاران جوان به‌عنوان مبدأ ورودی خبرنگاران محسوب می‌شوند و به‌غیراز این مراکز معمولا تبلیغات گسترده از سوی نهادهای دیگر و آموزشگاه مختلف برای این حرفه می‌شود؛ اما جای تأمل دارد که آیا هر فرد صلاحیت حرفه خبرنگاری دارد؟ و یا تا چه اندازه آموزش‌ها برای افراد علاقه‌مند به این حرفه مؤثر است؟ به‌هرحال درصورتی‌که مباحث آموزشی و نحوه‌ ورودی خبرنگار برطرف شود و درواقع مثل حرفه‌های دیگر گزینش صحیح برای حرفه وجود داشته باشد و تخصص‌ها و حوزه‌های افراد مشخص شود پس‌ازآن می‌توان از مسئولان انتظار داشت که مباحثی مانند بیمه، حقوق و معیشتی این قشر زحمت‌کش را برطرف کنند. خبرنگاران در حال حاضر به دو بخش تقسیم می‌شوند؛ خبرنگارانی که زیر نظر صداوسیما فعالیت می‌کنند و خبرنگاران که در مطبوعات و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها هستند که طبیعتا نهاد نظارتی آنها وزارت ارشاد است؛ در حال حاضر انسجام بین این دو نهاد در جهت حل مشکلات این قشر وجود ندارد و این موضوع در جامعه خبری به‌شدت قابل‌لمس است. خبرنگاران صداوسیما و باشگاه خبرنگاران در بسیاری از موارد از رفاه اندکی که دولت برای قشر خبرنگار در نظر می‌گیرد نیز محروم می‌شوند و اگر انسجام و تعامل بین این دو نهاد شکل گیرد قطعا شرایط خبرنگاران تغییر می‌کند. در سال گذشته خبرنگاران صداوسیما که عضو خانه مطبوعات بودند پس از مصوبه وزارت ارشاد عضویتشان لغو شد که امیدواریم این مسئله نیز مرتفع شود و روزبه‌روز شاهد تغییر وضعیت این قشر از جامعه باشیم.
آ لا توحیدی‌راد-خبرنگار روزنامه همشهری
گاهی خبرنگاران را بشنوید

خبرنگاران هم جان دارند! گاهی می‌خندند و گاهی ناراحت می‌شوند. این قشر فقط برای شنیدن متولد نشده‌اند. خبرنگاران فارغ از همه فشارهای کاری و درآمد کم اما از مردم هم انتظاراتی دارند. یکی از این انتظارات این است که آن‌ها بدون داشتن دانش رسانه‌ای و اطلاعات کامل خبری خبرنگاران را قضاوت نکنند. با توجه به شرایط فعلی کشور مردم خبرنگاران را بد قضاوت می‌کنند، به‌تازگی تعداد زیادی از مردم برای خبرنگاران از الفاظی مانند «مهره» و «سانسورچی» استفاده می‌کنند و معتقدند آنها کار خود را به‌درستی انجام نمی‌دهند که وضعیت کشور این است. ماهیت شغل خبرنگاری برای سربلندی کشور است، قلب خبرنگاران برای کمک به مردم می‌تپد و در گزارش‌های مکتوب و تصویری‌شان همواره سعی می‌کنند از مردم جانب‌داری کنند اما به خاطر شرایط و پیچیدگی‌های فضای رسانه‌ای گاهی صلاح نیست همه‌چیز گفته شود و خبر یا گزارش آن‌طوری که خبرنگار انتظار دارد، منتشر نمی‌شود. خبرنگاران این روزها بیشتر از همه به تزریق امید و روحیه مضاعف نیاز دارند و این انرژی مثبت را تنها از مردم می‌گیرند. سخت‌ترین شرایط شغلی مربوط به این قشر است همه بدانند اگر روزی برسد که خبرنگاران احساس کنند مردم دیگر امیدی به پیگیری مطالباتشان توسط این قشر ندارند ناامید می‌شوند و آن‌وقت هیچ چشم تیزبینی نیست که مسئولان و عملکردشان را رصد کند و جامعه را نجات دهد.
علیرضا حکیمیان-خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
پیشنهاد روشن کردن شمع برای جان‌باختگان کوه دنا

هر حرفه و فعالیتی فرازوفرود خاص خود را دارد خبر و خبرنگاری نیز از این قاعده مستثنا نیست. یکی از مزیت‌های این حرفه را شاید بتوان در تنوع آن یافت؛ اما از سوی دیگر اینکه ساعت‌ها پس از اتمام کارسازمانی ذهن شما درگیر خواهد بود که آیا توانسته‌اید مطالب را به‌طور کامل ادا کنید روی دیگر این حرفه به‌حساب می‌آید. بدون شک خبرنگاران و به‌طورکلی اصحاب رسانه از نخبگان و فرهیختگان جوامع مدرن امروزی هستند، این مطلب مبالغه‌آمیز نیست؛ زیرا آگاه‌سازی و چرخش اطلاعات، همسوسازی و همگرا کردن افکار عمومی در جوامع کنونی توسط رسانه‌ها و به‌طور مشخص خبرنگارانی صورت می‌گیرد که گرداننده اطلاعات، دیدگاه‌ها و بینش‌ها هستند. برخورداری از اطلاعات جامع و به‌روز در حوزه‌های متعدد، از ویژگی‌های یک خبرنگار است، خصوصیتی که کمتر در حرفه‌های دیگر دیده می‌شود. می‌توان این موضوع را یکی از نقاط قوت خبرنگاری است و بسیاری از تجارب را در این میان به دست آوریم؛ اما باید دراین‌بین تحملی داشته باشیم که حتی در کنار اتفاقات به‌شدت ویرانگر ازلحاظ روحی همچون سقوط هواپیمای تهران ـ یاسوج بتوانی با شرایط کنار بیاییم و اطلاعات و اخبار آن را به مردم انتقال دهیم و حتی برای تقویت روحیه مردم ساکن در آن محل ایده‌هایی داشته باشیم. درست در واقعه سقوط هواپیما تهران ـ یاسوج که منجر به از دست دادن 66 نفر از هم‌وطنانمان شد. در صحبت‌هایی که با یکی از اهالی محلی پادنا داشتم پیشنهاد دادم تا برای گرامیداشت یاد و خاطره این عزیزان شمعی روشن کنند و آن زمان تصور نمی‌کردیم که این حرکت چنان بازخوردی داشته باشد که حتی فراتر از مرزها نیز عکس‌های آن منتشر شود و این حرکت توانست گوشه‌ای کوچک از همدلی هم‌وطنان را به سایر نقاط جهان انتقال دهد. در کنار خاطرات تلخ کنار مردم بودن در رخدادهای شیرین ملی نیز بسیار هیجان‌انگیز است مثل خوشحالی مردم از صعود به جام جهانی و یا پس از بازی‌های خوب فوتبالیست‌های کشورمان در جام جهانی 2018 و اینکه امیدوار باشیم این شادی‌ها در حوزه‌های دیگر برای مردم پایدار باشد.
مریم یاوری-خبرنگار خبرگزاری ایمنا
از پیگیری آب شرب فریدون‌شهر تا مطالبه حقوق رانندگان تاکسی

قلمی که به دست گرفته‌ایم رسالتی است که بتوانیم با آن مطالبه گر حقوق مردمی باشیم که شاید نتوانند خود صحبت‌ها و درد و دل‌هایشان را به گوش مسئولان برسانند. حرفه خبرنگاری را انتخاب کرده‌ایم نه برای اینکه تنها مطرح کردن خود و مطالبه گر حقوقی برای خود باشیم. چندی پیش در پی سیاست‌هایی که هر از چند گاهی از دل شهرداری بیرون می‌آید پیگیر مشکلات 12 راننده تاکسی روبرو هتل عباسی بودیم که خدمات گردشگری انجام می‌دادند با نوشتن گزارش و پیگیری‌های مستمر بالاخره موفق شدم این افراد را به شغل خود بازگردانم و شادی آن‌ها وقتی‌که تماس گرفتند و دعای آنها همیشه برای من لذت‌بخش است. اینکه بتوانی مشکلی و باری از دوش یک انسان برداری انرژی زائدالوصفی به ما می‌دهد که با هیچ‌چیز قابل‌مقایسه نیست؛ اما باید گفت تأثیرگذاری حرفه خبرنگاری یکی از نقاط قوطى بوده که من را همچنان در این حرفه ثابت‌قدم نگه‌داشته است؛ اما یکی از کارهای دیگری که می‌توانم در طول سابقه حرفه‌ای خود به آن اشاره‌کنم این موضوع بود که یک روستا در فریدون‌شهر حدود 12 روز آب نداشتند با توجه به اینکه این منطقه خود آب بسیاری از نقاط را تأمین می‌کرد اما خودشان با مشکل روبرو بودند با پیگیری‌های ما آب شرب این منطقه توسط آبشار تأمین شد و اینکه قلم ما توانسته بود حداقل امکاناتی که از این منطقه دریغ شده بود را به آن‌ها بازگرداند بسیار قابل‌احترام بود.
سعید امامی ابرقویی-خبرنگار خبرگزاری تسنیم
شغل اصلی ما چیست؟!

همه‌کسانی که معمولا به شغل خاصی عشق می‌ورزند و از آن شغل درامد کافی ندارند دغدغه مالی دارند، اما کار خبرنگاری اعتیادی فراتر از عشق دارد، انسان ذاتا علاقه به دانستن دارد و در خبرنگاران این حس به‌خوبی ارضا می‌شود، وقتی مدتی از کار کناره‌گیری می‌کنی بی‌خبری آزاردهنده است؛ اما من در مقطعی از زندگی تجربه جدیدی به دست آوردم. این موضوع به چندین سال قبل بازمی‌گردد، به آن روزهایی که اگر خبرنگاری به گروه خاصی وابسته نبود نمی‌توانست به‌درستی ارتباط برقرار کند؛ حتی اگر اعلام موضع هم نمی‌کردی باز به مشکل برمی‌خوردیم. آن‌قدر عرصه مالی بر من تنگ شد که تصمیم گرفتم خبرنگاری را کنار بگذارم، از این جای داستان حدود یک سال طول کشید. مدتی کار تبلیغات و برنامه‌نویسی نرم‌افزار انجام می‌دادم اما چون درآمد کارگری بیشتر بود روزها به یکی از این کارگاه‌های وابسته به شرکت نفت می‌رفتم و در آنجا صبح تا ظهر کار می‌کردیم تا بتوانیم هزینه‌ای برای توسعه دفترمان فراهم کنیم. چند ماهی که گذشت باشخصیتی آشنا شدم که هنوز خدا قسمت نکرده در واقعیت او را زیارت کنم، پسرم به خوابم می‌آمد و می‌پرسید «بابا شغل اصلی شما چیه؟» و من جواب می‌دادم «خبرنگاری» و او می‌پرسید «پس روزنامه کو؟» و من با دلهره و خجالت از خواب بیدار می‌شدم. این خواب به‌شدت روی من تأثیر می‌گذاشت و خجالت هم می‌کشیدم برای کسی تعریف کنم ولی الآن می‌توانم بگویم ادامه راه را مدیون پسری هستم که هنوز او را ندارم.
شهرزاد بهادری-سرپرست روزنامه راه مردم
قلم‌ها را برای نوشتن از واقعیت‌ها آزاد کنید

خبرنگار در یک جامعه جایگاه ویژه‌ای دارد و این جایگاه ویژه به دلیل رسالتی است که بر عهده دارد. ارزش یک خبرنگار در تعهد و حقیقت‌جویی او در دوران فعالیت آن خلاصه می‌شود. در این حرفه پول نیست تنها عشق است در این کار خیلی سختی و دل‌زدگی هست اما عشق است که انرژی دوباره به خبرنگار می‌دهد. در حال حاضر شاهد هستیم بسیاری از مدیران و مسئولان سعی می‌کنند میان جوانان صاحب‌قلم تفرقه بیندازند تا در زمان لازم از این وضعیتی که ایجاد کرده‌اند بهره‌برداری لازم را داشته باشند این موضوع هوشیاری نیاز دارد. مگر می‌شود مطالبه گر حقوق مردم باشیم اما برای همکار و کسی که از وضعیت آن آگاهی داریم بی‌تفاوت باشیم. روز خبرنگار روزی است که برای خبرنگار است اما دراین‌بین چیزی که اصلا دیده نمی‌شود خبرنگار است و بیشتر برای به نمایش گذاشتن و سوءاستفاده‌های مسئولان است روز خبرنگار باید گفت قلم‌ها آزاد و بدون هیچ‌گونه تهدید و استرسی خبرنگار بتواند آزادانه بنویسد. اینکه اصفهانی هستم و نتوانم از آب بنویسم دردی است که باید با گوشت و استخوان آن را درک کرد. ننوشتن‌ها از مطالباتی که احساس می‌کنیم تلخ‌ترین لحظه حرفه‌ای ما است.
مهدی ستوده-خبرنگار خبرگزاری صداوسیما
جذابیت زندگی ساده پسر دبیر شورای نگهبان برای من

در 12 سال خدمت در حوزه خبر تلاش کردم به موضوعات با دیدی خلاقانه نگاه کنم و با تهیه گزارش‌های مختلف به دنبال حقیقت باشم و آن را با زبان ساده برای مردم بازگو کنم و در این مسیر اتفاقات تلخ و شیرین زیادی را مجبور به تجربه بوده‌ام. هرچند شغل خبرنگاری در صداوسیما با حساسیت‌های خاص همراه با استرس و فشارهای روحی زیادی همراه است اما همواره شور و اشتیاق و عشق به خبر و شفافیت طی طریق را برای من میسر کرده است. خاطرات در این حرفه بسیار زیاد است که یکی از آن‌ها گزارش تصویری بود که از زندگی یکی از آقازاده‌ها تهیه کردم پسر آیت‌ا... احمد جنتی (دبیر شورای نگهبان) که در یک کارگاه نجاری محقر فعالیت می‌کرد به‌دوراز هرگونه سیاست زدگی‌هایی که دامن‌گیر امروز جامعه شده است. این گزارش بازخوردهای ملی و فرا ملی داشت. به شغل خود افتخار کردم که چنین روشنگری در سطح جامعه داشتم. در کنار آن اعزام به عراق و عربستان به‌عنوان خبرنگار صداوسیما و تهیه گزارش‌های مناسبتی از مراسم مذهبی عرفه و پیاده‌روی اربعین خاطرات خوشی را برای من در پی داشت که هیچ‌گاه فراموش نخواهم کرد. باید اعتراف کنم اینکه بتوانیم از طریق حرفه‌ای با این حجم از استرس و سختی گره از مشکل یک نفر بازکنیم آن لحظه بهترین و شیرین‌ترین لحظه حرفه‌ای ما خواهد بود.
شهین اصلانی -خبرنگار خبرگزاری ایمنا
این انسان‌های متفاوت و به‌شدت عاشق

نمی‌دانم چرا هر وقت به خبرنگار و خبرنگاری می‌اندیشم به ناگاه چشمانم پر از اشک می‌شود! و اندیشیدن به این موضوع یکی از ۳ چیزی است که گونه‌هایم را خیس می‌کند. بگذارید اعتراف کنم خبرنگاران به‌شدت آدم‌های متفاوتی هستند و با آدم‌های عادی تفاوت‌های بسیار دارند، ما خبرنگاران آدم‌های عاشقی هستیم! به‌شدت عاشق و دیوانه! چراکه تنها عشق می‌تواند چنان شور و حرکتی ایجاد کند که روزها، ماه‌ها و سال‌ها سختی، رنج، ترس، استرس، ملامت و اضطراب را تحمل‌کنی و هنوز هم بعد سال‌ها انرژی حضور درصحنه‌هایی را داشته باشی که از توان یک انسان عادی خارج است. عشق، تنها عشق کارهایی می‌کند که نپرس! این روزها وقتی به پشت سر نگاه می‌کنم تنها یک جمله را در ازای همه این سال‌ می‌بینم و آن اینکه «ما را به سخت‌جانی خود این گمان نبود.» خبرنگاران درواقع روایتگران واقعیت‌ها، خواسته‌ها و تلخی‌ها هستند. آنها که ما را به‌ناحق قضاوت کرده‌اند، نمی‌دانند که امروز قدرت واقعی در دست قلم داران است نه تفنگداران و اگر می‌دانستند روزی که همه ما خبرنگاران قلم خود را بر زمین بگذاریم چه نامیمون و نامبارک است آن روز! بی‌تردید این دسته افراد نمی‌دانند خبرنگاران پیشگامان و کنشگران توسعه و مبارزان راه آزادی و روشنایی‌اند. در کتابی خواندم که می‌گفت: «کار خبرنگار این نیست که از قطارهایی که به مقصد رسیده‌اند بگوید، بلکه باید از قطارهایی که به مقصد نرسیده و از ریل خارج‌شده‌اند، بگویند» حال‌آنکه آنها که ما را به جغد شوم بودن متهم می‌کنند کجایند تا ببینند در جامعه‌ای که فرودهایش بیشتر از فرازهایش بوده است باید چه نوشت و چگونه نوشت تا جغد شوم نسبت نگیری و درعین‌حال بتوانی رکن چهارم دموکراسی هم باشی و واقعیت‌ها را باوجود تمام سانسورها و خودسانسوری‌ها به تصویر بکشی. امروز که به خاطرات سال‌ها فعالیت خبری می‌نگرم تنها لذت لحظات بی‌شماری که گره‌گشایی کرده‌ام تلخی همه سختی‌ها را از من می‌زداید. ازجمله آن‌وقت‌ها که برای گرفتن حقی کوشیده‌ام، لحظه‌ای که برای خندیدن کودک کاری تلاش کردم، آنگاه‌که به دردهای یک جانباز شیمیایی گوش فرا دادم و دردی که از زندانی بودن یک زن کشیدم. اگرچه همه دردها را دیدم اما نه به‌اندازه یک خبرنگار که بسیار بیشتر از یک خبرنگار با حفظ اعتبار و آبروی رسانه‌ای‌ام تلاش کردم تا مرهمی برای دردهای دیگران باشم. امروز، روز خبرنگار است، روز مظلومیت قشری سرسخت و کوشا که وظیفه‌شان روشنگری، اطلاع‌رسانی، دانش‌افزایی و هدایت و مرامشان صداقت، شجاعت، رازداری و صراحت است.
مریم کراری -مدیر تحریریه خبرگزاری مهر
خبرنگاری که بیمه نباشد روابط عمومی می‌شود

یکی از مهمترین درخواست‌هایی که رسانه‌های محلی از سال‌ها قبل داشته و دارند، بحث بیمه‌ای است که رسانه‌های محلی با توجه به قانون که به حمایت از آن‌ها آمد توانستند به این حق دست پیدا کنند اما سرپرستی خبرگزاری‌ها از آن‌ بی‌بهره ماندند. چراکه لیست بیمه آنها به تهران ارسال می‌شود و این لیست مازاد بر سهمیه‌ای است که برای خبرگزاری‌ها در نظر گرفته‌شده و باید مالیات این تفاوت را پرداخت کنند و این موضوع عاملی می‌شود که سرپرستی‌ها را از بیمه کردن نیروهایی خود منع می‌کند. بچه‌های خبرگزاری با توجه به اینکه در رسانه کار می‌کنند اما نمی‌توانند از بیمه رسانه‌ای بهره‌مند شوند و ریشه این موضوع در نقصی است که قانون دارد. ازلحاظ بیمه‌ای و دریافت حقوق واقعا مشکلات خبرنگاران خبرگزاری‌ها غیرقابل‌حل به نظر می‌رسد خبرنگاران شهرستانی نادیده گرفته می‌شود. از سوی دیگر دغدغه‌های مالی باعث می‌شود رسالت واقعی خبر برای خبرنگار کمرنگ شود و نقش تبلیغات پررنگ‌تر جلوه پیدا کند. در رسانه‌ها و خبر و جریان سازی در حاشیه قرار می‌گیرد و حقوق مالی آن را وابسته می‌کند و زهر کار رسانه را با این حرکت گرفته‌ می‌شود و خبرنگار مستقل زیر سؤال می‌رود.
ارسال نظر