احمدینژاد، مرد حرف یا مرد عمل؟
این روزها احمدینژاد ژست اپوزسیونی گرفته و در مسیر مخالفان نظام قدم بر میدارد. تصور میکند مصلح اجتماعی است و میتواند فلک را سقف بشکافد و طرحی نودراندازد اما غافل از آنکه نه فقط در بین مردم بلکه حتی در بین دوستان نزدیکش نیز حرفهایش خریدار ندارد.
گوشه نشینی، محمود احمدی نژاد را آشفته کرده است، او روزی در انتقاد به دستگاه قضایی و رئیس مجلس کم نمیگذاشت و بسیار در فضای مجازی برای آنها خط و نشان میکشید تا برای حلقه نخست اطرافیانش مصونیت بخرد اما با وجود بست نشینیها در حرم عبدالعظیم و سخنرانیهای خط قرمزی، وقتی بقایی و مشایی به زندان هدایت شدند، انگار نه انگار که خانی آمده و خانی رفته. دورهای رویه سکوت پیش گرفت تا آبها از آسیاب بیفتد و فرصت جدیدی برای موج سواری پیدا شود.
در روزی که کشور با چالش جنگ اقتصادی آمریکا دست و پنجه نرم میکند و طبعا اقشاری از جامعه تحت فشار معیشتی هستند، احمدینژاد دوباره اوضاع جوی را برای موج سواری مساعد میبیند بنابراین از پستوی خانه بیرون آمده و به هر دری میزند تا سروصدایی راه بیندازند و جلب توجه کند.
او ابتدا مردم را به حضور در تجمعات اعتراضی تشویق کرد اما چون اقبالی از جامعه به سوی خود ندید، در فیلمی وضعیت کشور را بغرنج و بحرانی خواند و گفت: «آقای روحانی شما، تمام حامیانتان در دو جناح سیاسی و دو رئیس قوه دیگر، همه در این وضعیت شریک هستند. باید رضایت ملت را جلب کنید. شاید بهترین راهش این باشد که دیگر ادامه ندهید».
در واقع احمدینژاد تلاش میکند حمایت طبقات فقیر جامعه را به دست آورده و هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا را زیر سوال ببرد. این بار او با نزدیک شدن به معارضان نظام، خواستههای خود را مطرح کرد؛ در حالی که سوال منتقدان وی آن است که هدفش از درخواست کنارهگیری روسای قوا چیست؟ آیا واقعا مشکلات اقتصادی در سایه این اقدام از بین می رود؟
احمدی نژاد قصد دارد خود را سخنگوی ملت نشان دهد و معتقد است پیروزیاش در انتخابات سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ نشانه محبوبیت اوست. به نظر او، با خروج آمریکا از توافق هستهای، پیروزی روحانی در انتخابات، باطل شده است. ظاهرا احمدینژاد این مساله را فراموش کرده که در زمان بوش و اوباما، شخصا خواستار مذاکره با آنها شد، اما روسای جمهور وقت آمریکا به او پاسخی ندادند.
هنگامی که توافق هستهای بین دولت روحانی و شش دولت دیگر امضا شد، احمدینژاد تلاش کرد مذاکره با ایالات متحده و «دست یافتن» به توافق هستهای را از اقدامات دولت خود به شمار آورد. اما با خروج ایالات متحده از برجام، رئیس جمهور سابق ایران اعلام کرد از اول موافق مذاکرات مستقیم بین آمریکا و ایران نبوده است.
گرچه اغلب ایرانیها اتفاق نظر دارند که از سرگیری تحریمهای آمریکا موجب دشواریهای اقتصادی و معیشتی شده است و تمام مسئولیت این سختیها متوجه دولت روحانی نمی شود؛ اما همین مشکلات دستاویزی شده است برای کسانی که به دنبال شعلهور کردن اختلافات سیاسی و رساندن پیامهایی به رقبای خود هستند. این اتهام متوجه احمدی نژاد است که با نادیده گرفتن وخامت اوضاع کنونی کشور، از هیچ تلاشی برای تضعیف نظام کوتاهی نمیکند. وی قصد دارد خود را منجی جلوه دهد که میتواند تمام موانع را از سر راه زندگی مردم بردارد؛ حال اینکه خود درگیر موضوعات بزرگی است.
دولتمردان او یکی پس از دیگری بازداشت و در اوین پذیرایی میشوند. محمدرضا رحیمی، مرتضوی، بقایی، مشایی و جوانفکر از جمله چهرههای شاخصی هستند که گذرشان به زندان افتاد. اما فقط آنها نیستند پای شخص احمدی نژاد نیز گیر است.
غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه در نشست اخیر خود با اصحاب رسانه درباره اتهامات احمدی نژاد و احتمال بازداشت او گفت: برای ایشان پرونده قبلا تشکیل شده و بعضا شاکی خصوصی و عمومی وجود دارد. این که بپرسید تا کی رسیدگی میشود من نمی توانم جواب بدهم، این که ایشان به کسی میگوید کنار برو، او هم میگوید نمیروم، به هر حرفی نباید توجه کرد.
هر کسی با گذشتهاش تعریف میشود، علت آنکه این روزها سبک صحبتهای احمدی نژاد برخلاف دهه هشتاد نه تنها موج نمیآفریند بلکه حسی هم در شنوندگان و خوانندگان ایجاد نمی کند، این است که جامعه ایران بعد از دو سال زعامت شهرداری تهران، دو دوره ریاست جمهوری و پنج سال اکت و کنش سیاسی به زوایای مختلف شخصیتی او اشراف و آگاهی پیدا کردند. سخنان شاذ او را در ذهن دارند و فراموش نکردند. واقعیتی که احمدی نژاد نمی خواهد بپذیرد.
یکی از محورهای اصلی تبلیغات انتخاباتی محمود احمدینژاد که به باور بسیاری از تحلیلگران سیاسی، اثر چشمگیری بر آرای وی نیز داشت، بر مبارزه علیه فساد اقتصادی بود. نوک پیکان این نوع تبلیغات بی پرده و صریح نیز به سوی مرحوم هاشمی رفسنجانی بود.
محمود احمدی نژاد که با شعار قطع ید مفسدان اقتصادی توانست سکاندار دولت نهم و دهم شود، طی چهار سال مسئولیت دولتمردی، تنها اقدام به طرح برخی ادعاهای ثابت نشده در مجامع عمومی و مناظرات انتخاباتی کرد؛ صحبتهایی که از سوی رهبر معظم انقلاب نیز تذکر گرفت.
رهبر معظم انقلاب در خطبههای تاریخی نماز جمعه ۲۹ خردادماه سال ۸۸ با انتقاد از نام بردن برخی افراد به عنوان متخلفان اقتصادی توسط محمود احمدی نژاد فرمودند: "من همان وقت - بعد از مناظره - به آقای رئیس جمهور هم تذکر دادم".
اما آقای احمدی نژاد راه خود را رفت و در مقاطع مختلف با راه اندازی موجی به طرح مباحثی چون بیمه ایران، بانک پارسیان، وزارت نفت، مافیای سیگار و شام مشهد و... پرداخت و به جای آنکه به سئوالات و ابهامات جامعه پاسخی شفاف دهد بیشتر ابهام، سئوال و بدبینی را درباره ارکان حاکمیت به ساحت افکارعمومی پمپاژ کرد.
وقتی که رییس جمهور بود
«افرادی صدهامیلیون تومان در سالهای گذشته برای حفظ خود و دوستانشان از بیتالمال استفاده میکردند و بعد دیدم آنها را به عنوان قهرمان ملی نشان دادند»، «در بخش نفت یکی از محصولات نفتی را که در کشتیها مصرف میشد، یکجا به دلال اماراتی میفروختند. بنده پس از بررسی دیدم که نفر دوم آقازادهای است»، «گفتند چرا اسامی افشا نمی شود؟ افشا می شود ولی خیلی وقتها باید اصل مسیر را زد. مبارزه با فساد سخت است»، «(بعضی)گفتند چرا زمینهای دماوند و لواسانات را پس نمیگیرید، امیدوارم لیست ۱۸۰ نفرهای را که در همان دوره زمین گرفتند و فوراً هم برایشان سند صادرشده روزنامهای جرأت کند»، «متاسفانه عده قلیلی پیدا شدهاند که خود را تافته جدابافته دانستهاند، باور کردهاند که آنها مالک کشورند» «هر جا به سراغ یک فساد ریشهدار و گسترده می رویم به یک مشت گردنکلفت بر میخوردیم آنها میگویند این محدوده جزو دم ماست»، «وقتی مفسدان اقتصادی به دستگاه قضایی معرفی می شوند ۵۰ نفر از آدمهای گردن کلفت و صاحب نفوذ دست به کار می شوند و مدام به دولت فشار می آورند که نباید به این افراد کاری داشته باشید»، «به مفسدان اقتصادی که با رابطهبازی وامهای میلیاردی از بانکها گرفته اند، فقط ۱۵ روز وقت میدهم تا حساب خود را با آن بانکها تسویه کنند؛ در غیر این صورت، اسامی آنان را برای ملت ایران افشا خواهم کرد»،«بدانید که خادم شما و برادر کوچکتان و اعضای دولت پای حرف خود ایستادهاند و در مبارزه با تبعیضها از پا نمینشینند. به یاری خدا و با پشتوانه شما در سال ۸۷ دست همه اینها را از بیتالمال قطع خواهیم کرد.»،«هر جا به سراغ یک فساد ریشهدار و گسترده می رویم به یک مشت گردنکلفت بر میخوردیم که پیغام میدهند که اینجا حریم فلان حزب و خانواده است. ... آنها میگویند این محدوده جزو دم ماست در حالی که یکی از کارهای اصلی ما این است که پا روی دم شما بگذاریم. »
این سخنان احمدی نژاد نه الان که در دوران ریاست جمهوری وی بیان شده است. دورانی که وی قدرت پیگیری و برخورد با متخلفان ادعاییاش را داشت. وی هر روز این و آن را متهم به فساد میکرد و خود را منجی ملت ایران و انقلاب اسلامی معرفی می کرد اما دولت وی با درآمد بیش از ۷۰۰ میلیارد دلاری به پایان رسید و نه خبری از اسامی مفسدان شد و نه تحرکی از معجزه هزاره سوم دیده شد.