سیر و سیاحت در عالم بی‌خبری!

درحالی‌که علوم ارتباطات جدید، سماوات و الارض را به دهکده‌ای کوچک تبدیل تا با یک اشاره انگشت همه آن‌ها را بتوان در صفحه مانیتور یا گوشی تلفن همراه مشاهده کرد اما هنوز هم عالم بی‌خبری عمدی را سپری می‌کنیم

حسن روانشید-اصفهان امروز: درحالی‌که علوم ارتباطات جدید، سماوات و الارض را به دهکده‌ای کوچک تبدیل تا با یک اشاره انگشت همه آن‌ها را بتوان در صفحه مانیتور یا گوشی تلفن همراه مشاهده کرد اما هنوز هم عالم بی‌خبری عمدی را سپری می‌کنیم و نمی‌خواهیم بعضی از وقایع را قبل از وقوع آن بدانیم درحالی‌که عکس آن نیز صادق است و آنچه را که نباید و نیازی به دانستن آن نیست علاقه‌مند و کنجکاویم تا قبل از وقوع بدانیم ازجمله اصرار عجیبی بر دانستن تاریخ و علت وفات خود داریم که از اسرار الهی و دست یافتن به آن از محالات است. کاش این تفکر غلط و تلاش مذبوحانه را کنار گذاشته و سعی می‌کردیم چیزهایی را بدانیم که می‌تواند توشه راهی برای دنیا و آخرت ما باشد و تنها به امروز نمی‌اندیشیدیم که فرداهای دیگری هم هست و باید در آن زندگی فانی یا باقی را طی کنیم اما به چه قیمت و پیش فرضی می‌توان راه سنگلاخی را به‌راحتی سپری کرد. سیر در عالم بی‌خبری گزینه‌ای است راحت که پیامدهایی بس شدید دارد زیرا نوعی به خلسه فرستادن افکاری است از نعمت‌های باارزش الهی که از آن‌ها برای خودسازی توأم با نگاهی به جهان باقی بهره ور شویم. اما از خصلت‌های ناپسند که اکثر انسان‌ها را در بر می‌گیرد و در حقیقت گوشه‌ای از خدعه‌های شیطان برای فریب ابناء بشر است همین فرورفتن در عالم بی خبریست که خلسه را هدیه و در مقابل آتیه را مصادره می‌کند! گروهی پا به دنیا می‌گذارند که زبان برای اعتراض و اظهارنظر و گهگاه نقد ندارند بنابراین می‌توانند عزیز و محترم و دوست‌داشتنی باشند اما به‌مرورزمان که توانستند بد را از خوب و سره را از ناسره تشخیص داده و زبان بگشایند از چشم کسانی می‌افتند که سیاره‌های عالم بی‌خبری هستند و این‌گونه راه حاشیه‌نشینی را در پیش می‌گیرند اما آن‌هایی که صم و بکم هستند همچنان می‌توانند عزیز و محترم باشند! این پدیده جهانی است و به کشور و سرزمینی خاص اختصاص ندارد. نگاهی وسیع به تاریخ زندگی بشر نشان خواهد داد چگونه میلیون‌ها و بلکه میلیاردها کسانی که به نحوی قصد و نیت خدمت به دیگر انسان‌ها را داشته‌اند و مسیری را برای آن انتخاب کرده‌اند اگر دستی برای ارائه خود در جامعه نداشته‌اند سال‌ها پس از مرگ مطرح‌شده‌اند و کسانی که به نحوی تاریخ‌مصرفشان به پایان رسید در سکوت و خلوت ادامه زندگی داده و درنهایت همان سکون به ابدیت پیوسته‌اند اما پس از مرگ ارزش‌هایشان برملا شده درحالی‌که سیرکنندگان در عالم غفلت و بی‌خبری می‌توانستند جویای حال آن‌ها باشند و دستشان را گرفته و تا روحیه‌ای تازه به دست آورند و زودتر از موعد مقرر جان به جان‌آفرین تسلیم نکنند. اگرچه استاد عزت‌الله انتظامی طول عمری همسان با اسمش همراه با عزت و افتخار داشت اما بودند کسانی همچون سید ضیاءالدین دری‌ها که توانستند در کوتاه‌ترین زمان شاهکارهایی همچون کیف انگلیسی و کلاه پهلوی را از خود بجای بگذارند درحالی‌که جامعه هنردوست بعد از مرگ سهراب فهمید برای کسب نوشدارو و تعویض کبد در شیراز و پس از عمل جراحی دار فانی را وداع گفته است تا بعد از مرگ بر دوش سیاران در عالم بی‌خبری در شاه‌چراغ طواف و به‌سوی قطعه نام‌آوران بهشت‌زهرا روان شود. بیایید تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم!
ادامه دارد
ارسال نظر