یک بازی جدید؛ این بار گردشگران عرب و دختران ایرانی
باور و پذیرش کلیپهایی که این روزها درباره حضور اعراب در ایران پخش میشود از سوی بخش قابل توجهی از مردم کشورمان، به خودی خود خطرناک است و کمتر کسی درباره درستی یا نادرستی آنها گفتگو میکند.
باور و پذیرش کلیپهایی که این روزها درباره حضور اعراب در ایران پخش میشود از سوی بخش قابل توجهی از مردم کشورمان، به خودی خود خطرناک است و کمتر کسی درباره درستی یا نادرستی آنها گفتگو میکند.
چندی است مطالبی درباره گردشگران عرب که به ایران آمده و دختران و زنان ایرانی را صیغه میکنند، در شبکههای مجازی و حتی برخی سایتهای خبری داخلی و خارجی، بحث برانگیز شده است. تازهترین کلیپی که نگارنده در شبکههای اجتماعی دیده، چند اسکناس ایرانی را نشان میدهد که در کنار دینارهای عراقی جای گرفته و مردی که سخن از بیارزشی ریال ایرانی و ارزان بودن گردش و زنان صیغهای ایرانی سخن میگوید. هیچ تصویری از این مرد نشان داده نمیشود و هیچ نشانهای هم از اینکه این فیلم در کجا و به دست چه کسی ضبط شده در دسترس نیست. به سخن دیگر، هر کسی میتواند این فیلم را ضبط و برای توهین و تحریک ایرانیان، آنرا پخش کرده باشد. و اتفاقا چقدر هم کار خودش را خوب انجام داده است!
این بحث البته چند سال پیش برای نخستین بار بهصورت جدی وارد فضای مجازی ایرانیان گردید. هنگامی که عکسی از یک زن برهنه و چند مرد عرب در خانهای منتشر شد و کسانی همچون محمد نوریزاد مدعی شدند در مشهد است که آن دختر ایرانی همزمان خود را در اختیار چند مرد عرب میگذارد. در آن عکس هم هیچ نشانهای مبنی بر درستی و نادرستی آن ادعاها در دست نبود؛ اما تقریبا همه ایرانیان آنرا باور کرده و خشمگین شده بودند.
حتی چندی پیش، سازندگان فیلم «لاتاری»، برای تبلیغ فیلمشان، برنامه دوربین مخفیای ساخته و پخش نمودند که در آن یک عرب پولدار در پارکی در تهران، میخواست یک دختر ایرانی را به هر بهایی به دست آورد. سپس واکنش ایرانیان را در برابر این فرد عرب و نیروی ایرانیاش میسنجید. بیگمان این دوربین مخفی و سازندگانش دیدگاه عربستیزانهای را ترویج میدادند تا با تحریک حس میهنپرستی ایرانیان، تبلیغی برای فیلم خودشان کرده باشند. وگرنه به نظر نمیآید سازندگان فیلمی که در برنامه تلویزیونی، شاهنامه فردوسی را اثری نژادپرستانه خواندند (آن هم بدون کمترین آشنایی با شاهنامه؛ چه اینکه اشعاری که عموما برای اشاره به نژادپرستانه بودن شاهنامه مورد استناد قرار میگیرد، از فردوسی نیست و همه شاهنامهپژوهان این نادرستی را نشان دادهاند)، باور به ملیگرایی ایرانی داشته باشند.
نتیجهای که از اینگونه بحثها به دست میآید، نفرت ایرانیان از گردشگران عرب خواهد بود که میتواند به شیوههای گوناگون، خود را نشان دهد: از برخوردهای نادرست با گردشگران عرب گرفته تا افزایش درخواست برای پیشگیری از ورود این گردشگران به کشور. حتی اگر هیچ درخواستی هم از سوی ایرانیان در این زمینه بیان نشود، گستردگی این ناخرسندی میتواند ابزاری به دست سیاستمداران پوپولیست بدهد تا برای خرسند کردن مردم، برنامههایی را برای محدودیت در زمینه ورود گردشگران عرب در پیش بگیرند.
اما به چند دلیل چنین خشمی نادرست بوده و پیامدهای زیانباری نه تنها برای گردشگریمان، بلکه برای کل کشور خواهد داشت.
نخست اینکه با توجه به تحریمهای غرب علیه ایران، گردشگران اروپایی و امریکایی بسیار اندکی به ایران میآیند و گردشگری ورودیمان فعلا دلخوش به همین گردشگران کشورهای همسایه است. برخورد نامناسب با این گردشگران، اوضاع گردشگریمان را از اینی که هست هم بدتر خواهد کرد.
دوم، باور و پذیرش این کلیپها از سوی بخش قابل توجهی از مردم کشورمان، به خودی خود خطرناک است. کمتر کسی درباره درستی یا نادرستی این کلیپها پرسشگری کرده و عموما بدون اثبات، آنرا پذیرفتهاند. هر دختری که کنار مردی عرب باشد، لزوما ایرانی نیست و هر کسی هم از چند تا اسکناس ایرانی فیلم بگیرد، لزوما در ایران نیست. اگر اینگونه باشد، فردا هر کسی میتواند عکس یا کلیپی ساخته و با ادعاهای واهی، افکار عمومی را با خود همراه کرده و نقشه خود را عملی سازد.
سوم، بیشتر گردشگران عرب، به همراه خانواده خود به ایران میآیند. بنابراین امکان رفتارهایی از این دست برایشان وجود ندارد. شمار گردشگران عرب مجرد بیگمان بسیار کمتر از گردشگران خانوادگی است.
چهارم، گردشگران و زائران ایرانیای که به کشورهای عربی، بهویژه عراق و عربستان میروند، بسیار بیشتر از گردشگران عربی است که به ایران میآیند. برخورد نامناسب با گردشگران عرب ورودی، میتواند واکنشی همسان با گردشگران و زائرانمان در کشورهای عربی در پی داشته باشد.
پنجم، بیشتر این گردشگران عرب، شیعیانی هستند که چشم امیدشان به ایران است. ما پیش از این با رفتار نادرست بالا رفتن از دیوار و ویرانی سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد، آسیبی جدی به بخشی از آنها و البته خودمان وارد کرده بودیم. هتلهای مشهد پس از آن رویداد، با کاهش چشمگیر گردشگر روبرو شد و بسیاریشان تا مرز ورشکستگی پیش رفتند. مراقب باشیم با دیدن کلیپها و عکسهایی که هیچ نشانهای بر درستیشان در دست نیست، یکبار دیگر این اعراب شیعه را از خود نرانیم. نگاه عمدتا منفیای که به اعراب کشورهای دیگر وجود دارد، باعث شده عشق و علاقه فراوان اعراب شیعه به ایران دیده نشود. برای نمونه، بسیاری از شبکههای اجتماعی ما، همسویی تلویحی حیدر العبادی با تحریمهای امریکا علیه ایران را دیدند، اما اعتراضات گسترده عراقیها علیه این سخنان و حمایتشان از ایران را ندیده یا نادیده گرفتند. نزدیکی این گروه از اعراب به ایران، مایه نگرانی دشمنان منطقهای و غربی ایران است و بنابراین از هیچ تلاشی برای تفرقهافکنی در این زمینه کوتاهی نخواهند کرد.
ششم، آیا میلیونها گردشگر ایرانی که به تایلند، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، ترکیه و... میروند، صد درصد برای گردشگری تاریخی یا طبیعتگردی است؟ هیچ کدام از اینها، بهویژه کسانی که چند میلیون هزینه کرده و به مقاصد ویژهای همچون تایلند میروند، رفتارهای ناهنجار ندارند؟ آیا همان ایرانیان کلیپهایی آنچنانی در خیابانهای تایلند با زنان تایلندی نساخته و در فضای مجازی پخش نکردهاند؟ اگر تایلند را به خاطر شرایط ویژهاش در این زمینه نادیده بگیریم، درباره گردشگران ایرانی در دیگر کشورها، بهویژه کشورهای مسلمان چه؟ نگارنده دستکم چهار سال است گردشگران ایرانی در ترکیه را بهطور علمی بررسی میکند. اگرچه بیشترشان برای خرید، تفریح ساحلی، بازدید از بناهای تاریخی و فرهنگی و... به این کشور میآیند، اما بخش قابل توجهی از آنان هم در مکانهایی ویژه در ترکیه، به دنبال رفتارهای دیگری هستند. اتفاقا جامعه ترکیه در دین، افراطیتر از ایران است. چرا به این رفتار گردشگران ایرانی خرده نمیگیریم؟ پایبندی تنها ویژه زنان ایرانی است و زنان دیگر کشورها و مردان ایرانی از این پایبندیها آزادند؟
اینها به معنای نادیده گرفتن رفتارهای ناهنجار گردشگران عرب در ایران نیست؛ اتفاقا باید بر رفتار آنان و هتلها و خانههایی که اجاره میکنند بیشترین نظارت صورت بگیرد. اما حجم واکنش باید با مواردی همچون اعتبار سند و مدرک، گستردگی پدیده، پیامدهای واکنش و... نیز همخوانی داشته باشد.