دوست داشتم برای شاهنامه کاری انجام دهم
به بهانه سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان با اشکان رهگذر درباره انیمیشن آخرین داستان، وضعیت پویانمایی و انیمیشن در ایران و جهان به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید
راضیه چنگیز نائین- اصفهان امروز: سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان میزبان یکی از برترین آثار انیمیشن ایرانی است که پیشازاین جوایز متعددی از جشنوارههای جهانی کسب کرده است و نخستین حضور خود در یک فستیوال داخلی را در اصفهان تجربه میکند. فیلم انیمیشن آخرین داستان به کارگردانی اشکان رهگذر یکی از خوشساختترین انیمیشنهای ایرانی است که جشنواره فیلم کودک امسال نیز با اقبال خوب مخاطبان روبهرو شده است و در آینده اخبار بیشتری از افتخارات این انیمیشن منتشر خواهد شد. اشکان رهگذر نویسنده، کارگردان و طراح انیمیشن، فارغالتحصیل کارشناسی ارتباط تصویری و کارشناسی ارشد تصویرسازی است. او انیمیشن را از دوران دوره هنرستان آغاز کرده است. اشکان رهگذر در هنرستان صداوسیما انیمیشن را بهصورت حرفهای دنبال کرده و 13 سال پیش استودیو شخصی خود را بانام استودیو «هورخش» تأسیس کرده است. استودیو هورخش در حال حاضر بزرگترین استودیو خصوصی تولید انیمیشن در ایران است که 100 هنرمند در آن مشغول به کار هستند. انیمیشن آخرین داستان که نخستین نمایش و حضور خود را در اصفهان دارد تولید همین استودیو است. به بهانه سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان با اشکان رهگذر درباره انیمیشن آخرین داستان، وضعیت پویانمایی و انیمیشن در ایران و جهان به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید:
درباره مراحل فنی، تولید و ایده پردازی انیمیشن بلند سینمایی آخرین داستان توضیح دهید.آخرین داستان برداشتی آزاد از شاهنامه است که تولید آن 9 سال به طول انجامیده و در عرصه جهانی توانسته حضوری درخشان داشته باشد. این انیمیشن در میانه تولیدش در سال 2013 در جشنواره انیمیشن «انسی» فرانسه در کنار 5 اثر دیگر دنیا جزو بهترین آثار در حال تولید برگزیده شد و در سال 2016 در جشنواره کن در میان 4 اثر برتر در حال تولید دنیا انتخابشده است. امسال نیز در نخستین حضور جهانی خود در فستیوال انسی فرانسه شرکت کرده و تور جشنوارهای خودش را آغاز کرده است. ما تصمیم گرفتیم که آخرین داستان نخستین حضورش در جشنوارههای داخلی را در سی و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان داشته باشد چون این جشنواره به مخاطب خیلی نزدیک بوده و جشنواره مردمی است؛ و چون فیلم ما درباره سلحشوری است و از کتابی که برای همه ما ایرانیها بسیاری بااهمیت است ساختهشده درنتیجه خواستیم این انیمیشن در مردمیترین جشنواره ایران نخستین بار حضور پیدا کند.
علاوه بر این در یک ماه آینده در فستیوال بینالمللی بوچئون کره جنوبی برای نخستین بار در یک جشنواره آسیایی نیز حضور خواهیم داشت.
درباره مسائل فنی فیلم نیز باید بگویم آخرین داستان یک انیمیشن دوبعدی است و در این 8 سال، بیش از هزار نفر با این پروژه همکاری کردهاند و 100 نفر بهصورت تماموقت روی این انیمیشن کارکردهاند. ویژگی خاص آخرین داستان این است که برداشت آزادی از شاهنامه است. فیلمنامه را با مشاوره آقای محمد چرمشیر چندین بار بازنویسی شد. یکی از مشخصههای بارز دیگر انیمیشن ما تیم بازیگری کار است که خانم تینا پاکروان کار انتخاب بازیگران را بر عهده داشتند. ما با آقای پرویز پرستویی، خانم لیلا حاتمی و آقایان اشکان خطیبی، حامد بهداد، اکبر زنجانپور، زهیر یاری، فرخ نعمتی، حسن پورشیرازی و خانمها باران کوثری، بیتا فرهی، شقایق فراهانی در این پروژه همکاری داشتهایم که فکر میکنم کمنظیر باشد.
علت انتخاب این تیم بازیگری چه بود؟ چرا برای صداپیشگی انیمیشن آخرین داستان سراغ بازیگران رفتید نه دوبلورهای حرفهای؟این تصور وجود داشت که حتما باید از دوبلورها برای انیمیشنها استفاده شود. بهرهگیری از بازیگران و دوبلورها دو مقوله متفاوت است. جدا از اینکه ما در حوزه دوبلاژ از بهترینها در جهان هستیم و دوبلورهای ما بسیاری حرفهای هستند اما دوبله با «وویس اکتینگ» در انیمیشن متفاوت است. در دوبله شخصیتی وجود دارد که دوبلور آن را به زبان فارسی بازسازی میکند. هرچند دوبلورهای ما آنقدر حرفهای هستند که خودشان هم میتوانند وویس اکتینگ هم انجام دهند ولی آن چیزی که در پروژه ما اتفاق افتاد برای نخستین بار در ایران وویس اکتینگ به معنای واقعی بود. بازیگران در زمان صداگذاری واقعا بازی میکردند. مثلا درصحنههایی شمشیر به دست میگرفتند و بازی میکردند و در حین اکت و حرکت ما صدای بازیگران را ضبط میکردیم و این روی بهبود کار ما هم تأثیر میگذاشت. این چیزی نیست که شما بتوانید از دوبله بگیرید.
در انیمیشنهای خارجی کاراکترها بر اساس صداپیشگان و بازیگران طراحی میشوند این اتفاق برای انیمیشن آخرین داستان نیز افتاده است؟
ما اول طراحی کاراکترها را انجام دادیم و بعد با بازیگران همکاریمان را شروع کردیم ولی در هنگام طراحی دقیقا به همین بازیگران که در پروژه حضور دارند فکر میکردم مثلا شخصیت شهرزاد شباهتهای بسیاری باخانم لیلا حاتمی دارد و انتخاب بازیگران چون از اول انجامشده بود بهنوعی طراحی کاراکترها بر اساس بازیگران صورت گرفت ولی من اصراری به این موضوع نداشتم. کار ما کار کودک نیست و کار نوجوان و بزرگسال است و ما از توانایی این بازیگران استفاده کردیم. این تجربهای است که در دنیا انجام میشود و برای مخاطب جذاب است که ببیند پرویز پرستویی یا لیلا حاتمی که در فیلمها حضور دارند این بار صدای خودشان را به شخصیت کارتونی و انیمیشن دادهاند؛ و این موضوع هم برای بازیگران و هم برای مخاطبان جذاب بود و نتیجه کار هم رضایتبخش است.
حضور بازیگران مشهور پیشازاین در فیلم انیمیشن تهران 1500 زمینهساز فروش بالایی در گیشه سینما شد و تأثیر بسیاری درفروش فیلم داشت. آیا حضور ستارگان سینما به فروش انیمیشن آخرین داستان در گیشه سینماها نیز کمک خواهد کرد؟قطعا کمک خواهد کرد؛ اما نه بهاندازه تهران 1500. در تهران 1500 دقیقا محوریت فیلم بازیگران بودند اما در فیلم ما محوریت بازیگران نیستند و بازیگران به فیلم کمک کردهاند. شاید زمانی که فیلم ما را تماشا میکنید خیلی تشخیص ندهید که یک کاراکتر کدام بازیگر است اما در تهران 1500 کاراکترها کاملا شبیه به بازیگران طراحیشدهاند. در آخرین داستان همه کمک کردند و همه در خدمت متن بودیم تا فیلم خوبی از آب دربیاید و در گیشه هم موفق باشد.
شما در آخرین داستان با خانم بیتا فرهی که گزیده کار هستند و پیشنهادهای کمی را قبول میکنند همکاری کردهاید و ایشان نقشی متفاوت (اهریمن) را ایفا کردهاند. چطور خانم فرهی را انتخاب کردید و چه شد که ایشان به همکاری با پروژه شما راضی شدند؟در این امر خانم تینا پاکروان خیلی موثر بودند. چون بازیگران ما را نمیشناختند و حضور ایشان بهعنوان شخص معتبر در سینما و همچنین آقای احسان رسول اف تهیهکننده خوشنام سینما و علاوه بر آن اعتباری که ما در جشنوارههای مختلف کسب کرده بودیم باعث شد تا بازیگران به همکاری با ما اعتماد کنند و ترغیب شوند. خانم بیتا فرهی بسیار گزیده کار هستند و راضی کردن ایشان راحت نبود. ایشان نقش اهریمن را صداپیشگی کردند و دلیل انتخاب خانم فرهی در این نقش این بود که اهریمن ضحاک را وسوسه میکرد و ما به صدایی احتیاج داشتیم که نشان دهد از عالم غیب میآید و شخصیت ضحاک را اغوا میکند و هیچ صدایی مناسبتر از صدای خانم فرهی نبود. البته این صدا توسط آقای علویان طراحی و میکس شد و ما از خانم فرهی چند بار صدا گرفتیم که بعد این صداها درهمآمیخته شده و اتفاق عجیبی میشود که باید فیلم را ببینید تا متوجه شوید.
تجربه کار با بازیگران مطرح در نخستین اثر بلند شما سخت نبود؟در ابتدا واقعا سخت بود ولی چند اتفاق به من کمک کرد. نخست حضور خانم پاکروان بود، ایشان هرروز در استودیو حضور داشتند و کمکهای بسیاری میکردند و نکته دیگر اینکه به خودم میگفتم ببین اشکان، ایشان پرویز پرستویی است استاد مسلم بازیگری که از بچگی فیلمهایشان را دنبال میکردی ولی وقتی وارد استودیو میشود شخصیت «ارشیا» است این را خیلی با خودم تمرین کردم. یادم هست که نخستین ضبط ما با خانم باران کوثری بود که برخورد ایشان کاملا حرفهای و جالب بود. مرام بازیگران نیز بهگونهای نبود که به شما بهعنوان کسی که نخستین کارش هست نگاه کنند تکتکشان واقعا وقتی وارد استودیو میشدند خیلی حرفهای برخورد میکردند و کاملا در خدمت فیلم بودند و پیشنهادهای خوبی میدادند و همین مسائل باعث شد تا کمکم برای من کار با این بزرگان آسانتر شود.
چطور شد که به سراغ شاهنامه که در سینمای ایران مهجور واقعشده و به آن کمتوجهی میشود رفتید و داستان ضحاک را انتخاب کردید؟من با شاهنامه، هزار و یکشب و قصههای امیرارسلان بزرگ شدم و در خانواده، پدرم اصرار داشت که ما با این آثار مأنوس شویم. وقتی وارد دنیای انیمیشن شدم از همان ابتدا دوست داشتم کاری در این حوزه انجام دهم و همانطور که شما اشاره کردید شاهنامه مهجور واقعشده و البته کارهایی شده و اساتید من آثاری را خلق کردهاند اما به نظر من حق مطلب ادانشده است و به نظرم هنرمندی نیست که در هنرهای نمایشی، تئاتر، دراماتیک و حتی تجسمی علاقه داشته باشد که در هنرش گریزی به داستان شاهنامه نزند و من هم از این قاعده مستثنی نیستم؛ اما چرا سراغ داستان ضحاک رفتم شاید میتوان گفت ضحاک یکی از عجیبترین و حماسیترین داستانهای شاهنامه است و داستانی دارد که ما خیلی میشناسیمش. ضمن اینکه من تعبیری در متن در ذهنم داشتم و آنهم ایجاد شخصیتهای خاکستری بود. من چند کار خارجی را دیدم و در همان مقطع هم باکارهای استاد بهرام بیضایی آشنا شدم و روی آثار آقای بیضایی که درباره ضحاک بود مطالعه و تحقیق کردم و خیلی خوشم آمد. احساس کردم که این پتانسیل در شخصیت ضحاک وجود دارد. من 9 سال پیش نگاه جهانی نداشتم و از عشق پر بودم و دوست داشتم کاری برای شاهنامه انجام دهم و خیلی به فروش و بازار این حوزه فکر نمیکردم حتی وقتی هیچ سازمانی از ما حمایت نکرد ناامید نشدم و ادامه دادم.
برای دراماتیزه کردن داستان ضحاک و حفظ جذابیتهای داستانی چه اقداماتی انجام دادهاید تا این داستان برای مخاطبان امروز بهویژه نوجوانان پرکشش باشد؟
پیرامون شاهنامه بررسی و تحقیق کردم که پیشینه این کتاب چه بوده است. همانطور که میدانید کتابی بوده به نام خداینامه که از زبان پهلوی به زبان عربی ترجمه میشود و بعد از زبان عربی به زبان فارسی. این کتاب به دست فردوسی میرسد که به نثر هم نبوده است. فردوسی بنابر مدیوم پرطرفدار آن موقع که شعر بوده برداشتی از خداینامه انجام میدهد و اثر خود به نام شاهنامه را خلق میکند و این کاری است که فردوسی بزرگ باتوجه به مدیوم پرطرفدار زمان خودش انجام داده و اثری پرطرفدار با جایگاه بلندمرتبه خلق کرده است. ولی امروز نمیتوانیم به نوجوانان و جوانانمان بگوییم که شاهنامه را بخوانند چراکه متن این اثر بزرگ سنگین و دشوار است. از طرفی هم موضوعی در جامعه ما وجود دارد که اگرچه به شاهنامه اصلا توجه نمیکنیم ولی بهمحض اینکه اثری از شاهنامه میبینیم سریع شاکی میشویم که چرا شاهنامه را تغییر دادهاید. این شد که من از ابتدا گفتم که برداشت آزاد از شاهنامه است تا بتوانم کاری انجام دهم که با مدیوم امروز مطابقت داشته باشد. برای اینکه قهرمان ما برای مخاطبان امروز قابلباور باشد مجبور بودیم که تغییراتی در شخصیتپردازی انجام دهیم که شاید با شاهنامه متفاوت باشد و به همین دلیل اعلام کردیم که انیمیشن آخرین داستان برداشتی آزاد از شاهنامه و داستان ضحاک است.
در نشست خبری انیمیشن آخرین داستان اشاره کردید که تماشای فیلم را به کودکان زیر 13 سال توصیه نمیکنید. دلیل این موضوع چیست؟اشتباهی که در کشور ما جا افتاده این است که انیمیشن حتما برای کودکان ساخته میشود درحالیکه اینگونه نیست بلکه هم برای کودک هست و هم بزرگسال. وقتی ما درباره شاهنامه فیلم میسازیم و درباره پادشاهی که از مغزهای انسانهای دیگر میخورد نمیتوانیم اثر کودک بسازیم شاید حق مطلب ادا نشود و به همین دلیل من از اول اعلام کردم که آخرین داستان یک انیمیشن بزرگسال است چراکه صحنههای اکشن، خشونت و ترس دارد که برای کودکان مناسب نیست؛ و در اکران نیز روی ردهبندی سنی اصرار خواهم داشت چون دوست ندارم بچهها وارد سالن سینما شوند و خاطره بدی از فیلم من داشته باشند. یک اتفاق بامزه نیز در هنگام نمایش فیلم در سینما چهارباغ داشتیم که سالن مملو از کودکان بود و من ابتدا از پدرها و مادرها خواهش کردم اگر احساس کردند بچهها ترسیدهاند یا اذیت میشوند؛ آنها را از سالن خارج کنند. اما در حالیکه در انتهای سالن نشسته بودم فقط دو مورد سالن را ترک کردند و بقیه نشسته بودند. اکرانهای دیگر نیز رفتیم و بچهها بویژه پسربچهها با هیجان از فیلم صحبت میکردند و به فیلم علاقهمند شده بودند این اتفاق برای ما واقعا بامزه و عجیب بود.
تولید و ساخت انیمیشن آخرین داستان 9 سال طول کشید چرا اینقدر این پروژه طولانی شده است؟
اصولا تهیه انیمیشن فرآیندی طولانی است و در مهمترین شرکتهای دنیا معمولا تهیه یک اثر 6 تا 10 سال طول میکشد و این در مقیاس جهانی خیلی اتفاق پیچیدهای نیست و شاید برای ما کمی عجیب باشد چون ما صنعت انیمیشن نداریم. اما چرا اینقدر درگیر این پروژه بودیم یکی از مسائلی که خیلی روند کار ما را کند کرد، آزمونوخطا بود. من و همکارانم در استودیو هورخش دوست نداشتیم که جایی را سرسری پیش ببریم و بچههای استودیو از خود من سرسختتر بودند. به همین خاطر حتی در میانه تولید مجبور شدم یکبار دیگر فیلمنامه را با کمک آقای چرمشیر بازنویسی کنم. دلیل دیگر این بود که ما حمایتی نداشتیم و مجبور بودیم تا در کنار این کار پروژههای دیگری را نیز کارکنیم و سودش را به این پروژه تزریق کنیم و از اینرو فشار روی همکاران و تیم ما زیاد بود. در بسیاری از مقاطع فیلم خیلی کند پیش میرفت. همکاران و تیم ما خیلی پای این کار جنگیدند و با حداقلهای حقوق با پروژه کارکردند.
وضعیت انیمیشن ایران در مقایسه با کشورهای دیگر جهان چگونه است؟ ما از لحاظ نیروی انسانی، سختافزاری و ابزارهای لازم و زیرساختها چه وضعیتی داریم؟ و چقدر با کشورهای صاحب سبک فاصلهداریم؟فاصله ما خیلی زیاد است و دروغ است اگر بگویم ما دو فیلم دیگر بسازیم به کشورهای صاحبنام در انیمیشن میرسیم چراکه ما سیستماتیک کار نمیکنیم. الان استودیو هورخش این فیلم را ساخته اگر نتواند بهرهبرداری مالی از این اثر داشته باشد قادر نیست اثر بعدی را بسازد و هیچکس هم نمیگوید چرا هورخش فیلم نمیسازد چون اصلا برای کسی مهم نیست؛ اما در سینمای هالیوود و دیگر کشورها سیستمی وجود دارد که از استودیوها مراقبت میکنند نه اینکه پول بلاعوض بدهند؛ اروپاییها به هیچکس پول بلاعوض نمیدهند، ولی با هدایت این استودیوها و کمکهای مالی بهموقع کاری میکنند که این استودیوها همیشه در حال کار کردن باشند و معمولا هیچ استودیویی تعطیل نمیشود، مگر اینکه اعضایش بخواهند. ما اینجا مشکل سختافزاری نداریم و انیمیشن هم خیلی قطعات سختافزاری پیچیدهای نمیخواهد. نیروی انسانی هم زیاد داریم ولی نیروی انسانی آموزشدیده کم داریم؛ با این وجود میتوان گفت برای ما در سینمای مستقل انیمیشن دنیا جریان خوبی شروعشده که چند سالی است در گیشه یکی دوتا انیمیشن در اکران داریم و استودیوهای بیشتری تأسیسشده و فعالیت میکنند و اگر این جریان تداوم داشته باشد و بر همین روال پیش برود انیمیشن ایران میتواند وارد بازارهای مستقل انیمیشن جهان شود.
چرا انیمیشن آخرین داستان بهصورت دوبعدی ساخته شد؟ آیا امکان ساخت این انیمیشن بهصورت سهبعدی وجود داشت و خودتان سبک دوبعدی را انتخاب کردید؟من خودم نخواستم که فیلم را سهبعدی بسازیم انیمیشن دوبعدی خیلی فرایند هنریتری دارد و سهبعدی فنیتر است. انگار انیمیشن سهبعدی که آمد و ابزارهایش وارد کشور شد ساخت انیمیشن راحتتر شد. شما اگر بخواهید انیماتور دوبعدی خوبی باشید باید طراح خوبی نیز باشید و فن طراحی در آن انجام شود. در کشورهای دیگر افرادی که در حوزه انیمیشن سهبعدی فعالیت دارند حتما طراحیشان خوب است و در انیمیشن دوبعدی نیز مهارت دارند اما اینجا اینطور نیست و از اینترنت آموزش میبینند و همانها را تکرار میکنند و به تکرار میافتند. من چون انعکاس و نشان دادن احساسات شخصی برایم خیلی مهم بود و با تکنیک دوبعدی بهتر میشد احساسات را نشان داد این سبک را انتخاب کردم. در جامعه به اشتباه تصور میشود که انیمیشن دوبعدی قدیمی است و اگر کسی این سبک انیمیشن ساخته حتما نتوانسته انیمیشن سهبعدی بسازد درصورتیکه کاملا برعکس است. استودیوهای دوبعدی در ایران کم و پر سابقه هستند و استودیوهای سهبعدی بیشتر هستند و انیمیشن ساختن در فضای سهبعدی راحتتر است. بهعنوانمثال در چین به ازای هر 30 فیلم سهبعدی، یک فیلم دوبعدی میسازند. پیشتر هرسال از 5 فیلمی که در بخش انیمیشن نامزد اسکار میشدند همه آنها سهبعدی بودند اما چند سالی است که فقط یک یا دو فیلم سهبعدی هستند و بقیه یا دوبعدی هستند یا استاپ موشن. درنتیجه امروز انیمیشن دوبعدی کیفیت متفاوتتری نسبت به دیگر سبکها ارائه میدهد.
طراحی گرافیکی کاراکترها در چه سبکی انجامشده است؟ما در انیمیشن مکاتبی داریم که نباید اصرار داشته باشیم که یک انیمیشن با تبعیت در یک سبک و مکتب بسازیم. من مکتب انیمه را برای آخرین داستان انتخاب کردم ولی درعینحال دقیقا سعی نکردم که نعل به نعل این مکتب پیش بروم و از خطوط شکسته، کنتراست بالا و سایهها بهره گرفتیم و در تیپ شخصیتها هم سعی کردیم به جامعه آنها دقت کنم؛ تلاش شده کاراکترها کاریزماتیک باشند و دخترها و پسرهایی که این فیلم را میبینند احساس کنند که هرکدام از شخصیتها میتواند قهرمان آنها باشند.
و سخن پایانی؟دوست داشتم درباره موسیقی کار نیز صحبت کنم که موسیقی کار آقای کریستف رضاعی است و تیتراژ اثر را استاد شهرام ناظری خواندهاند و ما با هنرمندان دیگر نیز همکاری کردهایم آقای مجید صالحی آواز جنوبی را خواندهاند، خواننده آواز کردی مصطفی محمودی بوده و آوازهای ایرانی را هاله سیفی زاده خوانده است. موسیقی این کار را از 5 سال پیش با آقای رضاعی شروع کردیم و مرتبا درباره آن گپ میزدیم و بحث میکردیم. در این کار از موسیقی نواحی استفاده کردهایم و با موسیقی جهانی تلفیقشده است. کار مطالعاتی عظیمی روی موسیقی انجامشده و آثار این فیلم در ارکستر سمفونی مقدونیه ضبط و میکس آن در اسپانیا انجامشده است. این نخستین فیلم در سینمای ایران است که بهصورت دالبی اتموس میکس شده و در این بخش نیز زحمات بسیاری کشیده شده است.