گرد فراموشی بر معماری سنتی شهرضا

گذر از مناطق مرکزی شهر همیشه شور و شوق خاصی دارد؛ خانه های کاه گلی با طاق های گنبدی و درهای چوبی با کوبه های آهنی، حتی برای کسانی که چیزی از معماری کهن و تاریخ نمی دانند نیز جذاب است، اما این روزها، این فضای سنتی و زیبا در میان سنگ و آجر و سیمان مدفون شده و دیگر خبری از آن رنگ و نمای قدیمی نیست.

گذر از مناطق مرکزی شهر همیشه شور و شوق خاصی دارد؛ خانه های کاه گلی با طاق های گنبدی و درهای چوبی با کوبه های آهنی، حتی برای کسانی که چیزی از معماری کهن و تاریخ نمی دانند نیز جذاب است، اما این روزها، این فضای سنتی و زیبا در میان سنگ و آجر و سیمان مدفون شده و دیگر خبری از آن رنگ و نمای قدیمی نیست.
به گزارش ایمنا، امروز شاید دیگر استفاده از خشت و گل منسوخ شده و در پنجره های چوبی مشبک و مقرنس به صرفه نباشد و معماران و بنایان استفاده از مصالح روزآمد را ترجیح دهند، اما گویا اصول معماری کهن نیز از یادها رفته است.
امروزه تأثیر معماری بر رفتارها و شیوه زندگی افراد و گروه‌های اجتماعی غیرقابل‌انکار است و نفوذ معماری غربی در اندیشه‌های طراحان و فعالان حوزه ساخت‌وساز، موانعی جدی را در مسیر ترویج و تحقق سبک زندگی اسلامی ایجاد خواهد کرد و همین امر لزوم احیای معماری ایرانی-اسلامی را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد.
می توان گفت معماری سنتی ایرانی یکی از بی نقص ترین معماری های جهان بوده است، زیرا بدون داشتن هیچ گونه وسایل و ابزارآلات پیشرفته ای خانه هایی با ظرافت و ریزه کاری زیبا ساخته می شد که طراحان آینده هم از آن الهام می گرفتند.
محمدرضا یزدان مهر، کارشناس معماری در گفت و گو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه در شرایط فعلی شاهد نوعی انحراف در اصول معماری اصیل ایرانی - اسلامی هستیم، می گوید: نگاهی گذرا به ظاهر شهرها نشان می دهد که ساختمان هایی یک شکل و بدون تنوع در نماسازی ایجاد شده است.
وی ادامه می دهد: معماری اصیل ایرانی اسلامی که قرن ها برای شکل گیری آن تلاش شده است، موازینی دارد که رعایت آن ها نما و منظر شهری را تغیر می دهد.
کارشناس معماری با بیان اینکه مهمترین ویژگی معماری کهن، سازگاری آن با روحیات انسانی است، خاطرنشان می کند: تا حدود دو دهه گذشته در مناطق مرکزی شهرها و در روستاها خانه ها، تکایا و مساجد قدیمی وجود داشت و می توانست منبع الهام برای معماران باشد، اما متاسفانه این ابنیه نیز در حال نابودی و تخریب هستند.
یزدان مهر تاکید می کند: برخی گمان می کنند تفاوت عمده سازه های فعلی با سازه های کهن، استحکام بنا در عین رعایت محدودیت های اراضی و تسریع در فرایند ساخت و ساز است، در حالی که همه این موارد در معماری سنتی نیز وجود داشته است و نباید تخریب یک بنای قدیمی در اثر گذشت زمان باعث ایجاد این شائبه شود که آن بناها فاقد استحکام بوده است.
وی با اشاره به معماری سنتی شهرضا، اظهار می کند: معماری ایرانی یکی از مترقی ترین روش های معماری بوده است که با ورود اسلام دچار دگرگونی شد و ثمره نهایی این امتزاج قوانین معماری، ساخت مجموعه هایی بود که در عین زیبایی و استحکام، نشان از هوشمندی، ایمان و اخلاص معماران ایرانی داشت.
این کارشناس معماری اضافه می کند: بازار، مسجد جامع و حمام سه رکن مهم معماری کهن ایرانی-اسلامی است که هم‌زیستی آن ها ریشه در عقاید اسلامی دارد و در شهرضا نیز به خوبی رعایت شده است.
یزدان مهر می گوید: آنچه از تلفیق معماری ایرانی و اسلامی در مجموعه نقش جهان اصفهان مشاهده می شود، نمونه تکامل یافته گونه هایی نظیر مجموعه بازار و مسجد جامع شهرضا و دیگر شهرها است.
وی تاکید می کند: ایجاد بازاری همانند آنچه در شهرضا وجود دارد با تیمچه ها و راسته ها و حجره های متعدد و ساخت مسجد جامع نشان از رونق و شهرت این شهر دارد، زیرا این سازه ها، خاص شهرهای بزرگ و دارای مرکزیت تجاری، علمی، فرهنگی یا نظامی بوده است.
این کارشناس با بیان اینکه بافت سنتی شهرضا پیرامون مهمترین عناصر شهرسازی آن شکل گرفته است، تصریح می کند: دسترسی مردم به بازار و مسجد تسهیل شده و جالب تر اینکه، کوچک ترین ریزه کاری هایی که در مبانی معماری سنتی به آن پرداخته می شود نیز در آن رعایت شده است.
یزدان مهر می گوید: پیچ و خم کوچه ها به گونه ای بوده که اندرون خانه دیگری از تعرض و دیدن مصون بماند، وقتی بر مناره مسجد جامع برویم می بینیم که بافت سنتی به سمت شرق توسعه داشته که نشان از دیدگاهی دیرینه این باره مبتنی بر باورهای پیش از اسلام و مبنی بر اهمیت نور و روشنایی، دارد.
وی اظهار می کند: متاسفانه امروزه شرایط معماری کهن و اصول آن در شهرضا فراموش شده است، در حالی که با مصالح جدید هم می توان بناهایی مبتنی بر اسلوب کهن ساخت.
کارشناس معماری تصریح می کند: فراموشی اصول معماری سنتی در ساخت و سازها باعث ایجاد آلودگی بصری، آلودگی صوتی، ایجاد افسردگی و عدم تلقین روحیه شادابی حاصل از سکونت در یک بنا، شده است.
یزدان مهر می گوید: فرد باید از حضور در یک بنا احساس آرامش کند و این حس باید صرفا از بنا القا شود، اما بسیاری از سازه های فعلی فاقد این ویژگی است.
نظام نامه ساخت و سازهای شهری باید تغییر کند
غلامرضا یوسفی، کارشناس شهرسازی معتقد است، «باید نظام نامه ساخت و سازهای شهری که بخشی از آن تحت نظر شهرداری ها اجرا می شود، تغییر کند.»
وی تاکید می کند: در شرایط فعلی اصولا بناها کارهای ساختمانی اعم از ساخت و ساز و نماسازی را انجام می دهند، در حالی که باید همانگونه که یک مهندس ناظر بر استحکام بنا نظارت می کند، یک معمار نیز بر رعایت اصول معماری نظارت کند.
کارشناس شهرسازی اضافه می کند: اگر اصولی که شهرسازان در دانشگاه می آموزند، به درستی در شهر رعایت می شد، امروزه با مشکلاتی نظیر ترافیک در هسته مرکزی شهر یا تمرکز ادارات خدمات رسان در یک منطقه مواجه نبودیم.
یوسفی با تاکید بر ضرورت توجه بیشتر به معماران سنتی، می گوید: شهر یک موجود زنده است و معماران باید روح زندگی را در آن بدمند.
وی عدم رعایت الگوهای شهرسازی غربی توسط بناها و انبوه سازان معضلی بزرگ شهر می داند و ادامه می دهد: متاسفانه امروزه کاستن از هزینه های تولید و ساخت و ساز بر دیگر جنبه های شهرسازی و ساختمان سازی غلبه کرده است.
این کارشناس شهرسازی می گوید: مبلمان شهری شهرضا از شادابی و پویایی لازم برخوردار نیست، منظر شهری نیازمند اصلاح است، البته مسئولان حوزه مدیریت شهری نیز بارها بر این مسئله تاکید کرده اند، اما این کار نیازمند تدوین طرحی جامع و اختصاص اعتبارات لازم است.
یوسفی ادامه می دهد: توسعه شهر با هدف خروج آن از رکود بصری لازم است، اما پیش از آن تدوین طرحی جامع با استفاده از نظرات تخصصی و البته اختصاص منابع مالی مناسب و مشارکت دادن بخش خصوصی است.

ارسال نظر