«داستان یک شهر»؛ داستان اصغر فرهادی شدن

بی گمان تلویزیون سکوی پرتاب کارگردانان بسیاری بوده است؛ فیلمسازانی که پله‌های ترقی را یکی یکی پیموده و حالا، اسم و رسمی به هم زده اند و به چهره‌هایی شناخته شده و معتبر حتی در سطح بین الملل تبدیل شده اند.

بی گمان تلویزیون سکوی پرتاب کارگردانان بسیاری بوده است؛ فیلمسازانی که پله های ترقی را یکی یکی پیموده و حالا، اسم و رسمی به هم زده اند و به چهره هایی شناخته شده و معتبر حتی در سطح بین الملل تبدیل شده اند. مثال بارز و شاخص این دسته از کارگردانان، اصغر فرهادی است. فرهادی با «داستان یک شهر» سنگ بنای مقوله ای را می گذارد که بعدها به شاخصه کارهای سینمایی او بدل می شود.
«داستان یک شهر» حکایت یک گروه کوچک مستندساز است که با دستمایه قراردادن اتفاقاتی که در جامعه می گذرد، آیتم‌هایی کوتاه را برای برنامه ای موسوم به «در شهر» می سازند. «در شهر» در سال های ابتدایی تاسیس شبکه 5 سیما که شبکه تهران خوانده می شد، جزو برنامه های پرطرفدار این شبکه بود.
عوامل این برنامه با حضور در سطح کلان شهر تهران، اتفاقات عمدتا با تم اجتماعی را پوشش داده و بر مبنای آن، گزارش های کوتاه خبری می ساختند. به طور طبیعی در این فرآیند، بسیاری از معضلات و نارسایی‌های اجتماعی مشهود در سطح شهر هم مورد مداقه و توجه قرار می گرفت. فرهادی با نگاهی به این برنامه و محمل قراردادن آن، مجموعه «داستان یک شهر» را تدارک می بیند و البته نگاه ویژه خود را نیز در آن تسری می دهد.
یک تهیه کننده قدیمی به نام سپنتا (با بازی فرامرز صدیقی) عده ای جوان شامل مدیر تولید، تصویربردار و مجری را به کار دعوت می کند و در این مسیر مونس، خواهرزاده خود را نیز با آنها همراه می سازد، به این امید که مونس را که دچار افسردگی مزمن بوده و گرفتار نوعی نهیلیسم است از این وضعیت خارج سازد. این گروه را جوانی به نام رفیع نیز همراهی می کند که خانواده خود را در خارج از کشور رها کرده و به ایران بازگشته تا دغدغه های اجتماعی اش را دنبال کند.
کنش های میان این افراد نیز خود، سبب ساز قصه هایی می شود که به موازات داستان هر یک از گزارش ها، بر جذابیت اثر می افزاید و انگیزه های مخاطب را برای همراهی با سریال دوچندان می کند. عوامل برنامه مختصات شخصیتی ویژه خود را دارند و همین، بر روند کاری شان بی تاثیر نیست. در میانه راه، یک رابطه عاطفی هم میان مونس و رفیع شکل می گیرد تا سریال از بار دراماتیک هم برخوردار شود.
گردآوردن بازیگران و جویای نام در آن سال ها مانند علی قربانزاده، آتنه فقیه نصیری، رامبد شکرابی، امیرحسین صدیق و علی سلیمانی در قالب عوامل و دست اندرکاران برنامه «در شهر» نقش مهم و تاثیرگذاری در جذابیت «داستان یک شهر» دارد.
با این حال، فارغ از فرم و ساختار، آن چه «داستان یک شهر» را در ذهن و خاطره مخاطبان تلویزیون ماندگار کرده، نگاه ویژه سازنده اش به اجتماع و آن چه در آن می گذرد است. انتخاب موضوعاتی به نسبت بکر که دغدغه عموم و به خصوص نسل جوان است، «داستان یک شهر» را به اثری پیشرو تبدیل کرده، دستکم در زمان خودش. برای مثال در سال پخش این مجموعه (1378) صحبت از ایدز در تلویزیون، همچنان به نوعی تابو می ماند و به راحتی این روزها از آن سخنی به میان نمی آمد؛ سریال اصغر فرهادی اما در یکی از قسمت های خود و در قالب تهیه گزارش از سطح شهر و در یک رصد اتفاقی، به زنی می پردازد که مبتلا به این بیماری شده و از خانه بیرون زده و ... . همین جسارت توجه به ناهنجاری های اجتماعی مغفول و قدم زدن رندانه بر روی لبه تیغ، سریال «داستان یک شهر» را در میان آثار نمایشی اجتماعی تلویزیون به مجموعه ای معتبر و قابل اعتنا تبدیل کرده است.
شاید گزافه نباشد این ادعا که «داستان یک شهر» به مثابه یک سیاه مشق برای اصغر فرهادی است؛ تا به یک چارچوب فکری و ساختاری حول مسائل جامعه، شبیه آن چه بعدا در آثار سینمایی اش شاهد بودیم، برسد. به تعبیر دیگر، آن چه که بعدها در فیلم های سینمایی فرهادی به خصوص آثار اولیه اش همچون «شهر زیبا» و «رقص در غبار» رویت می شود، در مقیاس کوچکتر و با رویکردی شاید خام تر، در سریال «داستان یک شهر» ملموس است.
دستمایه قراردادن معضلات اجتماعی به مرور در آثار فرهادی قوام می یابد و پرداخت حرفه ای تری به خود می گیرد. از این بابت، شاید بتوان مجموعه «داستان یک شهر» را یک سنگ محک اولیه و مجالی برای آزمون و خطا در مسیر فیلمسازی اصغر فرهادی دانست.
از دیگر نقاط قوت سریال «داستان یک شهر» لحن بی طرفانه و نگاه بی زاویه آن به مسایل اجتماعی است. اصغر فرهادی به همراه علیرضا بذرافشان در مقام نویسندگان فیلمنامه این سریال از اتخاذ یک رویکرد جانبدارانه پرهیز کرده اند و قضاوت نهایی را به مخاطب وانهاده اند و خود در مقام قاضی برای چیزی، حکم صادر نمی کنند و فتوا نمی دهند.
همه آن چه که گفته شد سریال «داستان یک شهر» را به یک اثر نمایشی قابل تامل و توجه بدل کرده است که تماشای دوباره آن خالی از لطف نیست. سریال اصغر فرهادی این شب ها از آنتن شبکه آی فیلم در حال پخش است و به طور قطع به نظاره نشستن یکی از آثار اولیه کارگردان صاحب سبک و نامدار کشور که این روزها حتی سینمای ایران را با نام او می شناسند، حظی مضاعف دارد.
منبع: روزنامه همدلی - محسن محمدی

ارسال نظر