۵ دلیل برای تماشای فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟»

نام فرزاد موتمن برای بسیاری از علاقه‌مندان به سینما، با فیلم «شب‌های روشن» گره خورده است و بسیاری از مخاطبان و منتقدان بعد از گذشت ۱۶ سال از نمایش آن، هنوز از آن فیلم به عنوان بهترین اثر فرزاد موتمن یاد می‌کنند. این کارگردان بعد از سه سال، این روزها فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» را روی پرده نقره‌ای در حال اکران دارد.

نام فرزاد موتمن برای بسیاری از علاقه‌مندان به سینما، با فیلم «شب‌های روشن» گره خورده است و بسیاری از مخاطبان و منتقدان بعد از گذشت ۱۶ سال از نمایش آن، هنوز از آن فیلم به عنوان بهترین اثر فرزاد موتمن یاد می‌کنند. این کارگردان بعد از سه سال، این روزها فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» را روی پرده نقره‌ای در حال اکران دارد.
اثری که هرچند انتظار مخاطب را از کارگردان «شب‌های روشن» برآورده نمی‌کند، اما با بسیاری از فیلم‌هایی که روی پرده سینما می‌بینیم و به ویژه با آثار مشابه خودش در ژانر جنایی و پلیسی، کمی متفاوت است. در ادامه نگاهی انداخته‌ایم به پنج دلیلی که توصیه می‌کنیم «آخرین بار...» را در سینما تماشا کنید.
۱- غنیمتی در برهوت فیلم‌های معمایی و پلیسی
تا دلتان بخواهد فیلم‌هایی در ژانر کمدی و اجتماعی روی پرده سینماها در حال نمایش است و در این میان گونه‌های سینمایی دیگر مورد غفلت قرار گرفته‌اند. یکی از این ژانرها که با وجود جذابیت مورد توجه سینماگران قرار نگرفته، ژانر پلیسی و معمایی است. بعد از مدت‌ها، به تازگی یک فیلم پلیسی در حال اکران است که اگرچه نمی‌توان آن را یک فیلم کاملا جنایی و پلیسی نامید و رگه‌هایی از فیلم اجتماعی هم در آن دیده می‌شود، اما در قحطی چنین فیلم‌هایی در سینمای ایران، «آخرین بار...» تجربه نسبتا جدیدی برای تماشاگر رقم می‌زند.
۲- قصه‌ای که مخاطب را دنبال خود می‌کشد
اگرچه ریتم فیلم از یک جایی به بعد افت می‌کند و بعد به کندی پیش می‌رود، اما به طور کلی می‌توان گفت قصه و شخصیت «سحر» آن‌قدر ظرفیت دارد که دنبال کردن ماجرا و پاسخ دادن به سؤالاتی که فیلم در ذهن مخاطب ایجاد کرده، برایش جذاب باشد. بنابراین فیلم «آخرین بار...» به عنوان یک فیلم معمایی، به اندازه کافی برای مخاطب کشش دارد و اگر فیلم خوش‌ریتمی بود می‌شد آن را از این جهت کاملا بی‌نقص دانست.
۳- تصویری نسبتا متفاوت از پلیس
معمولا پلیس در فیلم و سریال‌های ایرانی یک تیپ است و تبدیل به شخصیت نمی‌شود. پلیس معمولا در این آثار یک آدم جدی و باهوش است که با خانواده‌اش ارتباط صمیمانه و عمیقی دارد و تنها مشکلش این است که زیادی خودش را درگیر پرونده‌هایش کرده! او معمولا تجربه تلخی از مرگ یکی از عزیزانش هم دارد که در موقعیت‌های مختلف برای او یادآوری می‌شود. سرگرد «سمیعی» با بازی فریبرز عرب‌نیا، با بسیاری از پلیس‌هایی که تا به حال دیده‌ایم متفاوت است. نه آن قدر باهوش و همه‌ چیز تمام است که با زیرکی خاصی همه گره‌ها را به تنهایی باز کند و نه آن‌قدر ضعیف و منفعل که کاری از پیش نبرد. خانواده او را هم نمی‌بینیم که شاهد رابطه عاطفی قوی‌شان باشیم.
البته احتمالا یک تجربه تلخ در زندگی‌اش داشته که در چند صحنه از فیلم اشاره کوتاهی به آن می‌شود اما این اشاره آن‌قدر کوتاه و مبهم است که تا پایان فیلم هم برای مخاطب مبهم می‌ماند و به عنوان یک ضعف برای این پلیس به حساب می‌آید.
۴- انتخاب خوب بازیگران
فریبرز عرب‌نیا در نقش سرگرد «سمیعی»، ژاله صامتی در نقش مادر «سحر عامری» و سیامک صفری در نقش «پدر سحر»، انتخاب‌های بسیار مناسبی برای شخصیت‌های این فیلم بوده‌اند و در میان این سه بازیگر، ژاله صامتی یکی از درخشان‌ترین بازی‌هایش را به نمایش می‌گذارد. علاوه بر این‌ها، شبنم فرشادجو که حضور بسیار کوتاهی در فیلم دارد و در یکی از سکانس‌ها برای دقایقی نقش یکی از همسایه‌های خانواده «عامری» را بازی می‌کند، در همان حضور کوتاه بازی فوق‌العاده‌ای دارد و این موضوع نشان از دقت و اهمیت فرزاد موتمن در انتخاب‌ نقش‌های تاثیرگذار و مهم فیلمش دارد.
۵- پایانی غیرقابل پیش‌بینی
غافلگیری، لازمه فیلم‌های معمایی و پلیسی است و اگر دست قاتل یا مجرم زودتر از موقع برای تماشاگر رو شود، مخاطب دیگر انگیزه‌ای برای دنبال کردن قصه ندارد. در فیلم «آخرین بار...»، تماشاگر مانند بسیاری از فیلم‌های پلیسی درباره قاتل حدس‌های مختلفی می‌زند و هر لحظه به یک نتیجه می‌رسد اما وقتی معما حل و گره‌ها باز می‌شود، تماشاگر واقعا غافلگیر می‌شود و خطی روی همه حدس‌هایش می‌کشد. غافلگیری یکی از اتفاقاتی‌ است که‌ مخاطب در پایان فیلم از آن احساس رضایت می‌کند.
ضعفی که می‌توانست نقطه قوت باشد...
این که فیلم می‌خواهد در بستر حل معمای ناپدید شدن سحر، کنایه‌ای به عرف‌های غلط و کلیشه‌های ذهنی افراد جامعه بزند، مسئله مهمی است که ای کاش با پرداخت درست به آن، حالا می‌توانستیم این ویژگی را هم جزو نقاط قوت فیلم بدانیم. مسئله‌ای که می‌‌شد در بطن قصه بیان شود و به تماشاگر تلنگر بزند، بدون این که موقعیت درستی برای بیان این کنایه‌ها خلق کند، با شخصیت‌پردازی ناقص و چند دیالوگ شعاری، از فیلم بیرون می‌زند و برای مخاطب باورپذیر نمی‌شود.

منبع: روزنامه خراسان


ارسال نظر