سرباز وظیفه، خانم عکاس و بقیه شجاعان روز ۳۱ شهریور

شجاعت یک صفت ذاتی است. در گوشه وجود آدم لانه کرده و در لحظات حساس با آن رو به رو می‌شوی. چقدر شجاع هستی؟ چه بسیار لاف‌زن‌هایی که در معرکه کم آورده اند، ترسیده اند و تا آخر عمر باید با این واقعیت روبه رو باشند که «من شجاع نیستم» و چه باشکوه است وقتی از موهبت شجاعت برخوردار باشی.

شجاعت یک صفت ذاتی است. در گوشه وجود آدم لانه کرده و در لحظات حساس با آن رو به رو می‌شوی. چقدر شجاع هستی؟ چه بسیار لاف‌زن‌هایی که در معرکه کم آورده اند، ترسیده اند و تا آخر عمر باید با این واقعیت روبه رو باشند که «من شجاع نیستم» و چه باشکوه است وقتی از موهبت شجاعت برخوردار باشی.
حادثه ۳۱ شهریور روز فوران شجاعت بود. مردان و زنانی که در بحبوحه یک حمله ناجوانمردانه تروریستی دست و پای خود را گم نکردند. برخی از آن‌ها شهید شدند که در صفحه ۳ به آن‌ها پرداخته ایم و برخی نیز در تصاویری که ثبت شده اند ما را به تحسین دلاوری خود واداشته اند. مردان و زنان جوانی که دست یازی به هموطنان خود دراز کرده اند. نشانه‌هایی دیریاب از شهامت ایرانی. از نوعدوستی ایرانی. پیگیری‌های ما در مورد دو سه نفر از این دسته شجاعان به نتیجه رسید. دختر جوانی که عکس هایش زینت مهم‌ترین روزنامه‌های کشور شد و ما یک گفت و گوی اختصاصی با او انجام داده ایم (خانم فاطمه رحیماویان) و سربازی که با خونسردی و در میان رگبار گلوله‌ها همنوعان خود را از میدان نبرد دور می‌کرد و با کمک سردار کمالی هویتش را پیدا کردیم (داستانش را همین جا مفصل بیان کرده ایم؛ داستان مجتبی محمدی) و همینطور سرتیپی که با اسلحه کمری خود به رویارویی با تروریست‌ها پرداخت (امیر سرتیپ مختاری فر). بقیه شان را نمی‌شناسیم. سردار کمالی به خبرنگار ما گفت که تک تک این سربازان شجاع را پیدا خواهیم کرد و به آن‌ها پاداش خواهیم داد. درود ما بر این فرزندان شجاع و بی ادعا. دلمان را گرم کردید.
«مجتبی محمدی» ؛ این نام را به خاطر می‌سپاریم. سرباز شجاع تیپ ۱۹۲ زرهی اهواز که به هنگام حمله تروریستی شنبه گذشته تصویر رشادتش در قاب تصویر چندین دوربین تا ابد ماندگار شد. در حالی که در آن شرایط بسیاری پناه گرفته بودند تا مورد اصابت گلوله‌های تروریست‌ها قرار نگیرند، مجتبی محمدی و همرزمانش که در پی دفاع از شهروندان تا جای ممکن دست از عافیت طلبی شستند و با پذیرش خطر، نگذاشتند کسی در میدان رژه جا بماند. روزر گذشته سردار کمالی، رئیس اداره سرمایه انسانی سرباز ستاد کل نیرو‌های مسلح با انتشار تصویری از رشادت این سرباز در صفحه اینستاگرام خود از مردم خواسته بود که «سرباز غیور را شناسایی و اطلاع رسانی کنید». همچنین پستی با محتوایی مشابه در همین صفحه گذاشته شده بود که واکنش‌های مختلف و جالبی را در پی داشت. یکی از کاربران بال نام خلیل چاهیان در کامنتی نوشته بود که «سردار کمالی عزیز، این سرباز بدون کوچکترین چشم داشتی و در شرایطی که به راحتی می‌توانست خود در گوشه‌ای پناه گرفته و جان خود را نجات دهد. جانش را کف دستش گذاشت و هموطن خود را نجات داد. ممکن بود در هر لحظه تیر بخورد و کشته شود، اما غیورانه ایستاد تا ناموسش را نجات دهد. خواهش ما از شما این است که ایشان از خدمت معاف شوند و نشان شجاعت دریافت نمایند تا پاداش این همه غیرت و از خود گذشتگیشان را دریافت کنند. من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق... زنده باشد سردار، یا حق» کاربر دیگری با نام رضا داوری نوشته بود: «کمترین پاداش این دلاور سرباز معافیت از خدمت است توجه داشته باشید همه پناه گرفته اند او ناموس وطن را پناه داده است. حتی مافوق‌های این سرباز در صحنه نیستند.» کاربر دیگری هم با نام سوبی نوشته بود: «سردار معافیت شو امضا کن. دو سه نفر دیگه ام بودن بچه بغل شون بود اونا رو بیارید تلویزیون و ازشون تقدیر کنید و معافیت بدین بهشون به خاطر کار بزرگی که کردن حتی تو بالاترین رده‌های نظامی می‌توانید ازشون استفاده کنید. اینا خودشون رو ثابت کردن. اینا خرازی و همت هستن. اینا حسین فهمیده هستن. ناموس و وطن براشون از جون مهم تره.» کاربری هم با نام امین مفتخاری نوشته بود: «سردار با توجه به شجاعت و غیرتی که در این جوان به وضوح آشکار است از مشا فرمانده بادرایت و خدوم مورد انتظار است دستورات لازم را جهت جذب و به کار گیری ایشان در رده‌های حساس امنیتی و حتی نظارتی مبذول فرمایید. قطعا عدو شود سبب خیر تا چنین سرمایه‌هایی شناسایی شده و به کارگیری شوند.» پاسخ سردار کمالی هم در ذیل تمامی این کامنت‌های اشاره شده و درخواست‌های مشابه «ان شاء الله» بود که عمدتا با تشکر کاربران همراه می‌شد.
علاوه بر این کامنت ها، طیف دیگری از کامنت‌ها هم بود که به این شیوه پیدا کردن سرباز خرده گرفته بودند؛ کاربری با نام علی آقا نوشته بود: «از نیرو انسانی سوال کنی بهت می‌گه کی هست. این دیگه این همه داستان نداره که مردم شناسایی کنند.» سردار کمالی هم پاسخ داده بود: «بله درست است و ما هم اشراف دایم. تا ارسال تصاویر و سوال و زمان بندی اداری، شاید این گونه زودتر انجام شود. با تشکر از همیاری شما» کاربر دیگری هم با نام احمدرضا نوشته بود که «زنگ بزنید از سپاه اهواز بپرسید دیگه» و سردار کمالی جواب داده بود: «تا زمان اداری. شاید کمی زودتر...»، ولی پاسخ اکانت اینستاگرامی سپاه پاسداران ذیل این کامنت درنوع خود جالب توجه بود: «ایشون سرباز سپاه نیستن برادر. ارتشی هستن».اندکی نگذشت که با یاری دوستان و هم رزمان این سرباز، مجتبی محمدی حوالی ساعت ۳ بعدازظهر دیروز شناسایی شد. در همین زمان با سردار کمالی تماس گرفتیم و جویای جزئیات بیشتری شدیم. سردار کمالی با تایید شناسایی این سرباز به کمک شبکه‌های اجتماعی و یاری دوستان این سرباز، گفت که تا دو روز آینده، امکان برقراری ارتباط مستقیم با مجتبی محمدی برقرار نیست. تماس ما با دوستان نزدیک این سرباز هم گرچه موفقیت آمیز بود، ولی به سبب حضور احتمالی ایشان در پادگان، عملا ارتباط مستقیم میسر نشد. فقط از دوستان ایشان شنیدیم که اهل کرج هستند و در اهواز زندگی می‌کنند.
حوالی ساعت ۴ روز گذشته صفحه اینستاگرامی سردار کمالی، استوری‌ای با این شرح منتشر کرد که «پهلوان مجتبی محمدی با کمک شما مردم عزیز سریعا شناسایی گردید. تجلیل از ایشان و دیگر سربازان دلاور حادثه حتما اطلاع رسانی خواهد شد.» همچنین در پست دیگری هم نام این سرباز با هشتگ «پهلوان مجتبی محمدی» آمده و این شرح که «سرباز قهرمان گروهان مستقل فاوا از تیپ ۱۹۲ زرهی اهواز ارتش، با کمک شما مردم عزیز و زودتر از مراحل اداری شناسایی و ایشان به همراه دیگر سربازان غیور که یک به یک شناسایی خواهند شد، طی مراسمی از آن تجلیل به عمل خواهد آمد. حتما اطلاع رسانی خواهد شد.»
دختری که دستش نلرزید
گفتگو با فاطمه رحیماویان، عکاسی که ثبت کننده مهم‌ترین تصاویر حادثه تروریستی اهواز بود و وظیفه شناسی اش نیز سوژه عکس عکاس دیگری شد:
هنوز تب و تاب اتفاقی که در مراسم رژه نیرو‌های مسلح در اهواز به وقوع پیوست، نخوابیده است. همچنان رعب و وحشت در دل مردم اهواز و البته مردم ایران است و همچنان آمار شهدای بی گناه این حادثه رو به افزایش. در این میان عکس‌ها و فیلم‌های اصحاب رسانه از لحظه‌های خاص و رویداد‌های در حال وقوع، بیانگر داستان مصور این رویداد است. عکس‌هایی مثل لحظه تیر خوردن و افتادن جانبازی روی زمین، لحظه هدایت مردم به اماکن امن توسط سربازها، لحظه در آغوش گرفتن پسربچه‌ای خون آلود توسط پاسداران و عکسی از خانم عکاسی که خوابیده بر زمین و وحشت زده در حال ادامه رسالتش یعنی عکاسی است. با این عکاس که عکس هایش عکس روی جلد روزنامه دیروز هفت صبح و حدود ۲۰ روزنامه دیگر بود، در رابطه با حال و هوای آن لحظات گفتگو کرده ایم.
از مکان تیراندازی و درگیری دور بودم
فاطمه رحیماویان متولد ۱۳۷۰ است، کارشناسی هنر اسلامی دارد و در حال حاضر عکاس خبرگزاری فارس خوزستان است. او به عکاسی از دوران کودکی علاقه‌مند بوده و کار عکاسی اش را از سال ۱۳۹۲ در خبرگزاری محله‌ای شروع کرده است. فاطمه که سابقه حضور در مراسم‌های این چنین نداشته به همراه حدود ۱۰ عکاس دیگر به این مراسم اعزام می‌شود تا عکس‌هایی ناب از رژه نیرو‌های مسلح شکار کند. اما تقدیر روز بدی را برای او و مردم اهواز رقم زده بود. او در این باره می‌گوید: «در حین رژه می‌خواستم از یک نمای دور تصویر خودم را ثبت کنم به همین خاطر از مکان رژه دور شدم، به سمت گروه موسیقی رفتم و دیگر نزدیک جایگاه نبودم. حوالی ساعت ۹ صبح بود و همه چیز در حین رژه عادی بود، افراد نیروی انتظامی و سپاه همه جا بودند که یکباره صدای تیراندازی آمد. با شنیدن صدای تیراندازی به ما می‌گفتند روی زمین بخوابید و سرتان را پایین بیاورید، من هم روی زمین خوابیدم در حالی که عکاسی را رها نکرده و از صحنه‌هایی که جلوی رویم بود عکس می‌گرفتم.»
عکاسی، رسالتم بود و آن را رها نکردم
رحیماویان در رابطه با آنچه رو به روی خود و در قاب دوربینش دیده می‌گوید: «لحظات بسیار سخت و دلهره آوری بود. من در آن زمان با پوشش و همراهی سربازان تا جحدودی از منطه درگیری دور بودم، فقط یک تیر در چند کیلومتری من به دیوار خورد، اما متاسفانه می‌دیدم که افراد جلوی رژه رونده به رگبار بسته شدند و روی زمین می‌افتادند.» در رابطه با عکسی که از او در فضای مجازی دست به دست شده می‌پرسم و می‌گویم عده‌ای از افراد حرف از تصنعی بودن عکس به علت زاویه عکس، می‌زنند و او می‌گوید: «نظر دیگران برایم مهم نیست، زیرا آن‌ها در آن زمان جای من و همکاری نبودند، آن‌ها درک درستی از این اتفاقات ندارند. در آن لحظه برای من رسالتی که بر عهده داشتم از هر چیز دیگری مهم‌تر بود و زاویه عکس همکاری آقای مهدی پدرام خو هم نشان از شجاعت و نترسی او است که توانسته من را در آن حالت ببیند و عکسی بیندازد.» فاطمه در رابطه با زنی که در عکس به همراه او به زمین افتاده و وحشت زده به رو به رویش نگاه می‌کند هم می‌گوید که او را نمی‌شناسد و جزء مردم عادی بود که در این لحظه به او پناه آورده است. فاطمه می‌گوید بعد از اتمام تیراندازی به محل درگیری رفته و حدودا نیم ساعت بعد به خاطر آنکه دوربینش را نگیرند مجبور به ترک صحنه شده، صحنه‌ای که تا ابد در ذهنش خواهد ماند.
چه کسانی مجروح و شهید شدند؟
سرتیپ پاسدار ابوالفضل شکارچی سخنگوی ارشد نیرو‌های مسلح در تازه‌ترین اطلاعات درباره حمله تروریستی صبح شنبه در بلوار قدس اهواز از هلاکت ۴ تروریست خبر داد و به ایسنا گفت: «۴ نفر تروریست از چند روز قبل از برگزاری رژه نیرو‌های مسلح در اهواز در نزدیکی محل برگزاری رژه سلاح‌هایی مخفی کرده بودند و در آن روز در پوشش مردمی خود را نزدیک به محل برگزاری رژه (پارکی در نزدیکی جایگاه رژه) کردند. این ۴ تروریست با سلاح کلاشینکف خود به سمت جایگاه رژه تیراندازی و مردم را به رگبار بستند که تعدادی از این تیر‌ها به رژه روندگان و تماشاچیان حاضر در محل برگزاری رژه اصابت کرد و منجر به شهادت و مجروح شدن عده‌ای از این افراد شد که در میان این افراد دختری خردسال و یک جانباز دیده می‌شود.» علی حسین حسین زاده معاون سیاسی استانداری خوزستان نیز در رابطه با شهدای این حادثه گفته: «افراد نظامی، مردم عادی که برای تماشای مراسم آمده بودند و یک نفر از اصحاب رسانه در بین شهدا هستند.» از فاطمه رحیماویان به عنوان یک فرد حاضر و ناظر بر صحنه می‌پرسم چطور بیشتر مصدومین مردم عادی بودند و او می‌گوید: «به این دلیل که تروریست‌ها خیلی بی هدف و از پشت سر جایگاه و مکان مهمانان شلیک می‌کردند، اما خیلی سریع شناسایی و مورد هدف قرار گرفتند وگرنه شاید اوضاع بدتر هم می‌شد.»
آن‌هایی که شهید شدند...
در حمله تروریستی اهواز، فداکارانی داشتیم که ناجوانمردانه پر کشیدند و رفتند. سربازان وظیفه‌ای که از پایان تحصیلات دانشگاهی آنان مدت زمان کوتاهی گذشته بود و حالا دیگر در میان ما نیستند. در میان شهدا از همه قشر‌ها حضور داشتند. از جانباز ۷۵ درصد جنگ تحمیلی که سرنوشت برای او شهادت در حادثه تروریستی اهواز را رقم زد تا جوان کارمند وزارت نفت که در آن جا حضور داشت. در این گزارش تصویری یادی از این افراد می‌کنیم که تا همیشه در خاطرمان باقی خواهند ماند. این قاب عکس ها، شمایل کوچکی از ۲۹ شهیدی است که در این حمله تروریستی شهید شدند.
منبع: روزنامه هفت صبح - هانیه درویش

ارسال نظر