حمله تروریستی به رژه اهواز به روایت سرباز فداکار
من بالای ماشین هایی که پشت جایگاه بودند ایستاده بودم تا رژه را تماشا کنم. سه تا گروهان که رژه رفتند، حمله شروع شد. ساعت از 9 گذشته بود. اول که تیراندازی شد فکر کردیم مانور سپاه است اما بعد متوجه شدیم چه فاجعه ای رخ داده است.
من بالای ماشین هایی که پشت جایگاه بودند ایستاده بودم تا رژه را تماشا کنم. سه تا گروهان که رژه رفتند، حمله شروع شد. ساعت از 9 گذشته بود. اول که تیراندازی شد فکر کردیم مانور سپاه است اما بعد متوجه شدیم چه فاجعه ای رخ داده است.
به گزارش ایسنا، سیدعلی ضیاء مجری «فرمول یک» میزبان مجتبی محمدی سرباز قهرمانی بود که تصاویر فداکاری او در جریان حمله تروریستی به رژه اهواز در فضای مجازی منتشر شده بود.
محمدی در سخنانی درباره خود توضیح داد: 25 سالهام و قبل از اینکه به سربازی بیایم درس می خواندم و کار می کردم. اهوازی هستم، دوران آموزشیام در شیراز بود و خدمتم را در اهواز میگذرانم. قبل از آن اتفاق در چند رژه شرکت کرده بودم، یک بار رژه رونده و بار دیگر راننده موتور چهارچرخ بودم. در آن مراسم هم مسئول ژنراتور برق جایگاه بودم.
وی درباره لحظه وقوع حمله تروریستی گفت: من بالای ماشینهایی که پشت جایگاه بودند ایستاده بودم تا رژه را تماشا کنم. سه تا گروهان که رژه رفتند، حمله شروع شد. ساعت از 9 گذشته بود. اول که تیراندازی شد فکر کردیم مانور سپاه است اما بعد متوجه شدیم چه فاجعهای رخ داده است.
این سرباز قهرمان ادامه داد: حاضران در رژه مهمانان ویژه و خانوادههای شهدا و ارتش و سپاه و نیروی انتظامی بودند. تروریستها هم با لباس مبدل نظامی آمده بودند و آن ساعت مشغول تیراندازی شدند. در واقع آنها پشت سر من بودند و مردم را شهید میکردند. در آن لحظه خودم را از آن بالا به پایین پرت کردم. سینه خیز خودم را پنهان کردم و بعد که تیراندازی شدت گرفت از زیر جایگاه به سمت مسیر رژه روندگان رفتم. آنجا دیدم خانمی دراز کشیده که یک بچه 4 ساله زخمی با او است و کودک دیگری هم دراز کشیده بود که تیر به او نخورد.
وی افزود: آن خانم داد میزد و کمک میخواست، گلوله به پای پسرش اصابت کرده بود و دخترش هم گریه کنان پیش برادرش بود. شال دختر را گرفتم و پای برادرش را بستم. او را به جای امن رساندم. دفعه بعد هم آن خانم و سپس دخترش را که عکس آن در فضای مجازی منتشر شد به آمبولانس رساندم. آن دختر خواهر محمدطه بود. در این مسیر که میرفتیم و میآمدیم گلوله از چپ و راست و بالا و پایینمان میگذشت.
این سرباز ارتش گفت: متاسفانه آن پسربچه زنده نماند. من آن لحظه فقط گریه میکردم و مجروحان را بلند میکردم و به آمبولانس می بردم. از جمله آن جانبازی که در آمبولانس شهید شد.
محمدی تاکید کرد: همه میخواستیم مردم بی گناه و زن و بچهها را نجات بدهیم. از جمله خواهر محمد طه که گریه هم میکرد. دست او را گرفتم و فقط به او گفتم بدو. در راه برادر سپاهی را دیدم که کلاه او را گرفتم و روی سر آن دختر گذاشتم که بیحجاب نباشد. گوشی آن سپاهی را هم گرفتم و به پدر محمد طه زنگ زدم و گفتم همسر و پسرت تیر خوردهاند و دخترت هم تنها است. او هم سرکار بود و آمد.
وی که مدام میگفت هرکاری کردهام وظیفه ام بوده است، در پایان برنامه مدال و نشان «فرمول یک» را دریافت کرد.
«فرمول یک» با اجرا و تهیه کنندگی سیدعلی ضیاء شنبه تا چهارشنبه حوالی ساعت 17:40 از شبکه یک سیما روی آنتن میرود.