رقص ماه در نگاره های بدرالسماء
اصفهان است و رنگ و نور و نگاره، شهری با تاریخی بس دراز که از تلاش و ساختن و پرداختن هنرمندانش شُهرۀ آفاق شده است، شهری هنرخیز و هنرپرور، گویی به قدمت تاریخ...
اصفهان است و رنگ و نور و نگاره، شهری با تاریخی بس دراز که از تلاش و ساختن و پرداختن هنرمندانش شُهرۀ آفاق شده است، شهری هنرخیز و هنرپرور، گویی به قدمت تاریخ...
به گزارش ایمنا، در این میان با ظهور صفویان و همنوایی فکری سپاهانیان، هنرمندان نگارگر مکتب اصفهان نیز با پرچمداری رضا عباسی هنری انسان مدار و سرشار از گل و باغ را به تصویر کشیدند که در دستان معین مصور، محمد یوسف، محمد قاسم و دیگران ادامه یافت و امروز با قلم زدن استاد رضا بدرالسماء بر سپیدی کاغذ و خلق جاودانه های تذهیب و تشعیر و تصویر و گل و پرنده، گویی پیوند عمیق نگارگری با عرفان ایران از پس نقشها جلوه گری می کند و نشان از حیات هنری است که روزگاری دراز مُنادی عشق و زیبایی و لطافت بوده و هست.
انتهای بنبست گل سرخ در خیابان فیض و بر روی در ورودی آپارتمانی قد فراز کرده در دوران مدرنیسم اصفهان، دو نگاره چشمنوازی می کند که از هنر نگارگری صفویان حکایت دارد؛ گویی با نمایش نگاره های صفوی بر سردر آپارتمانی مدرن، سنت و مدرنیته با یکدیگر تلفیق شده است. دل در گرو این تلفیق چشمنواز نهاده و یقین می کنیم که نشانی درست است. چهار زنگ بر پیشانی ورودی آپارتمان نمایان است که یکی منزل استاد رضا بدرالسماء و سه زنگ دیگر از آنِ فرزندان استاد است؛ یک خانواده در یک آپارتمان دست در دست و دیوار به دیوار یکدیگر هنر را زندگی می کنند...
نگارخانۀ بدرالسماء
همراه با استاد رضا بدرالسماء به سمت گالری وی در طبقه همکف این آپارتمان قدم می گذاریم؛ نگارخانه ای با نام بدرالسماء و سرشار از نقش و رنگ و بازی ظریف اسلیمی و ختایی در میان شکوه پیکره های انسانی... استاد از نزدیک بودن محل زندگی به کارگاهش ابراز خرسندی می کند چرا که اعتقاد دارد از لحظات عمرش بیشترین بهره را خواهد برد. وی لبخند می زند و می گوید: «محل کار من با محل زندگیم فاصله بسیار نزدیکی دارد». سپس ادامه می دهد: «سال۱۳۶۰ وقتی به این آپارتمان آمدیم بخشی از آن را به نگارخانه اختصاص دادم و در بخش دیگرش یعنی کارگاه به نگارگری می پردازم. در یک واحد از این آپارتمان من و همسرم، در یک واحد دخترم و در دو واحد دیگر این خانه نیز پسرانم، زندگی می کنند و درکنار هم کار می کنیم و لذت می بریم. دخترم آمنه بدرالسماء نیز از هنرمندان خوب نگارگری است و دو پسرم نیز به این هنر علاقه دارند و کار می کنند حتی نوه ام آوینا نیز با وجودی که تنها ۱۲ سال دارد به نگارگری پرداخته است و در چهار سالگی آثار او در اولین نمایشگاه انفرادیش در گالری آپادانای اصفهان ارایه شد.»
وی که به هنر نگارگری عشق می ورزد درباره ورودش به این هنر می گوید: «من سال ۱۳۲۸ در شهر اصفهان به دنیا آمدم و چهار برادر و دو خواهر داشتم که همه برادرانم در زمینه میناکاری فعالیت داشتند، حتی مادر و خواهرانم نیز به هنر علاقمند بودند و تنها پدرم شغل آزاد داشتند. از زمان بچگی علاقه به هنر را در وجودم می دیدم و روز به روز این علاقه بیشتر شد و به دنبال دیدن و مطالعه رفتم و به فعالیت حرفه ای پرداختم.»
از مینا تا نگارگری
استاد بدرالسماء در ابتدا به دلیل فعالیت برادرانش در هنر میناکاری به فعالیت در این زمینه پرداخت، اما گویی او را ارضا نمی کرد و از این رو بعد از پایان دوران سربازی به نقاشی و نگارگری روی آورد و بدون استاد مستقیمی در این زمینه، پیش رفت. او ادامه می دهد: «با ورودم به هنر نگارگری و حدود ۲۰ سال قبل از انقلاب به همان سبک هنرمندان آن زمان فعالیت می کردم، اما بعد از انقلاب تقریبا فعالیت تجاری را رها کردم و بعد از مدتی به کار در زمینه فروش صنایع دستی پرداختم و به دلیل عدم علاقه به موضوع خرید و فروش، در منزل نگارگری را ادامه دادم و کارهای جدیدی ارایه دادم؛ ضمن اینکه مدتی در فرانسه بودم و دیدن موزه های این کشور تاثیر زیادی بر من داشت به طوری که بعد از بازگشت، اولین نمایشگاه انفرادی خودم را در سال ۷۲ برگزار کردم که با استقبال مواجه شد و همین تشویقها باعث ادامۀ فعالیت من برای خلق آثار خاصتر و محتوایی شد. البته من صرفا به دنبال خلق آثاری با زیبایی بصری نبودم بلکه با توجه به محتوا درصدد انتقال پیام به مخاطب برآمدم که اولین آثارم در این زمینه در رابطه با عید سعید غدیر بود و در ادامه نیز آثاری مرتبط با احادیث ائمه و تاریخ را ارایه کردم و کمکم آثارم شامل سه دسته شد که بخشی به نگارگری، گروهی به آبرنگ و بخشی نیز به مینا اختصاص یافت.»
عشق به ائمه معصومین
اگرچه استاد بدرالسماء با توجه به علاقه وافر خود، نگارگری را پیش می گیرد اما همچنان از هنر میناکاری نیز به دلیل علاقه اش به ائمه معصومین دست نمی کشد و همچنان می سازد و می پردازد تا آنجا که می گوید: «تا کنون میناهای ضریح حضرت مسلم، ضریح حضرت حبیب بن مظاهر، ضریح امام موسی بن جعفر(ع)، نیم ضریح قسمت سرداب متعلق به امام حسن عسگری(ع) در سامرا، درب حرم حضرت ابوالفضل(ع)، درب حرم حضرت موسی بن جعفر(ع)، ایوان یکی از صحن های حرم موسی بن جعفر(ع)، پنجره فولاد حرم حضرت معصومه(س) را کار کرده ام و امیدوارم تا وقتی که حیات دارم همچنان در این راستا خدمت کنم.»
هنر ریشهدار نگارگری
استاد پیشکسوت نگارگری اصفهان با بیان اینکه هنر در زندگیِ گذشتگان، جاری و سرشار از پیام بوده است، ادامه می دهد: «ریشۀ همه هنرها به نگارگری بازمی گردد یعنی یک هنرمند، می تواند استاد تمام هنرمندان باشد چرا که ریشه، طرح است و نگارگر نیز کسی است که تفکرات خود را بدون اینکه صحنه ای را از نزدیک ببیند به تصویر می کشد و باید از تخیلات خود بهره ببرد و هر ایده و فکری را با استفاده از طرح، پیاده کند. در این میان، هنر نگاری شامل شاخۀ تذهیب، تشعیر، تصویرسازی و گل و پرنده است که البته در مینا نیز کاربرد دارند هرچند که کاربرد تذهیب در هنر میناکاری بیش از سایر شاخه ها است.
وی که خودآموخته به نگارگری پرداخته است اعتقاد دارد: «اگرچه من استادی در زمینه نگارگری نداشتم و استادم ندیدن و شناختن هرچه بیشتر اطرافم بود، اما بهتر آن است که در هر زمینۀ هنری از استاد بهره بُرد تا آموزش، سریعتر انجام شود و با استفاده از تجربیات دیگران، یک مسیر اشتباه را مجددا تکرار نکرد و آزمون و خطای کمتری داشت.»
نگاره های معاصروی به فعالیت خود در زمینه هنر نگارگری اشاره کرده و ادامه می دهد: «من بعد از انقلاب سعی کردم که آثار مناسبتی زیادی خلق کنم که از آن جمله می توانم به تابلوی بزرگداشت شهدای ۲۵ آبان اشاره کنم که در موزه آقا علی بن موسی الرضا نگهداری می شود و سعی کردم که در این تابلو ایستادگی و بصیرت مردم اصفهان را به تصویر بکشم، همچنین تابلوی شهدای فاجعه منا از دیگر آثار مناسبتی بود تا جنایت آل سعود برای همیشه در اذهان حفظ شود، تابلوی شهید محسن حججی با عنوان فرزند ایران نیز از آثار دیگری بود که در روز تشییع شهید حججی رونمایی شد، همچنین تابلوی شهدای کشتی سانچی نیز از آثاری است که با هدف توجه به موضوعات معاصر و با استفاده از هنر نگارگری خلق شده اند.»
آثار استاد بدرالسماء در بیش از ۴۰ کتاب به تصویر کشیده شده که از آن جمله می توان با غزلیات حافظ، شاهنامه، حکایات سعدی و اشعار مولانا اشاره کرد، اما شهرت وی به فراتر از مرزهای ایران نیز می رسد تا آنجا که می گوید: «طراحی دو جلد کتاب در کشمیر پاکستان درمورد میثم تمار و دیگری درخصوص زندگی حضرت ابوطالب(ع) توسط من و با شیوۀ نگارگری انجام شده است. همچنین بعد از انقلاب اخیر در مصر آثار زیادی از من در این کشور منتشر شد؛ ضمن اینکه نگاره های بسیاری از من در کشور الجزایر نمایش داده شده و موزه نجف و صحن حرم حضرت امیرالمومنین(ع) نیز بهزودی میزبان دو اثر نگارگری من خواهد بود، همچنین موزه حضرت علی بن موسی الرضا و موزه امام علی(ع) در تهران نیز نگاره هایی از آثار من را نمایش داده اند.»نقشِ نگاره
وی تاکید می کند: «اگرچه به دلیل کار زیاد تدریس را رها کرده ام و فعالیت آموزشی ندارم، اما همیشه در خدمت همه بوده و هستم و هر فردی که به نزد من مراجعه می کند هر نوع راهنمایی که بخواهد در اختیارش قرار می دهد و درست است که در ظاهر کلاس ندارم اما به نظر من راهنمایی، بهترین کلاس است؛ ضمن اینکه کتابی هم در زمینه هنر نگارگری تالیف کرده ام که پیش از این وجود نداشت و با این کتاب، هنرم را بدون هیچ بُخل و چشمداشت دراختیار علاقمندان قرار داده ام. من در این کتاب مجموعه طراحی هایی را با الهام از نگاره های ایرانی به تصویر کشیده ام و آن را به پیشگاه حضرت فاطمه زهرا(س) تقدیم کردم که البته جلد دوم و سوم آن هم درحال آمادهشدن است.»
استاد بدرالسماء اعتقاد دارد که از هنر می توان هم در راه صواب و هم در راه ناصواب استفاده کرد، اما امیدوار است که هنر همواره در راستای فرمایشات خداوند حرکت کند و هنرمند، متعهد باشد. وی می گوید: «ایران فرهنگی غنی دارد که باید هم خودمان آن ها را بهتر بشناسیم و هم بهتر به دنیا معرفی کنیم و هنرمند نباید حتی با وجود مشکلات موجود، کار خود را رها کند چرا که من معتقدم اگر کسی کار خوب انجام دهد حتی اگر در دل کویر هم باشد مردم جاده ساخته و به سراغش می روند.»
به دیدار هنرمندان برویموی از اساتید پیشکسوت اصفهان و دیدار هفتگی از آنها یاد می کند و می گوید: «امیدوارم مسئولان به هنرمندان توجه بیشتری داشته باشند و حداقل کاری که می توان درمورد هنرمندان انجام داد این است که به دیدار آنها برویم. من هم همراه با برخی از دوستانمان سعی می کنیم به صورت هفتگی از هنرمندان شهرمان دیدار کنیم و ساعتی را کنار هم بگذرانیم و حتی چند نوبت در سال این هنرمندان عزیز را به منزلم دعوت می کنم و این جزو بهترین کارهایی است که به آن علاقه دارم تا خدای ناکرده ما فقط در قطعه هنرمندان یکدیگر را دیدار نکنیم چرا که یکی از جاهایی که دیدن آن من را متاسف می کند قطعه هنرمندان اصفهان است که از نبودن هریک از هنرمندان افسوس می خورم.»
یار دیرینه...
رضا بدرالسماء از همراهی همسرش به عنوان پشتوانه ای برای فعالیت های خود یاد می کند و می گوید: «همسرم پیر شد تا من سالم باشم، او در حق من نهایت ایثار را داشت و به گردنم حق بسیاری دارد و همیشه از او سپاسگزارم.»
آغاز زندگی با استفاده از هنر
وی به جوانان توصیه می کند: «سعی کنید هر کاری را به نحور احسن انجام دهید و برای آن کار دل بسوزانید و علاوه بر آن هنری را بیاموزید و لااقل در زمان بیکاری با مداد بر روی کاغذ طراحی کنید چرا که مادر همه هنرها طراحی است. هنر، سرمایه ای بزرگ و اندوخته ای است که هیچ وقت از انسان گرفته نمی شود. هنر، زبان و فعالیتی بین المللی است که همه دنیا آن را می پذیرند. ازسویی دیگر هنر، آرامشی برای روح است و می توان با هنر، زندگی را آغاز کرد.»
به گزارش ایمنا، گفت و شنود با استاد رضا بدرالسماء توشه ای برایمان می اندوزد به قیمت یک عمر، توشه ای از او که مرد راه است و خبرۀ هنر نگارگری سپاهان... وقت رفتن که می رسد استاد از کتابخانه کوچک نگارخانهاش کتاب نقش نگار را با امضایی که از هنر نگارگری او وام گرفته شده نقش می زند و چه باشکوه تحفه ای است که از دستان خالق نگاره های ماندگار به ما اهدا می شود. خداحافظی که می کنیم استاد بدرالسماء تا انتهای در با ما همراه می شود، دستی تکان می دهد و یا علی می گوید...