پادزهر این عقرب کجاست!
اینجا ایران است، کشوری مملو از ذخایر اکوسیستمی که میتواند حافظ موجودات جاندار آن باشد. اگرچه زمان ارائه این نعمتها متغیر است اما قطع کامل نمیشود
حسن روانشید- اصفهان امروز: اینجا ایران است، کشوری مملو از ذخایر اکوسیستمی که میتواند حافظ موجودات جاندار آن باشد. اگرچه زمان ارائه این نعمتها متغیر است اما قطع کامل نمیشود، کشوری چهارفصل که وقتی گندم بریان آن در جنوب کرمان درجه حرارت ۷۰ را به خود میبیند در نقطهای دیگر در غرب اصفهان اندکی از صفر بالاتر است و درست زمانی که درختان نخل بوشهر زیر آفتاب به خرماپزان مشغولند، غار یخی در چلگرد چهارمحال و بختیاری پذیرای سیاحانی است که از فرط سرما لباس پرم پوشیده و دستکش به دست دارند. در این کشور چهارفصل همچنان که تاکستانها در مناطق سرد و معتدل به انگور مینشینند، میوههای حاره ازجمله درختان موز در کنارک بار میدهند. اینجا همانگونه که بیشه شیران و سرزمین ببر و پلنگ است غزال، آهو و مارال هم دارد. همچنان که عقابهای تیزپروازش قلههای دماوند تا سهند و سبلان را درمینوردند، قناری و بلبلانش در سبزهزارها و باغهای شیراز نغمهسرایی میکنند که در این میان سردارانش ابوالفضلوار درحالیکه یک دست خود را هدیه کردهاند با دست دیگر به جبهههای حق علیه باطل میروند به نیت اینکه شربت شهادت بنوشند و به گلستان عاشقان رجعت نمایند. همهچیز این سرزمین سوای دیگر نقاط جهان است که مردمان آزاده آن نیز به دین راستین اسلام آری گفته و پذیرفتهاند تا تمام هزینههای داشتن تدین و اعتقاد راستین به اسلام را بپردازند و امروز قدم به عرصه چهلمین سال دفاع قاطعانه از عقاید خود میگذارند تا فریاد بزنند «ان الحیات عقیدة و جهاد». معتقدیم اگر این سالها به قرنها تبدیل شود اما ذرهای تردید در ما به وجود نخواهد آمد که همچنان ایستادهایم. اما چگونه است که معدودی انگشتشمار، اینهمه والایی و برتری یک ملت را نمیبینند و درک نمیکنند درحالیکه خود نیز از این عشیرهاند و میتوانند گوشهای از افتخارات را مالک باشند، به بیراهه میروند تا چند روزی دنیا به کامشان باشد. ارزش مادی این تلاشها چقدر است که با عظمتهای معنوی موجود تهاتر میشود؟ آنچه در این سرزمین به امانت دارند و متعلق به فرزندان و نوادگان آنهاست را نادانسته چپاول کرده و تقدیم دشمنان میکنند تا دیگران از آن بهرهمند شوند! البته صدور منابع رفع نیازهای ثانوی را میکند اما دستدرازی به اکوسیستم، زندگی را برای آیندگان که سهمی کلان از آن دارند سخت خواهد کرد. آب، هوا، ذخایر سرمایهای و طبیعت و بالاخره موجودات زنده در این سرزمین هرکدام مأموریت و وظیفهای خاص بهمنظور حفظ آن دارند که اگر خللی در هرکدام وارد شود دیگری را نیز متأثر خواهد کرد، «چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار». اختلال در مسائل اقتصادی و حتی اجتماعی قابل جبران است اما هرگونه تجاوز به محیطزیست را نمیتوان نادیده انگاشت زیرا اگرچه قابل بازگشت هم باشد به قرنها نیاز دارد. امروز قسمت اعظمی از طبیعت پاک این سرزمین براثر سهلانگاری نابودشده و باید درس عبرت برای کسانی باشد که بیتفاوت از کنار آن میگذرند درحالیکه اکثریت بالاتفاق جامعه را دوستداران و محافظان محیطزیست تشکیل میدهند که اگرچه عضو سمنها نیستند اما مستقلاً به انجام آن میپردازند. چالش تازهای که این روزها موجودات زنده را تهدید میکند با عنوان پیشپاافتاده تهیه پادزهر از سم عقرب در شبکههای اجتماعی مطرح میشود که دورههای آموزشی آن نیز با دریافت شهریههای کلان آغاز شده است. در این کلاسهای کوتاهمدت نحوه به دام انداختن این موجود و تخلیه نیش آن به داوطلبان آموخته میشود تا بهصورت گروهی به مناطق مختلف کشور رفته و نیشهای حاوی سم را برای فروش و عرضه به دست آورند. درحالیکه این عمل ناشایست نوعی تجاوز به اکوسیستم و به هم ریختن نظم آنست. بعضی از شرکتهای داروسازی غرب سم عقرب را گرمی 20 هزار دلار خریداری میکنند که بهتازگی در اتوبوس اهواز به تهران شخصی که 4 هزار عقرب زنده همراه داشت دستگیر میشود درست در زمانی که در این اتوبوس چهل نفر زن و مرد و کودک همسفر این مسافر و عقربهای سمی او بودند! راستی به کجا میرویم و مسئول سامان بخشیدن به اینهمه نابسامانی در حفظ محیطزیست کدام ارگان و نهاد است و اصولاً پادزهر این سموم فراگیر اجتماعی کجاست؟!
ادامه دارد