اصغر فرهادی درد مردم را نمی‌فهمد

سرنوشت تلخی که برای آخرین فیلم اصغر فرهادی رقم خورد، شاید مقدمه بعضی از اتفاقات خوب در آینده سینمای ایران شود.

سرنوشت تلخی که برای آخرین فیلم اصغر فرهادی رقم خورد، شاید مقدمه بعضی از اتفاقات خوب در آینده سینمای ایران شود.

بعد از موفقیت فیلم «جدایی نادر از سیمین» در جشنواره برلین و پس از آن در مراسم جشن آکادمی اسکار، سینمای ایران دچار سندروم پسافرهادی‌ شد و نه‌تنها داستان اکثر فیلم‌های ایرانی به سمت یک‌سری تقلیدهای غیرخلاقانه از فضای فیلمسازی او رفت بلکه موفقیت در جشنواره‌های خارجی به‌عنوان بهترین تبلیغات برای یک فیلم در داخل کشور ارزیابی شد و نسبت مخاطبان ایرانی با سینما، حتی نسبت مخاطبان خاص سینما با آن، اختلال جدی پیدا کرد.

اما «همه می‌دانند» اولین فیلم فرهادی بود که کاملا خارج از ایران ساخته شد و به عبارتی هم می‌توانست عیار و سنگ محکی از توانایی فردی این فیلمساز در فضایی باشد که ذوق‌زدگی‌های داخلی به تورم استقبال از اثر او کمک نمی‌کرد و دوپینگ بعضی جریان‌های سیاسی- فرهنگی داخل هم به مددش نمی‌آمد و هم پایان نمودار این سبک و مدل از فعالیت در سینما به‌خصوص از تلاش یک چهره فرهنگی برای مطرح شدن را پیش چشم ناظران قرار دهد.

فیلم اصغر فرهادی با هزینه‌ای بیش از ۱۲ میلیون دلار ساخته شده و برای بازگرداندن سرمایه اولیه‌اش حداقل باید ۲۴ میلیون دلار بفروشد. اما کل آمار و فروش آن در فرانسه 6میلیون‌و 500 هزار و 931 دلار بود و فروش اسپانیایی آن هم در یک ماه گذشته از رقم دو میلیون و 604 هزار و 556 دلار تجاوز نکرده است. این فیلم در کشورهای دیگری همچون آرژانتین، هلند، اروگوئه و استونی هم فروش خوبی نداشته است و در مجموع فروش 9میلیون و 838 هزار و 473 دلار را به دست آورده است؛

یعنی بیش از دو میلیون دلار کمتر از هزینه تولید فیلم. این در حالی است که گذشت زمان کمکی به این فیلم نمی‌کند و فروش آن تاکنون افت بسیار شدیدی داشته؛ یعنی در ادامه اکران آن به هیچ‌وجه نمی‌شود به ترمیم چنین خلأ بزرگی بین هزینه تولید و میزان فروش آن امیدوار بود.

گذشته از کشور فرانسه که بستر انتشار اصلی این فیلم بود و دو پنجم فروش آن به هفته اول تعلق داشت، در اسپانیا که کشور تولید‌کننده این فیلم به حساب می‌آمد هم هر هفته، دو پنجم از تعداد مخاطبان آن کم شدند. «همه می‌دانند» در هفته اول اکران اسپانیایی‌اش ٩۵٩هزار دلار فروش داشت و هفته دوم خود را با ۵٩٢هزاردلار و با کاهش 38.2 درصدی تعداد مخاطبان به پایان رساند. اکران این فیلم در هفته سوم هم با کاهش ۳۷درصدی به ۳۷۰ هزار دلار فروش رسید، در صورتی که به تعداد سینماهای نمایش‌دهنده این فیلم در این مدت مرتب اضافه شده و تلاش زیادی برای جلوگیری از زمین‌خوردن آن به عمل آمده است.

فرهادی در آخرین اظهارنظرش در این‌باره گفته است به دلیل وجود بعضی از صحنه‌ها، امکان نمایش این فیلم در ایران وجود ندارد. مشخصا چنین اظهارنظری به قصد فرافکنی و فرار از یک شکست دیگر برای اکران «همه می‌دانند» صورت می‌گیرد؛ اما به نظر نمی‌رسد که چنین تکنیکی دیگر بتواند کمکی به یک الگوی به انتها رسیده در جذب مخاطب کند و بالاخره وقتی فیلم فرهادی روی فضای وب قرار گرفت و ایرانی‌ها هم آن را دیدند، معلوم می‌شود که آیا این اثر اکران درخوری را از دست داده بود یا اتفاق مهمی نیفتاده است.

پرواضح است فیلمسازی که بعد از جریحه‌دار شدن احساسات مردم ایران به دلیل انتشار گزارش گورخواب‌ها، به رئیس‌جمهور نامه نوشت و از به اینجا رسیدن آرمان‌های انقلاب گلایه کرد و باعث شد که به‌شدت در کانون توجهات افکار عمومی قرار بگیرد، اگر حالا و در گرم‌ترین مرحله از جنگ اقتصادی علیه ایران و هنگامی که مردم این کشور درگیر سخت‌ترین مشکلات معیشتی هستند، به غربی‌ترین کشور قاره اروپا برود و یک فیلم کاملا غیردردمندانه بسازد، باعث خواهد شد که مردم ایران باور به صداقت در دردمندی‌های پیشین او را هم تا حدود زیادی از دست بدهند و سمپاتی این مردم نسبت به او کاهش محسوسی پیدا کند.

منبع: روزنامه فرهیختگان
ارسال نظر