ابراز شرمندگی مجید انتظامی از بیان درآمد پدرش

شکل دیگر سرقت، استفاده از موسیقی بدون در نظر گرفتن حقوق کپی رایت است. به این معنی که قسمتی از یک موسیقی بدون هیچ دخل و تصرفی وبدون نام بردن اسمی از صاحب اثر در جایگاه دیگری استفاده می شود که عمدتا بی ربط به آن موسیقی است.

موسیقی‌های استاد مجید انتظامی جزء این دسته موسیقی است. با او که این روزها بی حاشیه تر از قبل مشغول نوشتن چند قطعه موسیقایی جدید و البته در حال درمان و فیزیوتراپی است، هم‌صحبت شدیم. کم مهری مسئولان آزرده خاطرش کرده بود اما می گفت هنوز به رسم پدر، مهربانی و مهربانی و مهربانی منش‌اش است.

از موسیقی‌های شما زیاد استفاده می‌شود؛ البته «بدون اجازه».

بله. ما در ایران قانون کپی رایت نداریم. به همین دلیل این اتفاق بارها تکرار می شود و بی آن که به جایی برسد، باز می ماند. در دنیا این طور است که بدون رضایت کتبی آهنگ ساز به عنوان مولف در پرونده فیلم به آن ترتیب اثر داده نمی شود. اما در ایران این حرف ها معنایی ندارد. زمانی که موسیقی نوشته، ضبط و وارد بازار موسیقی شود دیگر از دسترس آهنگ ساز خارج می شود و او حتی نمی تواند به آن اعتراض کند. حال ما هر چه بگوییم این موسیقی برای فضای دیگری نوشته شده و شان خود را دارد.

واکنشی به این اتفاقات نداشتید؟

چون زیرساخت ها فراهم نیست اعتراض و پیگیری هم به جایی نمی‌رسد. به همین دلیل ممکن است نوای موسیقی ها را بدون اجازه مولف در هرجای غیر منتظره ای بشنوید مانند موسیقی زال و سیمرغ در بچه های کوه آلپ. راستش اول غصه خوردیم و بعد عادت کردیم.

این روزهای مجید انتظامی چطور می‌گذرد؟

مدت هاست موسیقی برای سینما نساخته ام. درگیر پدر بودم و الان خودم دچار مشکل کمر و گردن شده ام. نمی توانم مانند قبل پشت دستگاه بنشینم و نت بنویسم. فیزیوتراپی و ورزش می کنم. آدم تا زمانی که نفس می کشد که نباید کار کند. البته نه این که فکر کنید تارک دنیا شده باشم، مشغول نوشتن قطعه جدیدی هستم تا آن را با همسرم در یک کنسرت اجرا کنم.

امیدوارمان کردید. مردم دوست دارند آثار جدیدتان را بشنوند.

تمام تلاشم را می‌کنم اما دلگیرم. بزرگان و باسوادهای موسیقی خانه نشین شده اند. انگار این جا همه چیز مطرح است جز اصل هنر. شخصی را که صلاحیت اظهار نظر درباره موسیقی ندارد، به تلویزیون می آورند و درباره موسیقی از او فتوا می گیرند. او هم داد وافریادا برای موسیقی می زند و باسوادهای این عرصه که در خانه برنامه را می بینند با خود فکر می کنند این چه می گوید؟ پس ما چه خوانده ایم؟

چرا نارضایتی خود را اعلام نمی کنند؟

معلوم است. می گویند این همه سال کار نکردیم، چند سال دیگر هم کار نمی کنیم. مسئولان باید به آن ها رسیدگی مادی و معنوی کنند. عجیب نیست که خودشان به چهره ای در موسیقی دکترای افتخاری موسیقی و نشان درجه یک هنری بدهند اما درباره او کوتاهی کنند؟ اگر بگویم پدرم چقدر حقوق می گرفت از خودم خجالت می کشم. ما دوست نداشتیم این ها را بگوییم و همین شد که هیچ وقت صدایمان درنیامد. یکی از دیالوگ های پدرم این بود که ما با مهربانی کار کردیم. مهربانی، مهربانی، مهربانی ولی با ما مهربانی نکردند. من همیشه این جمله را از خودم می پرسم و می گویم خوب شد لااقل چند قطعه ماندگار ساختم که چهارنفر با آن خاطره بسازند.

منبع: روزنامه خراسان
ارسال نظر