انتشار عکس کودکان شوشتری، راهگشا نیست!
انتشار تصاویر دلخراش از حوادث تلخی همچون تجاوز که در چند سال اخیر به واسطه گسترش رسانههای اجتماعی و کسب شهرت بیشتر باب شده است، همواره با چالشهای زیادی همراه بوده است؛ عدهای بر این باورند که برای آگاهی بیشتر جامعه باید این تصاویر منتشر شوند و عدهای هم در مقابل، این اقدام را نافی اخلاق حرفهای میدانند.
یکی از نمونههای اخیر این موضوع، انتشار عکسهای نامناسب از کودکان شوشتری است که مورد تجاوز قرار گرفته بودند. همانگونه که انتظار میرفت انتشار این تصاویر با واکنشهای زیادی همراه و در نهایت باعث شد بسیاری از کسانی که دست به انتشار این تصاویر زدند، آنها را از صفحات شخصیشان پاک کنند.
در این میان، محمد بلوری، روزنامهنگار پیشکسوت که از او با عنوان پدرحادثهنویسی مطبوعات ایران یاد میشود، در گفتوگویی با ایسنا، دربارهی درستی این ادعا که آیا انتشار تصاویر فجیع از تجاوز به کودکان شوشتری، میتواند به روند پیگیری این پرونده کمک کند؟ اظهار کرد: اصلا اینچنین نیست؛ در گذشته به هیچ وجه رسانهها دست به چنین کارهایی نمیزدند. انتشار عکسهایی که باعث پریشانی مردم و آبروریزی خانوادهها میشود، اصلا با اخلاق حرفهای مطابقت ندارد.
او ادامه داد: متاسفانه هیچ کنترلی در فضای مجازی وجود ندارد و عکسهایی را که رسانههای رسمی منتشر نمیکنند بهراحتی در این فضا منتشر میشود؛ این در حالی است که رسانهها به هیچ وجه حتی در روایت قتلهای فجیع و قطعه قطعه کردن اجساد هم به جزئیات نمیپردازند؛ چرا که این کار هیچ نتیجهای به جز آسیب به خانوادهها و التهاب جامعه به دنبال ندارد.
این روزنامهنگار پیشکسوت همچنین با بیان اینکه «در گذشته روزنامهها در انتشار اخبار حوادث بیشتر به جنبههای ایمنی و سلامت جامعه توجه میکردند»، خاطرنشان کرد: به عنوام مثال در جریان پیگری پرونده «خفاش شب»، هدف اصلی ما در روزنامه این بود که به جامعه هشدار دهیم و برای جلوگیری از قتلهای بیشتر بتوانیم اطلاعرسانی درستی داشته باشیم. انتشار عکسهای نامناسب و جزئیات حوادث نه تنها هیچ کمکی به جامعه نمیکند، بلکه باعث آسیب بیشتر به خانوادهها نیز میشود.
بلوری با بیان اینکه «رسانهها باید با در نظر گرفتن اخلاق حرفهای به دنبال پاسخگویی از مسوولان مربوطه باشند»، یادآور شد: در جریان پیگیری پرونده «خفاش شب»، پیش از دستگیری قاتل ما در روزنامه از قتلهای مشابهی که در غرب تهران صورت میگرفت، متوجه شدیم که قاتل تمام این قتلها یک نفر است. همین موضوع باعث شد تا در گزارشی این موضوع را اعلام کنیم و به خانمها هشدار دهیم که سوار ماشینهای غریبه نشوند. همچنین به پلیس نیز هشدار دادیم که باید رانندگان را کنترل و برای آنها کارت شناسایی صادر کند تا دیگر شاهد اتفاقات این چنینی نباشیم.
او با اشاره به نقش رسانههای رسمی در آرام کردن فضای جامعه، ادامه داد: زمانی که متهم دستگیر شد، اضطراب عجیبی در جامعه به وجود آمده بود. همان زمان فرمانده نیروی انتظامی به زندان رفت تا با او گفتوگو کند و اعلام کرد که قاتل یک افغانی است. این گفته او باعث ایجاد التهاب شدیدی در جامعه شد و از فردای آن روز مردم به افغانها حمله میکردند. در این میان ما در روزنامه بررسیهایی انجام دادیم و متوجه شدیم که قاتل اصلا افغانی نبوده و یکی از بزهکاران اهل قوچان بوده است. بنابراین با انتشار صفحه اول شناسنامه او در روزنامه، اعلام کردیم که خفاش شب، افغانی نیست؛ همین خبر باعث شد که آب سردی روی افغانی آزاری در کشور ریخته شود.
پدر حادثه نویسی مطبوعات ایران در پایان سخنان خود، یادآور شد: روزنامهها میتوانند هشداردهنده باشند و به مردم کمک کنند؛ آن هم در شرایطی که شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی جامعه را ملتهب و احساسات مردم را جریحهدار میکنند. البته پلیس فتا هم قطعا باید به جرایمی که در فضای مجازی اتفاق میافتد، رسیدگی بیشتری داشته باشد.