چه شد که «آریان» از هم پاشید؟

«گل آفتابگردون» بهانه ای شد تا یک گروه جوان و خوش آتیه دور هم جمع شوند و با عبور از خط قرمزها، حرف دلشان را با گیتار و ویولن و کیبورد منتقل کنند. برخی ستاره شدند و «پرواز» کردند، برخی هم همچنان در زیر «نم نم بارون» با موسیقی همراه هستند.

چه شد که «آریان» از هم پاشید؟

اصفهان امروز: «گل آفتابگردون» بهانه ای شد تا یک گروه جوان و خوش آتیه دور هم جمع شوند و با عبور از خط قرمزها، حرف دلشان را با گیتار و ویولن و کیبورد منتقل کنند. برخی ستاره شدند و «پرواز» کردند، برخی هم همچنان در زیر «نم نم بارون» با موسیقی همراه هستند.



چه شد که آریان تشکیل شد؟
در زمستان سال ۱۳۷۷ برای اولین بار علی پهلوان و پیام صالحی در دوران سربازی در کرمانشاه با هم آشنا شدند، و پس از گذشت مدتی وجه اشتراک بیشتری در بین خود احساس کردند و اشتراکات قابل توجهی در شعر، آواز و موسیقی داشتند و به همین دلیل ایده تشکیل یک گروه به نام آریان کلید خورد.

گروهی متشکل از دو خواننده اصلی با لحن و نوایی متفاوت و در پشت این نواها آوازی از خانم‌ها به عنوان همخوان به همراه سازهایی همانند ویولن، گیتار به سبک ایرانی، کیبورد و درام تشکیل شد.

نفرات اصلی که گروه با آنان شروع شد به ترتیب:

علی پهلوان (خواننده و گیتاریست اصلی)

پیام صالحی (خواننده و گیتاریست اصلی)

سیامک خواهانی (ویولن)

محمدرضا گلزار (گیتاریست پیشین)

برزویه بدیهی (ضرب و پرکاشن)

شراره فرنژاد (گیتاریست و همخوان)

ساناز کاشمری (همخوان)

سحر کاشمری (همخوان)

نینف امیرخاص (نوازنده صفحه کلید، ارگ‌زن آشوری)

برای بالا بردن سطح کیفی اجرایی کار، گروه تمرینات مداوم و بسیار زیادی را انجام داد و تصمیم گرفته شد تا مجوزی برای برگزاری اجرای زنده از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته شود. نهایتاً گروه موفق شد تا مجوز شعرها را بگیرد.

آلبوم های این گروه به ترتیب گل آفتابگردون (۱۳۷۹)، و اما عشق(۱۳۸۰)، تا بی‌نهایت... (۱۳۸۳)، بی‌تو باتو(۱۳۸۷) و خداحافظ (۱۳۹۳) بود که در این سالها منتشر شد.

در اسفند ماه سال ۱۳۹۳ این گروه با انتشار آلبوم آخر خود به نام «خداحافظ» و انتشار کتاب نت و شعر کلیه آهنگ‌های اجرا شده توسط این گروه در دوجلد به نام آهنگ‌های گروه آریان برای گیتار نوازی آسان که توسط محمد رضا تاجیک نوشته شد به کار خود پایان داد و خدا حافظی کردند. هر چند با انتشار مصاحبه های پی در پی از سایر اعضای گروه مشخص شد تعداد قابل توجهی از اعضا با پایان کار آریان مخالف بوده اند و مدیریت گروه محسن رجب پور را در این امر مهم میدانستند. شراره فرنژاد در مصاحبه ای گفته بود: «خداحافظ» آلبوم «علی پهلوان» است نه «آریان»
آریان به خاطر مهاجرت پهلوان از هم پاشید

«خیلی ها این پایان را برای «آریان» بد نمی دانند با وجود اینکه من خودم یکی از معترضان پایان اینچنینی برای گروه بودم.

من اصلا این پایان را برای «آریان» نمی خواستم. ما 14 سال برای انسجام گروه با تمام مشکلات کنار آمدیم و حرکت به سمت جلو را ادامه دادیم. نمی شود زحمات هیچ کس در این گروه را انکار کرد، چه کسانی که در این گروه نقش پر رنگ تری داشتند و چه کسانی که کم رنگ تر بودند. همه در این گروه زحمت کشیدند و هیچ کس نمی تواند بگوید که «آریان» مال من است. چرا؟ چون من آهنگ های بیشتری برایش ساختم و بیشتر زحمت کشیدم.»

من نمی دانم چه اتفاقی برای علی پهلوان افتاد اما شاید همه این دلایل باعث شده بود که به داستان مهاجرتش بیشتر و جدی تر نگاه کند و در نهایت از سوی دیگری از دنیا به یکباره تصمیم گرفت که گروه «آریان» را با آلبومی که اصلا قرار نبود نامش «خداحافظ» باشد و نام دیگری داشت، به پایان برساند.
دلیلش هم ترسی بود که به علت همکاری من و پیام صالحی در آلبوم مستقلش به وجود آمده بود. این که من در آلبوم پیام صالحی چند آهنگ دارم این تصور را به وجود آورده بود که نکند من و پیام صالحی می خواهیم «آریان» را بدین شکل و بدون حضور او ادامه بدهیم که ما هیچ وقت این کار را نمی کردیم و به همین خاطر اعلام کرد که گروه «آریان» دیگر وجود ندارد و اگر ما فعالیتی می کنیم ربطی به گروه ندارد؛ در صورتی که به نظر من این یک تعصب مسخره است. در سراسر دنیا گروه های زیادی فعالیت می کنند که شخصیت هایش عوض می شوند اما اسم گروه همان است و تغییری نمی کند.
علی پهلوان یکی از مهره های مهم و اصلی «آریان» بود که خواننده گروه بود و بی شک تک تک خواننده های یک گروه از مهره های مهم گروه به شمار می روند. علی پهلوان مهمتر هم بود چرا که شعرها و آهنگ های زیادی نوشته و ساخته بود و حضور پر رنگ تری هم در گروه داشت و زمانی که تصمیم گرفت برود طبیعتا تاثیری بسزا و مهم در پایان کار گروه داشت.
پیام صالحی: «خداحافظ» یک آلبوم تک بعدی بود نه آلبوم «آریان»
«زمانی که من دوباره برگشتم و قصد داشتم که همچنان فعالیت های «آریان» را از سر بگیریم متاسفانه با مخالفت های شرکت «ترانه شرقی» روبرو شدم و از سوی دیگر علی پهلوان هم از ایران رفته بود، به همین سبب و اینکه من فعالیت های شخصی خودم را هم شروع کرده بودم، درگیر آماده سازی آلبوم خودم با دوستانم شدم که شراره فرنژاد و علیرضا طباطبایی نیز در آن حضور دارند.
خود من موافق پخش آلبوم آخر «آریان» نبودم چرا که یک آلبوم تک بعدی بود اما متاسفانه به خاطر ارتباطی که بین جناب آقای محسن رجب پور و علی پهلوان وجود داشت، تصمیمات گرفته شده بود و در نهایت من هم به خاطر علی پهلوان و اینکه سال های سال در کنار هم بودیم، بیشتر از این اصرار نکردم و با اینکه دلم می خواست همه دوستان را در کنار هم داشته باشیم اما متاسفانه نشد.
من کلا آلبوم را از زمانی که در استودیو خواندم و ضبط شد، نشنیده بودم و حتی از نحوه خواندن خودم هم راضی نبودم و فقط یک بار در شرکت «ترانه شرقی» آن را شنیدیم و آلبوم را هم در اختیار نداشتیم. من کلا با آلبوم مخالف بودم.

در یک برهه زمانی «آریان» را تشکیل دادیم و تمام سعی خودمان را کردیم. من به نوبه خودم همیشه سعی کردم که شرمنده مردم نباشم. از آمریکا برگشتم و با خودم گفتم که تمام سعی ام را بکنم تا روزی از این داستان پشیمان نشوم که می توانستم کاری انجام بدهم و ندادم.
با این حال از یک جایی به بعد انرژی من به خاطر این قضایا گرفته می شد پس تصمیم گرفتیم که با خیر و خوشی خداحافظی کنیم.


علیرضا طباطبایی: «آریان» به خاطر بی تفاوتی مدیر گروه و مشغله های خارج از فعالیت های هنری وی از هم پاشید.
بعد از 15 سال فعالیت، واضح است که با شرایط قبل و مشکلات بچگانه ای که بر ما دیکته می شد، حاضر به ادامه فعالیت نبودیم

از آلبوم پنجم که غریب 3 سال پروسه مجوز آن به خاطر شعرهایش! طول کشید تا کنسرت هایی که سالی دو بار، آن هم محدود به تهران و کیش شده بودند و درگیری ها و دغدغه های مدیر گروه که از فعالیت هنری به بیزینس دیگری تغییر جهت داده بود، همه اینها به علاوه پارامتر بالا رفتن سن اعضای گروه باعث اتمام قصه گروه «آریان» شد.

جالب اینجاست که عمدتا گروه های موسیقی به علت اختلافات اعضا از هم می پاشند و مدیر گروه تمام سعی خود را برای نگه داشتن گروه می کند، در حالی که در گروه «آریان» این برعکس بود. منکر اختلافات کوچک بین اعضا نیستم ولی مطمئنم این اختلافات باعث پایان گروه نبوده و نیست بلکه مسئله دقیقا به بی تفاوتی مدیر گروه برمی گردد و مشغله های ایشان خارج از فعالیت های هنری.

در آن زمان همگی ما کم سن و سال بودیم و خوب به یاد دارم که با هر شرایطی می ساختیم تا فلان کنسرت برگزار شود ولی بعد از 15 سال فعالیت و با میانگین سنی نزدیک به 40 سال (بنده به عنوان مسن ترین فرد گروه و خانم ساناز کاشمری به عنوان جوان ترین فرد گروه) و خوردن خاک فراوان و هموار کردن راه برای نسل جدید نوازنده ها و خواننده ها، واضح است که با شرایط قبل و مشکلات بچگانه ای که بر ما دیکته می شد، حاضر به ادامه فعالیت نبودیم.

غیر از افتخارات بزرگی که گروه «آریان» برای هر ایرانی و موسیقی ایران کسب کرده است (از جمله ثبت آریان در کتاب موسیقیدانان بین المللی، کار با ستارگان بین المللی موسیقی جهان، کمک به سازمان ملل متحد در برنامه غذا، اجراهای خیریه گسترده، فروش بیشترین تعداد آلبوم موسیقی در ایران، برگزاری بزرگترین و پربیننده ترین کنسرت هایی داخل و خارج و...) گروه آریان نماد «کار گروهی» در هنر ایران است.

اعضای گروه آرایان چه میکنند؟

* علی پهلوان: بیشتر اعضای گروه در مصاحبه های خود گفته اند که علی پهلوان می خواسته گروه آریان منحل شود و سایر دوستان تمایلی نداشتند. علی پهلوان که سالها اقامت استرالیا را داشت به این کشور مهاجرت کرد و در حال حاضر آنجا مشغول به کار است و در زمینه تحصیلی اش مدیریت پروژه فعالیت میکند. به تازگی تک آهنگی به نام «ناب» منتشر کرده است.

* پیام صالحی: در رشته دامپزشکی تحصیل کرده و مدرک دکترا دارد و سالهاست که در مبل سون کار میکند و مدیریت مبلمان سون در خیابان میرداماد نیز بر عهده دارد و جز حمایت کنندگان فیلم «آتش بس» بوده است. پیام صالحی ابتدا مخالف انحلال گروه آریان بوده اما مدتی بعد با علی پهلوان همراهی میکند تصمیم به پایان کار گروه آریان میگیرند. در این سالها پیام صالحی آلبومهای مستقل خود را با عنوان «حس» و «برمیگردم» منتشر کرد. در این آلبوم ها شراره فرنژاد و علیرضا طباطبایی با او همکاری داشتند.

*سیامک خواهانی: او که دکترای دامپزشکی دارد بعد از پایان کار گروه آریان به صورت انفرادی موسیقی را ادامه داد و در حال حاضر دو آلبوم مستقل منتشر کرده است و علاوه بر آن به تدریس ویلون نیز مشغول است.

*محمدرضا گلزار: در همان سالهای آغازین این گروه را ترک کرد و وارد سینما شد و در سینما به یک ستاره تبدیل شد و حالا چند سالی است اجرا و خوانندگی را هم در کارنامه خود دارد و کنسرتی با همکاری پیام صالحی در برج میلاد به روی صحنه آورد.

*برزویه بدیهی: او هم سالهاست که به کیش رفته و در آنجا روزگار سپری میکند.

*شراره فرنژاد: اولین دختری که بعد از انقلاب وارد یک گروه موسیقی پسرانه شد و در این گروه به ار همخوانی و سرودن شعر و طراحی لباس خانم ها مشغول بود. پس از پایان گروه با تعدادی از خوانندگان به کار همخوانی ادامه می دهد.

*ساناز کاشمری: کوچکترین فرد گروه که در این روزها به کار همخوانی و طراحی لباس مشغول است و بیشترین همکاری اش با امیر تفرشی است و هر از چند گاهی هم تئاتر بازی میکند و در این سالها در فیلم کلاه پهلوی هم بازی کرده است.

*سحر کاشمری: سالها پیش ازدواج کرده و به استرالیا مهاجرت کرده است.

*نینف امیر خاص: که سالها پیش به آمریکا مهاجرت کرده است و همچنان به تنظیم آهنگ مشغول است.




ارسال نظر