امامزاده درب امام؛ قلمرو تاریخ، مذهب و باورهای مردم شناسانه
محله تاریخی سنبلستان واقع در خیابان ابنسینا را شاید بتوان مقر و گسترهای از تاریخ این شهر بیان کرد. از قبرستان چند هزارساله مربوط به قبل از اسلام که امروز دیگر ردی از آن نیست تا حکومت ترکمانها و بنای قصر متروکه دختر جهانشاه قراقویونلو و همجواری با مقبره امامزادگان ابراهیم و زینالعابدین از نوادگان امام حسن مجتبی و امام جعفر صادق (ع)، معروف به درب امام، با دو گنبد و سه صحن مربوط به سال 857 ه. ق (564 سال پیش/1453 میلادی) که هنر اصیل کاشیکاری و معرق و مقرنسهای گچبری و کتیبه خطاطی شده مربوط به دوره صفوی را به نمایش گذاشته است.
اصفهان امروز: در گویش محلی اصفهان، امامزاده درب امام واقع در محله سنبلستان را امامزاده «درمون/Daremoon» میخوانند. این امامزاده سه ورودی دارد، یکی از خیابان عبدالرزاق روبهروی قصر سنبلستان، ورودی درب چوبی؛ دیگری روبهروی بازارچه حاج محمدجعفر و سومی درب ورودی از سمت خیابان ابنسینا و پشت بیمارستان امین. این سه ورودی سه صحن و سرا و دو گنبد مزین به کاشیکاری و گچبریهای نفیس عصر صفوی را داراست.
علامه جلالالدین همایی، تاریخنگار برجسته اصفهان در مجلد، انساب و خاندانهای اصفهان به این امامزاده اشارهکرده و آن را یکی از سه امامزاده صحیح النسب اصفهان برمیشمارد که نسب او بدین قرار به امام حسن (ع) میرسد: «ابراهیم بن محمد بطحانی بن قاسم بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابیطالب (ع).»
مردم اصفهان اما این امامزاده را با نذری نان و ماست که تاریخچهای کهن دارد، میشناسند. قدم در این زیارتگاه تاریخی که بگذاری، در گوشهگوشه صحنها، دستهدسته زنان و مردانی به چشم میآیند که مشغول پخش نان و ماست هستند.
عصرها، گوشهای از حیاط امامزاده، پاتوق قدیمیهای محله سنبلستان است، پیرمردانی که روایتهای زیادی از کودکی تا به امروز را از این امامزاده در سینه حفظ کردهاند. علی شاهعلی متولد 1315 از سکنه قدیمی این محله است و به گفته خودش این امامزاده نهتنها زادگاهش که دربرگیرنده سیر خاطرات کودکیاش تا به امروز بوده است.
شاهعلی از خاندان بنام امامی است که از روحانیون مردمی اصفهان بودهاند و همجوار با امامزاده میزیستند. او داستان شکلگیری این مکان مقدس و نذری معروف نان و ماستش که آن را در کودکی بارها از زبان مرحوم حاجآقا عطاء امامی شنیده است را بهگونهای نقل میکند که البته با حسابوکتاب تاریخ جور درنمیآید و نشان میدهد درگذر زمان روایتها در بیان و افواه مردم تا حدودی با افسانه درآمیخته است.
بااینحال آنچه درست به نظر میرسد اینکه در قرن نهم هجری، باگذشت قرنها از درگذشت این دو شخص در اصفهان، مکان خاکسپاریشان که دیگر، باغ های معروف چنبلان متعلق به جهانشاه قراقویونلو از حکومتهای ترکمانان میبود که پیش از صفویه در این شهر حکومت میکردند، دختر جهانشاه که قصرش در همین باغ واقع بود، بقعهای را برای این دو مدفون در آن باغ تدارک میبیند.
شاهعلی از حاجآقا عطاء نقل میکند که دو امامزاده، آن هنگام که در اصفهان به قتل میرسند (قرن دوم هجری)، در حال پذیرایی با نان و ماستهای معروف محله خوابجان بودهاند که به دست عمال حاکم کشته میشوند، اما اینکه این آنگونه که او ذکر میکند، حاکم وقت سلطان سنجر بوده است، مسلماً با تاریخ درگذشت آنان مطابقت ندارد و البته اینکه جهانشاه هم خود میزبان این دو بوده به هیچروی نمیتواند واقعیت تاریخی داشته باشد.
بههرروی به گفته شاهعلی، از آن زمان تا به امروز نذر نان و ماست در این مکان برپا بوده و هست و گویا در این امامزاده زائرسرایی هم ساخته میشود و کاروانهای زائرانی که با قاطر و شتر به این مکان سفر میکردند، همینجا اتراق داشته اند و دورتادور حیاط امامزاده نیز خادمان حرم میایستادهاند.
شاهعلی خاطراتی از دهه 20 این امامزاده را به یاد میآورد و میگوید: «آن دوره پهلوان حسین امامی تولیت و خادمی امامزاده درمون را عهدهدار بود و هزینههای امامزاده را هم اهالی محل تقبل میکردند و آب مصرفی سه سقاخانه و حوض وسط حیاط و حمام قدیمی که در امامزاده قرار داشت، از چاه و بهوسیله ورزاب (گاوی که از چاه آب میکشد) تأمین میشد.»
گرهچینی سردر این امامزاده بهگونهای است که تحقیق پائول اشتینهاردت، استاد علوم در دانشگاه پرینستون و پیتر لو استاد فیزیک در دانشگاه هاروارد نشان میدهد، حل چنین گرههای منتظمی به لحاظ ریاضی برای دانشمندان جهان تا دهه 1970 نیز قابلدرک نبوده است.
بنای قدیمی امامزاده، ضریح فولادی، گچبریها و کاشیکاریها مربوط به دوره شاه سلطان حسین و مرمت کاری در دوره شاه سلیمان و خطاطیهای محمدرضا امامی و عبدالرحیم خطاط از هنرمندان دوره صفوی و گرمابه مربوط به دوره قاجار، مسجد سعید ابن جبیر، داخل حیاط امامزاده و قصر دختر جهانشاه و مجسمه شیرسنگی همه نشان از شناسنامه تاریخی این زیارتگاه است.
علی شاهعلی اما از سازنده شیر سنگی و باورهای عامیانه آمیخته با خرافات مردم، روایتهایی را بیان میکند. او میگوید: «شیر سنگی را یک پهلوان درستکار و باخدا زمانی که امامزاده حاجتش را میدهد در این محل میسازد. به خاطر دارم زمانی که بچه بودیم، مردم باور داشتند که دخترانی که بختشان بستهشده و یا زنانی که باردار نمیشوند، سه مرتبه از زیر شیر سنگی رد شوند حاجتروا میشوند!»
«قدیم صبح به صبح که به امامزاده میآمدیم دردهان شیر سنگی نقل بادام نشان از تولد نوزاد پسر و شکرپنیر نشان از تولد نوزاد دختر قرار داده بودند.»
غلامحسین سقا هم از قدیمیهای محله دردشت از روایات تاریخی که از این محله و امامزاده شنیده است، چنین میگوید: «دوره پهلوی اول، قبرستان چند هزارساله سنبلستان به فضای سبز و بعد به بیمارستان امین تبدیل شد و در حین تغییر کاربری در این قبرستان قبرهای ایستاده مربوط به قبل از اسلام هم پیدا کردند.»
«خود امامزاده هم که با نذر نان و ماست از قدیم تا به امروز بسیار مجرب بوده و هست، گفتهشده محل دفن بسیاری از چهرههای تاریخی مثل دختر و مادر جهانشاه، شاهطهماسب صفوی، محمود افغان، جمالالدین محمد عبدالرزاق شاعر و قصیدهسرای اصفهانی هم هست که البته سنگقبرهای از آنها وجود ندارد.»
امامزاده درب امام اما عرصهای از هویت تاریخی و فرهنگ بومی و عقاید و باورهای مردمشناسانه این شهر است.