عشقی: کبدی بانوان به سرنوشت فوتسال دچار نشود
کاپیتان تیم ملی کبدی بانوان ایران از پرسابقهترین ورزشکاران اصفهانی و یکی از پرافتخارترینهای ورزش اصفهان محسوب میشود.
کاپیتان تیم ملی کبدی بانوان ایران از پرسابقهترین ورزشکاران اصفهانی و یکی از پرافتخارترینهای ورزش اصفهان محسوب میشود.
به گزارش تسنیم ، بانوان ورزشکار اصفهانی همواره در میادین ملی، آسیایی و جهانی پای ثابت افتخارآفرینی برای کشورمان در عرصه ورزش بوده و هستند.
از درخشش نامهایی چون گیتی محبان و مریم آچاک در روزگاری که ورزش بانوان در ایران به تازگی پا گرفته بود تا مدالآوریهای ورزشکارانی مانند خدیجه آزادپور، شهربانو و الهه منصوریان، مرجان سلحشوری، زهرا کیانی و ... در میادین گوناگون که نام این ورزشکاران را هم به فهرست بلند بانوان افتخارآفرین ورزش اصفهان اضافه کرد.
مرضیه عشقی یکی از این نامهاست که در طول سالهای متمادی حضور در تیم ملی کبدی ایران، مدال برنز بازیهای آسیایی 2010 گوانگژو و مدال نقره بازیهای آسیایی 2014 اینچئون را همراه با این تیم به چنگ آورد، اما سرنوشت این بود که یک مصدومیت دقیقه نودی او را از جمع تیم اعزامی به بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا جدا کند تا مرضیه عشقی تنها نظارهگر پیروزی تاریخی بانوان کبدیکار ایران برابر هندوستان و قهرمانی رویا داوودیان و سمیرا عطاردیان دیگر ملیپوشان اصفهانی با تیم ملی کبدی بانوان کشورمان در اندونزی باشد.
چندین سال حضور موفق در تیم ملی کبدی بانوان بهانهای شد تا در نشستی در دفتر خبرگزاری تسنیم در اصفهان، میزبان مرضیه عشقی کاپیتان اصفهانی تیم ملی کبدی بانوان که سمت نایبرئیسی هیئت کبدی استان اصفهان را نیز بر عهده دارد، باشیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
تسنیم: سالهاست کاپیتانی تیم ملی کبدی بانوان را را بر عهده دارید. از سوابق خود در این رشته بگویید.
عشقی: از سال 1385 وارد تیم ملی کبدی شدم و 12 سال است که در تیم ملی حضور دارم. مدال برنز بازیهای آسیایی 2010 گوانگژو، مدال نقره بازیهای داخل سالن، مدال نقره بازیهای آسیایی 2014 اینچئون، مقام سوم مسابقات قهرمانی آسیا در بوسان کره جنوبی با تیمی که 80 درصد بازیکنان آن تغییر کرده بودند، از جمله افتخاراتی است که با تیم ملی کبدی ایران کسب کردهام. جوانان همان تیم با کسب تجربه، در بازیهای آسیایی جاکارتا خوش درخشیدند و عنوان قهرمانی این مسابقات را کسب کردند.
تسنیم:مدال برنز تیم ملی کبدی بانوان ایران در بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو به مدال نقره بازیهای آسیایی 2014 اینچئون و در نهایت مدال طلای این بازیها در جاکارتا تبدیل شد. این پیشرفت پله به پله در کبدی بانوان ایران چگونه حاصل شده است؟
عشقی: این روند بسیار طولانی مدت بود. از 4 سال پیش و پس از بازگشت از بازیهای 2014 اینچئون، پوسته فدراسیون کبدی تغییر کرد و حتی ترکیب بازیکنان تیم ملی نیز دچار تغییر و تحول شد و تنها 4 بازیکن از تیمی که در بازیهای آسیایی 2014 اینچئون حضور داشتند به بازیهای آسیایی 2018 جاکارتا اعزام شدند و این نشان میدهد که فدراسیون کبدی برای موفقیت در این مسابقات برنامهریزی بلندمدت همراه با فکر داشت. این مدال طلا حاصل تلاشها و برنامهریزیهای دقیق فدراسیون، برگزاری لیگ برتر به صورت مستمر، برگزاری رقابتهای ردههای سنی گوناگون و استعدادیابی بود و در نهایت بهایی که فدراسیون به بانوان داد، باعث شد احساس کنند که چیزی کمتر از تیم ملی مردان ندارند.
اگر مصاحبههای بازیکنان پیش از اعزام به بازیهای آسیایی جاکارتا را مرور کنید، میبینید که همه میگوییم امسال برای کسب مدال طلا مصمم هستیم و این اصرار برای قهرمانی به پشتوانه تمرینات خوب تیم ملی بود و ملیپوشان را بر آن داشت که قول قهرمانی بدهیم و این اتفاق هم افتاد و خوشحالم که تلاشهای بانوان کبدیکار در اندونزی به ثمر نشست.
اردوهای تیم ملی از بهمن ماه سال گذشته آغاز شد، اما شرایط خیلی سختی داشتیم چون برای یک خانم سخت است که در اردوهای مستمر حضور داشته باشد. فدراسیون با به خدمت گرفتن "شایلا جین" یکی از بهترین مربیان کشور هند که مهد کبدی دنیا است، به تیم ملی بسیار کمک کرد و این مربی از پایه به بازیکنان آموزش داد. البته او در بازیهای قهرمانی آسیا در گرگان نیز سرمربی تیم ملی بود، اما چون فرصت کافی برای شناخت بازیکنان و کار کردن با آنها را نداشت در آن مسابقات به نتیجه دلخواه نرسیدیم، اما تیم ملی امسال ثابت کرد که هر اقدامی با برنامهریزی نتیجه میدهد.
نباید از اینکه جوانان را بهکار بگیریم و در ابتدا نتیجه نگیریم بترسیم و بازیکنانی که میدان دیده و تجربه کسب میکنند، روزی به کمک تیم میآیند. دو سوم تیم ملی اعزامی به بازیهای آسیایی جاکارتا نخستین بار بود که این مسابقات را تجربه میکردند و استفاده از مربی روانشناس نیز بازیکنان را به باور کسب مدال طلا رسانده بود. همچنین مربی بدنساز تیم ملی از بهترینها بود و برخلاف سالهای گذشته، بخش روانی و بخش جسمی را توأمان به پیش برد و مجموعه این شرایط بهترین نتیجه ممکن در این مسابقات را برای تیم ملی رقم زد.
تسنیم:رئیس فدراسیون کبدی پس از قرعهکشی مسابقات گفته بود به دلیل همگروهی با کره جنوبی 2 شب نخوابیده است، اما بسیاری پیروزی برابر این تیم را عامل خودباوری ملیپوشان و در نهایت شکست تیم ملی هند در فینال و قهرمانی در بازیهای آسیایی دانستند. در این باره چه نظری دارید؟
عشقی: کره جنوبی در 2 سال گذشته گوی سبقت را از ایران ربوده و در مسابقات 2017 بوسان نیز قهرمان شده بود و سال گذشته در مسابقات قهرمانی آسیا در گرگان نیز، شکست برابر کره جنوبی محک جدی برای ما بود. به همین دلیل همگروه شدن با این تیم ترس و دلهرهای را به وجود آورده بود و مدام به این فکر میکردیم که در 2 سال گذشته در بازیهای حساس از این تیم شکست خوردهایم، اما امسال تیم ملی از شکست تلخ 2 سال پیش درس گرفته و جدیتر به مصاف این تیم رفت.
در گذشته تنها هند را رقیب اصلی خود میدانستیم، اما در مسابقات قهرمانی آسیا در گرگان تیم چین تایپه که در بازیهای آسیایی از آنها شکست خوردیم، تنها با یک امتیاز اختلاف به کره جنوبی باخته بود. ملیپوشان امسال کره جنوبی را که 2 بار از آن زخم خورده بودیم جدیتر گرفتند، اما چین تایپه را دستکم گرفتند و برابر این تیم شکست خوردند. زمانی که حریف را دستکم بگیریم و به پیروزی خود مطمئن باشیم، نمیتوانیم عملکرد لازم را به نمایش بگذاریم و این بزرگترین درس ورزش است.
ملیپوشان در جاکارتا تنها به هند فکر نکردند
البته یکی از دلایل موفقیت تیم ملی در جاکارتا این بود که تنها به هند فکر نکرد و برای تک تک مسابقات برنامه داشت. در مسابقات گرگان به این دلیل در دیدار نیمهنهایی به کره جنوبی باختیم که در هنگام گرم کردن پیش از بازی به یکدیگر میگفتیم زیاد خودمان را برای این بازی خسته نکنیم چون یک ساعت بعد باید در فینال با هند بازی کنیم! همین موضوع باعث شد با تمام تمرکز به مصاف کره جنوبی نرویم و شکست بخوریم.
این دیدگاه در جاکارتا اصلاح شده بود و در تمام بازیها با فکر و انگیزه به میدان رفتیم. تیمهای آسیایی بسیار قدرتمندتر شدهاند و دیدید که کره جنوبی مدعی حتی به جمع 4 تیم پایانی نرسید. با مدال طلایی که بانوان کبدی ایران گرفتند، کار بسیار سخت شد و تیمی مانند هند که هر دوره 2 مدال طلای کبدی را برای خود کنار میگذاشت، قطعاً در آینده تلاش خود را بیشتر خواهد کرد. تیمهای کره جنوبی، سریلانکا، بنگلادش و مالزی نیز حریفان بسیار خوبی در کبدی زنان هستند.
امیدوارم کبدی بانوان به سرنوشت فوتسال دچار نشود
با این قهرمانی کارمان سختتر شد، اما خوشحالم که قهرمانی بانوان کبدی دیدگاهها به ورزش بانوان را تغییر داد و یک نقطه عطف بود. امیدوارم برخلاف قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان که پس از مدتی فراموش شد، توجه به کبدی به این سرنوشت دچار نشود. امیدوارم توجه مسئولان به ورزش بانوان مقطعی و به چشم فرصتی برای حفظ جایگاهشان نباشد. ارزش یک ورزشکار موفق همواره باید حفظ شود و امیدوارم حمایت از کبدی بانوان ادامهدار باشد.
تسنیم:مصدومیت سخت شما پیش از اعزام به بازیهای آسیایی جاکارتا، رویای کسب خوشرنگترین مدال این مسابقات و اضافه کردن مدال طلا به 2 مدال برنز و نقره دورههای گذشته این رقابتها را از کاپیتان تیم ملی گرفت. چطور با این موضوع کنار آمدید؟
عشقی: حتی صحبت کردن در این باره و مرور این خاطرات تلخ برایم سخت است چون واقعاً تراژدی تلخی برایم رقم خورد. پیش از اعزام در تمام مصاحبهها قول مدال طلا داده بودم و آنقدر باانگیزه بودیم که به کسب مدال طلا اطمینان داشتیم. حتی برخی میگفتند شاید فقط از گروه خود صعود کنید، اما تمرینات سختی که تحمل کرده بودیم به ما اطمینان میداد که در جاکارتا موفق میشویم. امسال به خاطر اردوها چیزی به نام تعطیلات عید نوروز نداشتیم و در هر ماه، 3 یا 4 روز در منزل حضور داشتیم. به دلیل متأهل و شاغل بودن، همیشه به خانوادهام احساس دِین میکردم و چون 4 سال رویای طلا را در سر میپروراندم، این مصدومیت بسیار بدموقع بود.
پس از مصدومیت برخی فراموشم کردند
در مراسم بدرقه کاروان ایران، در ردیف کاپیتانها نشسته بودم و هنگام پخش سرود ملی کشورمان احساس غرور خاصی کردم و در ذهنم مراسم تجلیل از قهرمانی تیم ملی کبدی را مجسم میکردم که همین اتفاق هم رقم خود اما متأسفانه من در آن حضور نداشتم. زمان زیادی گذشت تا با پارگی رباط صلیبی و جا ماندن از اعزام به بازیهای آسیایی کنار بیایم. شاید گفتن این حرف ساده باشد، اما سختترین روزها را گذراندم که با این واقعیت کنار بیایم. این مهم است که به یک ورزشکار صرفاً در زمانی که در اوج است توجه نشود و نباید با یک آسیبدیدگی چشمها بر همه چیز بسته شود. با مصدومیت من خیلی چیزها فراموش شد و از مسئولان و متولیان ورزش انتظار داشتم از من که کاپیتان تیم ملی بودم بیشتر حمایت کنند.
روزی که قهرمانی تیم ملی کبدی بانوان را از تلویزیون تماشا کردم، از اینکه جزئی از این تیم بودم اشک شوق ریختم، اما این اشک به نوعی شکستن بغض من هم بود، چون انتظار داشتم نتیجه آن همه تلاش را با گرفتن مدال طلا و زمزمه کردن سرود ملی کشورم بگیرم. البته برای آینده کبدی ایران خوشحالم؛ همه چیز به بازیهای آسیایی جاکارتا ختم نمیشود و این مسابقات هم جزئی از خاطرات کبدی ایران بود و مطمئن هستم روزهای پرافتخارتری در انتظار بانوان کبدیکار است. باز هم در کنار کبدی میمانم و محکمتر از قبل تلاش میکنم.
روایت کاپیتان از تلخترین خداحافظی عمر
تسنیم:در آن زمان مطلبی در اینستاگرام منتشر کردید که به نوعی تعبیر به خداحافظی مرضیه عشقی از تیم ملی کبدی شد?
عشقی: آن مطلب به معنی خداحافظی تلخ از جاکارتا و اعزام به این مسابقات بود و معنی دیگری نداشت. این وداع تلخترین خداحافظی عمرم بود چون زمانی که باید نتیجه تمام تلاشهایم را میگرفتم، مجبور به خداحافظی شدم. البته بار اولی نبود که اینطور خداحافظی میکردم چون در گذشته هم آن را تجربه کرده بودم و دقیقاً یک هفته قبل از اعزام به مسابقات جهانی هم دستم شکست و از اعزام جا ماندم.
با ورود شایلا جین، شایستهسالاری در تیم ملی حکمفرما شد
تسنیم:هر رشته ورزشی در شهر یا استان خاصی بیشتر مورد توجه است و بیشتر اعضای تیمهای ملی را ورزشکاران همان شهر یا استان تشکیل میدهند، اما از این گذشته برخی درباره کبدی بحث مافیای گرگان را مطرح میکنند. با توجه به حضور 3 ملیپوش اصفهانی در تیم ملی چقدر این مسئله را قبول دارید؟
عشقی: پیش از تغییراتی که در فدراسیون رخ داد، بیشتر مسئولان آن از رئیس فدراسیون گرفته تا مربی تیم ملی گرگانی بودند و این شهر امکاناتی مانند خانه کبدی و سانسهای بهتری برای تمرین ورزشکارانش در اختیار داشت و این شرایط بهتر باعث شده بود بیشتر ملیپوشان کبدی در سالهای اخیر گرگانی باشند. از 12 بازیکن تیم ملی در بازیهای آسیایی 2010 گوانگجو 8 نفر گرگانی بودند. من از اصفهان، 2 بازیکن از تهران و یک نفر هم از سیستان و بلوچستان دعوت شده بودیم. این روند در سالهای بعد هم تکرار میشد، اما امسال و با تغییر در فدراسیون و آمدن شایلا جین، شایستهسالاری در تیم ملی بیشتر شد. البته هیچ بازیکنی در ایران تجربه بازیکنان گرگانی که سالها برای تیم ملی زحمت کشیدند را نداشت، اما دیدگاه مربیان درباره تجربه و جسارت با هم متفاوت بود. شاید مربی دیگری ترجیح میداد به جای یک تیم جسور، تیم باتجربهتری را به جاکارتا ببرد.
شایلا جین در بدو ورود هیچ شناختی از بازیکنان ایرانی نداشت و پس از تماشای مسابقات، هر بازیکن باجسارتی را انتخاب میکرد و حتی در اردوهای تیم ملی بازیکنی با سابقه یک ماهه در کبدی در کنار بازیکنی با سابقه 15 ساله دعوت میشد و همانقدر روی او حساب باز میکردند.
شایستهسالاری در تیم ملی به همه انگیزه تلاش داد و بازیکنانی که چند سال به تیم ملی دعوت شده و در نهایت خط میخوردند، میدانستند سرمربی تیم ملی به همه فرصت میدهد تا خود را ثابت کنند. این موضوع باعث شد امسال در جاکارتا از بیشتر استانها بازیکن داشته باشیم که در یک سطح بودند و تیم بسیار همدل بود. رمز موفقیت تیم ملی نیز همین همدلی و شایستهسالاری بود.
تسنیم:چرا گفته میشد شایلا جین سرمربی تیم ملی در مسابقات قهرمانی آسیا در گرگان نفر اول نیمکت تیم ملی نبوده است؟عشقی: جین سال گذشته فرصت کافی برای شناخت بازیکنان نداشت و بیشتر خانم مقصودلو به او مشاوره میداد و تنها 50 درصد امور تیم در دست شایلا جین بود. اما امسال همه چیز از صفر تا صد در دست او بود و این نظر واحد باعث شد تیم ملی به موفقیت برسد.
تسنیم:بعد از کشور هند که به نوعی صادرکننده مربی کبدی است، کدام کشورها در مربیگری این رشته حرف برای گفتن دارند؟
عشقی: ایران به جایگاهی رسیده که حتی به کشورهای دیگر مربی بفرستد. مربیان ایرانی سواد بالایی دارند و خاک کبدی را خوردهاند و فکر میکنم حرفهای زیادی برای گفتن دارند. به نظر من سطح مسابقات سوپرلیگ کبدی ایران از مسابقات آسیایی بالاتر است و هیچ نتیجهای قابل پیشبینی نیست و رقابت تا روز پایانی ادامه دارد.
در فصل گذشته سوپرلیگ، بازیکنان ذخیره تیم گرگان هم ملیپوش بودند و تیمهای تهران و سیستان و بلوچستان هم حرفهای زیادی برای گفتن داشتند، اما در کمال ناباوری اصفهان به مقام قهرمانی رسید. این رقابت تنگاتنگ نشان داد که مربیان بسیار خوبی در ایران داریم.
در ورزش غریبپرست هستیم
تسنیم:با این وضعیت فکر میکنید اگر هدایت تیم ملی به یک مربی ایرانی سپرده شود، مانند یک مربی خارجی مورد حمایت فدراسیون قرار میگیرد یا مانند برخی رشتهها درباره مربی ایرانی و خارجی رویکرد متفاوتی وجود داشته باشد؟
عشقی: هر مربی خارجی با یک رزومه و برنامه کاری میآید و خواستههای او تعریفشده است و فدراسیون هم در نهایت تلاش میکند، هر امکاناتی که نیاز است در اختیار آن مربی بگذارد، اما در ورزش متأسفانه غریبپست هستیم. برای یک مربی ایرانی همیشه از بیپولی، نبود امکانات و اردو دم میزنند و تمام خواستههای مربی ایرانی به مرحله اجرا نمیرسد. این بزرگترین ایرادی است که نه تنها درباره فدراسیون کبدی بلکه درباره بیشتر فدراسیونهای ورزشی صدق میکند و دلیل عدم نتیجهگیری با مربیان ایرانی این است که به اندازه مربی خارجی روی آنها سرمایهگذاری نشده و به همان اندازه به آنها فرصت و امکانات داده نمیشود.
مربیان داخلی بسیار خوبی داریم و فکر میکنم امسال و با توجه به در پیش بودن مسابقات قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان بهترین فرصت برای محک زدن مربیان داخلی است، حتی اگر نتیجه دلخواه را نگیریم باید این کار را از جایی آغاز کنیم. به نظر من فدراسیون کبدی باید آیندهنگری کند تا در این زمینه دچار مشکل نشویم.
اصفهان نیاز به خانه کبدی دارد
تسنیم:موفقیتهای تیمهای ملی کبدی تأثیری هم بر گرایش مردم به این رشته داشته است؟
عشقی: صد درصد؛ از روزی که تیم ملی قهرمانی بازیهای آسیایی شد، تماسهای زیادی داشتم که میپرسیدند پایگاه قهرمانی و محل تمرینات کبدی کجاست. قرار است در اصفهان آکادمی کبدی تأسیس کنیم و افراد مستعد را به تیمهای ملی پایه معرفی کنیم. اصفهان پتانسیل بالایی در این رشته دارد و اگر بتوانیم اسپانسر خوبی پیدا کنیم، کبدی را بیش از گذشته در اصفهان فعال میکنیم.
همواره گرگان مهد کبدی ایران بود، اما اصفهان با داشتن 3 ملیپوش ثابت کرد که میتواند مهد کبدی باشد و داشتن یک سالن اختصاصی کبدی حداقل لیاقت این شهر است. از مسئولان و متولیان ورزش استان درخواست میکنم در این راه به ما کمک کنند تا اصفهان صاحب خانه کبدی شود.
تسنیم:زمانی باشگاه فولاد ماهان حمایت خوبی از کبدی داشت، اما در حال حاضر جای خالی حمایت باشگاههای اصفهانی از این رشته احساس میشود.
عشقی: به نظر من هزینه کردن در ورزش واجبتر از سایر امور است و تنها کافی است کار آغاز شود و افراد زیادی وجود دارند که میتوانند به این پروسه کمک کنند. ورزش کبدی ارزش سرمایهگذاری را دارد و پیشرفت کبدی اصفهان کمک زیادی به ورزش استان میکند، بنابراین از ادارهکل ورزش و جوانان استان اصفهان انتظار دارم که به تأسیس خانه کبدی کمک کند.
تسنیم:فکر میکنید کبدی پتانسیل جلب حمایت سرمایهگذاران بخش خصوصی را دارد؟
عشقی: یکی از دلایل عدم تمایل اسپانسرها به حمایت از رشتههایی مانند کبدی، محرومیت از پخش تلویزیونی و پوشش خبری است. افرادی که بازی تیم ملی مردان ایران در دیدار فینال بازیهای آسیایی را از تلویزیون تماشا کرده بودند، بسیار لذت برده بودند و هرجا میرفتم بازخورد مثبت این موضوع را میدیدم. درست است که هیچ رشتهای را نمیتوان با فوتبال مقایسه کرد، اما کبدی از نظر جایگاه چیزی کمتر از این رشته ندارد. درست است که فوتبال یک صنعت است، اما چرا مسابقات سوپرلیگ کبدی نباید پخش زنده شود و اسپانسرها هم به همین دلیل رغبتی برای حمایت از این رشته ندارند.
باشگاه فولاد ماهان 2 سال در کبدی تیمداری کرد و رفت و آمد ما به محل مسابقات با اتوبوس این باشگاه باعث شد چند حامی مالی در گرگان و تهران در کبدی تیمداری کنند. همه به ما میگویند اصفهان مهد شرکتهای تجاری است و به راحتی میتوانید حامی مالی پیدا کنید، اما بعضی اوقات در این زمینه کملطفی میشود. سال گذشته برای شرکت در سوپرلیگ به باشگاه سپاهان قول قهرمانی دادیم و انتظار قرارداد بالا هم نداشتیم چون بالاترین دریافتی بازیکنان ما 5 میلیون تومان بود، اما در نهایت به ما گفته شد تیمهای بانوان را بستهاند و تیم جدیدی اضافه نمیکنند، در حالی که مدتی بعد در فوتبال بانوان تیمداری کردند چون برای باشگاه سپاهان انعکاس خبری داشت.
از قرارداد میلیاردی بازیکن ایرانی در هند تا سرمایهگذاری بازیگران در کبدی
کبدی با قهرمانی در آسیا شناخته شد و مردم به آن علاقمند شدند و هیجان تماشای آن از دیگر رشتههای تیمی هم بیشتر است و در ورزشهای بومی ما نیز ریشه دارد. مسئولان باید به دیده شدن ورزشکاران کبدی کمک کنند. کبدی رشته خشنی است که مصدومیتهای فراوانی دارد و تمام امید بازیکنان داشتن قرارداد مالی در سوپرلیگ است.
هماکنون لژیونرهایی مانند فاضل اتراچالی کاپیتان تیم ملی مردان با یک تیم هندی قراردادی با رقم نزدیک به 2 میلیارد تومان دارد که شاید کسی باور نکند، اما کبدی در کشور هند آنقدر موردپسند است که بازیگران سرشناس هندی مانند آمیتاباچان و شاهرخ خان اسپانسر تیمها هستند و چرا بازیکنان ایرانی نباید در کشور خودمان بهکار گرفته شوند؟
سطح سوپرلیگ کبدی ایران بسیار بالاتر از بازیهای آسیایی است و چرا پرو کبدی نباید در ایران شکل بگیرد؟ متأسفانه حامیان ورزش صرفاً به درآمدزایی فکر میکنند در حالی که اگر از کبدی با برنامهریزی حمایت شود، فکر نمیکنم از نظر درآمدزایی چیزی کمتر از رشتههای دیگر داشته باشد. این رشته امکانات و تجهیزات خاصی هم نیاز ندارد. نادیده گرفتن کبدی با وجود افتخاراتی که کسب کرد، کمی دور از انصاف است و این رشته ارزش دیده شدن دارد.
تسنیم:در دورهای در برخی مدارس رشته کبدی در کنار رشتههایی مانند هندبال مورد توجه قرار گرفت. آموزش و پرورش چقدر میتواند در این زمینه ایفای نقش کند؟
عشقی: به جز اینکه عرق خاصی به کبدی دارم، خیلی اوقات از موقعیت خود در هیئت کبدی استان اصفهان و شهرداری استفاده کردم تا مسابقات کبدی را در محلات برگزار کنیم. یک دوره مسابقات کبدی در سالن بهمن زینبیه برگزار کردیم که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و میتوانستیم بهترین استعدادها را از این مسابقات گزینش کنیم. بارها برای استعدادیابی در مدارس به آموزش و پرورش نامه نوشتیم و پیشنهاد دادیم این رشته جزء مهارتهای پایه در دبستانها باشد، اما همکاری نکردند. کبدی ظرفیت آن را دارد که در مهارتهای پایه و به عنوان یک رشته دانشگاهی مورد توجه قرار گیرد. قولهایی در این زمینه داده شد که امیدوارم در حد حرف باقی نماند و آمادگی همکاری کامل در این زمینه را داریم.
مربی تایلندی سبب خیر شد
تسنیم:شاید یکی از دلایل شناخته شدن رشته کبدی، البته تا پیش از قهرمانی تیمهای ملی زنان و مردان در بازیهای آسیایی، اخبار و حواشی مربوط به مربی تایلندی در مسابقات قهرمانی آسیا در گرگان بود و انگار در ورزش بیشتر به دنبال پرداختن به حواشی هستیم تا متن.
عشقی: جالب است که در آن زمان هر خبرنگاری با من تماس میگرفت، اصلاً به شکست و سومی تیم ملی کاری نداشت و صرفاً درباره آن اتفاقات سئوال میپرسید و مردم هم این حواشی را دنبال میکردند. این اتفاق باعث شد بحث رشته کبدی در هر محفلی گرم شود و حتی کسانی که از ورزش دور بودند درباره آن صحبت میکردند. انگار واقعاً عدو سبب خیر شده بود و کار مربی تایلندی باعث شد اسم کبدی برای مردم جا بیفتد. در گذشته به هر کس میگفتم کبدی کار میکنم، میپرسید یعنی کبدت مشکل دارد؟! و باید خیلی درباره آن توضیح میدادم، اما آن اتفاقات آغازی برای شناخت کبدی شد و شاید باید از آن مربی تایلندی تشکر کرد. البته قهرمانی تیمهای ملی در بازیهای آسیایی جاکارتا این شناخت را دوچندان کرد.
تسنیم:در بیشتر کشورها از ظرفیتهای بالای ورزش در برندسازی، گردشگری ورزشی و ... استفاده میشود اما این پتانسیل بالا در کشورمان مورد غفلت و بیمهری قرار گرفته است. در این باره چه نظری دارید؟
عشقی: جالب است بدانید در هند 8 شبکه تلویزیونی به صورت همزمان مسابقات پرو کبدی این کشور را پوشش میدهند و بازیکنان حاضر در این مسابقات برند هستند و در بخشهای دیگر نیز از ظرفیت آنها استفاده میشود. در کشورمان به بازیکنان گرگانی به دلیل اینکه شناختهشدهتر هستند توجه بیشتری میشود، اما این انتظار وجود دارد که این توجه به تمام کبدیکاران صورت گیرد. ورزشکاران در جامعه بسیار شناختهشده هستند و سرمایهگذاری زرنگ است که از ظرفیت این قشر استفاده کند.
در حال حاضر برخی افراد که هنر خاصی هم ندارند، طرفدار زیادی دارند که دیگران تبلیغ محصولات خود را به آنها میسپارند، اما ورزشکاری که سالم زندگی میکند، حد و حدود را رعایت کرده و تلاش میکند نباید مورد توجه قرار گیرد و تنها در زمان افتخارآفرینی از او استفاده میشود و افراد با نزدیک شدن به آنها خودشان را بزرگ میکنند. مشهور شدن به هر قیمت باعث شده است برخی برندها برای تبلیغات خود به سراغ افرادی بروند که جایگاه بالایی ندارند و چرا نباید به سراغ مشاهیر ورزشی و سایر حوزهها بروند؟
در ورزش اصفهان قهرمان زنده را عشق است
تسنیم:از حمایت متولی ورزش استان از خودتان رضایت دارید؟
عشقی: پیش از مصدومیت و به این دلیل که سومین بار بود به بازیهای آسیایی اعزام میشدم، از این موضوع بسیار خوشحال بودند، اما با مصدومیتی که برایم پیش آمد یک سهمیه از ورزشکاران اعزامی استان اصفهان کم شد که باعث ناراحتی مسئولان ورزش شد، اما انصافاً پس از مصدومیت سراغم را گرفتند و قولهایی هم دادهاند. امیدوارم در استان خودم مورد حمایت قرار بگیرم و پس از آن از طرف وزارت ورزش حمایت شوم، چون پیش از بازیهای آسیایی چند ورزشکار ایرانی دچار مصدومیت شدند، اما حمایتی که از کیمیا علیزاده شد از دیگر ورزشکاران از جمله من صورت نگرفت و در این خصوص تفاوت بسیار بود و نامی از سایرین برده نشد.
مشابه این حمایت را در اصفهان دریافت نکردم و در ورزش اصفهان به قول معروف "قهرمان زنده را عشق است." برخی ورزشکاران اصفهانی در گذشته این موضوع را عنوان میکردند، اما تا پیش از اینکه این مصدومیت تلخ برای من پیش بیاید، خیلی آن را باور نداشتم. البته خدا را شکر میکنم که خیلی چیزها برای خوشبختی و امیدوار بودن به آینده دارم و امیدوارم این نگاهها نیز اصلاح شود.
تسنیم:صحبت پایانی شما را میشنویم؟
عشقی: از معاونت ورزشی شهرداری اصفهان که متولی ورزش استان هم نیست، اما حامی من بود و پس از مصدومیت نیز از من حمایت کرد تشکر میکنم. از خانواده و مخصوصاً همسرم نیز که در تمام روزهای سخت پشتیبان من بود، ممنونم.