تیمی به نام دولت!
وقتی بیماری از اتاق عمل جراحی بیرون میآید معمولا او را به بخش ریکاوری برده تا در مدتی تحت نظر باشد و استراحت کند و آثار داروهای بیهوشی از ذهن او خارج شود.
حسن روانشید - اصفهان امروز: وقتی بیماری از اتاق عمل جراحی بیرون میآید معمولا او را به بخش ریکاوری برده تا در مدتی تحت نظر باشد و استراحت کند و آثار داروهای بیهوشی از ذهن او خارج شود. در این زمینه بیشترین زمان که بهنوعی رکوردشکنی جهانی شباهت دارد را دولتهای پس از انقلاب اسلامی طی ۴۰ سال گذشته در مراقبتهای ویژه سپری کردهاند تا همچون یک تیم ورزشی در خلأ باقیمانده و توپ را تنها به یکدیگر پاس دهند و این رویه درست مشابه اوقاتی است که اعضای یک تیم فوتبال واقعی برای آمادگی انجام مسابقه ۲۴ ساعت قبل در زمینی بدون تماشاچی گلکوچک بازی کرده و توپ را برای مدتی بین خودشان همچنان ردوبدل نموده و پاسکاری کنند. تیم دولتها در تمام این سالها سعی کردهاند پایشان به زمین مسابقه واقعی باز نشود و تنها به تمرینهای درونسازمانی بپردازند و درنهایت پس از یک دوره هشتساله همان توپ توسط رئیس تیم به کاپیتان بعدی تحویل داده شود تا این جریان همچنان ادامه داشته باشد. دولتهای یازدهم و دوازدهم اما این پروسه را کمی شدت بخشیدند و از احساسات و هیجان لیدرها و طرفداران بیشتر بهره جستند. گاهی سعی داشتند تا توپ را به زمین دیگران پرتاب کنند که تا حدودی هم موفق میشدند. اما حریفهای قدر هم حواسشان جمع بوده و بلافاصله و با یک شوت هوایی و بلند این اسباببازی ناخواسته را بهجای اصلیاش یعنی هیئت دولت برمیگردانند. امروز دولت دوازدهم نیمه دوم بازی را سپری میکند و خواسته یا ناخواسته با توپی فرسوده از پاسهای فراوان در این چهار دهه روبروست که چارهای ندارد تا پیرامون آن فکر و اندیشهای اساسی داشته باشد. همین فرسودگی توپ باعث میشود تا کسی حاضر به قبول آن در زمین خود نباشد و اینگونه چالشی بزرگ بر دیگر تنشهای موجود در دامن کابینه افزوده شود. داستان شرکت هواپیمایی هما در دولت دهم نیز با چنین بنبستی روبرو شد تا کابینه را ناچار سازد به ضربالمثل «شتر دیدی ندیدی» شبیه شده و همانگونه به دولت یازدهم تحویل دهد. همچنان که باشگاههای ورزشی استقلال و پرسپولیس نیز خودشان را به این وادی رساندند تا امروز همچون هواپیمایی هما و دهها طفیلی دیگر روی دست دولت دوازدهم بمانند. داستان همان قصه ملانصرالدین است و سوزن و جوالدوز که رئیسجمهور را ناچار سازد از وزیر ورزش و جوانان بخواهد مزایده فروش آنها را آگهی کند و این دو دندان کرمخورده را از میان طفیلیهای خود به فروش برساند. اما در این معرکه کجاست آن سرمایهدار بخش خصوصی که تن به قضا بدهد و خریدار این دو باشگاه بدهکار و متضرر و پرحاشیه شود؟ کدام اسپانسری حاضر میشود این دو معضل بدهکار و به روایتی ورشکسته را خریداری کرده که اگر هم پیدا شود خصوصی نیست بلکه بهنوعی همچون گذشته خصولتی خواهد بود و سناریوی صدور آگهی مزایده برای این دو باشگاه، داستان غمانگیز شرکت هواپیمایی هما را در دولت یازدهم تکرار خواهد کرد که سه نوبت انجام شد و در هر نوبت رقم پیشنهادی از جانب فروشنده یعنی سازمان خصوصیسازی تقلیل یافت اما هیچ سرمایهگذاری بهپای این معامله قرن نیامد و حاضر به انجام این ریسک بزرگ نشد. این برهه از زمان هم، موسم واگذاری باشگاههای پرسپولیس و استقلال نیست که اگر تراکتورسازی واگذار شد زمان چندانی از آن معامله هم نگذشته. اداره باشگاههای ورزشی خصوصی در این دوران و با شرایط اقتصادی فعلی توجیه چندان مثبتی ندارد همانگونه که باشگاههای دیگر واگذارشده به بخش خصوصی همچون استیل آذین هم نتوانست به سرمنزل مقصود خود برسد.
ادامه دارد