ماجرای جالب عاشق شدن رضا فیاضی در بیمارستان!

رضا فیاضی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون کشورمان روز گذشته مهمان علی ضیاء در برنامه فرمول یک شد و درباره ماجرای عاشق شدن و مهاجرت به کیش صحبت کرد.
برنامه فرمول یک با اجرای علی ضیاء روز گذشته 9 دی 1397 حوالی ساعت 17:40 روی آنتن شبکه یک سیما رفت. علی ضیاء در این برنامه میزبان یکی از خاطره انگیزترین بازیگران تلویزیون بود.
رضا فیاضی بازیگر مجموعه های نوستالژیک زی زی گولو و دنیای شیرین روز گذشته روی صندلی برنامه فرمول یک نشست و درباره دنیای حرفه ای ، زندگی شخصی و کتاب هایش صحبت کرد. در ادامه بخش هایی از گفتگوی رضا فیاضی با علی ضیاء را میخوانید.
علی ضیاء گفتگو با رضا فیاضی را با موضوع زندگی در کیش آغاز کرد و درباره علت این مهاجرت به کیش پرسید که گفت :دو سال پیش به کیش رفتم، آن زمان شرایطی پیش آمد و تئاتری به نام «پدر یک دقیقه ای» را اجرا کردم اما مسائل مالی و گرفتاری هایی که پیش آمد اذیتم کرد و تصمیم به کوچ گرفتم. دو سال که تمام شد گفتم دیگر بس است و نمی توانم اینجا بمانم.
البته که من آنجا هم بیکار ننشسته بودم و آنجا کتابفروشی باز کرده بودم و کلاس بازیگری برگزار می کردم و اجرا می رفتم. هرچقدر سعی کردم آنجا را در عرصه هنرهای نمایشی فعال کنم اما در نتیجه هیچ اتفاقی نیفتاد و من دوباره تصمیم به بازگشت به تهران گرفتم.
رضا فیاضی در بخشی از صحبتهایش به حضور در کنار بچه های کانون اصلاح و تربیت اشاره کرد و درباره وضعیت این بچه ها و کارهای خوبی که برای آنها انجام داده بود صحبت کرد و گفت :من و همسرم چند سال شب عید را در کنار این بچه ها گذراندیم و خداراشکر توانستیم کارهای خوبی برای آنها انجام بدهیم و حتی یک پسر 17 ساله را از مرگ حتمی نجات دادیم.
علی ضیاء در این بخش با اشاره به علاقه پدر و دختری از رضا فیاضی پرسید شما عکسی از دخترتون منتشر کردید که حسابی خبرساز شد ، در این باره بگویید ؟ آقای بازیگر در پاسخ علی ضیاء گفت :پریشب خواستگاری دخترم بود و چهاردهم هم مراسم عقدش هست ، دخترم در آلمان دکترای مغناطیسش را گرفت و خداروشکر میکنم که خیلی فعال است و پسرم هم مدرک کامپیوترش را گرفته است و هر دو آدم های موفقی هستند.
بازیگر دنیای شیرین ادامه داد :من نماینده بچه های سندروم دان یا دیوار 47 هستم که ثبت کشوری شده و بچه های خوبی دارد که رتبه های خوبی در جهان کسب کرده اند و من با این بچه ها تئاتر کار میکردم و اینها فوق العاده اند.
علی ضیاء از رضا فیاضی درباره عاشق شدنش با ماجرایی متفاوت پرسید که گفت :سر سریال شهر قشنگ ، خانم هتل دار در صحنه فیلم دنبالم کرد و من زمین خوردم و سرم شکست و به بیمارستان رفتم و آنجا عاشق خانم پرستاری شدم که حالا همسرم است و این ماجرا مربوط به سال 85 است.
بانوی نیلوفری مجموعه شعری از رضا فیاضی است که به تازگی چاپ شده است و رمان الو اینجا پدری به قتل رسیده است سومین کتاب داستان رضا فیاضی است که نوشتن آن به تازگی به اتمام رسید.