سپه؛ خیابان نخستینهایی که حفظ نشدند
نزدیکی و ارتباط خیابان سپه با میدان نقشجهان اهمیت زیادی برای این خیابان رقمزده است. شاید همین اهمیت نیز دلیل ساخت نخستین تلفنخانه، نخستین کارخانه برق و نخستین پمپ بنزین اصفهان در این خیابان بوده؛ بناهایی که حفظ نشدند و از بین رفتند. البته ساختمان مخروبه تلفنخانه هنوز وجود دارد. تغییرات، ویرانی و ساختوساز ساختمانهای قدیمی و تاریخی بیشتر در کوچه و پسکوچههای خیابان سپه رقم خورده است.
اصفهان امروز: قدیمیهای خیابان سپه به خاطر نمیآورند که تغییر چندانی در ظاهر این خیابان صورت گرفته باشد، بهجز چند پاساژی که اضافهشدهاند یا ساختمان آتشنشانی مرکزی که پشت شهرداری بوده و حالا به پارکینگ شهرداری تبدیلشده است. این تغییرات و ویرانی بناهای قدیمی و ساختن بناهای جدید - بیش از همه پاساژ - بیشتر در کوچه و پسکوچههای خیابان سپه اتفاق افتاده است. خراب کردن خانه دوطبقه زیبا و قاجاری کازرونیها در کوچه تلفنخانه که حدود چهارهزارمتر بوده و تبدیل آن به پاساژی با حدود 100 مغازه در معبری تنگ و ویرانی تلخ و تأسفبرانگیز حمام تاریخی خسرو آقا برای ساخت خیابان حکیم از بارزترین نمونههای این ویرانیهاست.
همان ابتدای ورود به خیابان سپه از سمت دروازه دولت، روبهروی ساختمان شهرداری نشانهای از ویرانی یک بنا دیده میشود؛ آنجا که نخستین پمپ بنزین اصفهان توسط شهرداری خرابشد تا به ایستگاه مترو تبدیل شود؛ مکانی که میتوانست بهعنوان یکی از نمادهای ورود زندگی مدرن به اصفهان حفظ شود.
خیابان سپه بهعنوان خیابان مهمی که به یکی از دهانههای میدان نقشجهان میرسد بهجز نخستین پمپ بنزین، نخستین کارخانه برق اصفهان و نخستین تلفنخانه اصفهان را نیز در خود جایداده بود؛ بناهایی که تلاشی در جهت حفظ و نگهداری از آنها صورت نگرفت تا کارخانه خصوصی برق عطاءالملک به پاساژ تبدیل شود و ساختمان تلفنخانه هم بنای مخروبهای بیش نباشد.
در سمت راست خیابان سپه از سمت دروازه دولت تا برسد به ورودی میدان نقشجهان، بناهای ارزشمند عمارت چهلستون، موزه تاریخ طبیعی اصفهان و ساختمان بانک ملی دیده میشود. در سوی دیگر خیابان نیز ساختمانهایی چون پاساژ چهلستون، بانک رفاه، بانک سپه، اداره کل امور مالیاتی استان اصفهان و ساختمان بانک تجارت دیده میشود که همگی از نخستین بناهایی هستند که در این خیابان ساختهشدهاند. کوچههای مهم کاخ (کوچه باغبونا)، کوچه تلفنخانه و کوچه کازرونی نیز که در دل خود بناهای ارزشمند و شخصیت های سرشناسی را داشتهاند در سمت چپ خیابان سپه از سمت دروازه دولت هستند.
در بیشتر مغازهها و پاساژهای این خیابان، کفش و کیف فروخته میشود، چنانکه این خیابان به بورس کفش در اصفهان تبدیلشده است. پاساژ عصر طلایی، نخستین پاساژ در ابتدای خیابان سپه از سمت دروازه دولت که تا همین دو سه سال پیش در فروشگاههای آن کیف و کفش فروخته میشد حالا به خاطر کسادی بیش از پیش بازار کفش، درنتیجه پرشدن بازار از کفشهای چینی و لطمه تولیدکنندگان داخلی، خالی از کیف و کفشفروشیها شده و بیشتر فروشگاههای لوازمآرایش و عطر فروشی در آن دیده میشود. علی غفار زاده، یکی از مالکان پاساژ عصر طلایی میگوید که تا حدود هشت سال پیش آنقدر در این پاساژ رونق بود که اگر مغازهای امروز خالی میشد فردا مستأجر جدید به آن اسبابکشی میکرد، اما حالا از 16 واحد همکف آن تنها شش واحد فعال است و 10 واحد دیگر آن تعطیلاند.
غفارزاده که به خاطر بیرونقی کسبوکار، امروز اتفاقی به مغازه پیراهن فروشیاش در پاساژ عصر طلایی آمده و مشغول گپ زدن با پیرمردی از دوستان قدیمی است میگوید که پدربزرگش، میرزا حسن غفارزاده که درگذشته رئیس انجمن شهر بوده، تولیدی پیراهن عصرطلایی را در ساختمان سهطبقهای که قبل از ساخت این پاساژ در این مکان بود راه اندازی کرد. این تولیدی، 20 کارگر داشت و با احتساب خانواده کارگران، حدود 100 نفر با درآمد آن معاش میکردند. بعدها این ساختمان تخریب و پدربزرگ پاساژ عصر طلایی را میسازد. حالا دیگر تولیدی پیراهن عصرطلایی فعال نیست و مغازه غفارزاده تنها اسمی از روزهای اوج آن دارد.
عکسی از 60 سال پیش دروازه دولت در شب، بر دیوار مغازه او نصبشده؛ عکسی زیبا و خلوت از این میدان که تنها وقتی عفارزاده میگوید اینجا دروازه دولت است قابلباور میشود. او به خاطر میآورد که تا چند سال پیش از انقلاب، خیابان سپه دوطرفه بوده، ایستگاه اتوبوس داشته و ماشینها در آن رفتوآمد میکردند اما خبری از ترافیک و شلوغی نبود.
غفارزاده میگوید که پاساژ عطاءالملک در همسایگی پاساژ عصر طلایی، نخستین کارخانه برق خصوصی اصفهان بود؛ کارخانه برق عطاءالملک که بعد از آمدن توانیر دیگر برچیده و پاساژ عطاء الملک بهجای آن ساخته شد که ابتدا پاساژ فرش بود و بعد کمکم مغازههای کفشفروشی در آن زیاد شدند و مثل سرتاسر خیابان سپه رفتهرفته بورس کفش شد.
منتظر حجت، 40 سالی میشود که در خیابان سپه کفشفروشی دارد. او در این سالها در ظاهر خیابان سپه تغییر چندانی ندیده، بیشترین تغییری که او دیده در اوضاع کسبوکار بوده که به گفتهاش از اوج رونق به اوج کسادی بهویژه در این سه چهار سال اخیر رسیده است. او به خاطر میآورد تا وقتیکه درب چهلستون در خیابان سپه باز بود کسبه به قهوهخانه داخل عمارت میرفتند و استکانی چای میخوردند و در فضای زیبای عمارت قدمی میزدند، خیابان سپه نیز آنوقتها پر رفت و آمدتر بود و توریست بیشتری به آن میآمد.
در مغازه کوچک وسایل و یراق کیف فروشی ابتدای کوچه کاخ، حسن سجاد، پیرمرد سرحال 83 ساله پشت دَخلش ایستاده و میگوید که دیگر یکی دو ساعت در صبح و یکی دو ساعت هم در عصر به مغازه میآید. او مغازه کناریاش را نشان میدهد و میگوید که کارش را که دوخت و فروش پیراهن بود سال 1329 در این مغازه شروع و تابلوی پیراهن فروشی باستان را بر سردر مغازهاش نصب کرد. سجاد نیز که مدتی رئیس اتحادیه و قائممقام تعاونی اتحادیه پیراهندوزها بوده مثل خیلیها از غذای رحیم چلویی که در کوچه تلفنخانه بود و حالا شده غذاخوری ضیافت تعریف میکند. «کی بود که غذای رحیم چلویی رو نخوره! یه دست چلوکباب 25 ریال. تا وقتی پلویت تمام نشده بود اما کبابت تمامشده بود برایت سیخ کباب میکشید اما پول سیخهای اضافه را نمیگرفت!»
پیرمرد میگوید که اسم قدیم کوچه کاخ، کوچه باغبانها (باغبونا) بوده و اداره دارایی در خیابان سپه هم قبلاً بهداری ارتش بود. در محل بانک رفاه فعلی هم یک گاراژ به اسم «ستایش» بود که دورتادورش مکانیکی قرار داشت. روبروی در چهلستون هم درشکه خانه بود که درش در کوچه تلفنخانه قرار داشت.
غلامرضا ثقفی که از حدود 12 سالگی به کتابفروشی پدرش، مرحوم مسیح ثقفی در خیابان سپه میآمد و حالا موسسه فرهنگی ثقفی را به همراه خواهرش اداره میکند بهخوبی این خیابان، بناها، آدمهای سرشناس و کوچه و پسکوچههایش را میشناسد و غبطه میخورد به حال بناهایی که ویران کردند؛ نخستین پمپ بنزین اصفهان، نخستین تلفنخانه که ویرانهای بیش از آن نمانده، خانه دوطبقه بزرگ و زیبای قاجاری خانواده کازرونیها در کوچه تلفنخانه و حمام تاریخی خسرو آقا.
ثقفی از آدمهای خیابان سپه میگوید. حاج کریم پوستی که قبل از انقلاب، قسمتی را که روبروی عمارت چهلستون، حالت کاروانسرا داشت خرید و پاساژ چهلستون را ساخت. عکس او در ورودی پارکینگ چهلستون نصبشده. همینطور از استاد نورالله می گوید، پینه دوز قدیمی که بعد از فوت او، شاگردش حسین آقا مغازه تعمیر کفش و پینهدوزی او را میچرخاند. کازرونیها از خانوادههای ثروتمند و خیرخواهی بودند که چندین مسجد در بهترین و گرانترین نقاط اصفهان ساختند، یکی از این مساجد هم در انتهای کوچه ای در خیابان سپه است. ثقفی افسوس میخورد برای خانه زیبا و تاریخی کازرونیها که در کوچه تلفنخانه بود و خراب شد تا جای آن در معبری تنگ پاساژی بزرگ ساخته شود. آن پاساژ را مهندس ملک معروف ساخت، پاساژ دیگری هم در کنار بانک ملت در خیابان سپه، مجتمع تجاری پارک در چهارباغ بالا و ساختمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خیابان مطهری از ساختههای او هستند و البته محاسبات ساخت ساختمان شهرداری در دروازه دولت هم با او بود. ساختمانهای بانک سپه، بانک ملی و شهرداری در خیابان سپه را نیز معماران آلمانی در دوره پهلوی اول ساختهاند.
قدیمیهای خیابان سپه میگویند که در ظاهر این خیابان تغییر چندانی رخ نداده اما در کوچه و پسکوچههای آن تغییرات کم نبوده و نیست. در کوچهها، بیشتر خانههای مسکونی وجود داشت اما بهتدریج بهویژه بعد از انقلاب آن مناطق بیشتر وجه تجاری پیداکرده و پاساژهای مختلف در کوچههای تنگ یکی پس از دیگری سر برآوردهاند. در کوچه سردار جنگ هم پلاکهای بزرگی بوده که خریداریشده و حسینیه بزرگی در حال ساخت است که یکسر آن در کوچه سردار جنگ است و سر دیگرش در کوچه کنسولگری روسیه؛ بیآنکه به حجم ترافیکی که در ایام عزاداری ایجاد میشود اندیشیده شود.
برای خواندن یادداشت غلامرضا ثقفی، فعال فرهنگی در مورد خیابان سپه اینجا کلیک کنید