مظلومیت مضاعف برای یک مجاهد عالیقدر
سرآمدان روزگار را نمیتوان شناخت. مگر اینکه همراه همیشگی آنان بود یا در کسب اطلاعات از ایشان به نزدیکان آنها مراجعه نمود
مصطفی ایزدی| سرآمدان روزگار را نمیتوان شناخت. مگر اینکه همراه همیشگی آنان بود یا در کسب اطلاعات از ایشان به نزدیکان آنها مراجعه نمود. در غیر این صورت باید از آثار علمی و فکری آنان بهره گرفت یا به سراغشان در کتابها و مقالات دیگرانی رفت که از آنان سخن گفتهاند. بعضی از شخصیتهای مطرح جامعه، بهدلایلیچند نهتنها خود را از معرض شناسايی به دورنگه میدارند که اطرافیان و دوستداران و حتی شاگردان آنها، تلاشی شایسته برای معرفی آنان به جامعه و به فرزندان آینده جامعه، از خود بروز نمیدهند. این نوشته کوتاه بهقصد پرداختن به بعدی از ابعاد سرگذشت و شخصیت مرد بزرگ و فرزانهای قلمی میشود که دریکی از مهمترین و بزرگترین شهرهای کشورمان، به هدایت مردم در جهات گوناگون مبارزاتی، سیاسی، علمی، اجتماعی، فرهنگی و... روزگار گذرانده بود تا خدمتی به اسلام و مسلمین کرده باشد، اگرچه همواره در این راه، رنجها و گرفتارهای فراوانی را به دوش میکشید.
سید جلالالدین طاهری، آیتالله بزرگ و سرشناس اصفهان که از شخصیتهای درخشان انقلاب اسلامی و از برجستگان تاریخ معاصر ایران به شمار میرود، از زمره کسانی است که پرداختن به ابعاد زندگی، اندیشه و آثار او چندان برای نگارنده آسان نیست، اما نمیتوان به دلیل این سختی، از ادای دین این قلم به مرد شریفی چون او دست برداشت و بهآسانی از کنار یک وظیفه ملی و اسلامی عبور کرد. آیتالله طاهری در 22 خردادماه 1392 بهسوی باریتعالی پرواز کرد. چهلمین روز رحلت او در این سال با شب پنجم ماه مبارک رمضان مصادف شده است. پنجم رمضان در اصفهان، یک روز تاریخی بهحساب میآید. روزي که برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی در اصفهان و 11 شهر دیگر ایران از طرف مقامات رژیم پهلوی حکومتنظامی اعلام و شرايط سختی بر مردم مبارز و انقلابی اصفهانی تحمیل شد. مناسبت این نوشته که به مرحوم آیتالله طاهری میپردازد، ایجاب میکند که به رخدادهای انقلاب اسلامی در اصفهان، ازجمله به رویدادهای پنجم رمضان (19/5/1357) نیز پرداخته شود.
در نیمه مردادماه سال انقلاب، عوامل محلی رژیم پهلوی، سید جلالالدین طاهری را از زادگاه خود به شهرهای دوردست تبعید کردند که مردم انقلابی اصفهان از هدایتها و راهنمايیهای او بیبهره شوند و از مبارزه برای سرنگونی نظام شاهنشاهی دست بکشند. این اقدام نابخردانه، بر مردم اصفهان، گران آمد، لذا تصمیم به اعتراض گرفتند. این تصمیم که بسیار قاطع و فراگیر بود، منجر به تحصن در منزل آیتالله سید حسین خادمی شد. تحصن اعتراضآمیز علیه اقدام رژیم مبنی بر تبعید آیتالله طاهری، آنهم در منزل رئیس حوزه علمیه اصفهان، ازیکطرف بازتاب بسیار گسترده در میان مردم منطقه و در سطح ملی داشت و از طرف دیگر درباریان را بهشدت نگران و وحشتزده نمود. تحصن منزل آیتالله خادمی چند روزی به طول انجامید و هرروز بر وسعت و دامنه آن افزوده میشد، جدا کردن رهبر مبارزات مردم اصفهان از آنان که یک عالم دینی و یک سید جلیلالقدر بود، احساسات مذهبی و انقلابی مردمی که از این دو حس سرشار بودند، همه استان ـ از شهری و روستايی ـ را به مقابله با رژیم کشاند. تجلّی این مقابله در تحصن دشمنشکن همگان در منزل رئیس حوزه علمیه نمود پیدا کرد. آغاز رمضان 57، منزل آیتالله خادمی و کوچه و خیابانهای اطراف آن مملو از جمعیت پرشوری بود که هر آن میتوانست تمام شهر بزرگ اصفهان را در اختیار بگیرد. نگرانی ناشی از عظمت مردم انقلابی، رژیم را وادار به واكنش کرد. کشتار بیرحمانه این مردم که با اعلام حکومتنظامی آغاز شد، رخداد غمانگیز پنجم رمضان را شکل داد. پنجم رمضان اصفهان، که این شهر را پیشتاز انقلاب اسلامی در سراسر کشور معرفی کرد، در تاریخ انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران ماندگار شد، آنهم به نام دو مجتهد عالیقدر، آیتالله سید جلالالدین طاهری اصفهانی و آیتالله سید حسین خادمی اصفهانی. علیالقاعده، درباره زندگی و آثار علمی و اجتماعی مرحوم آیتالله طاهری، فرزندان یا شاگردان وی، مقالات و کتابها خواهند نوشت و آیندگان را از وجود چنین شخصیت شجاع و دانشمند آگاه خواهند کرد و دیگر نیازی نیست که بنده به آن بپردازم، اما علاقهمندم امروز از مظلومیت این سید بزرگوار آگاهتان کنم و از فرزندان و نزدیکان و کسانی که نزد ایشان درسخوانده، در مورد آن بپرسم و گلایه کنم.
سید جلالالدین طاهری، آیتالله بزرگ و سرشناس اصفهان که از شخصیتهای درخشان انقلاب اسلامی و از برجستگان تاریخ معاصر ایران به شمار میرود، از زمره کسانی است که پرداختن به ابعاد زندگی، اندیشه و آثار او چندان برای نگارنده آسان نیست، اما نمیتوان به دلیل این سختی، از ادای دین این قلم به مرد شریفی چون او دست برداشت و بهآسانی از کنار یک وظیفه ملی و اسلامی عبور کرد. آیتالله طاهری در 22 خردادماه 1392 بهسوی باریتعالی پرواز کرد. چهلمین روز رحلت او در این سال با شب پنجم ماه مبارک رمضان مصادف شده است. پنجم رمضان در اصفهان، یک روز تاریخی بهحساب میآید. روزي که برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی در اصفهان و 11 شهر دیگر ایران از طرف مقامات رژیم پهلوی حکومتنظامی اعلام و شرايط سختی بر مردم مبارز و انقلابی اصفهانی تحمیل شد. مناسبت این نوشته که به مرحوم آیتالله طاهری میپردازد، ایجاب میکند که به رخدادهای انقلاب اسلامی در اصفهان، ازجمله به رویدادهای پنجم رمضان (19/5/1357) نیز پرداخته شود.
در نیمه مردادماه سال انقلاب، عوامل محلی رژیم پهلوی، سید جلالالدین طاهری را از زادگاه خود به شهرهای دوردست تبعید کردند که مردم انقلابی اصفهان از هدایتها و راهنمايیهای او بیبهره شوند و از مبارزه برای سرنگونی نظام شاهنشاهی دست بکشند. این اقدام نابخردانه، بر مردم اصفهان، گران آمد، لذا تصمیم به اعتراض گرفتند. این تصمیم که بسیار قاطع و فراگیر بود، منجر به تحصن در منزل آیتالله سید حسین خادمی شد. تحصن اعتراضآمیز علیه اقدام رژیم مبنی بر تبعید آیتالله طاهری، آنهم در منزل رئیس حوزه علمیه اصفهان، ازیکطرف بازتاب بسیار گسترده در میان مردم منطقه و در سطح ملی داشت و از طرف دیگر درباریان را بهشدت نگران و وحشتزده نمود. تحصن منزل آیتالله خادمی چند روزی به طول انجامید و هرروز بر وسعت و دامنه آن افزوده میشد، جدا کردن رهبر مبارزات مردم اصفهان از آنان که یک عالم دینی و یک سید جلیلالقدر بود، احساسات مذهبی و انقلابی مردمی که از این دو حس سرشار بودند، همه استان ـ از شهری و روستايی ـ را به مقابله با رژیم کشاند. تجلّی این مقابله در تحصن دشمنشکن همگان در منزل رئیس حوزه علمیه نمود پیدا کرد. آغاز رمضان 57، منزل آیتالله خادمی و کوچه و خیابانهای اطراف آن مملو از جمعیت پرشوری بود که هر آن میتوانست تمام شهر بزرگ اصفهان را در اختیار بگیرد. نگرانی ناشی از عظمت مردم انقلابی، رژیم را وادار به واكنش کرد. کشتار بیرحمانه این مردم که با اعلام حکومتنظامی آغاز شد، رخداد غمانگیز پنجم رمضان را شکل داد. پنجم رمضان اصفهان، که این شهر را پیشتاز انقلاب اسلامی در سراسر کشور معرفی کرد، در تاریخ انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر ایران ماندگار شد، آنهم به نام دو مجتهد عالیقدر، آیتالله سید جلالالدین طاهری اصفهانی و آیتالله سید حسین خادمی اصفهانی. علیالقاعده، درباره زندگی و آثار علمی و اجتماعی مرحوم آیتالله طاهری، فرزندان یا شاگردان وی، مقالات و کتابها خواهند نوشت و آیندگان را از وجود چنین شخصیت شجاع و دانشمند آگاه خواهند کرد و دیگر نیازی نیست که بنده به آن بپردازم، اما علاقهمندم امروز از مظلومیت این سید بزرگوار آگاهتان کنم و از فرزندان و نزدیکان و کسانی که نزد ایشان درسخوانده، در مورد آن بپرسم و گلایه کنم.