سرنوشت مبهم یک نوزاد پس از 13 سال

اواخر سال 83 بود که فاطمه در 18 سالگی برای تأمین مخارج خانواده‌اش مجبور به کار در یک کارخانه شد. پس از مدتی یکی از همکارانش که مردی افغانی بود به او ابراز علاقه کرد.

اواخر سال 83 بود که فاطمه در 18 سالگی برای تأمین مخارج خانواده‌اش مجبور به کار در یک کارخانه شد. پس از مدتی یکی از همکارانش که مردی افغانی بود به او ابراز علاقه کرد.

کم کم فاطمه نیز دل به او باخت و بعد از 6 ماه به عقد موقت عزیز درآمد. یکسالی از زندگی مشترکشان می‌گذشت که فاطمه باردار شد اما شوهرش از شنیدن این خبر بشدت ناراحت شد و از او خواست بچه را سقط کند.اما فاطمه مخالفت کرد.

درنهایت یک روز عزیز به بهانه انجام کاری خانه را ترک کرد و دیگر برنگشت. فاطمه دوران سختی را گذراند تا این‌که پسرش به دنیا آمد و اسمش را صادق گذاشت. اما دو ماه بعد از تولد نوزاد اتفاق عجیبی رخ داد.

زن جوان در تشریح ماجرا گفت: چون شوهرم افغانی بود نتوانستم برای بچه‌ام شناسنامه بگیرم اما مدارک تولد بچه‌ام در بیمارستان موجود است. زمانی که پسرم دو ماهه شد یک روز عزیز زنگ خانه مان را زد. او بچه را به بهانه واکسن زدن از من گرفت و این آخرین باری بود که پسرم را می‌دیدم. بعد از آن برای پیدا کردن عزیز و بچه‌ام به هر جایی فکرش را کنید سر زدم اما خبری از آنها نبود. 13 سال گذشت و من همچنان دنبال بچه‌ام بودم تا این‌که خرداد امسال یکی از اقوام دورم به نام حامد به سراغم آمد و ادعای عجیبی را مطرح کرد او گفت ماجرای گم شدن پسر مرا برای یکی از دوستانش تعریف کرده و او نیز سرنخ مهمی از پسرم در اختیارش قرار داده است.

فاطمه گفت: با اطلاعاتی که حامد در اختیارم قرار داد از او خواستم تا شهاب را ببینم. شهاب گفت که او و همسرش بچه دار نمی‌شدند و به همین دلیل پسرم را از خانواده‌ای به مبلغ سه میلیون تومان خریده است. بعد از آن نیز خدا به آنها یک فرزند پسر و یک فرزند دختر داده که دخترشان بر اثر بیماری فوت کرده است.

مرد ناشناس دو عکس نشانم داد عکس امیر مهدی یا همان صادق که امیر مهدی بشدت به من شباهت داشت. شهاب پیشنهاد داد یک میلیون تومان پول و یک گوشی تلفن همراه به او بدهم تا اجازه دهد پسرم را ببینم اما وقتی آنها را گرفت ناپدید شد.

با ناپدید شدن شهاب، زن جوان به شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران رفت و از شهاب شکایت کرد.

به دنبال این شکایت به دستور بازپرس سهرابی تحقیقات آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد شهاب از چند ماه قبل به اتهام سرقت در زندان فشافویه در حبس است.

بدین ترتیب بازپرس جنایی دستور انتقال متهم به دادسرا و تحقیق از او در رابطه با سرنوشت نامشخص امیرمهدی را صادر کرد. همچنین دستور داد تا با پیدا شدن امیرمهدی آزمایش دی ان ای انجام و راز این پرونده مبهم فاش شود.

منبع: روزنامه ایران
ارسال نظر