فرش دستبافت اصفهان از عرش به فرش رسید
با وجودی که چهار ماهی است بر فرش دستبافت اصفهان گره کور افتاده،مسوولان پایان بهمن را ماه گشایش مشکلات تولید و تهیه مواد اولیه این هنر-صنعت می دانند.
با وجودی که چهار ماهی است بر فرش دستبافت اصفهان گره کور افتاده،مسوولان پایان بهمن را ماه گشایش مشکلات تولید و تهیه مواد اولیه این هنر-صنعت می دانند.
به گزارش صداوسیما ؛فرشِ کرک و ابریشم اصفهان را از کودکی می شناختم ،آنگاه که دارقالی را استاد چله کش به خانه می آورد و ابریشم های ظریف را اطراف دار می چرخاند تا تارها منظم کنار هم بنشینند. از صبح تا شب دار چوبی فرش کرک و ابریشم اصفهان را برپا می کرد .بعد نقشه فرش را دست مادرم می داد، لچک ترنج،اسلیمی ،شکارگاه یا شاه عباسی نقشه های اصیل اصفهان بودند که بر اساس سفارش خارجی ها بافته می شدند.
استاد کرک ها لاکی ،سرمه ای ،خوش رنگ ،پسته ای و رنگهای روشن ،گاهی از یک رنگ چند نمونه روشن تا تیره در گونی های بزرگ می ریخت می آورد . اما ابریشم شفاف و لطیف و ظریف را جدا می آورد و مدام سفارش می کرد خفت یا گره ها را کوتاه بزنیم می گفت :«ابریشم قیمت طلا است ».استاد کار که می رفت مادر و خاله روی دار می نشتند تا دار را برای کار جمعی فردا آماده کنند.
و صبح زود با صدای آهنگین مادر خاله از خواب بیدار می شدیم .مادر شعر گونه با آهنگی خاص می گفت :«با لاکی بزن جا خود »و خاله جواب می داد« زدم!» ، دوباره مادر با همان آهنگ می گفت :«با آبی آسمونی دو تا پس بره» ،خاله جواب می داد:« زدم!» ، مادر روی نقشه با دقت نگاه می کرد و چند خانه را با نوک تیغ یا همان کارد مخصوص بافندگی می شمرد و خودش هم یک نخ ابریشم بر می داشت و می خواند :«با ابریشم پنج تا پیش برو » و خاله هم فوری ابریشمی را که قبلا گره زده بود و هنوز سر نخش را نبریده بود را می برید و گره ای می زد در جواب می گفت :«زدم ....»کار پیش می رفت و من خواهرم هم بین خودمان گره های صدتایی برای پر کردن قسمت می کردیم. از هر نوع کرک و ابریشمی یک تکیه بر می داشتیم و در سبد می گذاشتیم با چاقوی که یک برآمدگی داشت . به آن تیغ قالی می گفتیم شروع به پر کردن جاهای خالی می کردیم که به آن "تو کاری" می گفتند.انگشت وسط زیر نخ های ابریشم تار ورم می کرد با کرک های رنگ رنگ بر اساس نقشه که مادر و خاله زده بودند جاهای خالی را با گره یا همان خفت پر می کردیم .
خواهر بزرگتر ما هم کارش" القاج "دادن بود جاهایی که ما پر کرده بودیم را قیچی ،زیری و روی و دفتین یا همان شانه را می آورد و هر رگ از فرش که بافته می شد او "القاج" می داد.
روزی یک خانه یا ده رج و سر سال یک فرش ابریشم ده تا صدتای می بافتیم.فرش را استاد کار برای رُفو می برد هر چه فروخته بود پولش را نصف نصف می کرد.پول خوبی می دادند اما انگشتان ورم کرده مان که دیگر حالا آن ظرافت را نداشت یا کمرها قوز شده مادر و گردن درد های خاله ،گاهی هم صدای بلند دفتین سر دردهای ممتد می آورد .اما چه کنیم کار دیگری بلد نبودیم که پول خوب برایش دهند مادر می گفت :«به قالی بافی عشق می ورزد .» ما با پول قالی بافی درس می خوانیدم ،لباس عیدمی خریدم ،دانشگاه می رفتیم و حتی جهزیه مان را جور می کردیم .
از آن روزها سالها گذشته و حالا مادر دیگر چشمش نمی بیند ،خاله دیسک کمر دارد خواهر بزرگتر هم میگرن گرفته و من و خواهر کوچکتر کارمند شده ایم . استاد کار ما هم در بازار حکیم اصفهان فرش خرید و فروش می کند .قالی بافی کم رنگ و کم رنگ تر شده است.اماهنوز صدای اندکی و ضعیف قالی بافی از کارگاههای جمعی می آید .
آهنگ خاموشی بر دار قالی
برای رفع دلتنگی هایم به خیابان کمال می روم شنیده ام آنجا چند کارگاه قالی بافی است .حسین عصاچی را از بچگی می شناسم ،از استاد کاران با سابقه است که می گویند ،بیشتر ین دار قالی را او در اصفهان دارد .به کارگاهش می روم استاد در را باز می کند و یادی از قدیم ها می کند همراهش می شوم می گوید :«60 سال است تولید فرش ابریشم اصفهان را دارم.» آقای عصاچی با حسرت به دارهای خاموش و وسایل بدون کاربرد نگاه می کند و می گوید :«تا همین چند وقت پیش 1200 کارگر داشتم که در کارگاههای جمعی و خانگی قالی می کردند اما حالا تعدادشان به 20 نفر رسیده است».
وی معتقد است؛« این بخش بالاترین ارز آوری و اشتغال را داشته است همه دارند در این بخش به خاطر نبود مواد اولیه بیکار می شوند »و در ادامه با آهی جانسوز می گوید:« قیمت ارز بالا رفته دیگر ابریشم وارد نمی شود.»
به او گفتم "چرا از ابریشم مصنوعی استفاده نمی کنید؟" ، در جوابم گفت :«ابریشم طبیعی کجا و ابریشم مصنوعی کجا!؟ البته اگر مجبور شویم از ابریشم مصنوعی استفاده می کنیم اما این ابریشم های مصنوعی هم که وارد بازار شده ، کیفیت ندارد .»
استاد عصاچی با حسرت می گوید :«نام ایران با نام فرش دستبافت در دنیا شناخته شده اما این برند دارد از بین می رود و از هم پاشیده می شود.»
گفتم :چرا از تولید داخل استفاده نمی کنید؟»در پاسخ گفت : «در ایران فقط 5 درصد ابریشم مورد نیاز تولید می شود و 95 درصد آن واردتی است».
بعد همانطور که در کارگاه چرخ میزد به دارهای را که دیگر روی آنها قالی استوار نشد ه اند اشاره کرد و گفت :«این دارهای خالی از قالی را می بینی! هر یک از اینها همین چند وقت پیش بین 10 تا 20 کارگر داشت که حالا همگی آنها بیکار هستند.»
به سمت چند دار قالی که تقریبا به پایان کار نزدیک بود رفتم ،دیگر بافنده ها فهمیده بودند خبرنگار هستم با نزدیک شدن به هریک از آنها درد و دل هایشان شروع می شد.بانویی به عینک اش اشاره کرد و گفت :«من چشمانم را فدای قالی بافی کردم »، و
با اعتراض به وضعیت پیش آمده ادامه داد:« این فرشی که بر روی دار است اگر تمام شود من هم باید بیکار شوم »،و بعد با عجز به من می گوید:« خدا خیرتان دهد مشکل ما را پیگیری کنید.هر روز استرس داریم اگر بیکار شویم چه کنیم؟!»
بانوی هنرمنددیگری برایم از زندگی اش گفت و گفت :« اجاره نشینم و شوهرم هم بیکار است منم و یک خانواده و در آمد این دار قالی؛ که اگر کار بافت آن هم تمام شود در آمدی برایمان نیست.»
بانوی بافنده که سعی میکرد با کشیدن چادر رنگی اش بر صورت چروک خورده اش تصویر اش در قاب دوربین نیفتد، گفت :« وقتی روی دار قالی کار میکردیم بیمه شده بودیم الان با بیکار شدنمان دیگر بیمه مان قطع می شود، عیال وار هستیم و مردهای مان هم بیکار شدند ما بودیم و این دار قالی !»
خانمی دیگر با صدای تقریبا بلند از فاصله دور من را خطاب قرار داد و گفت : «خانم هایی که در این کارگاه کار می کنند نان آور و سرپرست خانوار هستند واقعا با نا امیدی و استرس کار میکنیم،اگر قرار باشد برای حل مشکلمان به مجلس هم برویم می رویم چون اگر ابریشم نرسد همه بیکار می شویم ،من شوهرم 65 سالش است نمی تواند کار کند ،من باید کار کنم؛ چه جوری از این پس می توانم زندگی ام را اداره کنم ؟!تو را خدا صحبت های من را به گوش مسوولان برسانید» .
او که گویا شنیده بود استاد عصا چی می خواهد این کارگاه را تعطیل کند پرسید:«چه جوری میخواهند این کارگاه را تعطیل کنند؟ چرا به فکر مردم نیستند ؟از دولت خواهش می کنم فکری به حال ما کند و اجازه ندهند کارگاه های فرش تعطیل شوند.»
فرش اصفهان از عرش به فرش رسید
فرش اصفهان در دوران صفویه رونق گرفت و بازار حکیم اصفهان که در نزدیکی میدان تاریخی امام است ،قدیمی ترین مرکز خرید و فروش فرش دستبافت اصفهان می باشد.اینجا خریدار و فروشنده و صادر کننده و حتی طراحان و تولید کنندگان هم حجره دارند .
سعید عصاچی نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف اصفهان را در این بازار پیدا کردیم .وی دلیل کاهش ۳۰ درصدی تولید فرش دستباف اصفهان را کمیاب شدن ابریشم مرغوب چینی می داند و می گوید : «در حال حاضر ابریشم به دلیل نوسانات ارزی در بازار نایاب شده است».
وی بالا رفتن تعرفه کمرگی را دلیل نایابی ابریشم می داند و می گوید:«پارسال تعرفه واردات ابریشم 15 درصد بوده که ما به دلیل جلوگیری از قاچاق آن درخواست کم کردن تعرفه داشتیم اما متاسفانه امسال ابریشم با تعرفه 26 درصد وارد می شود.»
سعید عصاچی که یکی از تولید کنندگان فرش هم هست می گوید:« در کشور فقط ابریشم سفید تولید می شود و ابریشم رنگی در کشور با کیفیت خوبی تولید نخواهد شد و یا ابریشم چله که باید از چین وارد شود ، هم اکنون از کشورهای ازبکستان و ترکمنستان وارد می شود که متاسفانه دولت روی آن تعرفه گذاشتند و با قیمتی که امروز محاسبه می شود قیمت هر کیلوگرم ابریشم برای بافنده 300 هزار تومان تما م می شود».
به جز کم یاب شدن ابریشم قیمت آن نیز نجومی بالا رفته است بطور که نایب رئیس اتحادیه تولید کنندگان فرش دستبافت اصفهان می گوید: «امروز ابریشم خوب کیلویی یک میلیون 650 تا یک میلیون 700 هزار تومان است در حالیکه سال گذشته کیلویی 300 تا 350 هزار تومان بوده است.»
اما مشکل فقط مربوط به ابریشم نیست پشم و کرک هم درگیر مشکلات ارزی شده اند.با وجودی که ایران خود تولید کننده پشم است اما بالا رفتن نرخ ارز سبب شده تولید کنندگان مواد اولیه را بجای تولید پشم قالی صادر کنند . به گفته ی سعید عصاچی :«برای پشم و کرک هم همین مشکل است با آزاد کردن صادرات این دو محصول تولید کنندگان رقبتی به فروش آن در داخل ندارند و به کشورهای دیگر می فرستند کرک هم که وادراتی است .»
وی می گوید« استان اصفهان تا اوایل امسال 280 تا 300 هزار بیمه شده قالی بافی داشت که سالانه 300 هزار متر مربع تولید می کردند که حالا تعدادشان به یک سوم رسیده است» .
محمد رضا بیگی عضو اتحادیه تولید کنندگان و عضو شورای حل اختلاف هم یک حجره فرش در بازار دارد او معتقد است به دلیل شرایط و نوع کارش بیشتر از همکارنش با بافننده فرش سر و کار دارد و از دغدغه های آن خبر دارد می گوید : «وضعیت فرش دستبافت اسفناک است! اگر همینطور پیش برود همین تعداداندک بافنده هم که هستند از بین می رود.همین الان بافندگانی داریم 40 تا 50 ساله که قالی را با وجود سختی کار و قیمت پایین دستمزدها می بافند اما جوانان گرایشی به این کار ندارند. »
وی معتقد است از هر 5 بافنده فقط یک نفر باقی مانده است و می گوید:« قیمت هر کیلوگرم کرک 270 هزار تومان بوده است الان 770 هزار تومان شده است .»
ابریشم تقلبی از ازبکستان می آید
ساعد عصاچی یکی از جوانان تولید کنندگان فرش دستبافت اصفهان هم می گوید :
«اگر فکر چاره ای برای این مشکل نشود تمامی کارگاهای فرش دستبافت تعطیل می شوند.» وی که معتقد است بازار سیاه ابریشم این روز ها پر شده از ابریشم تقلبی که از ازبکستان می آید می گوید :«با افزایش قیمت مواد اولیه عده ای سوءاستفاده می کنند آنها مواد بی کیفیت را با قیمت بالا وارد می کنند ،و حالاست که کیفیت فرش افت کند و این هنر دست جایگاه اولیه اش را در دنیا از دست بدهد.
سرمایه گذاری در صنعت فرش دستبافت سود ندارد
مهدی حقیقت نژاد عضو هیات رئیسه فروشندگان فرش دستبافت اصفهان معتقد است؛«
حدود 60 تا 65 درصد قیمت تمام شده فرش را مواد اولیه تشکیل می دهند و این مواد تاثیر زیادی در کیفیت فرش دارند» .وی می گوید :« یک استاد کار فرش دست بافت برای تولید یک جفت فرش 9 متری 70 تا 80 میلیون تومان سرمایه گذاری می کند تا یک تا دوسال بعد به سود برسد».و ادامه می دهد:«تولید کننده برای اینکه به سود برسد مجبور می شود از مواد اولیه درجه 2 و یا 3 استفاده کند و به مروز زمان اعتبار فرش اصفهان در جهان از بین می رود ».
صادرات در سراشیبی تند
منوچهر طلایی دبیر اتحادیه صادرکنندگان فرش دستباف اصفهان از کاهش 10 برابری تجار فرش خبر می دهد و می گوید :« بسیاری از تجار فرش دستباف اصفهان به دلیل کاهش صادرات، تغییر شغل داده اند بطوری که از 150 تاجر فعال فرش اصفهان این روزها فقط 15 تاجر فرش صادر می کنند.و همین تعداد اندک هم به دلیل از دست دادن بازار جهانی در اروپا و آمریکا فرش هاشان به کشور برگشت می خورد ».
طلایی با بیان این که سال گذشته بهدلیل برگشت فرشهای دستباف، تجار سه میلیارد تومان جریمه شدند می گوید:« فرش دستباف نیازمند حمایت جدی دولت است، در غیر این صورت افراد فعال دراین حوزه هم به دلیل مشکلات کار خود را رها میکنند».
سعید عصاچی نایب رئیس اتحادیه تولید کنندگان فرش دستبافت نیز می گوید :«بالای بیست درصد فرش اصفهان به آمریکا صادر می شد که هم اکنون امکان صادرات آن نیست.»
مشکل به تهران گزارش شد
مشکل را با مسوولان صنعت معدن و تجارت استان اصفهان در میان گذاشتیم تا ببینم برای حفظ این نشان جهانی که هم سبب اشتغال است و هم رونق صادرات؛ دولت چه برنامه ای دارد.که اسماعیل نادری معاون امور بازرگانی سازمان صنعت معدن و تجارت استان اصفهان در پاسخ یک جمله می گوید:
«مشکلات تولید کنندگان فرش دستبافت اصفهان به سازمان ملی فرش انتقال داده شده است و این سازمان به دنبال حل مشکل است.»
ولی انتقال مشکل به بالا دستی ها جواب قانع کننده ای نه برای ماست و نه برای تولید کنندگان و شاغلان هنر صنعت فرش دستبافت که آقای نادری با اعلام اینکه خوب منظور ما را می فهمد می گوید : «در سازمان صنعت معدن اصفهان این مشکل سه ماه است در حال پیگیری است و فکر میکنم انتقال مشکل به مسوولان بالادستی وظیفه ما بوده که آن را انجام دادیم .»
از او راهکار دولت برای مبارزه قاچاق مواد اولیه و ورود مواد بی کیفیت پرسیدیم و او نیز کوتاه جواب داد: «در حوزه نظارت هم تنها وظیفه سازمان صنعت معدن و تجات نیست که اجازه ندهد بازار سیاه تشکیل شود باید اصناف واتحادیه ها نیز به عنوان چشم بینا کمک کنند ».
اما در ادامه پیگیری ها به سراغ مرد اول تجارت و تولید استان می رویم .
اسرافیل احمدیه رئیس سازمان صنعت معدن و تجارت استان اصفهان بهمن ماه را فصل گشایش این مشکل می داند و می گوید : «تعرفه ها هر سال بهمن ماه تغییر می کند ولی توجه به اینکه مسوولان استانی مشکل را ارائه و پیگیری کرده اند و با توجه به اثر گذاری استان اصفهان در کشور این تعرفه ها تا بهمن ماه اصلاح می شود.»
وی در زمینه پیگیری های مسوولان اصفهانی می گوید:«مسوولان استان درصدد حذف تعرفه بر روی مواد اولیه فرش دستبافت هستند دولت هم از این هنر صنعت حمایت می کند تا برند ایران در جهان تامین شود.»
وی در پایان جمله ای می گوید که در آن به نظر می رسد مسوولان هم مثل ما به حمایت از صنایع داخلی برای تولید مواد اولیه فرش دستبافت فکر می کنند چرا که آقای احمدیه می گوید:« اینکه ایران بتواند تولید کننده مواد اولیه خود باشد نیز خوب است و باید حمایت شوند .»
اما چگونه می توان شرایط را برای ورود بخش خصوصی فراهم کرد به نظر می آید شاه کلید حل این مساله در دستان کمی مسوولان و کار آفرینان است.